#غزل_امام_حسین_ع
از ازل پرچم به دوش ماه ماتم گشته ایم
با نوای مادری محزونه همدم گشته ایم
ما همه انصار زهرائیم مردِ گریه ایم
محرم غمخانه ی ماه محرم گشته ایم
این لباس مشکی ما دست دوز فاطمه است
زین سبب عمریست با این خانه محرم گشته ایم
رد مکن ما را که اشک ما به دردت میخورد
گریه ها کردیم و بر زخم تو مرهم گشته ایم
روز محشر یکدگر را زود پیدا میکنیم
سالها مانند کعبه دور پرچم گشته ایم
گریه ی ما باعث تسکین قلب زینب است
خاک بوسِ عمه ی ساداتِ عالم گشته ایم
صبح ، مغرب ، شب ، سحر ، بزم عزا آماده است
این دهه همسفره ی فیضی دمادم گشته ایم
تا که فرصت هست باید گریه کرد و گریه کرد
چونکه مهمان اجل ما نیز کم کم گشته ایم
در حسینیه اگر گوش دل ما وا شود
همنوای مادری با قامت خم گشته ایم
یا بنی گفتنش بند دلم را پاره کرد
نیزه ای در پیش چشمش پیرهن را پاره کرد
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_امام_حسین_ع
یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید
باعشق تو ندیده خدایت مرا خرید
هر سائلی که دست به دامان تو شود
هرگز نمی رود زسرای تو نا امید
اصلا بهای این همه احسان نداشتیم
اصلا چه شد که میل شما سوی ما کشید؟
هر کس دلش اسیر سر زلف دلبر است
با غمزه ای ز هر که به جز یار دل برید
این بی قراری دل ما بی دلیل نیست
صوت حزین مادری برگوش ما رسید
والله اصل طینت ما خاک کربلاست
مارا برای گریه خداوند آفرید
با اشک فاطمه گل مارا درست کرد
از نای زینبی به نفسهای ما دمید
رخت عزای ما همه دست دوز فاطمه است
نقش لباس ما همه زان پیرهن کشید
زین پس حیا زحرمت این پیرهن کنید
بااین لباس پیکر مارا کفن کنید
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_امام_حسین_ع
سینه زنان حسین زمزمه بر پا کنید
ماه محرم شده یاری زهرا کنید
بانی بزم عزا مادر او فاطمه است
آمده قامت کمان خوب تماشا کنید
ذکر حسین جان ما از شهدا مانده است
جامعه را زنده با، ذکر مسیحا کنید
ناز گنه کار را می خرد ارباب ما
امر کند هر که را گم شده پیدا کنید
نوکر هر ساله ایم پای قرار آمدیم
موسم درد دل است عقده ی دل وا کنید
بر اثر معصیت خشک شده اشک من
دیدۀ خشکیده را وصل به دریا کنید
گریه برای شما دار و ندار من است
چشمِ پُر از گریه ای، می شود اعطا کنید
راه نشانم دهید برگ امانم دهید
کاش که با این گدا شبیه حر تا کنید
صحن حسینیه ها گوشه ای از کربلاست
عرش نشینان عشق فخر به موسی کنید
بی کفن کربلا حضرت آقا سلام
اذن عزاداریِ، ما همه امضا کنید
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین_ع
زازل ياد تو شد رونق بازار دلم
کى غريبم که تويى در همه جا يار دلم
ز حسينيه دل هم گذرى حضرت عشق
رنگ ماتم زده اى بر در و ديوار دلم
صوت محزون تو از بس جگرم را سوزاند
عالمى سوخته از اه شرر بار دلم
مادرت هستى من وقف عزاى تو نمود
زين سبب گريه شب و روز شده کار دلم
همه درد فقط زخم زبان دنياست
لحظه مرگ بيايى تو به ديدار دلم
سر در هئيت دل با خط خون بنوشتم
شاه بيتى ز غزل خانه اشعار دلم
سر بازار محبت که همه حيرانند
غم ندارد که حسين است خريدار دلم
با اجازه ز ابوفاضل و دست و علمش
نام زينب ز ازل گشته علمدار دلم
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین_ع
نام تو می برم خدا را شکر
سائل این درم خدا را شکر
در حریم تو مادرت زهرا
داده بال و پرم خدا را شکر
منسبم گشته از همان اول
روضه خوان حرم خدا را شکر
خورده ام جای شیر، حب تو از
سینۀ مادرم خدا را شکر
در عزای تو بال جبریل است
عرشۀ منبرم خدا را شکر
کمی از سوز نالۀ زینب
دارد این حنجرم خدا را شکر
با تقید به روضه های تو
فاطمی محورم خدا را شکر
نه محرم که در تمام عمر
یاد تو مضطرم خدا را شکر
عاقبت با تنی به خون غلطان
ناز تو می خرم خدا را شکر
می شود دانه دانۀ اشکم
شافع محشرم خدا را شکر
از همان کودکی گرفتار
آل پیغمبرم خدا را شکر
جای اشهد دم حسین جان است
نالۀ آخرم خدا را شکر
عکس شش گوشه را کشیدم در
صحن چشم ترم خدا را شکر
با غلامی و خاکساری تو
از جهانی سرم خدا را شکر
سینه ام گوشه ای ز کرب و بلاست
آبرویم ز آبروی شماست
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین_ع
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفرهی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن زینبکبریست اباعبدالله
