#امام_رضا_ولادت
#امام_رضا_مدح
#امام_رضا_مناجات
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست
رو به کریمان زدن عبادت لبهاست
بستر بیمار وعده گاه طبیب است
خیری اگر میدهند برکت تب هاست
نوکر گمنام هم بنام شد اینجا
آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست
سِیر الهیِ اهل عشق همیشه
رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست
ذکر رضا قند کرده تلخی مارا
شهد نبات است اینکه بین رطب هاست
مادرم امد مرا به دست رضا داد
آبرویم را خرید خانه اش آباد!
محضر سلطان می آورند اگر دست
میشکنند عاشقان به شوق نظر دست
دست به دامان حلقه های ضریحم
کودکم و میدهم به دست پدر دست
بین قنوتم افاضه کرد مکرر
خیر کثیر است در زمان سحر دست
عقل چکارست تا گدای تو هستم
فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست
تر شده از دیدن حرم چقدر چشم
پر شده از محضر شما چقدر دست
سفره گشا تا رضاست سفره نشینم
ضامن آهو نوشته روی نگینم
پشت سر زائران دعاست،دعایت
دلخوشی دعبل است خاک عبایت
سلسله بر گردن روات کشیدی
جان بفدای کلام مثل طلایت
کعبه تویی مسجدالحرام بهانه
قبله تویی قم شدست قبله نمایت
قصر به هم ریخت در مناظره وقتی..
آبروی جاثلیق ریخت به پایت
کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره
شیر میاید برون ز پرده برایت
روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه
تا که مطهر شود شبیه قدمگاه..
آمدم ای شاه با نشان و نشانی
پیش تو باشد دلم به حکم امانی
وقت نماز است صف پر است کمک کن
کاش مرا هم کنار خود بنشانی
هرچه کنی از درت جدا نشوم من
خواه بخوانی مرا و خواه برانی
جاروی خدام را ببخش به زوار
تا که دراین دل کنند خانه تکانی
ابن شبیب آمدست دیدنت آقا
موقع روضه شدست و مرثیه خوانی
ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا
سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا
یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد
چادر و پوشیه بین قافله کم شد
جد غریبم ز روی اسب زمین خورد
پیرهنش بر فراز نیزه علم شد
دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت
آتش خیمه بلای اهل حرم شد
چرخش شلاق ها به بازویشان خورد
قامت معصومه ها شکسته و خم شد
بعد هزاران هزار زخم جگر سوز
نوبت بازار شام و هلهله هم شد
زخم غرورم ز ماجرای حجاب است
گریه ی من بیشتر برای رباب است
#سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
#امام_رضا_مناجات
هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف
ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف
ما نمکگیرِ ضیافت خانهی زهرا شدیم
از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف
خاکِ ما خاکِ عزیز بچههای فاطمه است
ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف
وای بر کاهی که بر مشهد نگاهی بد کند
دودمانش میرود با تیغِ سلطان نجف
بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا
بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف
ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست
آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست
لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها میرسد
هرچه میخواهیم بی اما اگرها میرسد
از ملائک دسته دسته میرسند و میبَرند
لطف پایِ زائران تو به پرها میرسد
کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد
زود الطاف پدرها با پسرها میرسد
کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا
دیدن آقای ما مادر سحرها میرسد
گریههای ما براتِ کربلای ما نوشت
از سخنها زودتر آهِ جگرها میرسد
هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است
کشورِ ما تا قیامت پایتختش مشهد است
ما به این صحن و در و دیوار عادت کردهایم
بر شفای اینهمه بیمار عادت کردهایم
بر همین آئینهکاریها به کاشیها به حوض و طاقها
یا به این فیروزهها انگار عادت کردهایم
حق بده وقتی که میبینم بقیع را دِق کنم
ما به این جمعیتِ زوار عادت کردهایم
کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ...
ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کردهایم
دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی میکند
ما به این دیدار این دیدار عادت کردهایم
هر زمانی که در این دنیا مردد میشویم
با قطاری باز هم راهیِ مشهد میشویم
دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را
ای خدا از ما نگیر این قبلهی مأنوس را
چند بیمار التماسم کردهاند از راه دور
میبرم از کفشداریَت غبارِ طوس را
عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا
جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را
هرچه میگردد نمیبیند نگاهِ جبرئیل
ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را
بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند
دیدهام در پنجرهفولاد جالینوس را
هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آوردهام
- بر امام مهربان خود پناه آوردهام-
#حسن_لطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
طوس از نفس تو باغ رضوان شد
هر جا که قدم زدی گل افشان شد
از صبح ازل به شوق دیدارت
خورشید ، مسافر خراسان شد
منظومه ی شمسی آستین افشاند
خاک قدمت ستاره باران شد
تا بوسه زند به پای هر زاير
در صحن تو جبرییل دربان شد
صحن تو به عرش می زند پهلو
ایوان طلات مشرق جان شد
جاروکش آستان قدس تو
تاج سر اهل علم و عرفان شد
هرگز نشنیده ام کسی جز تو
در غربت ، ضامن غریبان شد
آرام گرفت در کنار تو
چون زلف تو هر دلی پریشان شد
از «سلسلة الذهب» دلم فهمید
عشق به تو از شروط ایمان شد
سلمانی پیر شهر نیشابور
هر خواسته داشت از شما آن شد
دستی که دخیل برضریحت بست
هر درد که داشت زود درمان شد
یا حضرت ثامن الحجج ، مولا
ایران ز تو بود اگر که ایران شد
مهمانی و میزبان نواز آری
با لطف تو رزق ما فراوان شد
در خاطره اش همیشه می ماند
هر کس که به سفره ی تو مهمان شد
هر زخم به مرهم تو شد ترمیم
هر سخت به دست مهرت آسان شد
هرگاه به کشورم شکست افتاد
با لطف تا کارها به سامان شد
در باغ تو زاغ با امید آمد
با یک نفست هزار دستان شد
خوشبخت کسی که در تمام عمر
بر عشق تو پایبست پیمان شد
آقایی او «کمیل» ، تضمین است
هر کس که گدای کوی سلطان شد
#کمیل_کاشانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
شاهی که حق اورا به جز رافت ندادَش
شد باب حاجات همه باب المرادش
اینجا گناهان را همه بخشوده گیرند
دیگر چه فرقی می کند کم یا زیادش
از رحمت این شاه هرکس گشته مایوس
باید که بنویسند حکم ارتدادش
جور دگر اورا پذیرایی نماید
وارد شود هرکس که از باب الجوادش
با او هم اینکه شیعه آباد است دنیاش
هم اینکه تضمین میشود یوم المعادش
برگو محبش را امام مهربانش
در روز محشر میرسد حتما به دادش
از خوف ما بیشتر رجا داریم محشر
چون ضامنی همچون رضا داریم محشر
#عبدالزهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
حریم طوس مگر طور وادی سیناست
که روی پاک ، جلوه گاه نور خداست
چو کعبه ساحت قدسش مطاف اهل یقین
رواق صحن نو و کهنه مروه است و صفاست
پیمبران به طواف و فرشتگان در سعی
یکی به ذکر نماز و دگر به فکر دعاست
شرف برد به مقامش مقام ابراهیم
غبار او به رخ زمزم آبرو افزاست
به خاک او حجر الاسود استلام کند
که پاره ی تن پیغمبر خدا این جاست
چنان که در عرفاتت گنه ببخشایند
نگاه او قلم محو جرم و عفوخطاست
غبار خاک قدم های زائر حرمش
صبا برد به شفاخانه ها که محض شفاست
شعار نور خدا جلوه ی جمال نبی
کمال علم علی نور دیده ی زهراست
هماره این در رحمت به سوی مردم باز
که حج ملّت ایران و کعبه ی فقراست
بگوبه موسی عمران ب کوه طور مرو
وگرنه با(ارنی)(لن ترانتیت)اولی است
زکوه طوربیاخدمت رضا درطوس
که درجمال خدایی اوخداپیداست
چه اختلاف لطیفی ب موقع اعجاز
میان موسی عمران و زاده ی موساست
برای خلقت آن اژدهای هوا انگیز
همیشه تکیه ی موسا برآن بلند
عصاست
ولی امام. نگاهی به نقش پرده فکند
زهیبت نظرش شیرزنده شد برخاست
یکی به فیض عصاو یکی به نور نگاه
ببین تفاوت ره ازکجای تا به کجاست
زمین ببوس «ریاضی» که این فضای بهشت
حریم حرمت سلطان دین، امام رضاست
#محمدعلی_ریاضی_یزدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا
در صف محشر خدا مشتری اشک اوست
هر که در اینجا کند گریه برای رضا
کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟
چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
بر سر دستش برند هدیه برای خدا
ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا
زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل
خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا
نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند
حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک
خون جگر جوشد از خشت طلای رضا
آر در باب الجواد می شنوم دم به دم
یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم
باز دلم در وطن کرده هوای رضا
گر برود در جنان یا برود در جحیم
بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم
