eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
شه زاده حضرت رقیه(س) از سوی پیر میکده می در پیاله شد میلاد یک ستاره به نام سه‌ساله شد در دست کائنات ز سویش حواله شد یاس سپید بوده اگر که چو لاله شد بر غصه‌های عالم و آدم گره‌گشاست نامش رقیه فاطمه‌ی دشت کربلاست آزاده‌گان هر دو جهان بر درش مقیم هرصبح میوزد زحریمش به‌ما نسیم او مظهر شکوه کریمانه‌ی کریم داغش‌به‌روی‌سینه‌ی‌عشاق شد عظیم آینه‌دار طلعت کوثر نشان شده حورای بزم شاه شهیدان‌عیان شده در بارگاه قدس‌الهی که میپرم شادم‌ازاینکه من به‌حریمش‌چونوکرم من ریزه‌خوار سفره‌ی آل پیمبرم چادر نماز کوچک او سایه‌ی سرم ایل و تبار من همه خاک رهش شدند زنها کنیز و خادمه‌ی درگه‌اش شدند کوچک نخوانیش که بزرگان گدای‌او مردان روزگار شدند خاک پای او وقت سحرگهان چو شنیدن صدای‌او مس بوده‌اند تا که شدن کیمیای او بار محبتش به دو عالم به جان کشند تاروزحشرخنده‌کنان‌شاد وسرخوشند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حق خواسته که دست عطا داشته باشی بالا بنشینی و گدا داشته باشی والله که حق است که در جمع بزرگان بالای سر عمّه تو جا داشته باشی رزّاقی و روزی خور این سفره دوعالم ای کاش برایم تو غذا داشته باشی تو جمع صفاتی تو خودت جلوه ذاتی باید حرمی نزد خدا داشته باشی از آن همه شهزاده ی ارباب تو باید مخصوص خودت صحن و سرا داشته باشی گر قصد کنی نیل شکافی به نگاهی محتاج نباشی که عصا داشته باشی تو فاتح شامی سزد آن کس که مقامت فرماندهی کل قوا داشته باشی پیغمبر عشاق حسینی و عجب نیست صد تازه مسلمان همه جا داشته باشی ای کاش که در رهگذر عرش؛ توقف... ....در بین حسینیه ما داشته باشی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومه‌ی عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه سنش اگر کم هم طراز انبیا بود مانند کوثر آیت العظمی رقیه جا داشت روی شانه‌ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانه‌ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه‌ی بابا رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه‌ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو میرسی و به شوقت بهار می آید  برای منتظرانت قرار می آید   دلم چه صبر قشنگی برای تو دارد  عجیب با غم دیرین کنار می آید کشیده ام به دلم نقش انتظارت را  صدای شیهه و یک تک سوار می آید  شبیه عیسی مریم شبیه معجزه ای  همان که میشکند صد حصار می آید درین زمانه که لبریز از خوارج شد  عزیز فاطمه با ذوالفقار می آید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میلاد نازدانه رقیه عزیز مبارک 🌷 چکاوکان همه سرمست آسمان رقیه نشان دهند پر و بال با نشان رقیه فرشته ها به زمین می زنند بال تواضع که هر کرانه شود نذر بیکران رقیه تمام عمر خودم را چگونه وقف نمایم که دست من برسد بر سر زمان رقیه قرار می دهد او بر قرار سوم شعبان تمام می شود این قصه با زبان رقیه قسم دهید خدا را به جان زینب کبری که انتقام بگیرد ز قاتلان رقیه به جان زینب کبری قسم دهیم خدا را تو را قسم دهد این شعر هم به جان رقیه زینت کریمی نیا در ۱۴۰۳/۱۱/۲۹حرم مطهر رضوی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت رقیّه سلام اللّه علیها سلام بر آیِنهِ‌یِ بانویِ محراب سلام بر فاطمه‌یِ خانه‌یِ ارباب سلام بر سلسله‌یِ عصمتِ خورشید سلام بر نافله‌یِ منجیِ توحید سلام بر آیه به آیه‌هایِ کوثر سلام بر غنچه‌یِ دردانه‌یِ دلبر سلام بر لحنِ مناجاتِ نگارم سلام بر زمزمه‌یِ ایل و تبارم سلام بر رقیّه و سلام بر شاه سلام بر عشق و دمشق و گلِ درگاه صدایِ ربَّنایِ او شنیدنی بود خدا خدا خدایِ او شنیدنی بود نفس جرس هوا هوس کرب‌وبلایی حرم قدم کرم وَ دم همهِ خدایی زبان گرفت و شد زبانزد و دلم برد پدر پدر که گفت قلبِ این حرم برد همین که لب غنچه شد و شکفت بابا پرید غصّه از دلِ یوسفِ زهرا به رویِ شانه‌یِ عمو به وقتِ بازی نگاه کرده بر پدر نگاهِ نازی پدر شده به خنده مشتریِ نازَش به بوسه‌ای رفع و رجوع کرده نیازش به ناردانه می‌رسد فقط نوازش وَ بوسه‌هایِ پدری جوابِ خواهش جوابِ ناز اگر شود طعنه و آتش به زیرِ مشت و لگدی اگر کند غش کسی برایِ کمکش اگر نیاید وَ زیرِ تازیانه از نفس بیفتد به جایِ بوسه روزیِ گونه شود مُشت نَه یک دفعه که هدفِ مُشت و لگد کشت به دامنِ خاکیِ خود گرفت سر را وَ ناله زد بیا بیا مهدیِ زهرا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح حضرت رقیه سلام الله علیها نوشتم روی قلبم، آه عمه ببین حالم شده جانکاه عمه کف پایم پر از خار مغیلان زِ بس که رفته ام من راه عمه من از کرببلا تا شام دیدم یک عده مردم گمراه عمه همه بر ما جفا کردند بی حد همه بودند چون بدخواه عمه قَدَم خم گشته و رویم كبود است منی که بوده ام چون ماه عمه یک حسی در دلم دائم بگوید شده عمرم دگر کوتاه عمه شبیه من قد سرو تو خم شد مرا چون بوده ای همراه عمه بگو از خاطرات کربلایت بگو از پیکر آن شاه عمه بگو با من، بدانم چی گذشته در آن گودی قتلگاه عمه شِمُردی زخم های او، وَ گفتی.. ..