بسم الله الرحمن الرحيم
#اخلاقی_و_اندرز
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شعر از گروه "یا مظلوم"
شاعران: #مرضیه_نعیم_امینی، #ابراهیم_لآلی، #محسن_همتی، #امیر_علوی، #حسین_زارع_زاده، #رضا_قربانی، #علی_مستوفی، #علی_سپهری، #یاسین_قاسمی
▶️
کنج عُزلت گُزین و تنها باش
بین گمنام هاش پیدا باش
پی سیر و سلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنا باش
آخرت میوه ی همین دنیاست
پس از امروز فکر فردا باش
نمک عاشقی به رسوایی ست
با جماعت نباش و رسوا باش
دست، پیش کسی دراز نکن
سائل دست های سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمین حسین زهرا باش
گرچه اصلا به تو نیازی نیست
پای کار حسین اما باش
زیر خنجر به فکر ما بوده
ما به فکر گناه... ما را باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه خنده ی زهراست
بی خیال ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه میکرد با سر باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجری زن ها باش
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
از عشق و عاشقی چند ساله بنویسم
و از نیاز خودم از پیاله بنویسم
قلم به دست گرفتم که شرح دل بکنم
زمین دور وبرم را ز اشک گل بکنم
دوباره نیمه ی ماه خدا دلم لرزید
نوا و صوت عجیبی در آسمآن پیچید
خبر رسیده که خیر عظیم در راه است
خبر رسیده که مردم کریم در راه است
من از طفولیتم کاسه لیس این خوانم
بزرگ گشته ام اینجا و از گدایانم
ندار و خانه به دوشم قرار من آقا
امید زندگیم اعتبار من اقا
چقدر سفره ی آقا برو بیا دارد
چه عزتی سر این سفره ها گدا دارد
ذلیل امده بودم عزیز دیر شدم
به لطف نان حسن عاقبت بخیر شدم
غذای بیت الحسن خورده ام که سیر شدم
فقیر امده بودم ببین امیر شدم
به زیر پرچم تو صاحب مقام شدم
به اسم نوکر این خانه احترام شدم
تو امدی و دو چشم حسود ها کور است
همان زنی که لعین است و پست منفور است
تو خنده کردی و بر شاعران غزل دادند
به خیل کاسه به دستان خم عسل دادند
حسن حسن ز روی این لبم نمی افتد
عجب حرارتی دارد تبم نمی افتد
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
به جان مادرم آقا که دوستت دارم
🔸شاعر:
#امیر_علوی
===========================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب زیارتی ارباب عشق
کربلایم دیر دارد میشود
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری
هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری
ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش
آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری
نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین در به دری
گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم
هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى
کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن
بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری
یا ولی الله، کارم لنگ گوشه چشم توست
رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری
نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین
آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری...
تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم
چشم من هر بار می افتد به معجر، روسری
پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت
حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری
نعل تازه ساختند و بر تنِ تو تاختند
پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری
مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد
برد همراه خودش انگشت را انگشتری
بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند
ساربان آهسته تر داری مگر سر مى برى
زجرهای زجر این ضرب المثل را باب کرد:
صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری”
گروه یا مظلوم
✍شاعرین آل الله
#ابراهیم_لآلی #امیر_علوی #ایمان_دهقانیا #حسین_زارع_زاده #رضا_حسین_زاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7