#امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
شیعیان محفل به محفل روضه را بر پا کنید
جامه ی غم بر تن از داغِ گلِ زهرا کنید
کامِ جانش را عدو زهرِ هلاهل ریختَ است
سینه ی غمگینِ او با اوجِ غم آمیختَ است
جز کرامت ما ندیدیم از دمِ معصومِ او
حال مسموم است و دلها می شود مغمومِ او
خصمِ بد فرجام را از چه به گفتارِ ملیح
چون کلامِ نور را، سخت است پندارِ قبیح
اوست خورشیدی جوان در آسمانِ دین ما
داغِ سنگینش نشسته بر دلِ غمگینِ ما
غرق شد اِبن الرضا در لجه ی خونِ جگر
خود غریب و یادش آید غربتِ روی پدر
پیکرِ بی جانِ او دور از وطن افتاده است
پشتِ بامِ خانه بی غسل و کفن افتاده است
سایبانِ او شده بالِ و پرِ افلاکیان
داغِ سنگینی نشسته بر قلوبِ خاکیان
با غروبِ سرخِ خود اهل زمین را پیر کرد
دردِ جانکاهش دلِ ما را ز عالم سیر کرد
زین جنایت تاج و تختِ دولتِ عباسیان
در سقوطی ننگبار از پایه برچیده چنان
دشمنِ آلِ علی را چه به خویشاوندی اش
این از اول هم نبوده موجبِ خرسندی اش
در حقیقت نقشه ای بوده به قصدِ جان او
تا به خاموشی کشاند شعله ی ایمانِ او
کیست او، نورِ مبینِ آسمانها و زمین
جسم در پهنای خاک و روح در عرشِ برین
در عزایش می رویم امشب به دشتِ کربلا
بهرِ عرض تسلیت در محضرِ شاهِ ولا
این بساطِ روضه از اول به شوقِ نام اوست
پرچم سرخِ شهادت بر فرازِ بامِ اوست
باید اکنون یادی از مظلومیِ جانان کنیم
روضه ای بر پا برای ساقیِ عطشان کنیم
هم نوا با زینبِ کبری به سوگِ کشته ها
مثلِ باران خون بباریم از فراقِ لاله ها
مادرش در هر کجا در روضه و حالِ عزاست
امشب از داغِ جوادش بر سرش شالِ عزاست
مضطر و نالان نشسته در میانِ قتله گاه
روضه می خواند برای غربتِ خورشید و ماه
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
______________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
روی خاک حجره افتاده سر ابن الرضا
آه ، آه از لحظه های آخرِ ابن الرضا
جای جای خانه را پر کرده اند از هلهله
تا نیاید ذکر مادر مادر ِابن الرضا
بر جوانیش بریزد چشم ِ پیری ، اشک خون
گشته دیگر زندگی ، درد سر ابن الرضا
بی کسی شد قسمت آن که کس هر بی کس است
ای اجل تنها تو هستی یاور ابن الرضا
بس کن ای ملعونه این بی حرمتی ها را که نیست
جای این رقاصه ها در محضر ابن الرضا
هم شهیدش کرده ، هم خندد به خشکی لبش
جعده و شمر است با هم ، همسر ابن الرضا
هر چه هم آمد سرش شکر خدا دیگر نبود
نیزه و سنگ و عصا دور و بر ابن الرضا
گرچه او مانند جدش دفن شد بعد از
سه روز
کس ندیده جای پا بر پیکر ابن الرضا
شکر حق جان بر لب بابا نیاورده است با
کاکل ِ خونین ، علی ِ اکبرِ ابن الرضا
هر چه در بغداد شد ، شکر خدا دیگر نگشت
چادر خاکی نصیب دختر ابن الرضا
🔸شاعر:
#محمدحسین_رحیمیان
______________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
جوادی و کرم و جودِ تو چه بسیار است
نگاه کن به گدایت ، اگر سزاوار است
تویی همان که ، نگفته ، به ما عطا کردی
گدا برای تو یک امشبی عزادار است
بدونِ لطفِ تو من تا ابد تهِ چاهم
من از تو مشهد و باب الجواد میخواهم
شبِ شهادتت آقا دلم خراسان است
گدا همیشه سرِ سفرهی تو مهمان است
کسی که مشکلِ خود را بیاورد اینجا
گره گشای حرم ، قلب و جانِ سلطان است
تو جانِ حضرتِ سلطانی ای امامِ جواد
امیرِ عالمِ امکانی ای امامِ جواد
تویی همان که وقارش وقارِ حیدری است
مقامِ تو ز خلایق مقام برتری است
مورخانِ تواریخ در کُتُب هاشان
نوشته اند جواد الائمه مادری است
شنید روضهی دیوار و در ز بابایش
به خشم و اشک و غضب ، میزند روی پایش
کسی که در همه عمرش فقیر را نان داد
کسی که زندگی اش را به مستمندان داد
چقدر سخت و غریبانه بین خانهی خود
به دستِ همسرِ خود ، همچو مجتبی ، جان داد
درون حجره لبت خشک و چشمِ تو تر بود
غریبیِ تو و اربابِ ما برابر بود
توهم چو جد خودت بین مُلک بغدادی
تو تشنه گوشهی حجره به خاک افتادی
کنیزکان همه کردند هلهله تا که
به شیعیان نرسد از تو آه و فریادی
خداروشکر سرت را کسی نبرد آقا
تنِ مطهرِ تو ، پشت و رو نشد با پا
ولی حسین تمامش اسیرِ غارت شد
به اهل خیمهی او بعدِ او جسارت شد
برهنه ماند تنِ غرقِ خونِ شاهِ حرم...
