eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
986 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یامولا پیرمرد عشیره‌ی لیلا پدر و مادرم به قربانت ای غریب مدینه در هر جا من گدای تو هستم آقاجان نظری کن که مانده‌ام تنها ای امام غریب ادرکنی دست من را بگیر روز جزا هرچه دارم من از شما دارم ناله و اشک و روضه را حتی مددی کن که شیعه‌ات باشم شیعه‌ی حُب و معرفت آقا در صفاتِ خدا شریکی تو جز ربوبیت خدا یکتا خاک پای تو سرمه‌ی چشمم یابن الزهرا غریب آل الله خاک بوس درت همیشه ملک زنده‌ی یارب شما موسی حاتم طاعی از غلامانت هست شاگرد مکتبت عیسی زائر قبر خاکیَت هستم جان عالم فدای قبر شما در غریبی چه شهره‌ای داری ای به شهر مدینه بی‌ همتا روضه داریِ تو فراگیر است بهترین روضه خوانِ خون خدا اشک هم پای چشم تو خون شد داغدار امام عاشورا هر زمان روضه‌ای به پا کردی می‌شود چشم خیستان دریا سه کفن تا برات آوردند زنده شد خاطرات کرببلا روضه‌ام را اجازه می‌خواهم تا به یاریتان کنم بر پا یاد آن روز کآتش نمرود رفت از خانه‌ی شما بالا مردی از جنس سنگ آمد و زد تازیانه تو را میان دعا سجده‌ات را شکست با لگدی بی حیایی که داشت بغض تو را نیمه شب بود و بی عمامه، شدی راهیِ مجلسی که... واویلا پشت مرکب پیاده می‌رفتی بر لبت بود ذکر یازهرا ناگهان یاد کوفه افتادی یاد آن دختری که بی سقا عقب ناقه بسکه می‌افتاد نیمه شب یکّه در دل صحرا زجر هم تازیانه در دستش گاه و بی گاه می‌زدش او را یاد آن کودکی که از روی بام سنگ می‌زد به صورتش حتی چه بگویم که خیزران و، یزید چه به روزش رساند در آنجا داد می‌زد عمو کجا هستی لب و دندانِ خونیِ بابا.... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هوای بال و پرم میل کربلا دارد دویدنم عقب ناقه ماجرا دارد دلیل اشک مرا اهل اشک می‌فهمد نمی‌شود بنویسم قلم حیا دارد حکایتی جگرم را به درد آورده حکایتی که اشاره به روضه‌ها دارد میان سجده لگد خورد غیرت سحرم کسی‌که می‌زندم بغض مرتضی دارد بریده شد نفسم بارها پیِ ناقه کجا سه ساله چنین طاقت مرا دارد دلم شکست و روی خاک با سر افتادم که پای خسته‌ی من آبله کجا دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در هجره‌ام مقابل چشمان مادرم در سجده بودم و لگدی بر سرم نشست این غم کجا برم، به که گویم که بی حیا با ناسزا به فاطمه، بال و پرم شکست یک تازیانه سجده‌ی طولانیِ مرا عمداً مقابل پسر ارشدم شکست وقتی که خواند مادر من را به ناسزا دندان من ز بسکه خودم را زدم شکست آتش کشید بیت مرا، وای از دلم یاد مدینه کردم و آن کوچه‌های تنگ وقتی که بست دست مرا بینِ خانه‌ام خوردم به دربِ خانه و دیوارهای سنگ پای برهنه، با دلِ پر زخم، نیمه شب در بینِ سینه‌ام نفسم بارها برید اِبْنُ الرَّبیعْ بغضِ علی را بروز داد در پشت ناقه، شیره‌ی جان مرا کشید موی سفید من به دلش رحم جا نکرد جسم مرا به روی زمین می‌کشاند و رفت تنها به خاطر پسرِ فاطمه شدن چندین لگد به پهلو و کتفم نشاند و رفت وقتی نگاه من به کفِ پایم اوفتاد انگار چشم من هوسِ قیل و قال داشت با تازیانه‌ها بدن من کبود شد ای وای بر رقیه که تنها سه سال داشت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(ع) باز هم سوخته انگار در این کوچه نمکی خورده به زخم جگر این کوچه من از این کوچه از این راه بدم می آید بس که شوم است همیشه خبر این کوچه این که عمامه اش افتاده زمین یعنی که ازدحامی شده انگار سر این کوچه پیرمردی وسط راه زمین خورد ولی همه شادند چرا دور و بر این کوچه وسط خانه دل دخترکی می لرزد روی خاک است همین که پدر این کوچه آشنا می زند این صحنه دو دست بسته قبل تر دیده دو چشمان تر این کوچه