باز هم باغچه از غنچه پژمرده پر است
شهر، از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است
گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست! چه غم
خاک این میکده از مست زمین خورده پر است
گیرم از قصه این غصه هم آگاه شدم
زندگی روز و شبش از غم نشمرده پر است
بی سبب نیست که یادآور تنهای هاست
آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است
عشق حق داشت اگر تور نینداخت به آب
برکه بخت من از ماهی دلمرده پر است
#فاضل_نظری
#کتاب
#شهر_دل_آزردگان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7