مادرت گفت “بنیَّ” دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشهی گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عاشورا
تشنه بود و به خاك ها خونش
از رخ و گونه و جبین می ریخت
یك نفر خنده كرد به تشنگیاش
پیش او آب بر زمین می ریخت
نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود
بوسه ای سنگ، بر جبینش زد
نوبتِ تیرِ حرمله شده بود
آه،از پشتِ زین زمینش زد
فاصله كم شده كمانداری
تیرها را دقیق تر میزد
یك حرامی بر آن تَنِ زخمی
نیزهاش را عمیقتر میزد
خواست تا خویش را به سینه کشد
تا که شاید رسد به اطفالش
یک نفر نیزهای به کتفش کرد
رفت و او را کشید دنبالش
نالهای میرسد به هر كس كه
به تنش تیغ می كشد... نزنید
مادرش چنگ میزند به رُخش
دختری جیغ می کشد:نزنید
آن وسط چند تا حرام زاده
دور او دشنه تیز میکردند
با لباسی كه از تنش كَندند
تیغشان را تمیز میكردند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
⚫️ ای وای حسین (ع) ... 🍂
پیکرت در قتلگاه افتاده بود و سر نداشت
آن طرف بر نیزهای دیدم سرت پیکر نداشت
بی برادر بودی و مظلوم، گیر آوردنت
گفتم ای قصابها آخر مگر خواهر نداشت ؟!
نیزه نیزه «حا و سین و یا و نونت» سرخ شد
کاتبِ این آیه؛ از خون، جوهری بهتر نداشت
خطبهای میخواند، از شأنِ تو روی سینهات
آه، آیا سرزمینِ کربلا منبر نداشت ؟
سر بریدن؛ آخرِ کار حرامیها نبود
قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت
هیچ کس را رد نکردی از در احسان خود
پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت
غارتم کردند، اما چادرم از سر نرفت
پس غلط گفتند، اینکه خواهرت معجر نداشت
مثل من میگفت، آیا این حسینِ فاطمهست ؟!
مادرت میدید، جسمت را؛ ولی باور نداشت
گوشهی گودال، ذکرِ «یا بُنَیَّ» میگرفت
هیچ کس جز من خبر از نوحهی مادر نداشت
حنجرت را بوسهای دادم به جای صورتت
خواهرت؛ ای بی سرِ من ! چارهای دیگر نداشت
#صلی_علیک_ملیک_السماء
#هذا_حسین_مرمل_بالدماء
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یاابالمظلوم
هزار بار تنت جا به جا شد و ديدم
سرت جدا شد و رَختَت جدا شد و ديدم
لبت كه تشنه شد و خشك شد به هم چسبيد
به زور ِ نيزه دهان تو وا شد و ديدم
حسین جان گره معجر مرا شل کرد
همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم
سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردند
شلوغ بود و صدا در صدا شد و دیدم
#علي_اكبر_لطيفيان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#قطعه_ای_کوتاه_گریز_تنورخولی
سجده گاه ملائک است اینجا
یاکه گردیده قبله گاه نور
در سکوت سحر به گوش دلم
صوت قرآن رسد ز کنج تنور
*
ای عجب مطبخ همین عصرم
طور موسی شده در این دل شب
بین داغی خاک وخاکستر
شد لبی گرم نالة یارب
*
کیستی ای سر بدون بدن
خیره خیره شده نگاه تو
در مناجات امشبت آمد
بوی بی مادری ز آه تو
***
قحط آغوشِ مِهر بوده مگر
سر به خاک سیه گذاری تو
تو یتیمی قبول ، مادر نه
دختری خواهری نداری تو
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت
#امام_سجادعلیه_السلام
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد
منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد
پس از تو نوبتِ سیسال گریهیِ من بود
پس از تو در همه احوال گریهیِ من بود
شبیه گریهیِ طفلانِ خیزران خورده
شبیه گریهیِ پیرِ زنِ جوان مُرده
تمام شهر از این گریهها خبر دارد
که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد
پس از تو گوشهیِ سجادهام پُر از اشک است
پس از تو قامتِ اُفتادهام پُر از اشک است
پس از تو صحبت بازار میکنم هر روز
شکایت از غمِ انظار میکنم هر روز
نسیم گِردِ سرِ اطهرِ تو میچرخید
چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو میچرخید
میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال
برای بُردنِ انگشترِ تو میچرخید
به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست
کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو میچرخید
پس از اصابتِ هر سنگ گونهات میریخت
به رویِ نیزه کمی حنجر تو میچرخید
نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ...