هزار و نهصد و پنجاه!، عمه می آید عاقبت بابایم از راه خودش گفته به من، والله عمه می آید، می بَرد من را زِ ویران تو می مانی و سوز و آه عمه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح حضرت رقیه سلام الله علیها تمام درس و مشقم آب بابا ندارم در دلم من تاب، بابا زِ بعد کربلا هم تشنه بودم نخوابیدم شبی سیراب، بابا شدم زهرای دشت کربلایت شبیه مادرت بی تاب بابا اَنیس درد بی درمان شبهام بُوَد نور کمِ مهتاب بابا سراپا جسم من می سوزد از زخم کز این رو گشته ام بَدخواب بابا به روی نیزه تا که دیدمت آه.. غمت جسم مرا کرد آب بابا من و عمه پریشانیم و گریان ولی شمر و سنان شاداب بابا به شام و کوفه مردانِ حرامی نکردن رحم بر اصحاب بابا سر بازار بردن دخترت را میانِ عده ای ارباب بابا چنان سیلی زدن بر صورت من که شد ذکرم، مرا دریاب بابا همه رذل و همه هیز و همه مست دلاشان بود چون مرداب بابا من هرجا از تو گفتم، سير خوردم لگد، همراهِ مشتی ناب بابا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حق خواسته که دست عطا داشته باشی بالا بنشینی و گدا داشته باشی والله که حق است که در جمع بزرگان بالای سر عمّه تو جا داشته باشی رزّاقی و روزی خور این سفره دوعالم ای کاش برایم تو غذا داشته باشی تو جمع صفاتی تو خودت جلوه ذاتی باید حرمی نزد خدا داشته باشی از آن همه شهزاده ی ارباب تو باید مخصوص خودت صحن و سرا داشته باشی گر قصد کنی نیل شکافی به نگاهی محتاج نباشی که عصا داشته باشی تو فاتح شامی سزد آن کس که مقامت فرماندهی کل قوا داشته باشی پیغمبر عشاق حسینی و عجب نیست صد تازه مسلمان همه جا داشته باشی ای کاش که در رهگذر عرش؛ توقف... ....در بین حسینیه ما داشته باشی استادعلی اکبر لطیفیان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از نو شکفت نرگس چشم انتظاری‌ام گل کرد خارْخار شب بی‌قراری‌ام تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاری‌ام گر من به شوق دیدنت از خویش می‌روم از خویش می‌روم که تو با خود بیاری‌ام بود و نبود من همه از دست رفته است باری مگر تو دست بر آری به یاری‌ام کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری‌ام تا ساحل نگاه تو چون موج بی‌قرار با رود رو به سوی تو دارم که جاری‌ام با ناخنم به سنگ نوشتم : "بیا"، بیا زان پیشتر که پاک شود یادگاری‌ام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رباعیات ولادت حضرت رقیه (س) بر محفل ما صفا بده یا مولا بر این دل ما جلا بده یا مولا بر دور سر رقیه گردان چیزی آن را صدقه به ما بده یا مولا ____________________________ با لطف حق داریم ما باب الحوائج حاجت روا گردد با باب الحوائج خواهیم از ،عباس ،علی اصغر ، رقیه حکم فرج را از خدا باب الحوائج ____________________________ یا بنتِ حسین دخترِ اربابِ دو عالم تو بابِ حوائجی و مهتابِ دو عالم افسوس که از عمرِ کمت خیر ندیدی یا سیدتی رقیه(س) احبابِ دو عالم ____________________________ بر مقدم آن نو گل زیبا صلوات بر بنتِ حسین ماه دل آرا صلوات آمد گلِ زیبای حسین باب الحوائج برگلشن و بر این گلِ طاها صلوات ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رباعی ولادت حضرت رقیه (س) بر محفل ما صفا بده یا مولا بر این دل ما جلا بده یا مولا بر دور سر رقیه گردان چیزی آن را صدقه به ما بده یا مولا ____________________ مدح و توسل ایام ولادت حضرت رقیه بنت الحسین (ع) شکرِ خدا که خادمِ آلِ پیمبریم ما شیعه ایم شیعه ی زهرا و حیدریم با لطفِ اهلِ بیت نوکرِ این خانه گشته ایم خدمت گذار و خادمِ دختِ سه ساله ایم ما بیمه ایم ، به دربارِ اهلِ بیت از خوانِ پر کرامت و سرشارِ اهلِ بیت باب الحوائجه ست به عالم رقیه جان با یک اشاره حل کند او مشکل از جهان درمشکلات ،دستِ توسل به سوی اوست دارُ الشفا و قبله ی حاجات کوی اوست ایل و تبار و زندگیِ من فدای او کاری نکرده ام ، منِ نوکر برای او در آن شبی که دیده بدنیا گشوده است لبخندِ شوق بر لبِ مولا نشسته است ما سائلانِ دخترِ شاهِ دو عالمیم از درگهش همه حاجت گرفته ایم خواهیم از خدا در این عصر و این زمان عیدی دهد به ما ، فرجِ صاحب الزمان شعری که شاعرش به خود آمد چنین نوشت امشب بگیر حاجت خود ، از شه بهشت ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7