کرامت تو به بالای دست می بردم
اگر جدا کنی از خود مرا، کم از صفرم
و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم
گدایی درت از خلق، بی نیازم کرد
که در سؤال کسی جز تو را صدا نزدم
هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز
فزونی کرمت سوی این حرم کشدم
زکثرت کرمت ای رئوف اهل البیت
خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم
زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی
بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم
مرا میان سگان درت پناه بده
و گر نه گرگ گنه حمله کرده می دردم
بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک
به لطف خویش امام رئوف می خردم
مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا
اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم
نهاده ام به روی خویش نام «میثم» را
بهانه ایست قبولم کند، اگر چه بدم
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
کتیبه های حریم تو مصحف نورند
کبوتران تو در چشم اهل دل حورند
نوشته بر در صحنت حدیث زیبایی
که زائرین تو در حشر با تو محشورند
نجات، دور سر دوستانتان گردد
هلاکت است بر آنان که از شما دورند
به زائرین تو نازم که با غم دو جهان
به یک نگه که به قبرت کنند مسرورند
به راهیان حریم تو می برم حسرت
که گرم عمره ی مقبول و سعی مشکورند
فرشتگان الهی برای کسب شرف
به خاک بوسی این آستانه مأمورند
هزار عیسی مریم در این حرم زائر
هزار موسی عمران مقیم این طورند
سیاه روزی وهابیان ببین که ز تو
هزار معجزه دیدند و باز هم کورند
گدایی سر کوی تو فوق سلطنت است
خوش آن گروه که در این مقام مشهورند
ندا دهند در این بقعه روز و شب «میثم»
که نارها همه از فیض این حرم نورند
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
آي؛جگرگوشه ي طاها، رضـا
رئـوف خـاندانِ زهـرا، رضـا
مثل علي شأن تو والا، رضـا
سَيّدِ اهل بيت موسيٰ، رضـا
ما همه جا تحت پنـاه توايم
بنـده ي در بند نگـاه توايم
غير تو در دهر مُرادي که دید؟
اَباالحَسن،اَباالجوَادي که دید؟
با تو خطا در اعتقادي که دید؟
در حرمت روی كسادي دید؟
بقيع هر چه ساكت و خلوت است
در عوضش گرد تو جمعيّت است
اَمر ، به فرمان خدا دست توست
دردي اگر هست دوا دست توست
بخشش ما روز جـزا دست توست
حساب ما كتاب ما دست توست
"عِنْـدَ تَطايِـرِ الكُـتُـب" در جزا
دست به دامان تو هستيم ما
مايه ي دلگرمي ما كيست ؟ تو
شخصِ مُعين الضُّعَفا كيست ؟ تو
محاسِن دين خُدا كيست ؟ تو
حـجّ تمام فُـقرا كيست ؟ تو
وصف تو را همين كه بشنيده است
قبله نما سمت تو چرخيده است
اشاره ات معجزه ها كرده است
سنگِ مرا شِمش طلا كرده است
به لال ها ، بيان عطا كرده است
تكلّمت كار عـصـا كرده است
نقش و نگار پرده چون شير شد
مأمون غش كرده و تحقير شد
سر به كف پات كشيدن خوش است
طعم طعام تو چشيدن خوش است
با تو به اصل دين رسيدن خوش است
سلسلةُ الذَّهَب شنيدن خوش است
با سَنـَدِ خود از خُـدا گفته اي
گر "أنَا مِنَ شُرُوطِها" گفـته اي
غمزه ي تو"کُنْ فَیَکُونْ"می کند
فـال مرا پُر از شُگُون مي كند
از دل من، غصّه بُرون مي كند
ذهن مرا بست جُنون مي كند
تا به سويت راهنمايي شَـوَم
همـنفس شيـخ بهايي شَـوَم
محل بده اين همه اِصرار را
پر بـده اين مُـرغ گرفـتار را
خوب ببـين حـالِ منِ زار را
عفو كن اين عبد خطاكار را
"آمدم اي شاه پناهم بده"
"خطّ اماني ز گناهم بده"
به "اَقْـرَحَ جُفونَنا"يت قسم
به"اَسْبَلَ دُموعَنا"يت قسم
به سينه سوزيِ صدايت قسم
به جـدّ سر ز تن جدايت قسم
عنايتي به سائل خويش كن
اشك مرا بيشتر از پيش كن
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
ذکر پابوس شما از لب باران می ریخت
ابر هم زیر قدم های شما جان می ریخت
هر چه درد است به امید دوا آمده بود
از کفِ دست دعای همه درمان می ریخت
عطر در عطر در ایوان حرم می پیچید
باد بر دوش همه زلف پریشان می ریخت
نور در آینه های حَرَمت گُل می کاشت
از نگاه در و دیوار گلستان می ریخت
روی انگشت همه بال دعا پَر می زد
از ضریح لب تو آیة احسان می ریخت
چشم در قاب مفاتیح تو را خط می بُرد
روی اسلیمی دل ذکر تو توفان می ریخت
بس که در کوچه دیدار غریب آمده بود
از شبستان شما شام غریبان می ریخت
روز برقامت خورشید فلک شب در ماه
نور از چشمه خورشید خراسان می ریخت
مرحوم #غلامرضا_شکوهی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خودرا میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خورا به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
یا جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا
#سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_مدح
شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خودرا میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خورا به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
یا جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا
#سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7