كاش اين بار نسوزد بدن بانويي از شررهاي در شعله ور اين كوچه آه یکبار علی بود و علی بود و علی آه بانوی علی و گذر این کوچه چل نفر آمده بودند میان خانه چل نفر آمده بودند سر این کوچه بوي خون ميرسد انگار هنوز از ديوار بوي خون ميرسد از ميخ در اين كوچه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام -(صادق آل مصطفی به جنان پرکشیده است) صادق آل مصطفی به جنان پرکشیده است مرغ دلهای شیعیان به بقیعش پریده است روی لبش این زمزمه یامرتضی یافاطمه واویلا واویلا۴ ______ ازجفاهای روزگار میکند یادمادرش وای ازین داغ بی امان درنفسهای آخرش یاداشک دانه دانه یادطفل و تازیانه واویلا واویلا۴ _________ اوکه عمر پرازغمش هرزمان یادکربلاست روضه خوان غمی عظیم سینه زن برخون خداست اوکه دربزم درس وبحث بزم روضه به پا کند هرکجا مینهدقدم حق روضه ادا کند دارد غمها بین سینه شدمسموم از زهرکینه واویلا واویلا۴ _______ شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ تویی امام صادق و بر همه دنیا رهبری عزیز زهرا و علی تو وارث پیمبری در تو صفای فاطمه لطف وعطای فاطمه تجلی صبر علی جود وسخای فاطمه صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه ز گلشن ولایتی سرتا به پایت رحمتی تو روح هر عبادتی تو منشا سخاوتی ای گل بی قرینه ام مهرت بود به سینه ام از کودکی مولای من من عاشق مدینه ام صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه امشب منم مهمان تو بنشسته ام برخوان تو ای گلبن بستان دین دست من و دامان تو خدا میدونه آقاجون همیشه تو یار منی به دردو رنج وسختی ها همیشه غمخوار منی صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه آمده ام به سوی تو بااین دل شکسته ام همچو گدای مستمند بر درگهت نشسته ام ایکه پناه محشری به محفلت کن گذری حق علی و فاطمه بر این گدا کن نظری صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه توو همه عالم تو بودی همیشه تکیه گاه من ببین که دستام خالیه به تو بود نگاه من تو رو دارم غم ندارم غصه و ماتم ندارم مهر تو در دل منه دیگه چیزی کم ندارم صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه هرکسی مشکلی داره فقط به تو رومیکنه هرکی علی رودوست داره بامهرتو خومیکنه مریضم ودوام میخوام ازدرگهت شفامیخوام از دستای با کرمت مدینه کربلا می خوام صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه بر ما امام صادقی چنان کتاب ناطقی از لطف خاص کبریا آگه ز هر حقایقی ای دردعالم راطبیب برشیعیان یاروحبیب بدست دشمنان دین مانده مزار تو غریب صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه من بمیرم برتو وبر بقیع و غربتت آقا کنار قبر مصطفی خاکیه تربتت آقا شام شهادت شما بیاد غم هات افتادم یاد مصیبت تو وُ گریه ی شبهات افتادم صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه امام بی قرینه ای تو زینت مدینه ای ای خفته در خاک بقیع شهید ظلم وکینه ای از داغ تو دلها کباب شدپیکرت از زهر آب مانده زظلم دشمنان قبرت میان آفتاب صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه دشمن دین از تو گسست قلب تو از ستم شکست چون جد مظلومت علی دست تو را از کینه بست در خانه ی تو ریختند آتش کین افروختند چو بیت زهرا مادرت کاشانه ات را سوختند صادق آل فاطمه تویی پناه ما همه شبانه ریختند توخونه آتش زدند به خانه ات کینه و ظلم زبانه زد خرابه شد کاشانه ات از زیر پاهای شما سجاده را می‌کشیدند بچه‌ها با وحشت وترس این صحنه ها رو می دیدند صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه از دشمنت ابن ربیع زخم زبانها شنیدی با دست بسته آقاجون دنبال اسبش دویدی با تو