و سهم زینب و اهلِ حرم اسارت شد
(از زبان حضرت زینب)
حسین ، بعدِ تو من شهره ، بین هر شهرم
به دخترِ علی افتاد چشمِ نامحرم...
🔸شاعر:
#محمدحسین_چاوشی
_____________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
اشک میریزم و رسیده بلا
از غمت حال ِ روضه شد برپا
جعدۂ ثانی آمد و آخر-
فتنه لاجرعه ریخت زهرش را
گُر گرفتی و گوشۂ حجره
دومین مجتبی شدی به خدا
آهِ تو بین هلهله گم شد
اثرِ زهر در تو شد پیدا
رفت و کل می کشید أمّ الفضل(لع)
بر زمین تا که می کشیدی پا
جگرت سوخت و شدی تشنه
بیهوا چنگ میزدی به عبا
نفَسَت سرد و إرباً إربا شد
یا علي اکبرِ امام-رضا(ع)
پیکرت روی بام و پای دلم
رفته تا قتلگاهِ کرب و بلا!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
____________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مدح_امام_جواد
ای وجودت حیاتبخشِ وجود
سائل درگهت کرامت و جود
مظهر کامل امام رضا
آفتاب دل امام رضا
قبلهٔ حاجت همه، حرمت
دشمن و دوست سائل کرمت
ماه، آیینه دار طلعت تو
رخ شمسالشموس صورت تو
آیهٔ هشت سورهٔ نوری
به جوادالائمه مشهوری
خلف پاک مرتضایی تو
کوثر حضرت رضایی تو
ملک و جن و انس مهمانت
دو جهانی نشسته بر خوانت
کاظمینت درون سینه ماست
نجف و مکّه و مدینه ماست
تو جوادی و ما گدای توئیم
هر چه هستیم خاک پای توئیم
لطف تو، عجز ما، بود معلوم
هر دو هستیم لازم و ملزوم
کرم و جود تا ادا گردد
هر جوادی پی گدا گردد
من اگر در گدائیم کاهل
تو به جود و کرامتی کامل
تو محمد ، علی است إبن و أبت
کنیهٔ ابن الرضا ، تقی لقبت
تو گلی و وجود گلخانه
ای به ریحانه روح و ریحانه
رنگ رخسار مرتضی داری
نقش گلبوسهٔ رضا داری
پدرت گفت نازنین پسرم!
ای فدای تو مادر و پدرم!
