#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن
روز نخست نقش جمال تو را کشید
نقاش حسن با قلم ابتدا حسن
از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب
در پشت کوهها و پس ابرها حسن
ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل
از بس که دیده در تو جمال خدا حسن
از کائنات نغمۀ آمین شود بلند
دست تو تا بلند شود بر دعا حسن
افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل
از بوسههای پشت هم مصطفا حسن
روح نبی، روان علی، قلب فاطمه
گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن
از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است
دردی که با دعای تو گردد دوا حسن
باب تو باب حاجت ارباب حاجت است
ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن
جسم مسیح نه که روان مسیح هم
میگیرد از تبسم گرمت شفا، حسن
گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد
بهر نجات خلق کند اکتفا حسن
گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی
از بس که داده بوسه دهان تو را حسن
یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب
یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن
وقتی که جای دست خدا میشوی سوار
حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن
باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش
تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن
باید نبی زیارت حُسن تو را کند
در لالهزار وحی به صبح و مسا حسن
زوار توست جان و رواقت بهشت دل
بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن
گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟
ای گوشهای ز خاک تو عرش عُلا حسن
روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟
جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن
صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن
از بامداد اول خلقت تو بودهای
بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن
آل نبی تمام کریمند و تو شدی
مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن
خلقند میهمان و تویی میزبان خلق
ملک وجود آمده مهمان سرا حسن
عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند
حاشا که لحظهای ز تو گردم جدا حسن
وهابیان به زائر تو راه بستهاند
سد میکشند دور مزار تو، یا حسن
بیچارههای کوردل پست، غافلند
دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن
دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:
غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن
سوگند میخورم به خدا نیست ناامید
هر کس که آورد به تو روی رجا حسن
دست بریدۀ پسر کوچکت بس است
در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن
هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو
دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
چونانكه خالق احد ذوالمنن يكي است
بين تمام حُسن فروشان حَسن يكي است
عالم اگر شود زگل دل چمن چمن
در باغ حسن مثل تو سرو چمن يكي است
بين هزار خرمن گل مثل بوي تو
بوي لطيف عطر گل ياسمن يكي است
تو ماه عالمي و هزارانت انجمن
گويند متفق كه مه انجمن يكي است
هر كس كه ديد روي تو را بين پنج تن
اقرار كرد كآينة پنج تن يكي است
ماه خدا دو نيمه شد و گفت آسمان
هرچند از ستاره پُري ماه من يكي است
گرچه تو و علي و نبي را سه پیکر است
جان تو و علی و نبی در بدن یکی است
آن چارتن كه زير كسا باتواند پنج
يك نور واحديد همانا سخن يكي است
اسرار غيب آينه اي روبروي توست
عين اللّهي و پيش تو سِرّ و علن يكي است
صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو
با دست هاي حيدر خيبر شكن يكي است
هرجا سفر كنم دل من در بقيع توست
آري بر اين مسافر تنها وطن يكي است
مردي چو جدّ و باب و حسين و تو نيست نيست
چونانكه مثل حضرت صديقه زن يكي است
مِهر تو ثبت مُهر مسلماني من است
بي تو طريق كفر و مسلمان شدن يكي است
هرچند نيست قابل وصف تو يا حسن
اينجا عقيق "ميثم" و دُرّ عدن يكي است
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
یک سرو، ولی سرو هزاران چمن است این
یک ماه، ولی ماه هزار انجمن است این
یک نور، ولی نور همه پنجتن است این
یک روح، ولی روح علی در بدن است این
زیبارخ و شورافکن و شیریندهن است این
ای ماه خدا چشم تو روشن حسن است این
-این خلق عظیم است عظیم است عظیم است
-فرزند کریم است کریم است کریم است
گلبوسۀ احمد، گل بستان جمالش
قرآن، ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش
پیغمبر و زهرا و علی، محو جمالش
شیری که به او فاطمه داده است، حلالش
بالاتر از اوهام همه، اوج کمالش
جاری ز کف او کرمِ احمد و آلش
-این محشر کبراست بیایید ببینید
-این یوسف زهراست بیایید ببینید
خورشید، دمیده به شب تار مدینه
گردیده چراغ دل بیدار مدینه
روییده گل وحی ز دیوار مدینه
خیل ملک آیند به دیدار مدینه
ارواح رسولان شده زوار مدینه
گردیده فلک غرق در انوار مدینه
-تابد به سرِ دست محمّد، قمر امشب
-تبریک بگویید!علی شد پدر امشب
ای صبح الهی!اثرت باد مبارک
ای بحر نبوت!گهرت باد مبارک
ای باغ ولایت!ثمرت باد مبارک
ای ماه خدایی!اثرت باد مبارک
ای شمسۀ عصمت!قمرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک
-ای حُسن فروشان!حسن آمد حسن آمد
-با آمدنش جان محمّد به تن آمد
این است که در پاسخ دشنام، دعا کرد
این است که از دشمن بیشرم، حیا کرد
این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد
این است که از خلق، ستم دید و دعا کرد
در صبر، همان کار علی- شیرخدا- کرد
در صلح، همان معجزۀ کربوبلا کرد
-گر جنگ کند، صلح، حرام است حرام است
-ور صلح کند، حکم قیام است قیام است
از صلح حسن، دین خدا یافت سلامت
این صلح، قیامیست به معنای قیامت
با آنکه همانند علی داشت شهامت
هر ظلم که دید آن خلف پاک امامت
تا حفظ شود دین خدا کرد کرامت
چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت
-با آنکه غریب وطن و غرق مِحن بود
-پیروزترین رهبر تاریخ، حسن بود
او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت
با صبر و رضا پرچم توحید بپا داشت
در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت
پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت
ده سال، امامت به امام شهدا داشت
در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت:
-من کیستم؟ احیاگر قانون خدایم
-بنیادگر واقعۀ کربوبلایم
من وارث شمشیر علی، رهبر صبرم
من ذات خدا را به خدا مظهر صبرم
من روح شکیبایی در پیکر صبرم
من وارث صبر پدر و مادر صبرم
من صاحب فتح و ظفرِ لشکر صبرم
من حیدر شمشیر و پیامآور صبرم
-این صبر، همان صبر خدای ازلی بود
-تفسیر کلام الله و شمشیر علی بود
با آنکه بوَد بازوی من بازوی حیدر
با آنکه مرا دست خداییست به پیکر
این صبر بوَد سختتر از غزوۀ خیبر
این صبر بوَد یک اُحد و خندق دیگر
این صبر بوَد نهضتِ ثاراللهِ اکبر
سوگند به اسلام و به قرآن و پیمبر
-ما بیم ز بیداد معاویّه نداریم
-حاشا که ستمگر را راحت بگذاریم
ما نخل ولاییم و شهادت ثمر ماست
بر جان عدو هر نفس ما شرر ماست
چون تیر برآید جگر ما سپر ماست
در بحر بلا موج خطر همسفر ماست
پیکار جمل نیز گواهِ دگر ماست
هرگز نهراسیم، که حیدر پدر ماست
-بازوی علی حیدر خیبر شکنم من
-«میثم،»حسنم من حسنم من حسنم من
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
ز هر شاخه هزاران ميوه دادم
همانا پاسخم نيش تبر بود
دلم از طفل، بر پستان مادر
به ديدارِ اجل مشتاقتر بود
اگرچه شاخه هايم را شكستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
چه باك از تيغِ زهرآلودِ دشمن
علي يك عمر در كام خطر بود
هزاران زخم در دل داشتم من
كه بس كاري تر از اين زخم سر بود
به جان فاطمه آنكه مرا كشت
نه تيغ ابن ملجم ، ميخِ در بود
هزاران استخوان بودم گلوگير
هزاران نيش خارم در بصر بود
به هر آهم هزاران زخمِ فرياد
به هر زخمم هزاران نيشتر بود
تو اي قاتل، مرا كشتي نگفتي
علي يك عمر غمخوار بشر بود!
زدي شمشير بر فرق امامي
كه حتي مهربان تر از پدر بود
به اشك و خون دل بنويس «ميثم!»
علي از فاطمه مظلومتر بود
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را
شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را
نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم
که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را
امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت
به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را
به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت
چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را
ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد
از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را
ز تو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر
تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را
به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند
ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را
تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم
نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را
بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت
که گیرم در بغل نعش علی اکبر خود را
غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد
که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را
زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن
که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عید_فطر
«لیلۀ قدرش به خیر»
حیف که از دست ما ماه خدا میرود
ماه مناجات و نور، ماه دعا میرود
ماه سحرخیزی اهل صفا میرود
ماه وصال علی، ماه ولا میرود
-ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر
-زمزمـههای شب و لیلۀ قدرش به خیر
بود به روی خدا، چشم تماشای ما
خواندن جوشن کبیر، صوت دلآرای ما
هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما
زمـزمۀ افتتاح، سـرزد از آوای مـا
-حیف که مانند برق، این مه معبود رفت
-دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت
ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما
دست خداوندگار بود به همراه ما
نور به افلاک داد، ذکر هوالله ما
ذکر هوالله ما، اشک سحرگاه ما
-نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود
-گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود
زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ
سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ
عبد خدا بود و صلح، دیو هوا بود و جنگ
یافت زخون علی صورت این ماه، رنگ
-محفل قرب خدا کوی علی بود و بس
-روی جمیل خدا روی علی بود و بس
کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سر مگوی خدا
آنکـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا
دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا
داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا
-نور به او متکی، خلق به او زنده بود
-عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود
ارض و سماوات را در همگان یک علی است
هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است
هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است
بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است
-قادر منان یکی است، خالق داور یکی است
-بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است
حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود
نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود
بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود
ذکر خداوند هم نام علی بود و بود
-مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد
-احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد
علی به نص صریح، نفس پیمبر بود
علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود
علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود
نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود
-عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است
-نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است
این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند
جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند
خدای داند فقط که بوده و کیستند
که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟
-دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود
-به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود
علی است آقای من، علی است مولای من
علی است دنیای من علی است عقبای من
جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من
اگر روم در بهشت، سوای او، وای من
-مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش
-«میثمم»و میدهم جان به ره میثمش
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#قبرستان_بقیع
صحنهای بس جان فزا و دل نشین دارد بقیع
رنگ و بو از لالههای باغ دین دارد بقیع
گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب
سایه از بال و پر روح الامین دارد بقیع
ز آسمان وحی دارد در بغل خورشیدها
گر چه جا در دامن خاک زمین دارد بقیع
تا چراغش قبر بی شمع و چراغ مجتی است
روشنی در دیده اهل یقین دارد بقیع
خرمنی از مشک جنّت بر سر هر تل خاک
از غبار قبر زین العابدین دارد بقیع
تا توسل بر مزار حضرت باقر برند
یک جهان دل در یسار و در یمیم دارد بقیع
صادق آل محمد خفته در آن خاک پاک
راستی فیض از امام راستین دارد بقیع
لالةِ عبّاسی از دامان پاکش سرزند
خُرّمی از تربت امّالبنین دارد بقیع
قبر ابراهیم را بگرفته در آغوش جان
فیضها از پیکر آن نازنین دارد بقیع
خاک آن صحرا صدف، دُرّ فاطمه بنت اسد
گوهری چون مادر جبل المتین دارد بقیع
پیکری گم گشته در اشک امیرالمومنین
لالهای از رحمةٌ للعالمین دارد بقیع
بر مشام (میثم) آید بوی قبر فاطمه
سینهای خوشبو تر از هلد برین داردبقیع
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_مرثیه
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
ای دو صد یوسف صدّیق به صدق تو گواه
ای علوم همه با کوه کمالت پر کاه
دو جهان زنده ی چشم تو به یک نیم نگاه
تا زمان هست تو از گردش چرخی آگاه
شهریاران سر کوی تو گدای سر راه
شیخ والای ائمّه ولی امر الّه
صدق تابنده چراغی بود از مکتب تو
علم تا علم شود بوسه زند بر لب تو
عرشیان دسته ای از خاک نشینان تواند
فرشیان از همه سو دست به دامان تواند
علم ها گوهری از لعل دُر افشان تواند
حلم ها ذکر خوشی بر لب خندان تواند
بحرها تشنه ی یک قطره ی باران تواند
سرو قدّان جهان سر به گریبان تواند
علم از روز ازل سائل دیرینه ی تو است
آنچه در سینه خلق است در آیینه ی تو است
لاله ای نیست که از دامن بستان تو نیست
طایری نیست که در باغ ثنا خوان تو نیست
آیه ای نیست که محتاج به برهان تو نیست
گوهری نیست که از بحر خروشان تو نیست
ذرّه ای نیست که از مهر درخشان تو نیست
پدر شیمی جز جابر حیّان تو نیست
علم تو مشعل و خلق و دو جهان انجمنی
آیة الکرسی از کرسی درست سخنی
سرّ سروّ علن از تو است امام صادق
فیض هر انجمنی از تو است امام صادق
حسن خلق حسن از تو است امام صادق
سبزی این چمن از تو است امام صادق
سیر چرخ کهن از تو است امام صادق
همگان را سخن از تو است امام صادق
تا که این چار ام و هفت اب و نه طاق است
مؤمن طاق تو در عالم هستی طاق است
دهر دانشگه و استاد سخن دانش تو
کلّ قرآن سخن داور و برهانش تو
حق به دور تو کند گردش و میزانش تو
مؤمن پاک بود پایه ی ایمانش تو
درد جان نیز طبیبش تو درمانش تو
علم نور است ولی مشعل تابانش تو
