eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
می سوخت بین شعله ها بال و پر تو آتش نشد شرمنده از موی سر تو از نعره مستانه یک نامسلمان آن شب پرید از خواب شیرین دختر تو دست خدا را باز بستند این جماعت آقا چه خالی بود جای مادر تو با رفتن تو آسمان هم گریه می کرد آن شب نبود عمامه ای روی سرتو پای برهنه پشت یک مرکب دویدن نگذاشت نایی در میان پیکر تو در کوچه های خلوت شهر مدینه تنها غریبی بود یار و یاور تو دیدند خیلی داغدار کربلایی شام غریبان شد به پا در محضر تو جای هزاران سجده شکرانه دارد خنجر نیامد بر ضریح حنجر تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سرِ شانه عبایش را زمین انداختند پشتِ مرکب می‌دود پیرمرد است و عصایش را زمین انداختند پشت مرکب می‌دود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود غریب شهرِ خودش نه، غریب عالم بود چقدر روضهٔ کرب و بلا به پا می داشت ! به روی سر در خانه همیشه پرچم بود ! اگر چه زخم جگر تازه می شد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود همیشه در وسط کوچهٔ بنی هاشم پر از تلاطم اشکِ مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و درهم بود شتاب مرکب و پای برهنهٔ آقا ! میان کوچه زمین خوردنش مسلّم بود کبودِ زخمِ طناب و اسارت و غربت چه قدر در نظرش کربلا مجسّم بود خلاصه لحظة‌ آخر، زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود در آن زمان به خدا هر دلی پریشانِ شهید بی کفن وادیِ محرّم بود به زخم پیکر گل، بوریا نمی پیچید اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است خونِ جگر به دیده ي آلِ پیمبر است شهر مدینه گشته عزاخانه ي وجود رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است گِریَند بر امام ششم هفت آسمان در نُه فلک قیامتِ عظمای دیگر است جسمی که آب شد از جفا زیر خاک رفت در قلب آب و خاک از این داغ آذر است خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او قبرش کنار تربت زهرای اطهر است آتش زدند خانه او را حرامیان این اجر خوبی پدر و ارث مادر است جز تل خاک نیست نشانی از آن مزار الحق که ننگ آل سعودِ ستمگر است قامت خمیده،تن شده مانند شمع آب این شاهد جنایت منصور کافر است بر او بریز اشک که این گریه نزد حق با گریه بر حسین ثوابش برابر است با آنکه بسته است به رویش در بقیع "میثم" هماره چشم امیدش به این در است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زمزم برسم میوه‌ی کالَم و ای کاش که من هم برسم فاطمه چشم به راه هست سیاهی بزنم ای اجل صبر نما تا به مُحَرم برسم پس از آن جانِ مرا هم ببری حرفی نیست نه ، فقط باش که یکبار حرم هم برسم دست من نیست گریبان بدرم یا ندرم هر زمان که به سرِ سوره‌ی مریم برسم* آه ای راهِ نجف کرببلا دستم گیر ‌اربعین باز بر آن سیلِ دمادم برسم هر قدم می‌شمرم تک‌تکِ تیرَکها را تا که بر موکبِ عباس معظم برسم اربعین وقتِ قرار است بگو یا عباس کاش بر سایه‌ی آن صاحبِ پرچم برسم کَم‌کم ای ناله بیا موقع مقتل خوانی است وای کم مانده به گودالِ مقرم برسم ای بقیع تربتی از خود به سرم می‌ریزی کاش ای کاش به این خاک پُر از غم برسم *کهیعص 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هیاهویی به پا گشت و ، میان شهر طوفان شد مناجاتت به هم خورد و ، بساط غم فراوان شد شده تکرار تاریخ و ، نصیب کعبه آتش شد امان از این مدینه ، باز هم همدست شیطان شد تو را ترساند از آتش ، فراموشش شده انگار به عشق خادم ِ درگاه تو آتش گلستان شد** ندارد شهر زهرایی ، که یار سرورش باشد دوباره دست بستن شیوه ی دنیا پرستان شد پیاده ، پا برهنه ، پیر مردی در پی مرکب تمام عالم بالا ، ازین غصه پریشان شد نوایت گاه وا اماه بود و ، گاه وا جداه بگو یاد چه افتادی چرا چشم تو گریان شد تو را بردند از آن کوچه ای که مادرت افتاد دلیل روشنی دارد اگر زانوت لرزان شد چه آورده سرت این روزگار بی مروت ها چه دردی داشتی آقا ، چرا با زهر درمان شد میان خانه ای که سوخته تا آخر عمرت به پا هر روز و هر شب روضه شام غریبان شد تو گریه می کنی جور دگر این آخر عمری بر آن جسمی که بی سر شد ، بر آن جسمی که عریان شد چه می شد گر نبود آن شب میان کربلا زینب همین که سر جدا شد بی حیایی ها دو چندان شد **جریان هارون مکی که در تنور رفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گر چه جز ظلم بر تو دیده