eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸️ اضطرابِ دل زارم ، نگران حرمم غزلی بر سَرِ دارم ، نگران حرمم خبر آشفته رسیده به غزلهای دلم خسته از شعر و شعارم ، نگران حرمم گرچه خشکیده به لبها رجز غیرتها من که لبریز هوارم ، نگران حرمم چشم ما بر لب مولای زمانه باشد شیعه ی صبرِ نگارم ، نگران حرمم درد مردم همه نان و پی آسایش خود ... منکه فکر غم یارم ، نگران حرمم ای زبانم بشود لال بقیعش کافیست آه بر غصه دچارم ، نگران حرمم نه مرا رخصت رفتن نه مرا طاقت غم گره افتاده به کارم ، نگران حرمم یادم از بیتِ حزن آمدو از ویرانی... روضه ها را بِشُمارم ، نگران حرمم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‍ سوم رجب سالروز شهادت امام هادی (علیه‌السلام) سوم رجب سال ۲۵۴ هجری قمری (علیه‌السلام) در سن ۴۱ سالگى در سامراء به متوکل ملعون شدند و به رسیدند، (علیه‌السلام) در زمان پدرشان ۸ سال و ۵ ماه داشتند و بعد از امام جواد (علیه‌السلام) خلافت عظمی و منصب كبراى امامتشان آغاز شد، و ظاهری امامت آن وجود شريف ۳۳ بوده است، بزرگوارشان امام جواد (علیه‌السلام) و بزرگوارشان حضرت سمانه مغربیه (سلام‌الله‌علیها) هستند که شانزدهم ذیحجه روز بزرگداشت این بانو است، متوکل ملعون امام هادی (علیه‌السلام) را ساخت و معتز ملعون قتل حضرت را صادر کرد و معتمد ولدالزنا ایشان را کرده و بر اثر همین مظلومانه به رسیدند و در خودشان یعنی فعلی سامرا گردیدند، در ایام خلافت غاصبانه متوکل عباسی ملعون زنی کرد که حضرت زینب است و جمع کرده بود، متوکل ملعون به او گفت: تو جوان هستی و از زمان حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) سالهای زیادی گذشته است، آن گفت: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در من تصرف کرده و من هر پنجاه سال یکبار می‌شوم ! علی الظاهرتا آن زمان اینطور مشهور بوده که (سلام‌الله‌علیها) زنده هستند و از چشم مردم غائب شده‌اند ! متوکل ملعون با اطرافیان کرد و همه گفتند (علیه‌السلام) می‌تواند این را ، حضرت را حاضر کردند و از آن پرسیدند؟ (علیه‌السلام) از قول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: "حُرّمَ لُحومُ أولادی علی السِّباع" فرزندانم بر درندگان است، این را به قفس بیندازید تا آشکار شود، متوکل ملعون خواست آن را در قفس گرسنه بیندازد، اما‌ آن گفت: این حرف کذب است، می‌خواهد مرا به کشتن بدهد، او خود از (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است و اگر این کلام است خود او نزد برود، متوکل ملعون به (علیه‌السلام) گفت راست می‌گوید برای خود خودتان به قفس گرسنه بروید، (علیه‌السلام) و در همه به قفسی که شش داشت وارد شدند، اما ناگاه دیدند دور امام هادی (علیه‌السلام) زده و ، (علیه‌السلام) آنها را نموده و با آنان فرمودند، بعد کردند و هر به کناری رفت، متوکل ملعون برای اینکه بیشتر نرود از (علیه‌السلام) که بیایند و (علیه‌السلام) نیز آمدند و فرمودند: هرکس می‌گوید (سلام‌الله‌علیها) است شود، آن خودش را به زمین انداخت و گفت ، مرا عفو کنید، ، مرا به این واداشت و مادر متوکل ملعون نیز شفاعت کرد و آن زن را رها کردند. منابع: 📚مناقب ج ۴ ص ۴۱۶ 📚بحارالانوار ج ۵۰ ص ۱۱۷ برای عرض تسلیت محضر امام عصر علیه السلام صلوات اللهم عجل لولیک الفرج 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام 🔹شهید داغ حسین🔹 تکیده قامتش و تکیه بر عصا نزده‌ست همان که غیر خدا را دمی صدا نزده‌ست شهید داغ حسین است و ما در این فکریم که سر به چوبۀ محمل زده‌ست یا نزده‌ست هنوز بر سر تل، دست روی سر دارد هنوز پای غمش ایستاده، جا نزده‌ست هنوز چشم به راه است ماه برگردد و قرن‌هاست کسی سر به خیمه‌ها نزده‌ست خوشا به شاعر اگر آتشی به دل دارد بدا بر آن قلمی که دم از شما نزده‌ست به پای‌بوسی صیدی که بین گودال است کسی شبیه تو این‌گونه دست و پا نزده‌ست... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حاج حسین سیب سرخی2986977328529.mp3
زمان: حجم: 4.97M