پدران تو برترین پدران
پسران تو بهترین پسران
یم جود و فتوّتید همه
اهلبیت نبوّتید همه
دلتان بحر بی کرانهٔ علم
کیست غیر از شما خزانهٔ علم؟
معدن خیر و مظهر خیرید
اول خیر و آخر خیرید
ابر باریده با ولای شما
خلق خلقت بود برای شما
همگی بابهای ایمانید
اُمنای خدای رحمانید
تا صف حشر اصل هر کرمید
رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید
علم ها قطره و تو دریایی
عالمی بنده و تو مولایی
دو جهان ذرّه و تو خورشیدی
که به قلب همه درخشیدی
پیش علم تو علم عالم چیست؟
در حضور تو پور اکثم کیست؟
تو به بزم سخن تکلم کن
تو به روی رضا تبسم کن
نفس حلم زنده از سخنت
بوسة علم بر لب و دهنت
یک کلام تو صد سپهر کمال
یک سؤال تو سی هزار سؤال
تو دهی، ای کرم گدای درت
حِرز مادر، به قاتل پدرت
ای خجل گشته دشمن از کرمت
ای مسیحا نیازمند دمت
تو که در هر دلی حرم داری
تو که با دشمنت کرم داری
تو که بر خشم خصم میخندی
به روی دوست در نمیبندی
اَنت بابُ المراد ادرکنی
یا امام جواد ادرکنی
سیّدی میثم ام قبولم کن
خاک ذریّهٔ رسولم کن
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مدح_امام_جواد
با حضورت ستاره ها گفتند
نور در خانه ی امام رضاست
کهکشان ها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانه ی امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهره ات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بی عصا می گذشتی از دریا
با خداوند هم کلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
"کودکی هایتان بزرگی بود"
در همان کودکی امام شدی
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد #مدح_امام_جواد
یا جواد الأئمه میگویم
میشود کفتر دلم آزاد
دم باب الجواد با نامت
پدرت هرچه خواستم را داد
پسر بهترین پدر , بَه بَه
پدر بهترین پسر , بَه بَه
خلقتت اوج آفرینش بود
به ظرافاتِ این هنر , بَه بَه
مدح جود تو را خدا گفته
از تو گفتن نه کار شاعر هاست
از تو کم گفته ایم , تقصیرِ
بی هنر بودن معاصر هاست
نسخه ی دیگر امام رضا
صاحب منبر امام رضا
لقبت میبرد دل ما را
ای علی اکبر امام رضا
حکمتی داشته , امام رضا
به خراسان اگر که راهی شد
پدرت ساکن است اینجا , پس
اهل ایران حساب خواهی شد
نام زیبای تو مِی ناب است
رونق کسب و کار ساقی هاست
یا جواد الأئمه , انصافا
مرقدت مشهد عراقی هاست
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
__________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹طلَعَ البَدرُ عَلَینا🔹
عاشقم عاشق نامی و رسیدم به امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بیتو چرخیدن بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هرچه رهایی، به چنین حلقۀ دامی...
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
📝 #قاسم_صرافان
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹پرواز بهار🔹
جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد
عشق، بیحُسن تو در خاطره، ناپیدا شد
چون «یدالله» که شد جلوهگر از آیۀ عشق
باز در دست خدا، دست خدا پیدا شد
ای دل خلق به زنجیرِ ضریح تو دخیل!
نورِ چشمانِ تو چون شمسِ ضُحی پیدا شد
مثلِ پروازِ بهار از نفسش گل میریخت
آن که چون غنچه در آغوش رضا پیدا شد...
ذرّه شد همسفر شوق، که در بزم وجود
آفتاب رخ تو در همهجا پیدا شد
در دل، ای روشنیِ عاطفههای ابدی!
آنچه گم بود، ز انوار شما پیدا شد
در کلام دل ما رایحۀ عشق نبود
عشق با نامِ تو در دفتر ما پیدا شد...
سجده بردیم چو مشرق به سراپردۀ نور
آفتابِ رخت از پنجره تا پیدا شد
📝 #غلامرضا_شکوهی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#اشعار
#امام_جواد
#حاج_رضا_یعقوبیان
ایا ای مظهر نور خدایی
تو امید همه اهل ولایی
چو اجدادت تویی صاحب کرامت
گل زهرا جوادابن الرضایی
تویی نهم گل باغ ولایت
به شیعه همچو بابت مقتدایی
تمام اهل عالم را امیدی
چراغ بینش و شمس الضحایی
سرا پای وجودت نورِ الله
به چشم اهل دل نورو ضیایی
کرم بارد زِ هر انگشت پاکت
به هرسائل کنی لطف و عطایی
گدا از درگه تو رد نگردد
که سر تا پا همه جود و سخایی
تویی سرمنشاء لطف و عنایت
امید اهل معنا،جان مایی
به زیر سایه ی لطفت نشینم
که تو مولای من صاحب لوایی
حریم کاظمین تو بهشتم
وَزد در آن حرم بوی خدایی
چنان زهرای اطهر در جوانی
به راه دین حق گشتی فدایی
به دست همسر نامهربانت
شهید کینه با زهر جفایی
کنیزان کف زنان در پشت آن در
ولی تو بر زمین داری نوایی
زمن جز خوبی و احسان چه دیدی
تو برگودرپی قتلم چرایی
شده دل خون ز داغت هادی تو
زند فریاد، داد ازاین جدایی
منم دل خسته بیمار تو ای دوست
دو عالم تو امید این (رضایی)
بوَد این خواهشم از حضرت دوست
دم آخر به بالینم بیایی
#مشهد_مقدس
#جوادالائمه
#مدح_و_مرثیه_امام_جواد_علیه_السلام
.