تا زمان است و به هر مرحله می تازد علم
از تو می گوید و دائم بتو می نازد علم
پشرو تر بسی از دور زمان مکتب تو است
ثمر خون حسین ابن علی بر لب تو است
راه حق مذهب تو مذهب تو مذهب تو است
آسمان شیفته ی زمزمه های شب تو است
نفس سوختگان شعله ی تاب و تب تو است
نور قرآن ز درخشنده گی کوکب تو است
اهل توحید که این قدر مجلّل دارند
هر چه دارند ز توحید مفضّل دارند
باغبانی و بود ملک جهان گلزارت
گرم تا دامنه ی حشر بود بازارت
گوهر وحی فرو ریخته از گفتارت
بوسه ی علم بود بر لب گوهر بارت
دیدن روی خداوند بود دیدارت
ای طبیبانِ همه خلقِ جهان بیمارت
ای خوش آن یار که تو یار و طبیبش باشی
خوشتر آن درد که تنها تو طبیبش باشی
ای که خوانده است خداوند به قرآن نورت
نوری و سینه خوبان دو عالم طورت
ملک جان خانه ی دلها همگان معمورت
انس و جنّ و ملک و حور و پری مأمورت
چه جفاها که رسید از ستم منصورت
کرد از خانه و از شهر پیمبر دورت
بود آگاه عدو از محن جانکاهت
برد با فرق برهنه سوی قربانگاهت
کثرت سنّ تو و این همه آزار ای وای
آفتاب حق و بیداد شب تار ای وای
برق شمشیر و رخ حجّت دادار ای وای
دوست در سلسه ی دشمن غدّار ای وای
خانه ی حجّت حقّ و شرر نار ای وای
صدمۀ خار ستم بر گل بی خار ای وای
پاسخ آنهمه خوبی شرر آذر بود
بیت آتش زده ارثیّه ای از مادر بود
آخر از زهر جفا رفت وجودت در تاب
جگر خونجگر پاره ی زهرا شد آب
ریخت از دیده ی یاران به عزای تو گلاب
جگر موسی جعفر شد از این داغ کباب
بعد از آن غریب و مظلومیت و رنج و عذاب
بوتراب دگری باز نهان شد به تراب
در عزای تو جهان صحنه ی محشر گردید
تازه در ماتم تو داغ پیمبر گردید
ای سلام همه بر تربت بی زوّارت
غم بسیار محبّان ز غم بسیارت
به چه تقصیر عدو این همه داد آزارت
وامصیبت که چه کردند به قلب زارت
برد سر بر فلک از خانه شرار نارت
ریخت اعجاز خلیل از لب گوهر بارت
شد خموش آتش و بهر تو دل عالم سوخت
بیشتر از همه زین غم جگر «میثم» سوخت
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
تو کیستی سلاله ی زهرای اطهری
معصومه ای، کریمه ی آل پیمبری
ممدوحه ی ائمه و محبوبه ی خدا
احمد خصایل استی و صدّیقه منظری
باب الکرم سلاله ی باب الحوائجی
ام العفاف دختر موسی بن جعفری
امروز قبله ی دل خوبان روزگار
فردا همان شفیعه ی فردای محشری
تو سومین ملیکه ی اسلام فاطمه
آیینه دار زینب و زهرای اطهری
یک مام تو خدیجه دگر مام، فاطمه
پاکیزه تر ز مریم و حوّا و هاجری
مریم پی زیارتت آید اگر به قم
اقرار می کنی که همانا تو برتری
بر نُه سپهر عصمت وتقوی ستاره ای
در هفت بحر نور، فروزنده گوهری
هم چار نجل پاک رضا را تو گوهری
هم هشتمین ولی خدا را تو خواهری
مصباح علم و دانش و توحید و معرفت
مصداق هل اتی، ثمر نور کوثری
عمر کم تو خاطره ی عمر فاطمه است
یاد آور مقاومت و صبر مادری
گویند باز می شود از قم در بهشت
تو خود بهشت قرب خداوند اکبری
مادر نگشته، بانوی خلق دو عالمی
شوهر نکرده، مادر آغاز و آخری
بانو ولی چه بانویی، بانوی نُه سپهر
دختر ولی چه دختری،اسلام پروری
برهشت آفتاب ولایت ستاره ای
در نُه سپهر نور، مه نور گستری
پیراهن تو عصمت و تقوی ست چادرت
زهد مجسمی و عفاف مصوّری
در بحر بی کرانه ی ایمان و در کمال
در آسمان زهد فروزنده اختری
باب المراد دختر باب الحوائجی
اخت الوقار دخت بتول مطهّری
زهرا بهشت و روح تو لطف محمد است
اولاد او همه شجر نور و تو بری
گویند سایه ی حرمت بر سر قم است
قم را نه، بلکه ملک جهان را تو محوری
زانو زنند خیل فقیهان به محضرت
آری تو شهر فقه و احادیث را دری
روزی اگر به خطبه گشایی زبان خویش
باور کنند خلق، که در نطق حیدری
اسلام را به منطق گرمت مروّجی
توحید را به نیروی علمت بیانگری
عطر تو بر مشام محمد اگر رسد
با خنده بوسدت که بهشت مکرری
از نخل های سبز فدک می رسد ندا
این باغ از آن توست که زهرای دیگری
«میثم» اگر ثنای تو گوید محال نیست
زیرا تو در قصیده سراییش رهبری
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#در_ولادت_حضرت_معصومه
ای پناه اهل محشر عید میلادت مبارک
ای همه روح مطهّر عید میلادت مبارک
ای رخت مرآت مادر عید میلادت مبارک
ای گل باغ پیمبر عید میلادت مبارک
-ای قم از خاکت معطّر عید میلادت مبارک
-دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
ای سلام چارده معصوم بر جان و تن تو
نام تو معصومه و، عصمت گلی از دامن تو
بضعۀ موسایی و قم گشته طور اَیمن تو
پا به چشم قم نهادی قلب قم شد گلشن تو
-یافت این خاک از تو زیور عید میلادت مبارک
-دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
نور از هرسو به ایوان طلایت سجده آرد
حور بر خاک قدوم زائرت صورت گذارد
جود با کلِّ وجودش هرچه دارد از تو دارد
دانش از گلدستههایت بر سر فیضیّه بارد
-علم را صحن تو سنگر عید میلادت مبارک
-دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
دخت و اخت و عمۀ سه حجت داور تویی تو
پارۀ تن بر رسول و احمد و حیدر تویی تو
فلک استقلالِ مُلک شیعه را لنگر تویی تو
گر در جنّت ز قم وا میشود، آن در تویی تو
-بضعۀ یاسین و کوثر!عید میلادت مبارک
-دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
قبهات را اقتدار قبة الخضراست، آری!
تربت تو تربت گمگشتۀ زهراست، آری!
زائر تو زائر صدیقۀ کبراست، آری!
صورتت را صورت انسیةالحوراست، آری!
