eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️شعرحماسی وطوفانی درباره تحریم وتهدیددشمنان نظام جمهوری اسلامی تقدیم به ملت ایران💖: سلیمان می شود تسلیم اهریمن، به یزدان نه مسلمان می شود باکفر هم پیمان، به قرآن نه تعهدهای شیطان نیست جز نیرنگ وبدعهدی دوای دشمن بیدادگر درد است درمان نه جوانان غیورکشورایران اسلامی جداگردند باتحریم ازپیرجماران ، نه به تنگ آید عدو درتنگنای تنگه هرمز که آل الله سلطانند اینجا، آل سفیان نه اگر کفر جهانی کرد دعوی ربوبیت یهودی باصعودی عبد اوگردد، مسلمان نه مباداقدس را دشمن بگیرد ای مسلمانان که این بیت مقدس جای رحمان است، شیطان نه به گوش مردم عالم نداازقدس می آید که اسرائیل حیوان است حیوان است، انسان نه زخاک پاک ایران خیزد این فریاد برگردون که فرزند علی شاه است، فرزند رضاخان نه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کیم من قطره ای افتاده دردامان دریایم و یا چون ذرّه در دامان مهر عالم آرایم به خاک چارده معصوم رخ سودم عجب نبود که گردد سرمه ی چشم ملک خاک کف پایم نه نام از می نه حرف از خم نه اسمی بود از صهبا که دست غیب از خُمّ ولایت داد صهبایم اگر آواره ام آواره ی آل رسول استم اگر دیوانه ام دیوانه ی اولاد زهرایم بگو تا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر نخیزد جز صدای یا علی از کلّ اعضایم بود از صد هزاران سال طاعات و عباداتم تولاّی علی بهتر وز آن بهتر تبرّایم اگر بی مهر او قرآن بخوانم خصم قرآنم و گر بی حبّ او ایمان بیارم کفر تنهایم به بینایی قسم صد بار نابینائیم بهتر که افتد لحظه ای بر خصم کوُرَش چشم بینایم بگو گردد چو قرآن آیه آیه پای تا فرقم به قرآن جز امیرالمؤمنین کس نیست مولایم نه با جنّت نه با حورا، نه با غلمان بود کارم که از مولای خود نبود به جز مولا تمنّایم الا ساقی ز جام چشم خود مست و خرابم کن که آباد است از فیض ولایت دین و دنیایم بود شور ولایت در نوای روح انگیزم تو گویی می دمد روح القدس پیوسته در نایم به روز حشر دور چارده معصوم می گردم نه با جنّت بود کارم نه از نار است پروایم غلام میثم مولا امیرالمؤمنین گشتم که شد با نام «میثم» ختم شعر روح افزایم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#میثم_تمار_علیه_السلام میثم که در راه ولایت پایدار است تیغ بیانش در برائت ذوالفقار است خرمای هر نخلی به کامم نیست شیرین طبعم فقط با نخل میثم سازگار است #میثم_سازگار http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو در عین غریبی برتمام خلق سلطانی تو دراوج عطش آبی تو دریای خروشانی اگرچه اهرمن انگشترت رابرد می بینم تو درملک خدا تا عرصه محشرسلیمانی تو هم خون خدا هم زاده خون خداوندی تومجروحی تومذبوحی توعریانی توعطشانی نیازی نیست تا قرآن بخوانی برفراز نی تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی به تن داری هزاران زخم تیرو نیزه و خنجر نباید سنگ بارانت کنند آخر تو مهمانی نصیحت می کنی در زیر خنجر قاتل خودرا زبس دارای لطف و رحمت و عفوی و احسانی به زخم پیکرت ای جان جان عالم هستی چرا خورشید می تابد تو خود خورشید تابانی برای گوشواره گشت گوش دخترت پاره ندانستند تو خود گوشوار عرش رحمانی جرا بین دو نهر آب لب تشنه تورا کشتند نگفتند ای همه اسلام آخر تو مسلمانی تو که چشم خداوندی به میثم باز کن چشمی قبولش کن بگو میثم تو مارا مرثیه خوانی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شـام بـلا تیره‌تـر از شـام بود آل رســول و مـلاءِ عـام بود خنده و رقص و کف و دشنام بود فـرق سـر و سنـگ لب بام بود سلسلـه و عتـرت شیرخدا صوت حجاز و سر از تن جدا تار و نی و بَربَط* و مضمار و چنگ سینـۀ آیینـه‌دلان چنـگ چنـگ روی خـداوند ز خـون گشته رنگ زخم زبان، زخم