eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می‌دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را می‌دانم آخر این جوان در صحن کوثر می‌گیرد از دستت شفایِ مادرش را! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می‌کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می‌کشم ای که بوده سایه‌ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورد‌ ام آقا به تو در این بلاد خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانی‌ات با سر به زیری یا رضا دست‌هایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه‌نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر ** صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می‌رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می‌دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را می‌دانم آخر این جوان در صحن کوثر می‌گیرد از دستت شفایِ مادرش را! ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می‌کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می‌کشم ای که بوده سایه‌ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورد‌ ام آقا به تو در این بلاد خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانی‌ات با سر به زیری یا رضا دست‌هایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه‌نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر ** صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می‌رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس (لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس) سلطان نظر به اشک من و ناله‌ام نمود دعوت به میهمانی هرساله‌ام نمود اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می‌شوم اصلاً شفا که هست گم می‌شوم میان حرم، آشنا که هست اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده‌ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان! سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می‌زند دست خودم که نیست دلم شور می‌زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد روزی اشک مرا بده من التماس می‌کنمت کربلا بده کم کم ز راه می‌رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه‌ایم و پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. علیه اسلام بگیرید از ما کمک تو اوج سختی میدونی ما نباشیم از پا میافتی یا رضا رضا بگو  قعر بلاها تا که دور بشه ازت بلای هستی امام رضا فرموده: هرکه زائرم بشه پیش خدا گرامیه قطره اشکی که میریزه ارجح المقامیه میرسم بالاسرش اگر التیامه تو برس سه جا   حضرت رضا وقت مرگ من  تو بیا آقا در پل صراط.    اعلی درجات دستمو بگیر.    از روی سخات ✍ ............. 🖊احادیث مربوط با شعر حضرت امام رضا عليه السلام فرمودند: ✅ اِنَّ زُوّارَ قَبْرى لَأَكْرَمُ الْوُفُودِ عَلَى اللّه ِ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَ ما مِنْ مُؤْمِنٍ يَزُورُنى فَيُصيبُ وَجْهَهُ مِنَ الْماءِ اِلاّ حَرَّمَ اللّه ُ تَعالى جَسَدَهُ عَلَى النـّارِ. 🔰 زائران قبرم از گرامى ترين گروههايى اند كه روز قيامت، بر خدا وارد مى شوند. هيچ مؤمنى نيست كه مرا زيارت كند و در راه زيارتم بر چهره اش قطره آبى بچكد، مگر آنكه خداى متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام مى كند. 📚 عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۲۴۸. امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: هرگاه گرفتاری به شما روی آورد، پس به واسطه ما از خداوند کمک بجویید و این همان معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: خداوند را نام‌هایی نیکو است، پس او را به آن نام‌ها بخوانید. 📚 مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۲۹ حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام‌ فرمودند: ♦️كسى كه من را زيارت كند در غربتی كه خانه‌ام دور و مزارم غریب و ‌دور افتاده است، من روز قيامت در سه جا به نزدش آمده تا او را از ترس‌ها و هول‌هاى قيامت برهانم: ✔️هنگامى كه كتاب‌ها (نامه‌هاى اعمال) بدست هاى راست و چپ داده مى شوند. ✔️در هنگام عبور از صراط. ✔️در وقت نهادن اعمال در ميزان. 📚 کامل الزیارات، باب ۱۰۱، حدیث ۴ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ایام نور هل أتی رضا ، یار بی نوا رضا دست خالیم ، بده ، در راه خدا رضا جان جوادت به ما کن نگاهی ما را کنج صحنت بده پناهی امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا نام ما را بنویس ، آقا جزء زائرت مثل کفتر حرم. بودم کاش مجاورت مرغ دلم را آب و دانه بده بر ما کنار حرم خانه بده امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا دستگیر عالمی و ، در رأفت زبانزدی امام بین حجره ات ، تنها دست و پا زدی گر چه شد بلند آه از نهادم شکر حق رسید جوادت به دادت امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا چشمت از غم حسین ، گریه چون شمع کند گفتی فرش حجره را ، خادمت جمع کند دور از مدینه ، در اوج غریبی یاد کربلا و خدالتریبی وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است جای این خادم دلخسته کجای حرم است میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است حاج قاسم چقدر این دل من تنگت بود! آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم یار بی دستی من، صاحب دست قلم است یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان قبر این خادم تو منتظر پا قدم است حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟ سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است رضا دین پرور 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لطف سلطان است رزق میهمانی های من این حرم شد محفل هم آشیانی های من گم شدم ... باب الرضای او به رویم باز شد می خورد تنها به این خانه، نشانی های من روبرویش گریه کردم، چشم شستم از همه عید من یعنی همین خانه تکانی های من موقع سختی رضا بار مرا گردن گرفت او کنار آمد فقط با بدزبانی های من من کجا اینجا کجا؟ لطف رضا جان دائمی است مهربانی کرده با نامهربانی های من خاک پای زائرش داروی پادرد همه است این حرم گشته توان بر ناتوانی های من گوشه ی باب الجوادش عشقبازی می کنم ای بقربان جواد او جوانی های من زیر ایوان رضا رفتم به ایوان نجف دو علی روی زمینند، آسمانی های من باز لنگم ... کربلایم دیر شد کاری بکن سائلم که پنج تن هستند بانی های من بد شده جاماندم از جمع رفیقان شهید پس کجایند آنهمه هم کاروانی های من از مدینه قافله سالار بیرون می رود میل روضه کرده امشب خون فشانی های من من بیاد مادرم در باغ سلطان، او که گفت: ای گلم آخر چه شد آن باغبانی های من آمدم بالا سر گودال و حیرانم حسین نیزه ها شد باعث این قدْ، کمانی های من پای شمر لعنتی وا شد میان قتلگاه کارگر اصلاً نشد پا در میانی های من! عده ای دنبال معجر ... لشکری دنبال سر خواهر تو مانده پای روضه خوانی های من رضا دین پرور 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7