eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل بارانِ شوق از پسِ ابر روی گلبرگ یاس افتادی اشک‌‌های حسین را دیدی باده‌ی ناب را نشان دادی زینت خانواده‌ی عصمت! دختر نور، دختر دریا! با اصالت‌ترین نواده‌ی وحی خواهر عشق، مادر بابا! تا که گل‌های باغ کامل شد تا که نور جمال تو تابید ماه با دیدنت تبسّم کرد عازم پشت کوه شد خورشید آمدی و به جلوه آوردی عشق خورشید را به یک مهتاب دامنت را ستاره‌باران کرد خنده‌ی آسمانی ارباب لایی لایی خواب شیرینت طبق معمول عشق با عشق است گفته‌ای بین گاهواره‌ی خویش مهد دست حسین را عشق است وصف هرکس به قالب مدح است در قبال تو اینکه تکراری‌ست تو که خود منحصر شدی در خویش مدح تو در مصیبتت جاری‌ست در هیاهوی بزم نامحرم چه وقاری چه شوکتی داری ای حجاب از حجاب تو زنده چه حیایی چه عفّتی داری هیبت تو به عالمی فهماند عصر طاغوتیان سرآمده است چقدَر استوار بودی که همه گفتند: حیدر آمده است جمله‌ی مَا رَاَیتُ اِلّایت فکر تاریخ را به هم زده است جمله‌ی مَا رَاَیتُ اِلّایت قصه‌ی عشق را رقم زده است خطبه‌هایت به ما نشان دادند دختر شیرِ شیر، زینب و بس به ستمدیده‌ها خبر دادی در اسیری امیر زینب و بس نیزه‌ها شاهدند کعبه‌ی درد صبر تو آیتی زِ صبر خداست مانده‌ام که چرا پس از گودال زندگانی هنوز پابرجاست 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دنبال تو سرگردانم ای مولا درین شبها به کویت می رسد آیا دل تنها درین شبها دو چشم خویش را دادم به دست موجی از باران به شوق دیدنت شد دیده ام دریا درین شبها ندارد حاصلی اشک من و سوز مناجاتم چه سازم از فراق روی تو آقا درین شبها تمام کوله بارم پُر شده از اشک تنهایی فقط با یاد وصلت می کنم نجوا درین شبها نفس در سینه ام سنگین تر از هر بغض پنهان است من و این بغض سنگین و دل رسوا درین شبها ببین حال تضرّع دارم از هجران چشمانت بیا بنگر ز من حال تضرّع را درین شبها به سجده می برم پیشانی محتاج نورت را به نورت می رسد پیشانی ام آیا درین شبها شکوفا کن دو چشمت را برای لحظه ای حتّی معطّر کن مرا ای یوسف زهرا درین شبها جدا از اشتیاق وصل بودم قبل ازین مولا به دنبال تو می گردم ولی حالا درین شبها به خاک کربلا ، یا که نجف ، یا شهر پیغمبر کجا داری عزیز فاطمه مأوا درین شبها کنار بی قراری ها و نجواهای دلتنگی تو می سوزی به یاد زینب کبرا درین شبها ز حسرت غرق اندوهم چو "یاسر" ای عزیز دل من و یک ماه سرگردان و نا پیدا درین شبها 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ای هلالی که بهتر ز جانی مبارک طلوع و خجسته نشانی تو شهرِ صیامی که در قابِ نوری تو ماهِ کریمی و خطِ اَمانی نگاهت سعادت نسیمت اجابت که در میزبانی چنین مهربانی تو در ربنای سحرها و افطار به خوانِ کرامت مرا می نشانی مرا چه به دیدارِ روی تو ای ماه مرا چه به این سفره ی آسمانی گلستانِ عشقی شکوفای قرآن چه زیبا کلام و چه شیرین بیانی درِ نور و رحمت به رویم گشایی به سوی حقیقت مرا می کشانی اگر ظاهراً در سما می درخشی ولی باطناً در دلِ عاشقانی قسم میدهم جانِ زینب که می دید به جسمِ امامش نمانده توانی نظر کن به رویم، مهِ حق تعالا مبادا مرا از درِ خود برانی! 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حتی اگر نبخشد این چشم تر می ارزد این دور هم نشینی وقت سحر می ارزد جای گدا نشستن در خانه کرم نیست هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد گریه گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلی خون جگر می ارزد من که توقع قرب از هیچ کس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن برای مهر پدر می ارزد هر طور می پسندی بشکن دل گدا را هر چه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد فرموده اند روزه یعنی علی یقینا کار علیست والله روزه اگر می ارزد چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد یک یا علی به جای العفو پاکمان کرد این یا علی برای ما انقدر می ارزد هر چه خراب کردم دیدم درست کردی ویرانه بودن من از این نظر می ارزد گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را از کوی نیک نامان یک آن گذر می ارزد حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ما را بخر می ارزد 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی در اگر باز نگردد نروم باز بجائی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی تو کریمی و دو صد کوه به یک ببخشی من بیچاره چه سازم که ندارم پر کاهی سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی سوز ده تا که بسوزد زغمت سخت درونی اشک ده تا که بگرید زغمت نامه سیاهی چو بدوزخ زدهان شعله صفت سر بدر آرد این زبانی که دل شب به تو گفته است الهی چون پسندی که فرود آوری اش در دل آتش این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی سخن از وسعت عفوت نتوان گفت که فردا جرم کونین به پیش کرمت نیست گناهی دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد همچو کوری که نشسته است به غفلت سر چاهی 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای آنکه در فضای دعا می خری مرا تا اوج وصلِ حضرت خود می بری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش… حال دعا و زمزمۀ بهتری مرا حال قنوت حال بکا حال بندگی کن مرحمت زسوز دل کوثری مرا آئینۀ جمال خودت را نشان بده منّت گذار تا که کنی حیدری مرا لطف خفّیه خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمتِ نوکری مرا با افتخار دست نیاز آورم تو را سائل شدم که خویش کنی سروری مرا هردم که حالِ توبه مرا دست می دهد گویم که هست این گنهِ آخری مرا ای کاش پای لنگِ مرا سنگ می زدی تا می زدود حسِّ خطا باوری مرا آلوده شد نگاه من از دیدن گناه حالا بخر به دیدن چشم تری مرا تنبیه می کنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به دست کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند به لطف ، مگر مادری مرا شش گوشۀ حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✅ مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف نفس به سینه مبدل به آه خواهد شد ‎بدون تو همه عمرم تباه خواهد شد ‎فدای آن رمضانی که با تو می آید ‎و با حضور تو شامش پگاه خواهد شد ‎اگرچه ماه خدا؛ باز بی تو خاموش است ‎به نور روی تو این ماه، ماه خواهد شد ‎کنار سفره این افتتاح خوشحالم ‎که در کنار تو ماه افتتاح خواهد شد ‎فدای چشم رحیمت! دل سیاهم را ‎اگر نگاه کنی بی گناه خواهد شد ‎قدم گذار به چشمم که با رسیدن تو ‎نصیب چهره من گرد راه خواهد شد ‎به هر که گفت رهایت کنم به او گفتم ‎گدا همیشه در این خانه شاه خواهد شد ‎دخیل دامن شش ماهه حسین شدیم ‎بساط گریه دوباره به راه خواهد شد 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خبر آمد خبری تازه میان راه است سرخوش آن دل که ز مقصود خبر آگاه است سرزده ماه خدا سفره حق باز شده تابش رحمت بی حدِّ حق آغاز شده ساحل دیده ی آلوده ی ما دریا شد موقع بندگی و نوکری و نجوا شد پر فضیلت تر از این ماه ندیدم هرگز با کرامت تر از این شاه ندیدم هرگز در شب پانزدهم وارث مولا آمد حضرت اکرم و اعظم ، شهِ والا آمد پسر فاطمه ی امّ ابیها آمد شرف الشّمس زمین ، قبله ی دلها آمد پسر ارشد مولاست چو قرص قمر است وسط معرکه ی جنگ مثال پدر است یا رب از یُمن قدوم حسن ابن حیدر برسان ناجی و محبوب دل کل بشر 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیگر ز تو نام و نشان در کارهایم نیست ایمان به تو در ذکر یا غفارهایم نیست آنقدر بی پرده گناه و معصیت کردم دیگر اثر در ذکر یا ستارهایم نیست هرچند توبه میکنم روزی هزاران بار اما پشیمانی در این تکرارهایم نیست هر روز و شب نام تو در گفتارهایم هست اما نشانی از تو در کردارهایم نیست این توبه های من خودش هم توبه میخواهد انگار امیدی به استغفارهایم نیست دیگر سحرهایم ندارد رنگ و بویت را دیگر صفا در سفره ی افطارهایم نیست 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من اشکم نمی آید، گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلا کاری نمی آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن، دق می کنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه می دهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نا اهلم و می دانم اصلا اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم این روزه ها، روضه به پا کردند در من این روزها یاد لب خشک نگارم ..... قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت: حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❁❁ 🌷 ☀️آغاز مےڪنم سخنم را بہ یا حسین 🌾در مےزنم بہ خانۂ معبود با حسین ☀️ما روزه دارها همہ یاد لب توأییم 🌾اے تشنہ لب‌تر از همۂ تشنہ‌ها حسین 💚 ❤️ 🔜 @fateme_madarm 🔜 @fateme_madarm