جگر، زخم سنگ حمله به هر طایرِ سرگشته بود زینب مظلومـه سپر گشته بود کوچه به کوچه است محیط بلا آل محمّـد همــه در ابتــلا شـام شـده سخت‌تـر از کربلا می‌رسد از چار طرف این صلا روسیهی سنگ دلی جارچیست جار زند این سر یک خارجیست اهـل عـزا شـام چراغان شده مشعـل آن رأسِ شهیدان شده شهـر پـر از جلوۀ قرآن شده سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده سکینه و فاطمه را می‌زنند فاش بگویم، همه را می‌زنند زلزله در عرش برین اوفتاد شعله بـه آیات مبین اوفتاد چون تن پاکش که ز زین اوفتاد سـر ز سـر نـی بـه زمین اوفتاد آنکه به حبلش دو جهان چنگ زد پیـرزنی بـر سـرِ او سنگ زد حملـه بـه آل اشرف الناس بود نه شرف و رحم نه احساس بود سنـگ بـلا جـای گل یاس بود بـر سـر نیـزه سـرِ عبـاس بود زخم پیاپی بـه جگـر می‌زدند سنگ بر آن قرص قمر می‌زدند ز آتش غم سوخت سراپای من نالـه زنـد شعلـه ز اعضای من وای مـن و وای من و وای من سـاز و نـی و گریۀ مولای من! چنگ و دف و دیدۀ گریان کجا؟ بـزم مـی و آیـۀ قرآن کجا؟ رفته فرو در جگرم خارها کـاش شود پاره دلم بارها عتـرت پیغمبـر و بازارها بـر سـرشان آمده آزارها لاله کجا آتش صحرا کجا؟ شام کجا یوسف زهرا کجا؟ این غم جانسوز که فوق غم است شعلۀ نــاری بـه دل عالم است سوخته از آن جگر «میثم» است هر چـه بگریند برایش کم است ایـن سخن سید اهل ولاست شام بلا سخت‌تر از کربلاست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای پدر، مادر مظلومه من یار تو بود من پس از رفتن تو جان علی را سپرم با تن خسته و بازوی کبود از مسجد قول دادم که علی را به سوی خانه برم دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه گر بریزند همه اهل مدینه بـه سرم قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا تا که با دادن جان، جان علی را بخرم به فدای سر یک موی علی باد پدر گر میان در و دیوار دهد جان، پسرم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ملک الموت مـزن شعلـه بـه زخم جگرم وای من گـر تـو مـدارا نکنـی بـا پـدرم صبـر کـن سیــر ببینــم رخ بـابـایم را چه کنم سـدّ نگاهـم شـده اشک بصرم قسمت این بود که بالای سرش بنشینم چشم بگشایـم و جـان دادن او را نگرم وقت جان دادن خود گفت:مقدر این است دو مـه و نیـم دگـر فاطمـه را هم ببرم ای پدر!مـادر مظلومـة مـن یـار تو بود من پس از رفتـن تو جان علی را سپرم با تـن خستـه و بازوی کبـود از مسجد قول دادم که علی را به سوی خانه برم دست از دامـن حیـدر نکشم یک لحظـه گـر بریزنـد همـه اهل مدینه بـه سـرم قسمت این بود که بعـد از تـو بمـانم بابا تـا که بـا دادن جـان، جان علی را بخرم بـه فـدای سر یک موی علـی بــاد پدر گـر میـان در و دیـوار دهـد جان، پسـرم جگرت سوخت به هر بیت که گفتی «میثم» اجـر ایـن سـوختنت بــا احـدِ دادگــرم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بوی بهشت آید از نسیم خوش قم شهـر قـم و اهـل قـم!سلامٌ علیکم! خندۀ خورشید، اجرتان که گشودید در حـرم اهـل‌بیت، لـب بـه تبسم طور، قم است و مزار دختر موسی در حـرمش بـا خـدا کنیـد تکلم داده شما را سلام حضرت صادق بـرده به تمجید، نام اهل قم و قم قم حـرم یـازده امـام همام است نی عجب ار گشته قبلـۀ دل مردم علم ز قـم نـور داده بر همه عالم خلـق از ایـن شهـر یافتنـد تعلم قم حرم فاطمه است، فاطمه یعنی دختـر والا مقـام حجـت هفتـم فاطمه یعنی یگانه ثانی زینب شمسۀ عصمت که هست نجمه ورا اُم بانوی خلقت که خلق بهـر گدایی بـر در بیـت الـولاش برده تهاجم خیل ملک با وضو به قم شده راهی تـا کـه بـه خاک درش کنند تیمم -بـا قــدمِ آن گـلِ بـهشتِ مــدینه -قم شده ممزوج با سرشت مـدینه ______________________________ قم متلاطم، ز دست رفته قـرارش شد عوضِ گل پرِ فرشته نثـارش خلق به کف، دل گرفته‌اند عوض گل تا که فتد فاطمه بـه شهـر، گـذارش بـا قـدمش روضــۀ مقـدسۀ قــم بوی گل آید برون ز هر سر خارش ناقۀ او چون براق احمد مرسل فاطمه مـانند فـاطمه است سوارش سعد که بُد پیـر فقـه آل محمّد پای برهنه، شده است غاشیه‌دارش بـا قــدم او مدینــه الشـرفِ قم بوی رضا می‌دمد ز لیل و نهارش مردم قم دور محملش همه گشتند همچو ملک جمع، در یمین و یسارش اهل قم!