.
🔸️ #نگران_حرمم
اضطرابِ دل زارم ، نگران حرمم
غزلی بر سَرِ دارم ، نگران حرمم
خبر آشفته رسیده به غزلهای دلم
خسته از شعر و شعارم ، نگران حرمم
گرچه خشکیده به لبها رجز غیرتها
من که لبریز هوارم ، نگران حرمم
چشم ما بر لب مولای زمانه باشد
شیعه ی صبرِ نگارم ، نگران حرمم
درد مردم همه نان و پی آسایش خود ...
منکه فکر غم یارم ، نگران حرمم
ای زبانم بشود لال بقیعش کافیست
آه بر غصه دچارم ، نگران حرمم
نه مرا رخصت رفتن نه مرا طاقت غم
گره افتاده به کارم ، نگران حرمم
یادم از بیتِ حزن آمدو از ویرانی...
روضه ها را بِشُمارم ، نگران حرمم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#حضرت_زینب
#حسین_رحمانی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوم رجب سالروز
شهادت امام هادی (علیهالسلام)
سوم رجب سال ۲۵۴ هجری قمری #امام_هادی (علیهالسلام) در سن ۴۱ سالگى در سامراء به #دستور متوکل ملعون #مسموم شدند و به #شهادت رسیدند،
#امام_هادی (علیهالسلام) در زمان #شهادت پدرشان ۸ سال و ۵ ماه داشتند و بعد از #شهادت امام جواد (علیهالسلام) خلافت عظمی و منصب كبراى امامتشان آغاز شد، و #مدت ظاهری امامت آن وجود شريف ۳۳ #سال بوده است،
#پدر بزرگوارشان امام جواد (علیهالسلام) و #مادر بزرگوارشان حضرت سمانه مغربیه (سلاماللهعلیها) هستند که شانزدهم ذیحجه روز بزرگداشت این بانو است،
متوکل ملعون #زمینه_کشتن امام هادی (علیهالسلام) را #محیا ساخت و معتز ملعون #دستور قتل حضرت را صادر کرد و معتمد ولدالزنا ایشان را #مسموم کرده و بر اثر همین #زهر مظلومانه به #شهادت رسیدند و در #خانه خودشان یعنی #حرم فعلی سامرا #دفن گردیدند،
در ایام خلافت غاصبانه متوکل عباسی ملعون زنی #ادعا کرد که حضرت زینب است و #طرفدار جمع کرده بود،
متوکل ملعون به او گفت: تو جوان هستی و از زمان حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) سالهای زیادی گذشته است،
آن #زن گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در من تصرف کرده و من هر پنجاه سال یکبار #جوان میشوم !
علی الظاهرتا آن زمان اینطور مشهور بوده که #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) زنده هستند و از چشم مردم غائب شدهاند !
متوکل ملعون با اطرافیان #مشورت کرد و همه گفتند #امام_هادی (علیهالسلام) میتواند #تکلیف این #زن را #روشن_کند، حضرت را حاضر کردند و از #ادعای آن #زن پرسیدند؟
#امام_هادی (علیهالسلام) از قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
"حُرّمَ لُحومُ أولادی علی السِّباع"
#گوشت فرزندانم بر درندگان #حرام است،
این #زن را به قفس #درندگان بیندازید تا #دروغش آشکار شود،
متوکل ملعون خواست آن #زن را در قفس #شیرهای گرسنه بیندازد،
اما آن #زن گفت: این حرف کذب است، میخواهد مرا به کشتن بدهد، او خود از #اولاد_پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است و اگر این کلام #صحیح است #اول خود او نزد #درندگان برود،
متوکل ملعون به #امام_هادی (علیهالسلام) گفت راست میگوید برای #اثبات_ادعای خود #ابتدا خودتان به قفس #شیرهای گرسنه بروید،
#امام_هادی (علیهالسلام) #پذیرفتند و در #مقابل همه به قفسی که شش #شیر_درنده داشت وارد شدند،
اما ناگاه دیدند #شیرهای_وحشی دور امام هادی (علیهالسلام) #حلقه زده و #نشستند، #امام_هادی (علیهالسلام) آنها را #نوازش نموده و با آنان #سخن فرمودند، بعد #اشاراتی کردند و هر #شیری به کناری رفت،
متوکل ملعون برای اینکه #آبرویش بیشتر نرود از #امام_هادی (علیهالسلام) #خواست که #بیرون بیایند و #امام_هادی (علیهالسلام) نیز #بیرون آمدند و فرمودند: هرکس میگوید #فرزند_فاطمه (سلاماللهعلیها) است #داخل شود،
آن #زن خودش را به زمین انداخت و گفت #دروغ_گفتم، مرا عفو کنید، #احتیاج_دنیا، مرا به این #کار واداشت و مادر متوکل ملعون نیز شفاعت کرد و آن زن را رها کردند.