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#اشعار
#امام_جواد
#حاج_رضا_یعقوبیان
نور حی کبریائی یا جواد
تو ز نسل مصطفایی یا جواد
نهمین ماه سپهر دین حق
گلبن باغ ولایی یاجواد
چون محمدچون علی چون فاطمه
نور بخشِ ماسوایی یا جواد
نور چشم هشتمین نور خدا
تو تقی، ابن الرضایی یا جواد
منجی و روشنگر دین مبین
دین حق را تو بهایی یا جواد
در سخا و جود و ایثار و وفا
محور آل عبایی یا جواد
زیب دامان علی موسی الرضا
زینت عرش علایی یا جواد
آسمانی ها همه محوِ تواند
بر زمین شمس هدایی یا جواد
کاظمین تو بهشت شیعیان
شیعه را رمز بقایی یا جواد
همچنان پیغمبر و آبائ او
عالمی را مقتدایی یا جواد
عالمی محو کرامات شماست
مظهر جود خدایی یا جواد
بر همه عالم کرامت میکنی
بسکه خوب و باصفایی یا جواد
ما همه عبدو تویی مولای ما
در جهان امید مایی یا جواد
عالم هستی ز نورت روشن است
نور حق در قلب مایی یا جواد
دست خالی دردمند و مستمند
درد ما را تو دوایی یاجواد
بر همه خلق دوعالم تا به حشر
پا به سر لطف و عطایی یا جواد
مِهر وحبت نور میبخشد به دل
بر دلم نور و ضیایی یا جواد
از طفولیت امید عالمین
بر درت هستم گدایی یاجواد
باز امشب یاد شهر کاظمین
این دلم گشته هوایی یا جواد
در میان غربت و تنهاییت
یاد اشک مرتضایی یا جواد
سفره دار ناله واشک و غم
فاطمه خیرالنسایی یا جواد
در ره دین خداوند مبین
جان تو گشته فدایی یا جواد
زد شرر زهر ستم بر جان تو
تو شهید اشقیایی یاجواد
در میان حجره ی در بسته ات
از چه خاموش از نوایی یا جواد
تو به دست ام فضل بی حیا
کشته ی زهر جفایی یا جواد
از ستم کشته تو را با زهرِ کین
همسرت از بی وفایی یا جواد
میزدی در حجره از سوز جگر
ناله ی بابا کجایی یا جواد
تا به محشر ای سرا پایت سخا
تو امید این(رضایی) یا جواد
#مشهد_مقدس
#جوادالائمه
#مدح_و_مرثیه_امام_جواد_علیه_السلام
.
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
#حضرت_علی_اصغر
بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید
باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید
ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد
باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد
از همه ثانیه هایش برکت می بارد
چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد
کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد
فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد
تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم
در شبِ عید به پابوسی آقا برویم
آن امامی که رئوف است و پسردار شده
حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده
هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا
محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا
نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد
پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد
گذر دل به درِ خانۂ او افتاده
کاظمینی شده هر کس که سلامی داده
پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی
چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی
دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است
واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است
داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب
نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س)
دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده
باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده
شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد
وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد
پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر
اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر
چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد
کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد
دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت
حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت
تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد
گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد
کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع)
سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)!
مرضیه عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_جواد
#حضرت_علی_اصغر
اگر دست و بالت کمی خالی است
اگر حال و روز تو بی حالی است
اگر آسمان در قفس میکشی
اگر قسمتت بی پَر و بالی است
اگر کار و بار تو پیچیده و...
