eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
شوق درون به سوی دری می‌کشد مرا من خود نمی‌روم دگری می‌کشد مرا یاران مدد که جذبه‌ی عشق قوی‌کمند دیگر به جای پرخطری می‌کشد مرا از بار غم چو یکشبه ماهی به زیر کوه شکل هلال مو کمری می‌کشد مرا صد میل آتشین به گناه نگاه گرم در دیدهٔ تیز بین نظری میکشد مرا من مست آن قدر که توان پای می‌کشم امداد دوست هم قدری می‌کشد مرا دست از رکاب من بگسل محتشم که باز دولت عنان کشان بدری می‌کشد مرا . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💭 اگر می‌بینمت با غیر غیرت می‌کشد زارم وگر چشم از تو می‌بندم به مردن می‌رسد کارم مرا هم نیست آن بی غیرتی شاید تو هم دانى که چون بینم تو را با دیگران نادیده انگارم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💭 اگر می‌بینمت با غیر غیرت می‌کشد زارم وگر چشم از تو می‌بندم به مردن می‌رسد کارم مرا هم نیست آن بی غیرتی شاید تو هم دانى که چون بینم تو را با دیگران نادیده انگارم . . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوش گستاخانه زلفش را گرفتم در خیال دستم از دهشت چو بید امروز می‌لرزد هنوز... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خوش آن‌زبان که شود چون زبان لوح و قلم به مدح و منقبت شاه ذوالفقار علم خون آن بنان که چو در خامه آورد جنبش نخست ثبت کند مدحت امام امم خوش آن بیان که بود همچو لعل در دل سنگ در مناقب شاه نجف در آن مدغم دمی ز نخل خیالت ثمر دهد شیرین که جز به مدح شه نخل برنیاری دم به خاک رفته فرو نظم آب‌دار تو به اگر از آن نشود باغ منقبت خرّم درین جهان به ستایش مشو ندیم کسی که در جهان دگر همینت ندیم ندم فسانه طی کن و در مدحت کریمی کوش که در کرم سگ او عار دارد از حاتم به مدح کام دهی عقد نطق بند کزو شوی به منعی بکری زمان زمان ملهم به مجلس کرم از ساقی طلب کن جام که تا ابد نکنی عرض احتیاج به جم برات خویش به مهردهنده‌ای برسان که در رکوع به خواهنده می‌دهد خاتم حیات جو ز دم زنده‌ای که می‌آید ز طفل مکتب او کار عیسی مریم به سایه اسدی رو که گرگ مردم‌خوار ز بیم او نتواند شدن غنیم غنم ببر به محکمه قاضی شکایت چرخ که در میانه بازو کبوتر است حکم به صدق شو سگ آن آستان که محترمند سگان شیر خدا همچو آهوان حرم بدان‌که در کتب آسمانی آمده است ابوالحسن همه‌جا بر ابوالبشر اقدم مهم خویش بود خلق را اهم مهام مرا ثنای امام امم مهم اهم رسید مطلع دیگر ز سکه خانه فکر که می‌دود چو زر سکه‌دار در عالم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گويا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نيست سرهای قدسيان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدميان نوحه می‌کنند گويا عزای اشرف اولاد آدم است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد   هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا درآن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد   بی اختیار نعره ی هذا حسین زود سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد   پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول   این کشته ی فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست   این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست   این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست   این غرقه محیط شهادت که روی دشت از موج خون او شده گلگون حسین توست   این خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست   این شاه کم سپاه که باخیل اشگ و آه خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست   این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین توست   چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد   کای مونس شکسته دلان حال ماببین ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین   اولاد خویش را که شفیعان محشرند در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین   در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین   نی ورا چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلاببین   تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه هاببین   آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین   آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین   یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد   خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد   خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد   خاموش محتشم که از این شعر خونچکان در دیده اشگ مستمعان خون ناب شد   خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد   خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد   خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد   خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد   تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد   ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای   بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای   ای زادهٔ زیاد نکرده‌ست هیچ گه نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای   کام یزید داده‌ای از کشتن حسین بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای   بهر خسی که بار درخت شقاوتست در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای   با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای   حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای   ترسم تو را دمی که به محشر برآورند از آتش تو دود به محشر درآورند   . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7