این فاطمه است کآمده در قم فاطمــه‌هاینــد محوِ عز و وقارش زینب کبــرا کجــاست تـا که ببیند ناقـۀ او روی دوش کیست مهـارش فخـر زنـان بـهشت آمــده در قـم جـای گـرفتند اهل قـم به جوارش -تا که به قم شد گشوده، دامن فیضش -فیضیه شد خوشـه‌چین خرمن فیضش _____________________________ ای حـرم یـازده ولـی، حـرم تـو کعبۀ قم کعبه گشته از قدم تو غیر امامان شیعه هرچه بگویند مدح همه خلق عالم است کم تو بس که دهی بوی عطر فاطمه، انگار فاطمه گردیده دفن در حرم تو مردم قم، نه!تمـام خلـق، فـدایت قم، نـه!جهان زیـر سایـۀ علم تو باغ ارم چشم دوختـه به حریمت تا که شود خاک شارع الارم تو تا ابـدالدهر ای کریمــۀ عتــرت کیست که محروم باشد از کرم تو؟ به بـوَد از پادشاهـی دو جهانـم همچـو گدایـان، گـدایی درم تو دفتر دل باز کرده‌ام به حضورت تا چه کند بـاز اقتضـا قلـم تـو؟ بحر عطا!بحـر جود!بحر کرامت! ای همه سیراب معرفت ز یم تو رانده به آوای قم، ز قم شد شیطان تا که شود قـم، حریم محترم تو -مدح تو تنها نبـوده عادت «میثم» -بوده از آغاز، ایـن عبادت «میثم» http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام خواهـر قـرآن، سلام دختـر دین سلام مــادر عصمت، سـلالۀ «یاسین» سلام دختر«طاها» و نور و طور سلام سلام ای گهـرِ هفت بحــر نـور، سـلام تـو وارث شـرف و احتــرام فـاطمــه‌ای تو دختِ موسـیِ کاظـم تمام فاطمه‌ای عجیب نیست کـه بابا به تو سلام کند و یـــا امـــام رضـــا در بــرت قیــام کند تــو پـاره‌ای ز تـن پــاک احمــدی، بانو تــو مـــادرِ قـــمِ آل محمّـــدی، بـانـــو حریـم تـو حــرمِ یــازده اــمام هُداست مــزار گمشــدۀ فاطمـه در آن پیداست تـو شـو نکــرده بـرای تـمام خلق، امی تـو زینبِ دگــرِ فاطمـه، بـه شهر قمی بـه حُـرمت حَـرَمت انبیـــا قیـــام کننـد زیـــارتِ حــــرمِ یـــازده امـــام کننـــد تـو چـون امــام رضــا دُرّ هفـت دریایــی بــه عش آل محمــد همیشـه زهــرایی سزد که اهل سماوات،خاک پات شوند خوش آمدی به قم ای اهل قم،فدات شوند خوش آمدی بـه دیار قـم عمـه سادات قـدم قدم به قدومت ز اهـل، قم صلوات به این مقام و این شوکت و این اجلال سـزد امــام رضـــا آیــدت بـه استقبـال ز مــامِ ناقـــۀ تـــو روی دوشِ جبــرائیل عجـب نبـــود اگـــر بـــود از ره تجلیـل عجب نبــود کــه آن روز از فــراز فلک به خـاک‌ بوسیَت آینـد، فـوج فـوجِ ملک عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر عجب نه اهـل قـم ار افتخـار می‌کردند به جـای شـاخۀ گل، سر نثار می‌کردند زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو ز نـاقـه‌ات همگـی احتــرام مـی‌کردند نهاده دست به سینه،سلام می‌کردند به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد جنـایت و ستـم شـــام را تـلافی کـرد به محفلِ تو فشاندند اشک،جای گلاب زدند نالـه که زینب کجــا و بـزم شراب؟ به هــر قـدم صلـواتت نثـــار می‌کردند تو را به خانـۀ «موسی‌ بن‌خزرج» آوردند به بند ناقۀ تو، دسته دسته چنگ زدند ولی به محمل زینب ز بـام، سنگ زدند قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود که جـای عمــۀ ســادات در خرابـه نبود به سوی عمۀ تو شامیـان چو رو کردند به جای گل،سرِ نی،هیجده سر آوردند به اجـر ایـن‌ همه ارضِ ادب، کرامت کن به روز حشر،تو از اهل قم، شفاعت کن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یگانه حامی قرآن و پیغمبر ابوطالب به ایمانت سلام از خالق داور ابوطالب سلام‌الله بر اخلاص و صدق و دین و توحیدت كه ایمانت بود از كوه سنگین‌تر ابوطالب تو آن دریای نور استی كه پروردی به دامانت همانند امیرالمؤمنین گوهر ابوطالب سزد خاك رهت را توتیای دیده گردانم كه عمّ المصطفایی و ابوالحیدر ابوطالب عجب نبود شفاعت گر كشد ناز تو را فردا چو آیی با علی در عرصه محشر ابوطالب تو در امواج سختی یار گردیدی محمد را تو بودی مصطفی را بهترین یاور ابوطالب رسول‌الله خُرسندت، ولی‌الله فرزندت عروست حضرت صدیقه اطهر ابوطالب كیم من تا كنم وصف تو را ای حامی احمد تو را باید خدا گردد ثنا گستر ابوطالب وفات تو است عام الحزنِ شخص اول خلقت ز بس بودی گرامی نزد پیغمبر ابوطالب به غیر از تو كه چون جان پرورش دادی محمد را نگردد كس در این عالم علی پرور ابوطالب سرم خاك كف پایت كه در یاری پیغمبر ز یاران بودی ای پاكیزه طینت سر ابوطالب تو از قرآن و از اسلام و از پیغمبر اكرم حمایت كرده‌ای تا لحظه آخر ابوطالب نه تنها خود، كه شد یار محمد چار فرزندت عقیل و طالب و مولا علی، جعفر، ابوطالب سزد كافرترم خوانند از هر كافری فردا نخوانم دشمنانت را اگر كافر ابوطالب رسول‌الله دشمن شاد شد با رفتنت آری غمت زد بر دل ختم رسل آذر ابوطالب تو تا رفتی علی گرد یتیمی ماند بر رویش ز جا خیز و بگیر او را چو جان در بر ابوطالب تو گویی جان برون شد از تن اصحاب پیغمبر كه بودی جمله را چون روح در پیكر ابوطالب اگر چه نیست قبرت را رواق و قبّه و صحنی مزارت شهر دل ها راست روشنگر ابوطالب عجب نی گر محمد در كنار تربت پاكت فشاند اشك ماتم از دو چشم‌تر ابوطالب سزد در سوز هجرانت بسوزد آن چنان میثم كه سوزد در عزایت صفحه و دفتر ابوطالب http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب دل نسل جوان دارد سرور دیگری امشب خدا در هر سری افکنده شور دیگری امشب به جان اهل دل تابیده نور دیگری دل پیش دلبر یافته فیض حضور دیگری ماه محمد طلعتی از برج زهرا آمده یا بار دیگر در حجاز احمد به دنیا آمده لیلا در آغوش سحر شمس الضحی آورده ای قرآن گرفتی در بغل یا مصطفی آورده ای!؟ زادی علیّ دیگری یا مرتضی آورده ای!؟ حُسن خداوند است این یا مجتبی آورده ای!؟ لیلا عجب شوری تو در نسل بتول انداختی الحق که آل الله را یاد رسول انداختی تکرار کن والشّمس را حسن و جمالش را ببین بگشای قرآن را سپس خلق و خصالش را ببین با بال جان پرواز کن اوج کمالش را ببین در بین آل فاطمه قدر و جلالش را ببین آری تو ثارالله را مرآت سرمد زاده ای گوئی که همچون آمنه امشب محمد زاده ای او اکبر و از کودکی روح عبادت یافته پا در جهان نگذاشته راز سعادت یافته ناکرده تر از شیر، لب رمز شهادت یافته رشد و نموّ نایافته درس رشادت یافته هم اشرف الخلق آمده هم اشجع الناس آمده هم در ره عشق و وفا همگام عباس آمده در ماه شعبان کآمده آئینهء دل منجلی بر زادهء خیرالبشر، زاده دو مادر دو علی آن شمع بزم عارفان، این شیر میدان یلی آن در ولا حق را ولی این بر بلا گفته بلی آن ماه تابانی بود، در دست لیلای عرب این مهر رخشانی بود زآن مام ایرانی نسب ماهی که می بخشد به جان فیض لقاء الله را ماهی که برق خنده اش سوزانده مهر و ماه را ماهی که مجنون ساخته یادش دل آگاه را ماهی که بر نسل جوان روشنگر آمد راه را آری مه لیلاست این کز پرده بیرون آمده وز شوق دیدارش جهان یکباره مجنون آمده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 مناسب این ایام سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل این راه دور نزدیک است طلایه دار عدالت ز راه می آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7