eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
948 ویدیو
34 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
- - تشنگى از نگاهتان پيداست جگرت بى شكيب میسوزد جگر پاره پاره‌ات پيشِ عده‌اى نانجيب میسوزد - دست و پا میزنى و می‌گويى جرعه‌اى آب...تا كه جان گيرم باز تكرار مى‌كنى آقا جرعه‌اى آب...وَرنَه میميرم... - چقَدَر پير گشته‌اى آقا گيسوانت همه سفيد شده داغ كه به روى دل دارى؟ پدرى كه ز زهر شهيد شده؟ - همه ى شهر با تو لج كردند دلشكسته شدى و مايوسى حس غربت به خانه ات دارى... با غريب مدينه مانوسى..... - اى على اكبرِ امام رضا كاش خواهرى كنارت بود كاش تنها نبودى آقا جان كاش همسرى كنارت بود - گرچه تنهايى‌ات مسلّم شد سر پيراهنت كه دعوا نيست بدنت زير آفتاب اما.... بدنت زير دست و پاها نيست - جاى شكرش هميشه باقى است سرِ تو از تنت جدا نشده كفنت كرده‌اند آقا...شكر قسمت تو بوريا نشده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سر را زِ خاکِ حُجره اگر بَر نداشتی تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی خواهر نداشتی كه اگر بود می‌شكست وقتی كه بال می‌زدی و پَر نداشتی از طوس آمدند بِگِریند در غمت یاری به غیرِ چند كبوتر نداشتی وقتی كه زهَر بر جگرَت چَنگ می‌كشید جُز یاحسین ناله‌یِ دیگر نداشتی ختمی گرفته‌اند برایَت كنیزکان لبخند می‌زدند و تو باور نداشتی تو تشنه كام و آب زمین ریخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بَر نداشتی كف می‌زدند دور و بَرَت تا كه جان دهی كف میزدند و تاب به پیكر نداشتی كف می‌زدند ولیكن به روی دست دستِ زِ تن جُدایِ برادر نداشتی شُكرِ خدا كه پیرهنی بود بر تنت یا زیرِ نیزه‌ها تنِ بی سر نداشتی شُكرِ خدا كه لحظه‌ی از هوش رفتنت خواهر نداشتی ، غمِ معجر نداشتی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آه ای اسیرِ روضه‌‌یِ سربسته کیستی مردِ غریبِ حُجره‌یِ دربسته کیستی این حُجره هم به ناتوانی تو گریه می‌کند پیری بر این جوانیِ تو گریه می‌کند در خانه‌ی امام  چرا دست می‌زنند با ناله‌ات مدام  چرا دست می‌زنند ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن اصلا صدای تو به صدایی نمی‌رسد این آب آب آب به جایی نمی‌رسد اُفتاده‌ای زِ دامن زهرا به رویِ خاک کمتر بکش محاسن خود را به روی خاک کِل می‌کشند گریه‌ی زهرا درآورند کف می‌زنند دادِ رضا را درآورند  تو هرچه می‌کنی  جگرت را چه می‌کنی با حال و روزِ خود پسرت را چه می‌کنی با خود چه داشت زهر ، تنت را کبود کرد باور نمی کنم دهنت را کبود کرد جانم حسن شبیه حسن روضه‌های توست "نامرد بِینِ کوچه مزن" روضه‌های توست اما به این صدای غریبانه خنده کرد بر ناله‌ی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد می‌کوبد آه پا به زمین پیش مادرت می‌ریزد آب را به زمین پیش مادرت بُردند نیمه جان بدنت را به پُشت‌ِبام از پا کشانده‌اند تنت را به پشت‌ِبام   می‌رفت پیکرت به روی پله‌های تیز می‌خورد هِی سَرَت به روی پله‌های تیز از سنگها برای تو اَبرو نماده است آقا چرا برای تو پهلو نمانده است رفتی به روی بام ولیکن هزار شُکر گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست چندین کفن برای تو با دوستان که هست گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید اینبار هم پسر به کنار پدر رسید شکر خدا عقیق تو را ساربان نبرد رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد آقا قسم که پیرهنت را نمی‌کِشند با نیزه‌ای شکسته تنت را نمی‌کِشند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7