| دوباره زنده شد مصیبت های شهر شام [ علیهاسلام ] 🎤حاج‌حسین‌ 📋 ✔️ | دوباره زنده شد مصیبتای شهر شام چشای منتقم غرق به خون علی الدوام دوباره این روزا روزای غربت و غمه به جوش اوم بازم غیرت اه علقمه بزار برات بگم از آرزوی تو دلم دعای رو لبم ذکر قنوت هر شبم همش تو فکرشم بشم مدافع حرم حسین آقام حسین آقام .🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ۱۱۹۹ یابن‌الحسن بیا که روز شیعه شد شب جان محبان از فراقت گشته بر لب آقا بیا قسم به حقّ عمه زینب تا تو نیای دل غرقِ در تبه جسم حسین به زیر مرکبه ردّ طناب رو دست زینبه آه با زینب، یا صاحب الزّمانم عجّل لِولیکَ می‌خوانم (آقا جان بیا بیا آقا جان) **** ای قبله‌ام‌ ببین که رو به قبله هستم پیراهن کهنه‌ی تو باشد به دستم بعدِ تو زخم رو پیشونیمو نبستم من خواهر نیلی عذارتم یکسال و نیمه بی قرارتم امشب دیگه چشم انتظارتم آه از دوریت چشای من ترگشته بیا تو ای یاور برگشته (حسین جان ای بی کفن، حیرانم) **** یادت میاد؟ که بین قتلگاه خمیدم یادت میاد که رگ حنجرت رو دیدم دستم برید تا نیزه از پهلوت کشیدم یادم میاد شد آسمون کبود داغ تو صبر از دل من ربود موی تو رو یکی گرفته بود آه سعی کردم ولی نشد ای یارم سرت رو از زیر پا بردارم (حسین جان ای کشته‌ی عریانم) **** ای سر بریده بعد تو من هم بریدم خبر داری تو شام و کوفه چی کشیدم زنای رقاصه رو پای نیزه دیدم نیزه‌هارو دیدم تکون دادن به دخترات مگه امون دادن با دستاشون مارو نشون دادن آه مست بودن دور ما تاب می‌خوردن پیش چشم ما شراب می‌خوردن (حسین جان، برادرِ عطشانم ) **** 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. |⇦•ستر ناموس نبوت... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است دانش آموز علی و خواهر ناموس دین کی دهد معجر قران کتاب زینب است از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی آن صدای سوزش قلبِ کباب زینب است از میان تربتش بوی حسین آید برون کهنه پیراهن گمانم در مزار زینب است *تا لحظه آخر بغل کرده بود،پیرهن داداششو..* پرچمت گر سرنگون شد من نگه میدارمش غم نخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است ملجا اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان، در کنار نحر علقم زینب است * از کدوم زینب بگم؟ این زینبی که مدحشو گفتم یا این زینبی که میخوام روضه شو بگم..* با احترام آمد وبی احترام رفت، با صد سلام امدو با والسلام رفت آتش دوباره پا روی کاشانه اش گذاشت با روضه ی شکستن در، از خیام رفت خلوت نشین پرده ناموس کبریا همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت ای ساربان! ای ساربان ! آهسته ران آهسته ران تا در قفای کاروان گوید حسین من اذان «بی قافله سالارم! شمر است جلو دارم» *این خانمی که باعزت واحترام وارد شده بود،عباس اومد جلو پاش رکاب گرفت که پا رو خاک نیاد،همه بنی هاشم اومدن صف کشیدن،سایه عمه اشونو کسی نبینه، الان ببین چی داره میگه:..* یک آرزو دارد دلم، اکبر ببندد محملم قاسم به کف گیرد عنان،ای ساربان! آهسته ران «بی قافله سالارم شمر است جلو دارم» *صبر میکرد همه چراغای مدینه خاموش شه. میخواست زینبو ببره سر مزار مادرش، اما میگفت هر کدوم یه طرف بایستین، سایه دخترامو کسی نبینه، اما لحظه آخر روز دوازدهم داره دور و ورشو نگاه میکنه یه نگاه کرد سمت علقمه گفت :آی غیرت الله بلند شو،همه رو خودم سوار ناقه کردم،الان میخوام سوار شم ،محرم ندارم اباالفضل....* «بی قافله سالارم شمر است جلو دارم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام 🔹نالۀ زنجیر🔹 تا تو بودی، نفسِ آینه دلگیر نبود در دلم هیچ، به جز نقش تو تصویر نبود بی‌تو اما، نتوان گفت که بر من چه گذشت از دلم پرس که این‌گونه زمین‌گیر نبود آه از درد اسیری که به همراهی اشک جز صدای جرس و نالۀ زنجیر نبود با تو می‌خواستم از کرببلا برگردم با تو بودن، چه کنم، آه، که تقدیر نبود گرچه با اشک مرا از تو جدا می‌کردند رفتنم را تو ببخشای، که تقصیر نبود خواستم جای گلو، بر بدنت بوسه زنم به تنت جز اثر بوسۀ شمشیر نبود... مردمی عهد شکستند که گوش دلشان آن‌قَدَر سنگ، که امید به