منابع:
📚مناقب ج ۴ ص ۴۱۶
📚بحارالانوار ج ۵۰ ص ۱۱۷
برای عرض تسلیت محضر امام عصر علیه السلام صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#غزل
🔹شهید داغ حسین🔹
تکیده قامتش و تکیه بر عصا نزدهست
همان که غیر خدا را دمی صدا نزدهست
شهید داغ حسین است و ما در این فکریم
که سر به چوبۀ محمل زدهست یا نزدهست
هنوز بر سر تل، دست روی سر دارد
هنوز پای غمش ایستاده، جا نزدهست
هنوز چشم به راه است ماه برگردد
و قرنهاست کسی سر به خیمهها نزدهست
خوشا به شاعر اگر آتشی به دل دارد
بدا بر آن قلمی که دم از شما نزدهست
به پایبوسی صیدی که بین گودال است
کسی شبیه تو اینگونه دست و پا نزدهست...
📝 #فائزه_زرافشان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حاج حسین سیب سرخی2986977328529.mp3
زمان:
حجم:
4.97M
#شور | دوباره زنده شد مصیبت های شهر شام
#حضرت_زینب [ علیهاسلام ]
🎤حاجحسین #سیب_سرخی
📋 #دوباره_زنده_شد_مصیبتای_شهر_شام
✔️ #شور | #شهادت_امام_کاظم
دوباره زنده شد مصیبتای شهر شام
چشای منتقم غرق به خون علی الدوام
دوباره این روزا روزای غربت و غمه
به جوش اوم بازم غیرت اه علقمه
بزار برات بگم از آرزوی تو دلم
دعای رو لبم ذکر قنوت هر شبم
همش تو فکرشم بشم مدافع حرم
حسین آقام حسین آقام
.🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#زمزمه
#حضرت_زینب
#امام_زمان
۱۱۹۹
یابنالحسن بیا که روز شیعه شد شب
جان محبان از فراقت گشته بر لب
آقا بیا قسم به حقّ عمه زینب
تا تو نیای دل غرقِ در تبه
جسم حسین به زیر مرکبه
ردّ طناب رو دست زینبه
آه
با زینب، یا صاحب الزّمانم
عجّل لِولیکَ میخوانم
(آقا جان بیا بیا آقا جان)
****
ای قبلهام ببین که رو به قبله هستم
پیراهن کهنهی تو باشد به دستم
بعدِ تو زخم رو پیشونیمو نبستم
من خواهر نیلی عذارتم
یکسال و نیمه بی قرارتم
امشب دیگه چشم انتظارتم
آه
از دوریت چشای من ترگشته
بیا تو ای یاور برگشته
(حسین جان ای بی کفن، حیرانم)
****
یادت میاد؟ که بین قتلگاه خمیدم
یادت میاد که رگ حنجرت رو دیدم
دستم برید تا نیزه از پهلوت کشیدم
یادم میاد شد آسمون کبود
داغ تو صبر از دل من ربود
موی تو رو یکی گرفته بود
آه
سعی کردم ولی نشد ای یارم
سرت رو از زیر پا بردارم
(حسین جان ای کشتهی عریانم)
****
ای سر بریده بعد تو من هم بریدم
خبر داری تو شام و کوفه چی کشیدم
زنای رقاصه رو پای نیزه دیدم
نیزههارو دیدم تکون دادن
به دخترات مگه امون دادن
با دستاشون مارو نشون دادن
آه
مست بودن دور ما تاب میخوردن
پیش چشم ما شراب میخوردن
(حسین جان، برادرِ عطشانم )
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#زمزمه_مهدوی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
|⇦•ستر ناموس نبوت...