-نخل «میثم»از تو پُر بَر، عید میلادت مبارک
-دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_امام_رضا_ع
مراز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی
چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی
به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی
کرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی
تو شهریار وجودی به رأفتت نازم
که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی
در این چمن گل بی عیب می خرند ولی
مرا تو با همۀ عیب ها پذیرفتی
کرامت تو به من مهلت سوال نداد
که خود صدا زدی و بی صدا پذیرفتی
جحیم از گنه من به تنگ آمده بود
تو در بهشت حریمت مرا پذیرفتی
به رأفت تو بنازم که با تمام بدی
مرا در این حرم باصفا پذیرفتی
تو زاده علی مرتضائی و همه را
به شیوه علی مرتضی پذیرفتی
به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم
کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی
منم کسی که امام رئوف راهم داد
تویی که «میثم» بیچاره را پذیرفتی
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
دین من ایمان من حبالرضاست
جان من جانان من حبالرضاست
نامۀ اعمال من حبالحسین
محشر و میزان من حبالرضاست
بر روی سنگ مزارم حک کنید
خلد من رضوان من حبالرضاست
سیر باغ و بوستان خواهم چه کار
باغ من بستان من حبالرضاست
دل بریدم هم ز غلمان هم ز حور
حور من غلمان من حبالرضاست
کوثر من مهر زهرا و علی است
روح من ریحان من حبالرضاست
ای مفسرهای عالم بشنوید
معنی قرآن من حبالرضاست
دیگر از تاریکی قبرم چه باک
مشعل تابان من حبالرضاست
نیست کارم با دوا و با طبیب
درد من درمان من حبالرضاست
هر چه گفتم در ثنایش گفتهام
نخل من دیوان من حب الرضاست
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السلام_علیک_یاعلی_ابن_موسی_الرضا
اگرچه با گنه خویش دادم آزارت
دلم خوش است که گشتم گدای بازارت
به رافت توبنازم که بردرحرمت
ستاده ای و دعا میکنی به زورات
خوشا سعادت آن زائری که وقت وداع
تواز قفاش بگویی خدانگهدارت
زبس رئوفی و آقایی و کریم استی
گدابه قطره اشگی شده خریدارت
به جای آنکه جوابم کنی جوابم ده
کجا پناه برد زائر گنهکارت
نوشته ام به کف دستهای خالی خود
سلام از کم من برعطای بسیارت
هزارموسی عمران به طور مدهوشت
هزار عیسی مریم به چرخ بیمارت
به دست خالی میثم نگاه کن مولا
عنایتی کرمی ای کرم سزاوارت
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔸️شعرحماسی وطوفانی #استادسازگار
درباره تحریم وتهدیددشمنان نظام جمهوری اسلامی تقدیم به ملت ایران💖:
سلیمان می شود تسلیم اهریمن، به یزدان نه
مسلمان می شود باکفر هم پیمان، به قرآن نه
تعهدهای شیطان نیست جز نیرنگ وبدعهدی
دوای دشمن بیدادگر درد است درمان نه
جوانان غیورکشورایران اسلامی
جداگردند باتحریم ازپیرجماران ، نه
به تنگ آید عدو درتنگنای تنگه هرمز
که آل الله سلطانند اینجا، آل سفیان نه
اگر کفر جهانی کرد دعوی ربوبیت
یهودی باصعودی عبد اوگردد، مسلمان نه
مباداقدس را دشمن بگیرد ای مسلمانان
که این بیت مقدس جای رحمان است، شیطان نه
به گوش مردم عالم نداازقدس می آید
که اسرائیل حیوان است حیوان است، انسان نه
زخاک پاک ایران خیزد این فریاد برگردون
که فرزند علی شاه است، فرزند رضاخان نه
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عید_غدیر
کیم من قطره ای افتاده دردامان دریایم
و یا چون ذرّه در دامان مهر عالم آرایم
به خاک چارده معصوم رخ سودم عجب نبود
که گردد سرمه ی چشم ملک خاک کف پایم
نه نام از می نه حرف از خم نه اسمی بود از صهبا
که دست غیب از خُمّ ولایت داد صهبایم
اگر آواره ام آواره ی آل رسول استم
اگر دیوانه ام دیوانه ی اولاد زهرایم
بگو تا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر
نخیزد جز صدای یا علی از کلّ اعضایم
بود از صد هزاران سال طاعات و عباداتم
تولاّی علی بهتر وز آن بهتر تبرّایم
اگر بی مهر او قرآن بخوانم خصم قرآنم
و گر بی حبّ او ایمان بیارم کفر تنهایم
به بینایی قسم صد بار نابینائیم بهتر
که افتد لحظه ای بر خصم کوُرَش چشم بینایم
بگو گردد چو قرآن آیه آیه پای تا فرقم
به قرآن جز امیرالمؤمنین کس نیست مولایم
نه با جنّت نه با حورا، نه با غلمان بود کارم
که از مولای خود نبود به جز مولا تمنّایم
الا ساقی ز جام چشم خود مست و خرابم کن
که آباد است از فیض ولایت دین و دنیایم
بود شور ولایت در نوای روح انگیزم
تو گویی می دمد روح القدس پیوسته در نایم
به روز حشر دور چارده معصوم می گردم