نشد گل یاست به تیغ چیده نشد بین شعله دوید ناموست گیسوی دخترت کشیده نشد میخ بر سینه ای نزَد آسیب ناله ی همسرت شنیده نشد سر برهنه به کوچه ات بردند ولی از تن سرت بریده نشد پشت مرکب تو را کشاند عدو پهلویت ازسنان دریده نشد تیغ بر قتل تو کشید ولی خون ز لبهای تو چکیده نشد شکر حق خواهر عزادارت بین نامحرمان خمیده نشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارم هوای تربت شیخ الائمه چشمم به دست رحمت شیخ الائمه منت خدایی را که ما را خلق کرده از خاک پای حضرت شیخ الائمه اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست جانم فدای نهضت شیخ الائمه شاگردهای مکتبش روزی گرفتند از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه هرکس نمازش را سبک دارد بداند بی بهره است از رحمت شیخ الائمه کونوا لنا زینا...” ولی ای وای بر من یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است آقا شدم با عزت شیخ الائمه یک روز دسته” می برم در کوچه هایش تحت لوای `هیئت شیخ الائمه” وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم از دردها و غربت شیخ الائمه دیروز حیدر دست بسته... بی عمامه...‌ امروز آمد نوبت شیخ الائمه پای برهنه پشت مرکب ها دویدن...‌ ...برده توان و طاقت شیخ الائمه بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست کردند هتک حرمت شیخ الائمه صاحب عزای روضه های کربلا بود در روضه خم شد قامت شیخ الائمه شکر خدا که دخترش اینجا ندیده در بین مقتل غارت شیخ الائمه شکر خدا که اهل بیتش را نبردند بازی نشد با غیرت شیخ الائمه...‌ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خونین دلی که با تو ستمگر به سر بَرَد سر می برد، ولیک به خون جگر برد آنجا که هیچ لب به حمایت نگشت باز مظلوم، داوری به برِ دادگر برد بر خانه ام اگر زدی آتش مرا چه باک اینگونه ارث مادر خود را پسر برد مزدور خویش را ز چه گفتی که نیمه شب از نزد چند کودک لرزان پدر برد کردند دست خویش به سوی خدا بلند تا بابشان ز دست عدو جان به در برد دیگر امید آمدن من کسی نداشت یک تن نبود در بر آنان خبر برد ای دادگر خدای غیور، این روا مدار تا نام پاک مادر ما، بی پدر برد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در خونمو سوزوندن به خدا تو کوچه منو کشوندن به خدا من زمین خوردم و خندیدن همه حرمت منو شکوندن به خدا . . ببینید میلرزه دست و پای من ببینید بی رمقه صدای من بچه هام دارن نگاهم میکنن طنابو وا کنید از دستای من . . کمتر ای نامردمون جفا کنید این پر شکستمو رها کنید فاطمه داره تماشا میکنه یه کمی از مادرم حیا کنید . . همینه خواهش آخرم فقط نزنید این همه آذرم فقط حاضرم سر منو جدا کتید ناسزا نگید به مادرم فقط 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باغبان باشد و گلزار بسوزد سخت است لانه مرغ گرفتار بسوزد سخت است غربت و وحشت و تاریکی و دود و آتش... آشیانت که شب تار بسوزد سخت است بر روی آتش این خانه کسی آب نریخت دلت از این همه آزار بسوزد سخت است این در سوخته داند ،که زن حامله‌ای در میان در و دیوار بسوزد سخت است روضه اینجاست اگر صورت آتش دیده باز با سیلی اغیار بسوزد سخت است وسط شعله فقط داد زدم وای حسین.... خیمه عترت اطهار بسوزد سخت است ترس طفلان حرم دیدم و فهمیدم که خیمه‌ها بعد علمدار بسوزد سخت است دور از چشم عمو بین بیابان تنها دامن طفل عزادار بسوزد سخت است تنش از کعب نی و صورتش از سیلی کین پایش از آبله و خار بسوزد سخت است همه در حال فرارند به غیر از زینب در حرم عابد بیمار بسوزد سخت است شرم کن شعله آتش ،نکند پیش رباب چوب گهواره‌اش اینار بسوزد سخت است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای طایر بهشت چرا لانه‌ی تو سوخت ای باغبان برای چه گلخانه‌ی تو سوخت این زخم کهنه باز، دهان باز کرده است با آتش سقیفه در خانه ی تو سوخت میدید چونکه دست تورا بسته دشمنت خیلی در آن میان دل پروانه‌ی سوخت بودند در امان همه اهل و عیال تو هرچند نیمه شب درِ کاشانه‌ی تو سوخت یک گوشواره کم نشد از دختران تو ننوشته اند صورت ریحانه تو سوخت در خانه ات نه دامن طفلی شرر گرفت نه معجری ز دختر دردانه‌ی تو سوخت اما به کرببلا وسط آتش خیام موی رقیه عمه‌ی نازدانه‌ی تو سوخت آتش گرفت موی سرش آه می کشید از پا فتاد و زجر به امداد او رسید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7