eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
978 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
#امام_رضا_ع #زیارت_مخصوص دوباره قسمت من شد مسافرت باشم در این زیارت مخصوصه زائران باشم دوباره رزق عزای حسین و دست شما بناست قبل محرم مجاورت باشم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماه را در شب هجران برسانید فقط مژده ای در دل طوفان برسانید فقط به کویری که ندیده است به خود برگ و بری خبر از بارش باران برسانید فقط من همان گمشده ام ،راه بلدها من را به در خانه جانان برسانید فقط همه درهای جهان را به روی ما بستند دست ما را به خراسان برسانید فقط گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را به عزیز دل ایران برسانید فقط شب عید است و خراسان چه خلوت شده است مرغ دل باز هوایی زیارت شده است چاره آخر ما پنجره فولاد رضا می کند معجزه ها پنجره فولاد رضا گفت تا زائر دلسوخته ای : جان جواد همه را داد شفا پنجره فولاد رضا ملجا خوب و بد مردم ایران اینجاست دردها کرده دوا پنجره فولاد رضا آی شش گوشه ندیده نشو مایوس بیا می دهد کرببلا پنجره فولاد رضا به تلافی مسلمان شدن سلمان بود که به ما داد خدا ،پنجره فولاد رضا پشت این پنجره ها معجزه ناممکن نیست شک ندارم که تمام گره ها واشدنی است کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند همه صاحب نفسانند گدای حرمت بهترین ثانیه ها با تو رقم خواهد خورد بهترین خاطره ها خاطره های حرمت حال آدم وسط صحن تو جا می آید به خدا مست کننده است هوای حرمت بطلب باز من بی سر و پا را سلطان شده بدجور دلم تنگ برای حرمت حرمت تکیه گه من شده از کل وجود به ضریحت برسان دست مرا زود به زود ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مشهدش معراجِ ما و قبله گاه کبریاست صحن هایش مثل مشعر مثل مروه با صفاست حاجیان در ماه ذی الحجه به کعبه می روند حج ما بیست و سه ی ذی القعده در صحن رضاست 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را میدانم آخر این جوان در صحن کوثر میگیرد از دستت شفایِ مادرش را! 🔸شاعر: ________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود معلوم بود امروز روز آخرش بود معلوم بود آقای ما را زهر دادند وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود دستی به پهلوی پر از درد خویش داشت بر شانه دیوار دست دیگرش بود دختر ندارد تا که دستش را بگیرد پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود پا شد خودش را جمع کرد اما زمین خورد این ضعف خیلی مایه درد سرش بود اصلاً زمین خوردن برای او طبیعی است از بس که دنبال صدای مادرش بود در حجره بی فرش خود افتاده بود و تصویری از گودال در چشم ترش بود می گفت یا جدا چرا خاکت نکردند حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردند 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در ظل روزگار شما یا‌ابالحسن هستیم ریزه‌خوار شما یاابالحسن چون شمع جان‌نثار شما یا‌ابالحسن آهوی در حصار شما یا‌ابالحسن از خیل دوستدار شما یا‌ابالحسن مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست مشهد کرانه نیست ولی بی کران که هست شکر خدا برای سرم آستان که هست شد قبله‌ام دیارِ شما یاابالحسن باید گرفت زیر پر جبرئیل را باید که پا برهنه ببینی خلیل را در صحن انقلاب ، می سلسبیل را لطف کثیر حضرت و ظرف قلیل را چشمِ من و غبارِ شما یاابالحسن عالم علی و در همه جا سر به سر علی آئینه شد خدا و علی ضرب در علی دل گفت علی و دیده علی و جگر علی هشت است روبروی من و جلوه‌گر علی جانم فدای چار شما یا‌بالحسن از شوق و عشق تا به قیامت بایستد هرکس که روبروی ضریحت بایستد حتی زمان ، زمان زیارت بایستد دریا از این شکوه به حیرت بایستد در پای آبشار شما یا‌ابالحسن وقتی که چشمهام سحر خیز میشود شبها حرم عجیب دل انگیز میشود از بس عنایت است سرازیر میشود حج مشهد است ، قسمت ما نیز میشود حاجی شدم کنار شما یاابالحسن یک