نه با جنّت بود کارم نه از نار است پروایم
غلام میثم مولا امیرالمؤمنین گشتم
که شد با نام «میثم» ختم شعر روح افزایم
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام
تو در عین غریبی برتمام خلق سلطانی
تو دراوج عطش آبی تو دریای خروشانی
اگرچه اهرمن انگشترت رابرد می بینم
تو درملک خدا تا عرصه محشرسلیمانی
تو هم خون خدا هم زاده خون خداوندی
تومجروحی تومذبوحی توعریانی توعطشانی
نیازی نیست تا قرآن بخوانی برفراز نی
تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی
به تن داری هزاران زخم تیرو نیزه و خنجر
نباید سنگ بارانت کنند آخر تو مهمانی
نصیحت می کنی در زیر خنجر قاتل خودرا
زبس دارای لطف و رحمت و عفوی و احسانی
به زخم پیکرت ای جان جان عالم هستی
چرا خورشید می تابد تو خود خورشید تابانی
برای گوشواره گشت گوش دخترت پاره
ندانستند تو خود گوشوار عرش رحمانی
جرا بین دو نهر آب لب تشنه تورا کشتند
نگفتند ای همه اسلام آخر تو مسلمانی
تو که چشم خداوندی به میثم باز کن چشمی
قبولش کن بگو میثم تو مارا مرثیه خوانی
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مصائب_شام
شـام بـلا تیرهتـر از شـام بود
آل رســول و مـلاءِ عـام بود
خنده و رقص و کف و دشنام بود
فـرق سـر و سنـگ لب بام بود
سلسلـه و عتـرت شیرخدا
صوت حجاز و سر از تن جدا
تار و نی و بَربَط* و مضمار و چنگ
سینـۀ آیینـهدلان چنـگ چنـگ
روی خـداوند ز خـون گشته رنگ
زخم زبان، زخم جگر، زخم سنگ
حمله به هر طایرِ سرگشته بود
زینب مظلومـه سپر گشته بود
کوچه به کوچه است محیط بلا
آل محمّـد همــه در ابتــلا
شـام شـده سختتـر از کربلا
میرسد از چار طرف این صلا
روسیهی سنگ دلی جارچیست
جار زند این سر یک خارجیست
اهـل عـزا شـام چراغان شده
مشعـل آن رأسِ شهیدان شده
شهـر پـر از جلوۀ قرآن شده
سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده
سکینه و فاطمه را میزنند
فاش بگویم، همه را میزنند
زلزله در عرش برین اوفتاد
شعله بـه آیات مبین اوفتاد
چون تن پاکش که ز زین اوفتاد
سـر ز سـر نـی بـه زمین اوفتاد
آنکه به حبلش دو جهان چنگ زد
پیـرزنی بـر سـرِ او سنگ زد
حملـه بـه آل اشرف الناس بود
نه شرف و رحم نه احساس بود
سنـگ بـلا جـای گل یاس بود
بـر سـر نیـزه سـرِ عبـاس بود
زخم پیاپی بـه جگـر میزدند
سنگ بر آن قرص قمر میزدند
ز آتش غم سوخت سراپای من
نالـه زنـد شعلـه ز اعضای من
وای مـن و وای من و وای من
سـاز و نـی و گریۀ مولای من!
چنگ و دف و دیدۀ گریان کجا؟
بـزم مـی و آیـۀ قرآن کجا؟
رفته فرو در جگرم خارها
کـاش شود پاره دلم بارها
عتـرت پیغمبـر و بازارها
بـر سـرشان آمده آزارها
لاله کجا آتش صحرا کجا؟
شام کجا یوسف زهرا کجا؟
این غم جانسوز که فوق غم است
شعلۀ نــاری بـه دل عالم است
سوخته از آن جگر «میثم» است
هر چـه بگریند برایش کم است
ایـن سخن سید اهل ولاست
شام بلا سختتر از کربلاست
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
ای پدر، مادر مظلومه من یار تو بود
من پس از رفتن تو جان علی را سپرم
با تن خسته و بازوی کبود از مسجد
قول دادم که علی را به سوی خانه برم
دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه
گر بریزند همه اهل مدینه بـه سرم
قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا
تا که با دادن جان، جان علی را بخرم
به فدای سر یک موی علی باد پدر
گر میان در و دیوار دهد جان، پسرم
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله
ملک الموت مـزن شعلـه بـه زخم جگرم
وای من گـر تـو مـدارا نکنـی بـا پـدرم
صبـر کـن سیــر ببینــم رخ بـابـایم را
چه کنم سـدّ نگاهـم شـده اشک بصرم
قسمت این بود که بالای سرش بنشینم
چشم بگشایـم و جـان دادن او را نگرم
وقت جان دادن خود گفت:مقدر این است
دو مـه و نیـم دگـر فاطمـه را هم ببرم
ای پدر!مـادر مظلومـة مـن یـار تو بود
من پس از رفتـن تو جان علی را سپرم
با تـن خستـه و بازوی کبـود از مسجد
قول دادم که علی را به سوی خانه برم
دست از دامـن حیـدر نکشم یک لحظـه
گـر بریزنـد همـه اهل مدینه بـه سـرم
قسمت این بود که بعـد از تـو بمـانم بابا
تـا که بـا دادن جـان، جان علی را بخرم
بـه فـدای سر یک موی علـی بــاد پدر
گـر میـان در و دیـوار دهـد جان، پسـرم
جگرت سوخت به هر بیت که گفتی «میثم»
اجـر ایـن سـوختنت بــا احـدِ دادگــرم
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ورود_حضرت_معصومه_ص_به_قم
بوی بهشت آید از نسیم خوش قم
شهـر قـم و اهـل قـم!سلامٌ علیکم!