عزیز فاطمه چه کرد خدا اون نانجیب بسکه شما زجر کشیدی ذکرت شده امن یجیب صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه یاد مدینه کردم و دستای بسته ی علی به پشت درافتاده بود پهلو شکسته ی علی آتش کین زبانه زد آتش به درب خانه زد کنار در فاطمه رو عدو با تازیانه زد صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه به یاد جد تو حسین آقای من جان بر لبم به یاد غمهای حسین ناله و اشک زینبم زظلم وکینه دشمنان آتش زدندبه خیمه ها رأس حسین فاطمه زدند بروی نیزه ها صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه به جای عرض تسلیت خون کرده قلب خواهرش شد از ستم‌های عدو پامال اسبان پیکرش کنار جسم شهدا به زخم او نمک زدند با تازیانه،کعب نی بچه‌ها رو کتک زدند صادق آل فاطمه تویی پناه ماهمه . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۳ امام صادق شهید ظلم و کینه مسموم زهر ستم شد در مدینه مدینه از داغ او شد ماتم سرا واویلا واویلا واویلا واویلا (۲) شرر زده زهر کین بر جسم و جانش سوزانده دشمن تا مغز استخوانش در راه دین حق گشته جانش فدا واویلا واویلا واویلا واویلا امام صادق از کین نقش زمین شد موسی بن‌جعفر از داغ اوحزین شد ماتم عظمی در مدینه شد برپا واویلا واویلا واویلا واویلا دشمن عترت آمده بی بهانه از راه کینه زده آتش به خانه بوده به یاد حضرت خیرالنسا واویلا واویلا واویلا واویلا در میان آتش به یاد مادر بود یاد مادر مظلومه پشت در بود ذکر لبش گردیده با شور و نوا واویلا واویلا واویلا واویلا همچون علی دستان صادق را بستند با این عمل قلب پاکش را شکستند خون شد دل پاکش به دست اشقیا واویلا واویلا واویلا واویلا در میان خانه مولا را آزردند با دست بسته او را از خانه بردند پای پیاده برده او را بی حیا واویلا واویلا واویلا واویلا قرآن ناطق ما شد خموش امشب با دست پسرش شد کفن پوش امشب از این جهان می‌رود او سوی خدا واویلا واویلا واویلا واویلا . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۲ ای بی قرینه گل مدینه امام عالم شهید کینه امام صادق(۲) دشمن شبانه چه ظالمانه تو را ز کینه بردند ز خانه امام صادق(۲) به خانه ات زد شبانه آذر افتاده ای تو به یاد مادر امام صادق(۲) از دشمن دین چها کشیدی جز رنج و محنت چیزی ندیدی امام صادق(۲) زهر ستم زد شرر به جانت رفته ز پیکر دگر توانت امام صادق(۲) . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۳ ز گلشن ولایتی سر تا به پایت رحمتی تو روح هر عبادتی تو منشاء سخاوتی یا حضرت صادق مدد(۲) از نسل پاک حیدری عِلمت بود پیمبری عطرو بوی تو کوثری برخلق عالم رهبری یا حضرت صادق مدد(۲) ای گل بی قرینه ام مهرت بود به سینه ام از کودکی مولای من من عاشق مدینه ام یا حضرت صادق مدد(۲) مولا کتاب ناطقی بر ما امام لایقی از لطف خاص کبریا آگه ز هر حقایقی یا حضرت صادق مدد(۲) امشب منم مهمان تو بنشسته ام بر خوان تو ای گلبن بستان دین دست من و دامان تو یا حضرت صادق مدد(۲) ای درد عالم را طبیب بر شیعیان یار وحبیب به دست دشمنان دین مانده مزار تو غریب یا حضرت صادق مدد(۲) امام بی قرینه ای تو زینت مدینه ای ای خفته در خاک بقیع شهید ظلم وکینه ای یا حضرت صادق مدد(۲) از داغ تو دلها کباب شد پیکرت ز زهر آب مانده ز ظلم دشمنان قبرت میان آفتاب یا حضرت صادق مدد(۲) دشمن دین از تو گسست قلب تو را مولا شکست چون جد مظلومت علی دست تو را از کینه بست یا حضرت صادق مدد(۲) در خانه ی تو ریختند آتش کین افروختند چون بیت زهرا مادرت کاشانه ات را سوختند یا حضرت صادق مدد(۲) . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۲ امشب مدینه در عزا بهر امام صادق است موسی بن جعفر دیده گریانِ شمس حقایق است فرزند پاک او موسی، نشسته در غم و عزا واغربتا واغربتا(۲) زهر منصورِ بی حیا شرر زده بر جان او زهر ستم اثر کرده بر پیکر سوزان او ازاین داغ و مصیبت ها خون شد دل آل عبا واغربتا واغربتا(۲) امام هفتم از داغ بابا شده خونین جگر در کنار جسم پدر ریزد ز غم اشکِ بصر ششم امام شیعیان شد کشته ی زهر جفا واغربتا واغربتا(۲) قرآن ناطق امام صادق ما گشته خموش بادست موسی بن جعفر پیکراو شدکفن پوش در کنار پیکر او دارد با پدرش نجوا واغربتا واغربتا(۲) فرزند قد خمیده در غم بابا نشسته است موسی بن جعفر برپدر دخیل گریه بسته است بعد از پدر فرزند او در غربت و گشته تنها واغربتا واغربتا(۲) در نیمه های شب ز کین دشمن آمد در خانه اش همچون خانه ی فاطمه آتش زده کاشانه اش در بین آتشِ دشمن افتاده به یاد زهرا واغربتا واغربتا(۲) در میان آتش دشمن افتاده یاد مادر یاد ضرب لگدِ دشمن و ناله ی پشت در سوزد به یاد فاطمه با گریه های بی صدا واغربتا واغربتا(۲) . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۰ امام صادق گل باغ ولا نجل علی و خاتم الانبیا جانش به راه دین حق شد فدا مدینه در عزاست. بزم ماتم به پاست از داغ او موسی بن جعفر با گریه زد بر سینه و سر واویلتا آه و واویلا(۲) صادق آل فاطمه شد خموش مدینه از سوز غمش در خروش با دست موسی شده او کفن پوش مدینه در غم است ماتم اعظم است ای عاشقان شمس حقایق شهید شد امام صادق واویلتا آه و واویلا منصور بی حیا شده قاتلش سوزانده دشمن خدا حاصلش زهر ستم شرر زده بر دلش زظلم اشقیا. زهر کین و جفا آتش زده بر جسم و جانش سوزانده مغز استخوانش واویلتا آه و واویلا به پیش چشم گل گلخانه اش ریخت عدو شبانه در خانه‌اش آتش زده ز کینه کاشانه اش به یاد مادر است یاد پشت در است غنچه ز شاخه اش جدا شد محسن گل زهرا فدا شد واویلتا آه و واویلا . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۶ آه مدینه کربلاست بر پا بزم عزاست بر لب واغربتاست واویلا واویلا(۲) آه گشته از ظلم و کین صادق فدای دین شیعه گشته حزین واویلا واویلا آه دلها شد پریشان پیش چشم طفلان شد ظلم فراوان واویلا واویلا آه وای از آن دقایق دشمن بی‌منطق خون کرد دل صادق واویلا واویلا آه از جور زمانه دشمن بی بهانه زد آتش به خانه واویلا واویلا آه صادق خون جگر است به یاد مادر است یاد پشت در است واویلا واویلا آه در کمین نشستند دل اوشکستند دستان او بستند واویلا واویلا آه دل اوآزردند طنابی آوردند دست بسته بردند واویلا واویلا آه زهر کین کرد اثر بر جانش زد شرر بسته بار سفر واویلا واویلا آه شیعیان در خروش شمس دین شد خموش صادق شد کفن‌پوش واویلا واویلا آه موسی شد خون جگر با دل پر شرر ریزد اشک از بصر واویلا واویلا . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۸ امام صادق نور چشم حیدر و زهرا کشته شده از زهر کین امام باتقوا ای شیعیان امشب رود مولا از این دنیا خون شد دل عالم. زین غصه و ماتم واویلا واویلا(۲) زهر ستم شرر زده بر جسم و جان او کم شد از این جور و جفا دیگر توان او آمد کنار پیکرش روح و روان او شدخون جگر موسی. زین ماتم عظمی واویلا واویلا(۲) موسی بن جعفر آمده کنار بابایش با اشک و ناله های خود دهد تسلایش در لحظه های آخرش کند تماشایش گوید مرو بابا بی تو شوم تنها واویلا واویلا(۲) ششم امام و مقتدای شیعه خاموش است بادست فرزندِ خودش مولا کفن‌پوش است تابوت او اندر مدینه بر سر دوش است با گریه برخیزد. اشک از بصر ریزد واویلا واویلا(۲) امام صادق را ز ظلم و کینه آزردند او را برون از خانه‌اش چگونه آوردند پای برهنه دست بسته از ستم بردند از این سفر صادق. شدخون جگر صادق واویلا