عزیزِ کوچک خود همسر تو میچرخید
نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب
به نیزهاش سَرِ آب آورِ تو میچرخید
دو دستِ من به غُل و جامعه به گردن بود
که چشمشان به سویِ دختر تو میچرخید
شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق
چقدر دستِ غریبه سَرِ تو میچرخید
تمامِ شهر از این گریهها خبر دارد
که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
من از دیارِ غم و روزگارِ بارانم
من از اهالیِ اشک و تبارِ بارانم
کسی نمانده برایم غریب میمیرم
کسی نمانده بگویم چقدر دلگیرم
کسی نمانده بسوزم که عُقده وا گردد
کسی نمانده زِ قلبم غمی جدا گردد
قسم به سرخیِ چشمم به گرمیِ آهم
نرفته از نظرم خاطراتِ جانکاهم
چگونه با که بگویم غروب غمگین است
غمی که مانده به دوشم چقدر سنگین است
من اشکِ بی کسیِ خیمهگاه را دیدم
میانِ خیمه ولی قتلگاه را دیدم
که ذوالجناح پُر از خون ولی سواری نیست
به جای جایِ تو غیرِ زخمِ کاری نیست
حرامیان همه بر گِردِ پیکرش بودند
تمام نیزه بهدوشان پِیِسرش بودند
به یک طرف به جگر شعله خواهرش میزد
به یک طرف به سر و سینه مادرش میزد
چگونه با که بگویم غروب را دیدم
به رویِ نیزه سری از بدن جدا دیدم
صدای هلهلهها تا به گوش ما آمد
صدای حرمله از پشت خیمهها آمد
به پشتِ خیمه نوکِ نیزهای زمین میخورد
کسی به خنده سرِ کوچکی به نِی میبُرد
حرامیان نه فقط گاهواره میبُردند
لباس را زِ تَنی پاره پاره میبُردند
به رویِ دوش همه تازیانه میآمد
زِ گوشهای همه گوشواره میبُردند
درونِ خیمه زمینگیر بودم اما سوخت
تمامِ بستر من با خیام یکجا سوخت
زِ داغ تاول آتش صدای ما میسوخت
میان شعله سر و دست و پایِ ما میسوخت
چگونه با که بگویم حکایتِ سر را
حکایت عطش و خیزران و پیکر را
زمانِ غارت ما بود و خندهی دشمن
که دید چشم غریبم دو چشمِ خواهر را
نمیرود زِ خیالم دَمی که میدیدم
به سمت نیزهی بابا نگاهِ دختر را
دوید کودکی و یک نفر به دنبالش
گرفت پنجه به زلف و کشید معجر را
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیهالسلام
#غزل
زمین کربلا تب دارد آیا، یا تو تب داری؟
دل زینب فدایت پا برون از خیمه نگذاری
بخوان در نیمهشبهایم «الهی لا تؤدّبنی»
بگو صد بار دیگر «ربِّ خلِّصنا من النارِ»
غل و زنجیر بر گردن چهل منزل بیا با من
که فردا باز فردا یوسف تنهای بازاری
تو تبدار اباالفضلی که سقا بود و عطشان بود
تو بیمار حسینی؛ راست میگویند بیماری
تو را هر روز عاشوراست... یا سبوحُ یا قدّوس
ملائک بر سر سجادهات جمعند بسیاری...
#مهدی_جهاندار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجادعلیه_السلام
#غزل
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینهها سهم تو شد
بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد
بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد
خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای کاش که میمردم من
مصلحت نیست بگویم که چهها سهم تو شد
بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد
#رضا_اسماعیلی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیهالسلام
#غزل
آرزوی کوهها یک سجدۀ طولانیاش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانیاش
دستهایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانیاش...
میوزد از منبرش فریادهای «یاحسین»
شامها ویرانهٔ هر خطبهٔ توفانیاش
در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است
عبدوَدها کشته، از شور حماسیخوانیاش
اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا
چشمهها میجوشد از هر واژهٔ قرآنیاش
#اعظم_سعادتمند
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7