#مدح و توسل به #حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده #شب_دوازدهم_ماه_رمضان به نفسِ کربلایی #حسین_طاهری
●━━━━━━───────
ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است
محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است
دانش آموز علی و خواهر ناموس دین
کی دهد معجر قران کتاب زینب است
از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی
آن صدای سوزش قلبِ کباب زینب است
از میان تربتش بوی حسین آید برون
کهنه پیراهن گمانم در مزار زینب است
*تا لحظه آخر بغل کرده بود،پیرهن داداششو..*
پرچمت گر سرنگون شد من نگه میدارمش
غم نخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است
ملجا اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود
شب نگهبان، در کنار نحر علقم زینب است
* از کدوم زینب بگم؟ این زینبی که مدحشو گفتم یا این زینبی که میخوام روضه شو بگم..*
با احترام آمد وبی احترام رفت،
با صد سلام امدو با والسلام رفت
آتش دوباره پا روی کاشانه اش گذاشت
با روضه ی شکستن در، از خیام رفت
خلوت نشین پرده ناموس کبریا
همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت
ای ساربان! ای ساربان ! آهسته ران آهسته ران
تا در قفای کاروان گوید حسین من اذان
«بی قافله سالارم! شمر است جلو دارم»
*این خانمی که باعزت واحترام وارد شده بود،عباس اومد جلو پاش رکاب گرفت که پا رو خاک نیاد،همه بنی هاشم اومدن صف کشیدن،سایه عمه اشونو کسی نبینه، الان ببین چی داره میگه:..*
یک آرزو دارد دلم، اکبر ببندد محملم
قاسم به کف گیرد عنان،ای ساربان! آهسته ران
«بی قافله سالارم شمر است جلو دارم»
*صبر میکرد همه چراغای مدینه خاموش شه. میخواست زینبو ببره سر مزار مادرش، اما میگفت هر کدوم یه طرف بایستین، سایه دخترامو کسی نبینه، اما لحظه آخر روز دوازدهم داره دور و ورشو نگاه میکنه یه نگاه کرد سمت علقمه گفت :آی غیرت الله بلند شو،همه رو خودم سوار ناقه کردم،الان میخوام سوار شم ،محرم ندارم اباالفضل....*
«بی قافله سالارم شمر است جلو دارم»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ماه_رمضان
#کربلایی_حسین_طاهری
#مدح_حضرت_زینب
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#حرکت_کاروان_از_کربلا
#غزل
🔹نالۀ زنجیر🔹
تا تو بودی، نفسِ آینه دلگیر نبود
در دلم هیچ، به جز نقش تو تصویر نبود
بیتو اما، نتوان گفت که بر من چه گذشت
از دلم پرس که اینگونه زمینگیر نبود
آه از درد اسیری که به همراهی اشک
جز صدای جرس و نالۀ زنجیر نبود
با تو میخواستم از کرببلا برگردم
با تو بودن، چه کنم، آه، که تقدیر نبود
گرچه با اشک مرا از تو جدا میکردند
رفتنم را تو ببخشای، که تقصیر نبود
خواستم جای گلو، بر بدنت بوسه زنم
به تنت جز اثر بوسۀ شمشیر نبود...
