eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه با دست خویش آبروی خویش برده ام بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعای تو هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه شام غریبان شده اما نیامدی خیره به یک نگاه شدم یا ابن فاطمه ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه اما زمان زمان گریه به غم های مادرت در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه قدری غم غریبی مولاست در دلم سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه با که بگویم از غم مظلومی علی دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه با گریه حسین عزیز تو می شوم با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه امسال حاجت دل ما را روا کنید ما را مسافر حرم کربلا کنید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب بود و می رفتند مادر رابشویند با اشک ها جان پیمبر را بشویند شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند با اینکه باید ابتدا سر را بشویند تطهیر می شد آب در واقع چرا که با آب بی معنی ست کوثر را بشویند باران ضرر دارد برای یاس سالم اینها چگونه یاس پرپر را بشویند؟؟؟ گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند فردا چگونه پهلوی در را بشویند؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود تصویر یک زن روی دست مرتضی بود آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت این ها همه درد سر شیر خدا بود هی دست روی دست میزد راه می رفت صدها گره در کار یک مشکل گشا بود یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود هر عضو را بینی که کاری تر شکسته بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود یادش نرفته حیدر کرار روزی می دید زهرایش به زیر دست و پا بود مادر به هر درد سری آخر کفن شد دلشوره ها بهر شهید کربلا بود پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود یک پیکر عریان و بی سر روی خاک منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند تشییع آقا بین تکه بوریا بود اهل القری آقای مارا دفن کردند آن آقایی که در بیبان ها رها بود فرمود فرزندش نشد او را ببوسم چون بند بند پیکرش از هم جدا بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالتِ این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته‌ام دیدی چگونه خانه‌ی من هم خراب شد من چند بار شُسته‌ام و هَم نیامده خونت هنوز می‌چکد از زخمِ تازه‌ات این سنگِ غسل شاهدِ پهلویِ سرخِ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه‌ات دریاب حالِ کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سرِ دندان گرفته‌اند حالا كه وقتِ بُردنِ تابوتِ مادر است از من نشانِ خانه‌یِ سلمان گرفته‌اند حالا عزایِ کندن قبرت گرفته‌ام حالا برای بردنِ تابوت مانده‌ام این جایِ تیغ کیست که بر بازویِ تو است این نقشِ دستِ کیست که مبهوت مانده‌ام آه ای غرورِ من پس از این وقتِ تسلیت لبخندها به دیدنِ یارِ تو می‌رسند برخیز ذوالفقارِ نبردِ مرا ببند فردا برایِ نبشِ مزارِ تو می‌رسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرَد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_تغسیل دوچشمش بسته اما درد دارد يقينا بيش از اينها درد دارد بريز آبِ روان برسنگِ غُسلش ولی آرام اسما درد دارد #حسن_لطفی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان #تدفین اي خاک! بهار بي‌خزان باش اي خاک همسايه‌ی ماه و آسمان باش اي خاک اين ياسِ کبود، پهلويش مجروح است با جانِ رسول مهربان باش اي خاک #یوسف_رحیمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی،یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته،زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی،چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید:نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا،بهر زینب مادری کن زهرا،حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این طفل بی گناه مگر جرم کرده بود مانند فاطمه گنهش عشق حیدر است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آرزو آرزویم دود شد چون دود رفت خون دل ازچشم اشک آلود رفت تا قیامت بربنی الزهرا بگو ای مدینه مادر ما زود رفت #حاج_سید_هاشم_وفایی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بوی نفحات میرسد در بهمن نور وجلوات میرسد دربهمن یک بار دگر چه انقلابی برپاست عطر صلوات میرسد دربهمن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7