خندۀ خورشید، اجرتان که گشودید
در حـرم اهـلبیت، لـب بـه تبسم
طور، قم است و مزار دختر موسی
در حـرمش بـا خـدا کنیـد تکلم
داده شما را سلام حضرت صادق
بـرده به تمجید، نام اهل قم و قم
قم حـرم یـازده امـام همام است
نی عجب ار گشته قبلـۀ دل مردم
علم ز قـم نـور داده بر همه عالم
خلـق از ایـن شهـر یافتنـد تعلم
قم حرم فاطمه است، فاطمه یعنی
دختـر والا مقـام حجـت هفتـم
فاطمه یعنی یگانه ثانی زینب
شمسۀ عصمت که هست نجمه ورا اُم
بانوی خلقت که خلق بهـر گدایی
بـر در بیـت الـولاش برده تهاجم
خیل ملک با وضو به قم شده راهی
تـا کـه بـه خاک درش کنند تیمم
-بـا قــدمِ آن گـلِ بـهشتِ مــدینه
-قم شده ممزوج با سرشت مـدینه
______________________________
قم متلاطم، ز دست رفته قـرارش
شد عوضِ گل پرِ فرشته نثـارش
خلق به کف، دل گرفتهاند عوض گل
تا که فتد فاطمه بـه شهـر، گـذارش
بـا قـدمش روضــۀ مقـدسۀ قــم
بوی گل آید برون ز هر سر خارش
ناقۀ او چون براق احمد مرسل
فاطمه مـانند فـاطمه است سوارش
سعد که بُد پیـر فقـه آل محمّد
پای برهنه، شده است غاشیهدارش
بـا قــدم او مدینــه الشـرفِ قم
بوی رضا میدمد ز لیل و نهارش
مردم قم دور محملش همه گشتند
همچو ملک جمع، در یمین و یسارش
اهل قم!این فاطمه است کآمده در قم
فاطمــههاینــد محوِ عز و وقارش
زینب کبــرا کجــاست تـا که ببیند
ناقـۀ او روی دوش کیست مهـارش
فخـر زنـان بـهشت آمــده در قـم
جـای گـرفتند اهل قـم به جوارش
-تا که به قم شد گشوده، دامن فیضش
-فیضیه شد خوشـهچین خرمن فیضش
_____________________________
ای حـرم یـازده ولـی، حـرم تـو
کعبۀ قم کعبه گشته از قدم تو
غیر امامان شیعه هرچه بگویند
مدح همه خلق عالم است کم تو
بس که دهی بوی عطر فاطمه، انگار
فاطمه گردیده دفن در حرم تو
مردم قم، نه!تمـام خلـق، فـدایت
قم، نـه!جهان زیـر سایـۀ علم تو
باغ ارم چشم دوختـه به حریمت
تا که شود خاک شارع الارم تو
تا ابـدالدهر ای کریمــۀ عتــرت
کیست که محروم باشد از کرم تو؟
به بـوَد از پادشاهـی دو جهانـم
همچـو گدایـان، گـدایی درم تو
دفتر دل باز کردهام به حضورت
تا چه کند بـاز اقتضـا قلـم تـو؟
بحر عطا!بحـر جود!بحر کرامت!
ای همه سیراب معرفت ز یم تو
رانده به آوای قم، ز قم شد شیطان
تا که شود قـم، حریم محترم تو
-مدح تو تنها نبـوده عادت «میثم»
-بوده از آغاز، ایـن عبادت «میثم»
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
سلام خواهـر قـرآن، سلام دختـر دین
سلام مــادر عصمت، سـلالۀ «یاسین»
سلام دختر«طاها» و نور و طور سلام
سلام ای گهـرِ هفت بحــر نـور، سـلام
تـو وارث شـرف و احتــرام فـاطمــهای
تو دختِ موسـیِ کاظـم تمام فاطمهای
عجیب نیست کـه بابا به تو سلام کند
و یـــا امـــام رضـــا در بــرت قیــام کند
تــو پـارهای ز تـن پــاک احمــدی، بانو
تــو مـــادرِ قـــمِ آل محمّـــدی، بـانـــو
حریـم تـو حــرمِ یــازده اــمام هُداست
مــزار گمشــدۀ فاطمـه در آن پیداست
تـو شـو نکــرده بـرای تـمام خلق، امی
تـو زینبِ دگــرِ فاطمـه، بـه شهر قمی
بـه حُـرمت حَـرَمت انبیـــا قیـــام کننـد
زیـــارتِ حــــرمِ یـــازده امـــام کننـــد
تـو چـون امــام رضــا دُرّ هفـت دریایــی
بــه عش آل محمــد همیشـه زهــرایی
سزد که اهل سماوات،خاک پات شوند
خوش آمدی به قم ای اهل قم،فدات شوند
خوش آمدی بـه دیار قـم عمـه سادات
قـدم قدم به قدومت ز اهـل، قم صلوات
به این مقام و این شوکت و این اجلال
سـزد امــام رضـــا آیــدت بـه استقبـال
ز مــامِ ناقـــۀ تـــو روی دوشِ جبــرائیل
عجـب نبـــود اگـــر بـــود از ره تجلیـل
عجب نبــود کــه آن روز از فــراز فلک
به خـاک بوسیَت آینـد، فـوج فـوجِ ملک
عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر
که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر
عجب نه اهـل قـم ار افتخـار میکردند
به جـای شـاخۀ گل، سر نثار میکردند
زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو
ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو
ز نـاقـهات همگـی احتــرام مـیکردند
نهاده دست به سینه،سلام میکردند
به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد
جنـایت و ستـم شـــام را تـلافی کـرد
به محفلِ تو فشاندند اشک،جای گلاب
زدند نالـه که زینب کجــا و بـزم شراب؟
به هــر قـدم صلـواتت نثـــار میکردند
تو را به خانـۀ «موسی بنخزرج» آوردند
به بند ناقۀ تو، دسته دسته چنگ زدند
ولی به محمل زینب ز بـام، سنگ زدند
قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود
که جـای عمــۀ ســادات در خرابـه نبود
به سوی عمۀ تو شامیـان چو رو کردند
به جای گل،سرِ نی،هیجده سر آوردند
