#مناجات_با_خدا
#رمضان_۹۷
#بخش_دوم
ای خالق حیِّ داور ، یاربِّ یاربِّ یارب
سید و مولا و سرور ، یاربِّ یاربِّ یارب
از فهم مایی تو برتر ، یاربِّ یاربِّ یارب
ای از همه مهربان تر ، یاربِّ یاربِّ یارب
بی مثل و مانند و همتا ، یاربِّ یاربِّ یارب
هر کس بجوید نشانه ، از عشقت ای بیکرانه
تو از ازل بوده ای و ، هم تا ابد جاودانه
ای بهترین ذکر هستی ، در زمزمه شبانه
هر کس تو را خوانَد ای یار ،با نغمه ای عاشقانه
محبوب دنیا و عقبی ، یاربِّ یاربِّ یارب
ای یار هر دل شکسته ، یاربِّ یاربِّ یارب
معشوق جان های خسته ، یاربِّ یاربِّ یارب
هر که به راهت نشسته ، یاربِّ یاربِّ یارب
بر لطف تو دل ببسته ، یاربِّ یاربِّ یارب
ای یار و معشوق والا ، یاربِّ یاربِّ یارب
ای از تو مهتاب و خورشید ، نورت به هر ذره تابید
ماییم و کوه گناه و ، از تو همه لطف و امید
نادیده ای و نباشد ، جایی که نَتوان تو را دید
ای وای از آن قلب سنگی ، کز ذکر و یادت نلرزید
از خود مرانی تو ما را ، یاربِّ یاربِّ یارب
تو نور و ما خود حجابیم ، جا مانده از آفتابیم
تو حی سبحانی و ما ، در غفلت و وَهم و خوابیم
تو حاکم مطلق و ما ، محکوم روز حسابیم
ما ای خدا بنده ی تو ، هم سائل بوترابیم
بگذر ز ما جان مولا ، یاربِّ یاربِّ یارب
بنده ی تو ما همه ایم ، ما با تو در زمزمه ایم
گر چه کنیم از تو دوری ، سوی تو در خاتمه ایم
بنگر پناهندگانی ، بر حیدر و فاطمه ایم
ما تشنه ی جرعه ی عشق ، از ساقی علقمه ایم
کن کربلا قسمت ما ، یاربِّ یاربِّ یارب
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
#بخش_دوم
بند هفتم
روزی آید که جانِ جان آید
جان نو در تن جهان آید
روزی آید که این جهان بر ما
خوشتر از گلشن جنان آید
تیرگیها همه کنار روند
شاهد نور در میان آید
همه احرام نور میبندند
که حرم در حرم عیان آید
روزی آید که بهر یاری او
پور مریم از آسمان آید
روزی آید که عالم هستی
بر همه کعبۀ امان آید
روزی آید که منجی عالم
بر نجات جهانیان آید
روزی آید کز آتش نمرود
لاله بیرون چو بوستان آید
گرگهای درنده را گویید
آخر این گله را شبان آید
همه گلها به خنده میگویند
باز در باغ، باغبان آید
به خدا شیعه صاحبی دارد
به خدا صاحبالزمان آید
جان به کف ای تمام منتظران
کـز ره آیـد امـام منتظران
بند هشتم
نه فقط چشم ماست منتظرت
ملک بیانتهاست منتظرت
از همان شب که وحی نازل شد
خاتمالانبیاست منتظرت
چار ارکان کعبه، حجر و مقام
مروه، زمزم، صفاست منتظرت
از شب رحلت رسولالله
علیِ مرتضاست منتظرت
کوچههای مدینه میگویند
حسن مجتباست منتظرت
از زمانی که گوشواره شکست
چشم خیرالنساست منتظرت
به خداوند میخورم سوگند
خون خون خداست منتظرت
بر سر قبۀ مزار حسین
پرچم کربلاست منتظرت
علم و مشک و دست چشم به راه
ساقی نینواست منتظرت
نوک نی پای خطبۀ زینب
سر از تن جداست منتظرت
صوت قرآن سیدالشهدا