اگر چند وقتی بد اقبالی است
اگر تار و پودت گره خورده است
اگر غصهها نقشِ این قالی است
اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد
اگر مثل پاییز یک شالی است
علاجش فقط یک نفس یا علیست
خدا هست با آنکه او با علیست
خدا در شکوهِ جلال علیست
خدا در ظهورِ جمال علیست
خدا در نزولش علی میشود
خدا در مقامش کمالِ علیست
حرام خدا و حلال خدا
حرام علی و حلال علیست
پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت
که ما هرچه دیدیم مال علیست
علی چارده مرتبه آمده
علی عین میلادِ آل علیست
علی گفته و غرق عین اش شدیم
همه راهیِ کاظمینش شدیم
مرا فارغ از قیل و قالم کنید
مرا راحت از خشکسالم کنید
محال است لب را به مِی تر کنم
مرا تشنهی این محالم کنید
مرا بشکنید و بسازید باز
تَرَکهای روی سفالم کنید
فقط روی چشمان خود میکشم
از این خانه هرچه"حوالم"کنید
مرا میکشاند دو گنبد طلا
شب رفتنم شد حلالم کنید
ببینید رویای جبریل را
مبارکترین کودک ایل را
شلوغ است اگر آستانِ جواد
پُر از برکت است آسمان جواد
گدایی به شاهی مقابل نشست
چه ها میکند تکه نان جواد
پیمبر پدر با خدیجه شد و...
رضا نیز با خیزران جواد
علیاکبرش را ببین بعد از این
رضا می شود میهمان جواد
شبیه نماز حسین و علی است
نماز رضا با اذان جواد
فقط شانهات را به دیوار نِه
فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد
تو را میدهد تا قیامتِ مراد
گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد
خدا خواست تا بی کرانش دهند
و در یک افق سه جوانش دهند
علی جان آقای کرببلاست
حسین آمده تا سه جانش دهند
فقط دوست دارد ببیند علی
فقط دوست دارد همانش دهند
علی در سه صورت تماشایی است
علی را سه جلوه نشانش دهند
علی اصغرش هم علیاکبر است
اگر فرصت امتحانش دهند
به صف فطرس و جبرئیل و رباب
که نوبت به نوبت تکانش دهند
زمین خوردها را که جان میدهند
به باب الحوائج نشان میدهند
اگر بارِ ما از کَرَم میکشد
برای پدر بارِ غم میکشد
رسیده بگوید اگر قد کِشَد
شبیهِ عمویش عَلَم میکشد
غریبی ببین تشنگیاش ببین
که کارِ پدر بر قسم میکشد
گمانم به دنبال گهواره است
کسی که به آتش حرم میکشد
فقط مادرش آه دنبال او
در آن راهِ پُر پیچ و خَم میکشد
بِبَر نامِ او را خدا بعد آن
به حجم گناهت قلم میکشد
رباب است یک فاصله تا حسین
چهها کرده این حرمله با حسین
حسن لطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
eitaa.com/jannatolmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️حضرت جواد الائمه علیه السلام:
عزّت مؤمن در بىنیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است.
🌸✨فرا رسیدن سالروز میلاد ابن الرضا (ع)، امام محمد تقی علیه السلام را تبریک میگوییم.
#امام_جواد
#استوری
32.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 میلاد امام جواد علیه السلام
▫️حجت الاسلام دکتر رفیعی
#امام_جواد
#امام_زمان
#امام_جواد
هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد
از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد
سرمایه ی عشق شما راه نجات است
بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد
لازم نکرده که مرا فردا بخوانند
جنت اگر از نامتان سردر ندارد
گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا
مولود پر خیر و مبارک تر ندارد
کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی
کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟
دردانه ی سلطان طوسی یا محمد
والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد
عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید
عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد
در کودکی در قله های علم بودی
علم تو را عیسای پیغمبر ندارد
هم ارزش خاک عبایت را یقینا
در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد
فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم
کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد
در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند
راهی بجز این راه تا آخر ندارد
"وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس
عالم بجز چشم شما محور ندارد
می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت
مرغی که در وقت پریدن پر ندارد
محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را
هرکس تو را در این جهان باور ندارد
محمدجواد شیرازی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف
کُل عالم خون بگرید در عزایِ تو کم است
ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف
تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف
خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتادِ از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهر قربت می زدند ...
با لگد از یک طرف ، چوب عصا از یک طرف
روزیِ ماه محرم از شما خواهم گرفت
رزقِ اشک از یک طرف ، سوز و نوا از یک طرف
از سوی قم یا خراسان هر کدامش میلِ توست
راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف ....