ذره کم نمیشود این اشتیاق‌ها شکر خدا دوباره من و این رواق‌ها امشب نشسته‌ام بنوسيم به طاق‌ها اینجا پر از شفاست از این اتفاق‌ها کارخداست کار شما یاابالحسن پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت یک گریه باز صحن گوهرشاد را گرفت یک اشک چشم جامع الاضداد را گرفت عطری وزید و یک دل آباد را گرفت از سمت کفشدار شما یاابالحسن بعد از حرم همیشه منم با خماری‌اش دل تنگ لحظه‌ لحظه‌ی شادی و زاری‌اش مبهوت شمسه‌های طلا ، نقره کاری‌اش حس وداع با همه‌ی بی قراری‌اش ماییم بی قرار شما یاابالحسن امشب حرم قرق شده دل تا خدا رود مادر رسیده است به ایوان طلا رود بالای سر نشیند و پایین پا رود تا که زیارتی کند و کربلا رود مردیم در جوار شما یاابالحسن امشب زیارت تو اگر مادر آمده عباس آمده‌است و علی‌اکبر آمده عمه دوباره با دو سه ‌تا دختر آمده حتی رباب آمد ، علی اصغر آمده جمع‌اند در مدار شما یا‌ابالحسن دارالکرامه است اگر با حبیبها دارالاجابه است برای غریبها دارالهدایه و شب ابن شبیبها مانند کربلاست حرم بوی سیب‌ها می‌آید از مزار شما یاابالحسن نون و قلم نبیست و ما یسطرون حسین طاق فلک علیست به عالم ستون حسین خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین هستی تمام ظاهر و ما فی البطون حسین ذکر حسین کار شما یا ابالحسن 🔸شاعر: ______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زیر ایوانِ طلا چشم ترم مخصوص ِ توست جَلد خود کردی مرا! بال و‌ پرم مخصوص ِ توست ضامن آهو شدی! پشتم به عشقت گرم شد آبروداریِ روزِ محشرم مخصوص توست رو زدم بر غیر و تا درها به رویم بسته شد زائرم کردی و گفتی: این حرم مخصوص توست رد نکردی از درِ باب ٱلجوادِ(ع) خود مرا آمدم آقا! امیدِ آخرم مخصوص توست مشهدت حجّ فقیران است و اطرافِ ضریح هر چه می بینم تویی! دور و برم مخصوص توست سر به دیوارِ حرم عشق شهادت داشت و زائری میگفت آقاجان! سرم مخصوص توست چشم هایش قطره قطره اشک، بعد از هر نماز... دست بر سینه سلام ِ مادرم مخصوص توست لااقل ایکاش امشب زائرت بودم! ولی- نیستم...امّا حسابم کن! کرم مخصوص توست! 🔸شاعر: __________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست مثنوی در پی ارباب کرم افتاده ست بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست بنویسم "دو بیتی" که دل آباد شود  بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست  و کمیت غزلم در حرمت لنگ شده ست بیت در بیت غزل پاره ای از سنگ شده ست باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست  در حریمت همه ی قافیه ها پر بارند «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» در حریمت همه قافیه ها هوهو شد عالمی مست تماشای خم ابرو شد کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد  حرمت با مژه های غزلم جارو شد  گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد به فدای سرو جانت همه ی جانم باد 🔸شاعر: ____________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا که تو سرگرم عزیزان جدیدی فعلا که به پابوس نداریم امیدی معلوم تر از پیش شده روی سیاهم درچشم همه شهر تو از بس که سپیدی ایام زیارت شده مخصوص که در طوس زوّار بگیرند دو دفعه ز تو عیدی با اینکه خودش قفل شده بر حرم تو شد پنجره فولاد عجب شاه کلیدی! لطفی کن و یک بار سوالات مرا هم؛ پاسخ بده هرگونه و هروقت رسیدی گفتند رئوفی تو و هر خواسته ای را من قبل تر از اینکه بگویم تو شنیدی پس خواسته ای نیست به جز عرضِ ارادت باشد گله وقتی که مرا هم طلبیدی 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هوسم بود حج بیت الله قسمتم شد حریم شاه طوس نرسیدم به ساحل دریا آمدم در میان اقیانوس شرط توحید حب این آقاست وحده لا اله الا هو دست مارا رها نخواهد کرد آنکه گردیده ضامن آهو رسم آقای مهربان این است میهمان را بغل کند آرام پر کند کاسه های سائل را جلوی در ؛همینکه گفت : ؛سلام السلام ای رئوف تر ز همه باز راهم به خانه ات افتاد از جدا بودن از تو خسته شدم عوضم کن تورا به جان جواد تاکه گفتم مسافرِ حرمم چِقَدَر دل شکست یاد شما کوله باری سلام آوردم همه گفتند التماس دعا پای مارا نَبُر زخانه خویش خوش؛ دل ما به رفت و آمد هاست بااجازه ز صحن شاه نجف گنبدت شاه کُلّ گنبدهاست حرف گنبد شد و شکست دلم از مدینه کسی خبر دارد؟ آه از غربت ِامام حسن فاطمه اینهمه پسر دارد یا امام رضا تو که از حال ما خبر داری کوهی از غصه و غمیم همه ای علمدار ِ روضه های حسین نگران ِ مُحرمیم همه به اسیری ِّ زینب کبری گره از کار ِ نوکرت وا کن در سحرهای ماه ذیقعده اربعین مرا تو امضا کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند بیشتراز سائل آقابی قرار سائل است بیشترازشهرما، آه ازخراسان شد بلند کافری بودم که باشرط تو رفتم برسجود بسکه ازخاک توعطروبوی ایمان شد بلند خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت تو به ایران آمدی و بخت ایران شد بلند جذر و مد صحن تو یعنی که رو به گنبدت هرملک افتاد روی خاک و انسان شد بلند شانه برزلف تو زد منای اهل البیت شد بعد مرگش مرد سلمانی چو سلمان شد بلند هرکسی که سخت دامان جوادت را گرفت بابرات کربلای خویش آسان شد بلند گریه بی حد میکنی وروی زانومیزنی بابت دستی که برروی عزیزان شد بلند نام زینب را پس از عباس نامحرم که برد.. از ته گودال داد شاه عطشان شد بلند! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از گریه پرم شبیه اقیانوسم محتاج سفر به نقطه پابوسم ای کاش میان زائرانش بودم جامانده ای از زیارت مخصوصم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. |⇦•وابسته ام به نان و نوایت... شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی ●━━━━━━─────── "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته  امام رضا علیه السلام کبوترِ حَرمت می‌شوم پَرَم بدهی وَ آب و دانه‌ام از کیسه‌یِ حرم بدهی اگر چه قابلِ تو نیستم ولی اِقبال تو در قِبالِ همین دیده‌یِ ترم بدهی به سویت آمده‌ام أیُّهاَالعزیز سلام چه می‌شود به نگاهی تو باورم بدهی تمامِ آینِه‌هایِ رِواقهایِ حرم شدند دستِ دعا  تا تو کوثرم بدهی به موجِ حوضِ حرم می‌خورم قسم سلطان ثوابِ زمزمه‌ام را به مادرم بدهی‌ به مادری که مرا شیر داده با گریه نخوانده روضهِ کسی از رضا.... چرا گریه؟! زلالِ گریه‌یِ من اشکِ شوق و بی‌تابی‌ست‌ اگر چه این حرمِ پاک جایِ بدها نیست .... ولی مَنی که بدم هم به یُمنِ لطفِ رئوف زیارت آمده‌ام  سِرِّ این معمّا چیست ؟! محبّتِ تو ندارد نهایت  آقا جان دوباره مَرحمتی  سفره‌یِ گدا خالیست تمامِ عمر سرِ سفره‌یِ تو نان خوردم بدونِ اینکه بدانم که خرجی‌اَم با کیست اگر چه نمره‌یِ من در خداپرستی صفر خدا کنارِ شما کرده نمره‌ام‌ را بیست به نوکریِ رضا مفتخر شدن عشق است برایِ حفظِ حریمت سِپر شدن عشق است به گوشِمان جَرَسی می‌رسد  خدا لبّیک نسیمی از عرفات آمده  مِناٰ لبّیک هزار قافله راهیِ سرزمینِ وحی دوباره نغمه‌یِ جامانده‌ها  رضا لبّیک نَه حجِّ ما که فقیریم ..... نَه.... خودِ کعبه زبان گرفته که اِی کعبه‌یِ ولا  لبّیک دو چشمِ آرزویم بسته وُ گِره دستم شده به ینجرهِ فولادِ دلربا  لبّیک رَواست حاجتِ من در حرم سفر قطعی‌ست رَواست گفتنِ این جمله  کربلا لبّیک اگر چه نامه‌یِ من از گناه پر شده است رضا نگاه کند می‌روم  حرم  دربست تو عالِمِ حرمی‌ و رئوفِ طاهایی تو پاره‌یِ جگرِ مصطفی وُ مولایی تو افتخارِ مدینه  تو اعتبارِ طوس تمامِ دلخوشیِ دوستانِ زهرایی به بَستْ‌بَستِ حریمِ تو عرش دل بسته غروبِ صحنِ تو مثلِ عمو تماشایی غروبِ صحنِ عمو با غبار همراه است غروبِ صحنِ تو با زائران و زیبایی تپیده قلبِ حرم با تب‌ِ امامِ کرم میانِ صحنِ بقیع است کربلاهایی‌‌ مگر سفر به سر آید  نگار برگردد که صحنِ جدُّ و عمو هم چنان پسر گردد 📃حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام ✍حسین ایمانی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7