سرِ از تن جداست منتظرت
اگـر آتش از آسمـان بارد
شیعه تنها تو را تو را دارد
بند نهم
ای به پیغمبران امید بیا
ای خداوند را نوید بیا
طالب خون سیدالشهدا
مرهم زخم هر شهید بیا
قامت راست قامتان بیتو
چون قد فاطمه خمید بیا
یوسفا همچو دیدۀ یعقوب
موی اسلام شد سفید بیا
صبر اسلام شد تمام ببین
جان شیعه به لب رسید بیا
تو به هر جمعه اشک ما دیدی
دیدۀ ما تو را ندید بیا
به همان نالهای که در پس در
فاطمه از جگر کشید بیا
همه در انتظار روز ظهور
همه در هالۀ امید بیا
به خدا که خدا تو را ز آغاز
بر چنین روز آفرید بیا
به سرشکی که در عزای حسین
دائم از دیدهات چکید بیا
به سری کز قفا بریده شده
به دلی کز سنان درید بیا
همه چشمند تـا تـو بـاز آیی
همچو خورشید دیده بگشایی
بند دهم
تو یگانه امام منتظری
تو نویدِ نجاتِ هر بشری
آشکار همیشه پنهانی
آفتاب همیشه جلوهگری
تو فروغ دو دیدۀ زهرا
تو امید دل پیامبری
تو به اسلام و دین یگانه پدر
تو تمام ائمه را پسری
ثانی احمد و نظیر علی
فاتح بدر و خیبر دگری
تو فروغ چهارده خورشید
تو تجلای چارده قمری
تو دُرِ ناب یازده دریا
تو حسن را ستارۀ سحری
تو به سینای آرزو موسی
تو به طور امیدها شجری
کربلا سامره نجف مشهد،
یا به سوی مدینه ره سپری؟
ما ز تو غافلیم و بیخبریم
تو ز ما لحظه لحظه باخبری
آن که مولای عالم است تویی
آن که در جمع ما کم است تویی
بند یازدهم
ای دو عالم ز مقدمت گلزار
قدمی هم به چشم ما بگذار
ما همه تیرگی و تو خورشید
ما همه تشنه و تو ابر بهار
چند «عجل علی ظهور» به لب
چند چشم انتظار دولت یار
وعدۀ ما و تو کنار حرم
روز اوّل گذاشتیم قرار
به محمّد قسم تو میآیی
میگشایی نقاب از رخسار
میرسد نغمۀ انا المهدیت
به همه خلق از یمین و یسار
تو بیا روضۀ حسین بخوان
تو بیا از دو دیده اشک ببار
تو بیا قاتلین فاطمه را
پسر فاطمه ز قبر در آر
داد زهرا از آن گروه بگیر
بار غم از دل علی بردار
همه گویند بهر روز ظهور
صبر باید «و نِعم عقبی الدار»
چه کنم دادهام ز دست شکیب
چه کنم در دلم نمانده قرار
ترسم آن دم که چهره بگشایی
در کنــار جنــازهام آیــی
بند دوازدهم
نقل هر بزم صحبت مهدی است
دولت عدل دولت مهدی است
ما همه در حضور او هستیم
گرچه دوران غیبت مهدی است
وسعت بیحدود ملک خدا
پایگاه حکومت مهدی است
گو همه شرق و غرب حمله کنند
شیعه در ظلّ رایت مهدی است
شوکت و قدرت ستمکاران
همه پامال قدرت مهدی است
خال و خط محمّدی پیدا
در تماشای صورت مهدی است
هیچکس نیست مصلح عالم
این قبا وقف قامت مهدی است
به تمام موالیان گویید
که ولایت، ولایت مهدی است
آسمان و زمین و لیل و نهار
در پناه حکومت مهدی است
بگذارید کافران بکشند
جرم شیعه، محبت مهدی است
عدل و آزادی و حقوق بشر
در نظام عدالت مهدی است
دست «میثم» بوَد به دامانش
پـدر و مــادرم بـه قربانش
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7