به اجـر ایـن همه ارضِ ادب، کرامت کن
به روز حشر،تو از اهل قم، شفاعت کن
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
یگانه حامی قرآن و پیغمبر ابوطالب
به ایمانت سلام از خالق داور ابوطالب
سلامالله بر اخلاص و صدق و دین و توحیدت
كه ایمانت بود از كوه سنگینتر ابوطالب
تو آن دریای نور استی كه پروردی به دامانت
همانند امیرالمؤمنین گوهر ابوطالب
سزد خاك رهت را توتیای دیده گردانم
كه عمّ المصطفایی و ابوالحیدر ابوطالب
عجب نبود شفاعت گر كشد ناز تو را فردا
چو آیی با علی در عرصه محشر ابوطالب
تو در امواج سختی یار گردیدی محمد را
تو بودی مصطفی را بهترین یاور ابوطالب
رسولالله خُرسندت، ولیالله فرزندت
عروست حضرت صدیقه اطهر ابوطالب
كیم من تا كنم وصف تو را ای حامی احمد
تو را باید خدا گردد ثنا گستر ابوطالب
وفات تو است عام الحزنِ شخص اول خلقت
ز بس بودی گرامی نزد پیغمبر ابوطالب
به غیر از تو كه چون جان پرورش دادی محمد را
نگردد كس در این عالم علی پرور ابوطالب
سرم خاك كف پایت كه در یاری پیغمبر
ز یاران بودی ای پاكیزه طینت سر ابوطالب
تو از قرآن و از اسلام و از پیغمبر اكرم
حمایت كردهای تا لحظه آخر ابوطالب
نه تنها خود، كه شد یار محمد چار فرزندت
عقیل و طالب و مولا علی، جعفر، ابوطالب
سزد كافرترم خوانند از هر كافری فردا
نخوانم دشمنانت را اگر كافر ابوطالب
رسولالله دشمن شاد شد با رفتنت آری
غمت زد بر دل ختم رسل آذر ابوطالب
تو تا رفتی علی گرد یتیمی ماند بر رویش
ز جا خیز و بگیر او را چو جان در بر ابوطالب
تو گویی جان برون شد از تن اصحاب پیغمبر
كه بودی جمله را چون روح در پیكر ابوطالب
اگر چه نیست قبرت را رواق و قبّه و صحنی
مزارت شهر دل ها راست روشنگر ابوطالب
عجب نی گر محمد در كنار تربت پاكت
فشاند اشك ماتم از دو چشمتر ابوطالب
سزد در سوز هجرانت بسوزد آن چنان میثم
كه سوزد در عزایت صفحه و دفتر ابوطالب
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#علی_اکبر_علیه_السلام
#گلچینی_ازیک_مربع_ترکیب
امشب دل نسل جوان دارد سرور دیگری
امشب خدا در هر سری افکنده شور دیگری
امشب به جان اهل دل تابیده نور دیگری
دل پیش دلبر یافته فیض حضور دیگری
ماه محمد طلعتی از برج زهرا آمده
یا بار دیگر در حجاز احمد به دنیا آمده
لیلا در آغوش سحر شمس الضحی آورده ای
قرآن گرفتی در بغل یا مصطفی آورده ای!؟
زادی علیّ دیگری یا مرتضی آورده ای!؟
حُسن خداوند است این یا مجتبی آورده ای!؟
لیلا عجب شوری تو در نسل بتول انداختی
الحق که آل الله را یاد رسول انداختی
تکرار کن والشّمس را حسن و جمالش را ببین
بگشای قرآن را سپس خلق و خصالش را ببین
با بال جان پرواز کن اوج کمالش را ببین
در بین آل فاطمه قدر و جلالش را ببین
آری تو ثارالله را مرآت سرمد زاده ای
گوئی که همچون آمنه امشب محمد زاده ای
او اکبر و از کودکی روح عبادت یافته
پا در جهان نگذاشته راز سعادت یافته
ناکرده تر از شیر، لب رمز شهادت یافته
رشد و نموّ نایافته درس رشادت یافته
هم اشرف الخلق آمده هم اشجع الناس آمده
هم در ره عشق و وفا همگام عباس آمده
در ماه شعبان کآمده آئینهء دل منجلی
بر زادهء خیرالبشر، زاده دو مادر دو علی
آن شمع بزم عارفان، این شیر میدان یلی
آن در ولا حق را ولی این بر بلا گفته بلی
آن ماه تابانی بود، در دست لیلای عرب
این مهر رخشانی بود زآن مام ایرانی نسب
ماهی که می بخشد به جان فیض لقاء الله را
ماهی که برق خنده اش سوزانده مهر و ماه را
ماهی که مجنون ساخته یادش دل آگاه را
ماهی که بر نسل جوان روشنگر آمد راه را
آری مه لیلاست این کز پرده بیرون آمده
وز شوق دیدارش جهان یکباره مجنون آمده
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷
#غزلی مناسب این ایام
سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است
زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است
شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید
دهید مژده که روز ظهور نزدیک است
گذشته موسی عمران از آن سوی دریا
بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است
حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه
الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است
رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک
که پای موسی عمران به طور نزدیک است
چگونه از حرم یار دور افتادید!؟
برای اهل دل این راه دور نزدیک است
طلایه دار عدالت ز راه می آید
زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است
ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست
یقین کنید که روز نشور نزدیک است
#میثم_سازگار
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7