واویلا(۲) سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۹ گل گلزار دین امام صادق تویی در سپهر ولا، شمس حقایق تویی گل یاس سپید شده ای تو شهید وای از این غم (۲) مدینه از غم تو شده ماتم سرا خانه ی تو به پا گردیده بزم عزا گل باغ ولا جان تو شد فدا وای از این غم (۲) در مدینه شدی کشته ی زهر جفا از غم تو شده محشر کبرا به پا ای مه بی قرین کشته ی زهر کین وای از این غم (۲) زهر کینه اثر کرده به جان و تنت یا امام صادق بقیع شده مدفنت ظلم و کین شد فزون دل ما گشته خون وای از این غم (۲) دیده گریان رسیده پسرت در برت نالد و گرفته به دامن خود سرت در کنار تو بود بی قرار تو بود وای از این غم (۲) قبر تو در بقیع نشان دهد غربتت در کنار نبی خاکی بود تربتت شیعه گریان تو جان به قربان تو وای از این غم (۲) دشمنت آمد و آتش زده خانه ات دیده گریان تو گلهای گلخانه ات کس چوتو غم ندید رنگت از رخ پرید وای از این غم (۲) تو به یاد مدینه و غم حیدری یاد اشک غم مادر به پشت دری عمری از این خبر. بوده ای خون جگر وای از این غم (۲) . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱ شد دوباره موسم غمها و ماتم از غم صادق شده خون قلب عالم وا مصیبت وامصیبت وامصیبت(۲) صادق زهرا دگر از غم رها شد در ره دین جان پاک او فدا شد وامصیبت وامصیبت وامصیبت خانه اش را دشمن آتش زد شبانه پابرهنه، دست بسته، برد ز خانه وامصیبت وامصیبت وامصیبت صادق آندم یاد داغ مادر افتاد یاد کوچه یاد مسمار و در افتاد وامصیبت وامصیبت وامصیبت پیش چشمان علی با دست بسته پشت در پهلوی زهرایش شکسته وامصیبت وامصیبت وامصیبت . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد ميان هيئت خود گريه ميكند با اهل بيت عصمت خود گريه ميكند با داغ ِ هَتك حرمت خود گريه ميكند دارد براي غربت خود گريه ميكند آتش گرفت خانه اش اما سپر نداشت بين ِچهار هزار نفر يك نفر نداشت مشعل به دستها وسط خانه ريختند يك عده بي هوا وسط خانه ريختند اموالِ خانه را وسط خانه ريختند جمع ِحسودها وسط خانه ريختند بين نماز بود و مجالش نداده اند حتي امان به اهل و عيالش نداده اند بين هجوم بي خبر و يادِ مادر است ديوارهاي شعله ور و يادِ مادر است تنها ميان درد سر و يادِ مادر است افتاده است پشت در و يادِ مادر است شكر خدا خميده به ديوار و در نخورد بال و پرش به تيزي مسمار و در نخورد اين پير ِسالخورده عصا بر نداشته آرام تر هنوز عبا بر نداشته نعلين خويش را به خدا بر نداشته شيخ ِ حرم عمامه چرا بر نداشته اورا كشان كشان وسط كوچه ميكِشند در پيش اين و آن وسط كوچه ميكِشند اين غُصه را به نام مدينه سند زدند بر آه آهِ خستگي اش دستِ رد زدند در كوچه ها چقدر به آقا لگد زدند ميگفت نام فاطمه و حرف بد زدند از بس دويده خميده شده،بي رمق شده اين پير ِمردِ غمزده خيس ِ عرق شده گيرم خميده در بر انظار رفته است پاي برهنه از سر بازار رفته است گيرم به پاي هر قدمش خار رفته است با دستِ بسته مجلس اغيار رفته است شكر خدا كه پيرهنش پا نخورده است در زير چكمه ها بدنش پا نخورده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز هم نوبتِ مدینه شُدو در غَمَش باز کربلا میسوخت باز در کوچه یِ بنی هاشم خانه ای بینِ شعله ها میسوخت نیمه شب ریختند در خانه مو سپیدی به ریسمان بستند درِ آتش گرفته را اما ناگهان رویِ کودکان بستند َ به پَرِ دامنی ولی اینبار آتشِ چوبِ شُعله وَر نگرفت پدر از خانه رفت شُکرِ خدا پهلویِ او به میخِ در نگرفت نَفَسَش بند آمده نامرد در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش پیرمرد است میخورد به زمین بینِ کوچه کِشان کِشان نَبَرش شرم از رنگِ این محاسن کُن رحم کُن حالِ کودکانش را این چنین رفتن و زمین