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
آه ای اسیرِ روضهیِ سربسته کیستی
مردِ غریبِ حُجرهیِ دربسته کیستی
این حُجره هم به ناتوانی تو گریه میکند
پیری بر این جوانیِ تو گریه میکند
در خانهی امام چرا دست میزنند
با نالهات مدام چرا دست میزنند
ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن
آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن
اصلا صدای تو به صدایی نمیرسد
این آب آب آب به جایی نمیرسد
اُفتادهای زِ دامن زهرا به رویِ خاک
کمتر بکش محاسن خود را به روی خاک
کِل میکشند گریهی زهرا درآورند
کف میزنند دادِ رضا را درآورند
تو هرچه میکنی جگرت را چه میکنی
با حال و روزِ خود پسرت را چه میکنی
با خود چه داشت زهر ، تنت را کبود کرد
باور نمی کنم دهنت را کبود کرد
جانم حسن شبیه حسن روضههای توست
"نامرد بِینِ کوچه مزن" روضههای توست
اما به این صدای غریبانه خنده کرد
بر نالهی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد
میکوبد آه پا به زمین پیش مادرت
میریزد آب را به زمین پیش مادرت
بُردند نیمه جان بدنت را به پُشتِبام
از پا کشاندهاند تنت را به پشتِبام
میرفت پیکرت به روی پلههای تیز
میخورد هِی سَرَت به روی پلههای تیز
از سنگها برای تو اَبرو نماده است
آقا چرا برای تو پهلو نمانده است
رفتی به روی بام ولیکن هزار شُکر
گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر
گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست
چندین کفن برای تو با دوستان که هست
گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید
اینبار هم پسر به کنار پدر رسید
شکر خدا عقیق تو را ساربان نبرد
رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد
آقا قسم که پیرهنت را نمیکِشند
با نیزهای شکسته تنت را نمیکِشند
حسن لطفي
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بیامام شد
دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت
آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد
جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد
تا سایهبان شود به تن زهر دیدهاش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد...
آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد
آن روز ذوالفقار علی در نیام شد
آتش نشست در جگر کربلاییاش
یعنی به رسم خون خدا تشنهکام شد...
عباس احمدی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد علیهالسلام
در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟
یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد
ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر
بس اُمّفَضل داشت به اِبنالرّضا عِناد
این جسم سبز بوی گل سرخ میدهد
دست که داد دستهگل فاطمی به باد؟
شد کوچههای شهر پر از عطر و بوی گل
گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد
گه نام باب برد و گهی آب آب کرد
لبتشنه داد جان و جوابش کسی نداد
آن کس که اَنُفس از نَفس او نَفس گرفت
زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد
#علی_انسانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
سلام معنیِ توحید یا امام جواد
سلام مَاْمَنِ امیّد یا امام جواد
مدینه نور گرفت از جمال زیبایت
تویی عشیرهی خورشید یا امام جواد
گدا گرسنه نخوابید در مدینه شبی
ز بسکه جود و عطا دید یا امام جواد
تمام شهر درِ خانهات دخیل شدند
همینکه نام تو پیچید یا امام جواد
مدینه خشک نبود و، همیشه باران هم
به ربنای تو بارید یا امام جواد
تمام جود و عطا را از اول خلقت
خدا به نام تو بخشید یا امام جواد
نقاب چهرهی تو لحظهای کنار کشید
به عرش نور تو تابید یا امام جواد
به علمِ کودکیت دشمن تو ایمان داشت
سؤال از تو که پرسید یا امام جواد
بمیرد آنکه به سن جوانی از رهِ کین
بساط عمرِ تو برچید یا امام جواد
تمام جسم تو از گریهی جگر خون شد
ز هم درونِ تو پاشید یا امام جواد
تو زهر خوردی و پشت در امالفضل
به حال و روز تو خندید یا امام جواد
رضا باقريان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست
در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست
ما خم شراب از جگر غوره گرفتیم
در میکده ی ما هنری بهتر از این نیست
سجاده بیارید که تا صبح نخوابیم
در بین سحرها – سحری بهتر از این نیست
ما درد نگفتیم ولی باز دوا کرد
در شهر، طبیب دگری بهتر از این نیست
حق داشت بنازد پدر پیر مدینه
در هیچ کجایی پسری بهتر از این نیست
گفتند جواد است سر راه نشستیم
در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست
پر کرد به اجبار خودش کیسه ی ما را
در کوچه ی ما رهگذری بهتر از این نیست
گفتند سلامی بده و زائر او باش
دیدیم در عالم سفری بهتر از این نیست
پس زائر یاریم توکلت علی الله
ما عبد نگاریم توکلت علی الله
ابروی تو و تیغ بلا فرق ندارند
در طرز شهادت شهدا فرق ندارند
کافی است که پای تو به یک سنگ بگیرد
این گونه که شد سنگ و طلا فرق ندارند
ایام طفولیت تو عین بزرگی است
در معجزه، ایام خدا فرق ندارند
از رحمت تو دور نبودند، سیاهان
وقت کرم تو، فقرا فرق ندارند
پایین سر سفرهٔ تو نیز چو بالاست
در خانه ی تو شاه و گدا فرق ندارند
ما کار نداریم رضا یا که جوادی
در مذهب ما آینه ها فرق ندارند
تو آمده ای تا که سرآمد شده باشی
یک بار دگر نیز محمد شده باشی
بیمار شدن از من و عیسی شدن از تو
لب تشنه شدن از من و دریا شدن از تو
در راه عصای تو بیان کرد: امامی!