مردمی عهد شکستند که گوش دلشان
آنقَدَر سنگ، که امید به تأثیر نبود
لحظهای کاش! پس از داغ مرا میدیدی
تا ببینی که چنین، خواهر تو پیر نبود
📝 #حسین_دارند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب #اسارت
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت
مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد
دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت
سیدپوریا هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#اسارت
ای هم سفر! که با سر پاکت سفر کنم
خون گریم و بر این سر خونین، نظر کنم
قرآن ناطقم! به سرم سایه کرده ای
تا در پناه سایه ی قرآن سفر کنم
خواهم سرت ز نیزه بگیرم، به بر نَهم
لیک از دراز دستی دشمن، حذر کنم
شب تیره است و راه مخوف، ای هلال من!
با نور روی تو، شب خود را سحر کنم
مبهوت، دخترت شده از دیدن سرت
گاهی نظر به دختر و گاهی به سر کنم
با من گر، ای حسین! نگویی سخن، مگو
چون صبر بیش تر ز غمِ بیش تر کنم
با دختر صغیره ی خود کن تکُلّمی
کز بهر آن سه ساله، گمان خطر کنم
رنگین شده است، موی تو از خون عارضت
من هم خضاب، موی خود از خون سر کنم
شعری به اشک و آه، "موید" سرود و من
امضا بر این مقاله ز خون جگر کنم
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیهالسلام
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#کاروان_اسرا
#مثنوی
🔹بوی تو میآید🔹
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو میآید
نفسهایم گواهی میدهد بوی تو میآید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟
تو اسرار خدا را برملا کردی خبر داری؟
جهان را زیر و رو کردهست گیسوی پریشانت
از این عالم چه میخواهی همه عالم به قربانت
مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم
جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حیّ و یا قیّوم
خبر دارم که سر از دِیْر نصرانی درآوردی
و عیسی را به آیینِ مسلمانی درآوردی
خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی
از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هِی کردی
تو میرفتی و میدیدم که چشمم تیره شد کمکم
به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کمکم
تو را تا لحظهٔ آخر نگاه من صدا میزد
چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا میزد
حدود ساعت سه، جان من میرفت آهسته
برای غرق در دریا شدن میرفت آهسته
::
بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من
خیالت جمع، ای دریای غیرت! خیمهها با من
تمام راه برپا داشتم بزم عزا در خود
ولی از پا نیفتادم، شکستم بیصدا در خود
شکستم بیصدا در خود که باید بیتو برگردم
قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو میآید
نفسهایم گواهی میدهد بوی تو میآید
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب سلام الله علیها
کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود
بی امان، دار الأمان می ماند اگر زینب نبود
گرچه دادند انبیا هر یک نشان از کربلا
کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود
مکتب سرخ تشیّع کز غدیر آغاز شد
تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود
مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت
بی تحرّک هم چنان می ماند اگر زینب نبود
مجری احکام قرآن او بُوَد با صبر خویش
دین حق بی حکمران می ماند اگر زینب نبود
کرد اسلام حسینی از یزیدی را جدا
حق و باطل توأمان می ماند اگر زینب نبود
در شناسای مسیر حق و باطل فکرها
بی گمان اندر گمان می ماند اگر زینب نبود
شد گلستان کربلا از لاله های احمدی
وین گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود
شعله ی عالم فروزِ نهضتِ سرخ حسین
زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود
ناله ی مظلومی لب تشنگانِ دشتِ خون
در گلو گاه زمان می ماند اگر زینب نبود
فارسانِ صحنه ی "هیهات منّا الذّله" را
داغ ناکامی به جان می ماند اگر زینب نبود
ای "موید" هر چه هست از زینب و ایثار اوست
جان هستی ناتوان می ماند اگر زینب نبود
مرحوم #استاد_سیدرضا_موید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب(س)
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت
مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد
دختربه پیش چشم قومی بدنظر رفت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7