خوردن درد آورده اُستُخوانش را حق بده که به یادِ او انداخت گَرد و خاکی که بر محاسن داشت مادرش را که تا درِ مسجد داغِ بابا عزایِ محسن داشت حق بده که به یادِ او انداخت عرقِ سردِ رویِ پیشانیش خونِ رویِ جبینِ جدش را عمه و رنجِ کوچه گردانیش حق بده که به یادِ او انداخت عمه اش را گُذر گُذر بردند از مسیری که ازدحام آنجاست یعنی از راهِ تنگ تر بردند حق بده که به یادِ او انداخت گیسوانش که خاک آلود اند گیسویی را که در دلِ گودال غرقِ خون رویِ خاکها بودند رویِ این کوچه ای که از سنگ است همه جایش نشانیِ او بود یادِ یک حنجر است این دفعه نوبتِ روضه خوانی او بود هرچه او بیشتر نَفَس میزد بیشتر می زدند زینب را تیغ شان مانده بود در گودال با سپر می زدند زینب را سَرِ شب کودکان همه در خواب تا سحر میزدند زینب را یک نفر در میانِ گودال و صد نفر میزدند زینب را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کس از دل امام غریبم خبر نداشت با او مدینه هم سر یاری دگر نداشت سوگند میخورم به مظلومی علی دنیا زآل فاطمه مظلومتر نداشت از آن زمان که سوخت در خانه علی آتش زدرب خانه شان دست بر نداشت آتش کجا و خانه فرزند مصطفی آنروز روزگار مسلمان مگر نداشت تنها نه روزها پی آزارش آمدند شبها امان زدشمن بیدادگر نداشت گرم دعا و راز نیاز شبانه بود مهلت ولی برای دعای سحر نداشت آتش زدند خانه او را ولی دگر بر سینه اش جراحتی از میخ در نداشت بردند دست بسته اش از خانه با عذاب حتی عبا به دوش و عمامه به سر نداشت میزد نفس نفس پی مرکب ولی چه سود آهش به قلب سنگ عدویش اثر نداشت پایش برهنه بود ولی جای شکر داشت چون خاک کوچه خار مغیلان دگر نداشت بیچاره دختری که روی خار میدوید بیچاره عمه اش که از او خبر نداشت پایش که خسته بودو دو دستش که بسته بود در زیر تازیانه دشمن سپر نداشت دختر به هر خطر به پدر میبرد پناه آن دختر سه ساله بمیرم پدر نداشت از درد گوش پاره اگر ناله میکشید بر گوشوار رفته به غارت نظر نداشت تا دید در خرابه لب چاک خورده را لب را گذاشت بر لب بابا و برنداشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زخمی که هست بر جگر من جدید نیست سوزانده جانم و به اجل هم امید نیست آتش کشیده اند در خانه مرا این کارها ز دشمن حیدر بعید نیست شیخ الائمه را وسط کوچه می کشند اینجا کسی به فکر من موسپید نیست گشته مدینه کرببلایی دگر، ولی داغی شبیه داغ حسین شهید نیست این لشگری که از در و دیوار آمدند دل سنگ تر ز لشگر پست یزید نیست وحشت زده اگر شده اند اهل خانه ام اما خبر ز ضربت دستی پلید نیست دیگر خبر ز خصم لعینی که بی هوا معجر ز روی عترت طاها کشید نیست اصلا تمام آنچه که دیدم، برابر آن صحنه ای که عمه سادات دید نیست والشمر جالس به روی سینه ی حسین رحمی به قلب آنکه سرش را بُرید نیست عالم فدای خواهر مظلومه ای که گفت : گشته تن برادر من ناپدید... نیست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کاش خاموش کُنَد اشک ، مُصلایش را کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را به زمین خورده و خاکی است رَدایش رویش کاش میشُد بِتِکانَند سَر و پایَش را ک به زمین خورد ، زمین خورد ، زمین خورد مُدام ولی از دست ندادند تماشایش را درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را او خودش خواسته تا روضه‌ی مادر گیرد جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد میزند تا شکند بازویِ زهرایش را دست بگذاشت به زانو نفَسش تند شده عمه‌ی کوچک خود دید و نَفَس‌هایش را خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب کاش میشُد که نبیند لبِ بابایش را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7