اعجاز عصا از تو و موسی شدن از تو
در مهد به اثبات خودت سعی نمودی
در کودکی ات این همه والا شدن از تو
چهل سال پدر – چشم به راه پسرش بود
حالا یکی یک دانه ی بابا شدن از تو
چشمان موفق به امید تو نشسته است
پس دست شفا از تو و بینا شدن از تو
تا زائر سرو قد و بالای تو باشد
جانم پسرم از پدر و پا شدن از تو
بگذار قدم های تو را خوب ببیند
در قامت تو جلوه ی محبوب ببیند
هستند کریمان دو عالم سرخوانت
یکبار نخورده است گره کیسه ی نانت
اصلا حرم شاه خراسان حرم توست
هر صحن که گشتیم در آن بود نشانت
انگار که گهواره تو عرش زمین بود
وقتی پدر پیر تو می داد تکانت
تکبیر تو از داخل گهواره رسیده است
هستم اگر امروز مسلمان اذانت
یکبار پدر گفتن تو گر نمی ارزید
صد بار نمی رفت به قربان زبانت!
از چشم پدر دور مشو – گرگ زیاد است
بر این پدرت حق بده باشد نگرانت
در راه مبادا قدمت خار ببیند
آن صورت چون برگ تو آزار ببیند
یک روز می آید که می افتد بدن تو
لب تشنه بمانی و بخشکد چمن تو
یک روز می آید که می افتی و کنیزان
در خانه برقصند کنار بدن تو
ای یوسف زهرا - دل یعقوب فدای...
آن لحظه ی خاکی شدن پیرهن تو
هر چند کلام تو در آواز شود گم
اما نزند هیچ کسی بر دهن تو
علی اکبر لطیفیان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد
از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد
سرمایه ی عشق شما راه نجات است
بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد
لازم نکرده که مرا فردا بخوانند
جنت اگر از نامتان سردر ندارد
گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا
مولود پر خیر و مبارک تر ندارد
کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی
کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟
دردانه ی سلطان طوسی یا محمد
والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد
عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید
عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد
در کودکی در قله های علم بودی
علم تو را عیسای پیغمبر ندارد
هم ارزش خاک عبایت را یقینا
در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد
فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم
کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد
در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند
راهی بجز این راه تا آخر ندارد
"وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس
عالم بجز چشم شما محور ندارد
می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت
مرغی که در وقت پریدن پر ندارد
محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را
هرکس تو را در این جهان باور ندارد
محمدجواد شیرازی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف
کُل عالم خون بگرید در عزایِ تو کم است
ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف
تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف
خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتادِ از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهر قربت می زدند ...
با لگد از یک طرف ، چوب عصا از یک طرف
روزیِ ماه محرم از شما خواهم گرفت
رزقِ اشک از یک طرف ، سوز و نوا از یک طرف
از سوی قم یا خراسان هر کدامش میلِ توست
راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف ....
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد
دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف
کُل عالم خون بگرید در عزایِ تو کم است
ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف
تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف
خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتادِ از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهر قربت می زدند ...
با لگد از یک طرف ، چوب عصا از یک طرف
روزیِ ماه محرم از شما خواهم گرفت
رزقِ اشک از یک طرف ، سوز و نوا از یک طرف
از سوی قم یا خراسان هر کدامش میلِ توست
راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف ....
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7