تأثیر نبود لحظه‌ای کاش! پس از داغ مرا می‌دیدی تا ببینی که چنین، خواهر تو پیر نبود 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت دختر چهل منزل میان هر گذر رفت مادر میان آتش در معجرش سوخت دختر به زور آستین معجر به سر رفت مادر میان‌ چهل نفر افتاد اما دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد دختر به کاخ شام با درد کمر رفت مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت سیدپوریا هاشمی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها ای هم سفر! که با سر پاکت سفر کنم خون گریم و بر این سر خونین، نظر کنم قرآن ناطقم! به سرم سایه کرده ای تا در پناه سایه ی قرآن سفر کنم خواهم سرت ز نیزه بگیرم،  به بر نَهم لیک از دراز دستی دشمن، حذر کنم شب تیره است و راه مخوف، ای هلال من! با نور روی تو، شب خود را سحر کنم مبهوت، دخترت شده از دیدن سرت گاهی نظر به دختر و گاهی به سر کنم با من گر، ای حسین! نگویی سخن، مگو چون صبر بیش تر ز غمِ بیش تر کنم با دختر صغیره ی خود کن تکُلّمی کز بهر آن سه ساله، گمان خطر کنم رنگین شده است، موی تو از خون عارضت من هم خضاب، موی خود از خون سر کنم شعری به اشک و آه، "موید" سرود و من امضا بر این مقاله ز خون جگر کنم مرحوم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام علیهاالسلام 🔹بوی تو می‌آید🔹 نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟ تو اسرار خدا را برملا کردی خبر داری؟ جهان را زیر و رو کرده‌ست گیسوی پریشانت از این عالم چه می‌خواهی همه عالم به قربانت مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حیّ و یا قیّوم خبر دارم که سر از دِیْر نصرانی درآوردی و عیسی را به آیینِ مسلمانی درآوردی خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هِی کردی تو می‌رفتی و می‌دیدم که چشمم تیره شد کم‌کم به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم‌کم تو را تا لحظهٔ آخر نگاه من صدا می‌زد چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می‌زد حدود ساعت سه، جان من می‌رفت آهسته برای غرق در دریا شدن می‌رفت آهسته :: بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من خیالت جمع، ای دریای غیرت! خیمه‌ها با من تمام راه برپا داشتم بزم عزا در خود ولی از پا نیفتادم، شکستم بی‌صدا در خود شکستم بی‌صدا در خود که باید بی‌تو برگردم قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود بی امان، دار الأمان می ماند اگر زینب نبود گرچه دادند انبیا هر یک نشان از کربلا کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود مکتب سرخ تشیّع کز غدیر آغاز شد تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت بی تحرّک هم چنان می ماند اگر زینب نبود مجری احکام قرآن او بُوَد با صبر خویش دین حق بی حکمران می ماند اگر زینب نبود کرد اسلام حسینی از یزیدی را جدا حق و باطل توأمان می ماند اگر زینب نبود در شناسای مسیر حق و باطل فکرها بی گمان اندر گمان می ماند اگر زینب نبود شد گلستان کربلا از لاله های احمدی وین گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود شعله ی عالم فروزِ نهضتِ سرخ حسین زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود ناله ی مظلومی لب تشنگانِ دشتِ خون در گلو گاه زمان می ماند اگر زینب نبود فارسانِ صحنه ی "هیهات منّا الذّله" را داغ ناکامی به جان می ماند اگر زینب نبود ای "موید" هر چه هست از زینب و ایثار اوست جان هستی ناتوان می ماند اگر زینب نبود مرحوم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(س) مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت دختر چهل منزل میان هر گذر رفت مادر میان آتش در معجرش سوخت دختر به زور آستین معجر به سر رفت مادر میان‌ چهل نفر افتاد اما دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد دختر به کاخ شام با درد کمر رفت مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد دختربه پیش چشم قومی بدنظر رفت شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7