eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
980 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️در سوگ جهادگر بسیجی و مسئول گروه جهادی مهاجر، خادم‌الحسین محمدحسین دریس 🕊 مرغ مهاجر رفت از دل گروه مهاجر، مُظاهری رفت از سرانِ مهرفروزان، مباشری از حلقۀ نفیس نفوسِ عقیق‌فام کم شد به دست حادثه یکتا جواهری رفت از تبار دُردکشان مستِ عاقلی رفت از شمار دَردکشان دستِ قادری خاموش کرد شمع دل بی‌قرار را افروخت جان به خلوت خورشیدِ نائری بدرود گفت قُرب غریب غیاب را تا گشت غرقِ شوقِ دلارامِ حاضری پرپر شد از هجوم خزان لاله‌ای نجیب کم شد ز خیل لشکر ارباب، ناصری رفت از بسیجیان جهادی سرآمدی رفت از جهادیان بسیجی معاشری جان مهاجران شده محزون که پر گشود از همرهان قافله، مرغ مهاجری یک عمر بود در سفر و هجر بی‌امان اکنون به وصل دوست رسیده مسافری بودی همیشه از دل و جان خادم حسین حالا کنار دلبر و با او مجاوری ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۹ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🟥 قاب عاشقی دیده است قلب خستۀ او داغ بی‌شمار اما چو کوه مانده چنین قرص و استوار هر بار می‌رود یلی از لشکرش ولی دشمن ندیده است در او غیر اقتدار داغ حبیب و داغ علمدار دیده است همچون امام خویش ولی مانده پایدار در کربلا اگرچه نبودیم، دیده‌ایم هفتادودو شهید به پای قیام یار روزیّ عاشقان حسین است رنج عشق تفسیر عاشقی است همین قاب ماندگار این مکتب خمینی مردآفرین ماست داریم درس عاشقی از آن بزرگوار فردا به یُمن رهبر جانبازمان رسیم بر قله‌های عزت و امید و افتخار تا دولت کریمۀ موعود منتقم یارب، امام خامنه‌ای را نگاه دار ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۴ 📸 تصویری از مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیه‌السلام در حسینیۀ امام خمینی قدس‌سره با حضور حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه (۱۴۰۳/۴/۲۴). 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 ــ اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ بر نیزه کرده‌اند سر پاک شاه را بعدش سر منیر امیر سپاه را نزدیک این‌چنین همه‌جا در کنار هم کی دیده است چشم کسی مهر و ماه را؟ کشتند بی‌گناه تمام ثواب را تا جملگی بَرند ثواب گناه را می‌خواستند با زدن رنگ خون به صبح کامل کنند ظلمت روز سیاه را هفتادوچند ماه برآورده‌اند روز تا گم کنند بیشتر از پیش راه را بالا گرفته‌اند سر دشمنان خویش هرگز نکرده هیچ‌کس این اشتباه را دنبال نیزه‌ها چه غریبانه می‌برند اطفال زار و غم‌زده و بی‌پناه را هر سر که دید حال اسیران خسته را کرد از دل شکسته رها تیر آه را قرآن خونی آیۀ صدق طریق ماست هرکس گواه خواست، ببیند گواه را از روی نیزه بر رخ زینب کند نگاه هرگز کسی ندیده چنین ماتْ شاه را شب تا به صبح نیست سری روی نیزه‌ها زینب بَرد به‌سوی که سوز نگاه را؟ ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمّار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه منم، من که روم خانه به خانه عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید تا غنچه‌ی بشکفته‌ی این باغ که بوید هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر خیالی به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خون تو خون‌بهاش خداوند اکبر است اشک غمت به خون شهیدان برابر است هر جا غم تو نیست همان‌جا جهنّم است هر جا عزای توست بهشت مکرّر است مادر مرا به بزم عزای تو شیر داد این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از مرز ظریف کفر و ایمان می‌گفت از آدم و دام‌های شیطان می‌گفت در کرب و بلا حسین را می‌کشتند در گوشه حجره خواجه عرفان می‌گفت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت ناخوش احوالم بیا رو کن به سوی نوکرت تو خبر داری فقط از نامه‌ی اعمال من بین این مردم نرفته آبروی نوکرت با بد اخلاقی گذشت عمرم ولی اینجا فقط_ با نگاه تو عوض شد خُلق و خوی نوکرت چشم من نالایق دیدار رویت بوده است بارها آقا گذر کردی ز کوی نوکرت روز محشر که همه از هم فراری می‌شوند منتظر هستم بیا در جست‌و‌جوی نوکرت زیر این پرچم دلم کرببلایی می‌شود چون شده ذکر "حسین‌جان" گفت و گوی نوکرت سخت دلتنگ زیارت هستم و آقا شده_ دیدن شش‌گوشه تنها آرزوی نوکرت وقت مُردن سخت محتاج تو هستم پس بیا لحظه‌های احتضار و شست‌و‌شوی نوکرت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی‌عفتی، حراجِ هویت، فروشِ تن تعریفِ عده‌ایست همین از مقامِ زن! در چشمِ این گروه، تمامِ زنانگی یعنی که ریشه‌ی شرفِ خویش را زدن ای خواهرِ غیور! به جنگِ عدو برو از چادرت بساز، برایِ خودت کفن! این عزتی که رویِ سرت جاگرفته است بر تو رسیده است، نه امروز... از کهن میراثِ پاکِ خونِ شهیدان حجابِ توست بهتر در این مجال، که کوتَه کنم سخن_ جان داده‌ايم در رهِ غیرت، گواهِ آن: اشکِ عراق، غربتِ شام و غمِ یمن‌... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد میان قتلگاه حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
  تقصیر ماست آقا ازتو خبر نداریم حتی به خیمهٔ تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگرکه درمحضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم مارا ببخش اینقدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خونِ جگر نداریم تو همنشین مایی ما همنشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هرچند روسیاهیم ما غیر خانهٔ تو جایی دگر نداریم مانند کودکی که دستش به دست باباست تا به خود قیامت دست از تو برنداریم این روزها شدیداً دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همان زمانکه دختر ز روی تل گفت: مارا ببین پدرجان، معجر به سر نداریم.. سیدپوریا هاشمی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.» همان سری که «یحب الجمال» محوش بود جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس، ” أجنّنی”گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ” أم وهب” را، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود، پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر حروف اطهر قرآن و نعل تازه‌ی اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیه کهف الرقیم می‌آید خوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفا محلش ندهند عبد آلوده شدن خوار شدن هم دارد عیب از ماست که هر سال نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ما جمع شده این همه عقده تلمبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مردن مایی آقا این بدی مانع دیدار شدن هم دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
      آخرِ هر دهه یک شامِ غریبان داریم هر چه داریم از این ذکرِ حسین‌جان داریم ما گرفتارِ حسینیم  خدایا شکرت منصبِ نوکریِ خسروِ خوبان داریم به لبِ خشکِ حسینِ‌ابنِ‌علی حسّاسیم دمِ افطار دو خط روضه‌یِ عطشان داریم وای از پیکرِ صد پاره‌یِ بی‌سر مانده بینِ صحراست تنش میلِ بیابان داریم سرِ بر نیزه‌یِ او قاریِ آیاتِ خداست روی نی قاریِ قرآن نَه... که قرآن داریم به رگِ پاره‌یِ ارباب  الهی العفو روسیاهیم ولی قلبِ پشیمان داریم به تنی که سمِ اسب از رویِ آن رد شد و رفت قصدِ برگشت سوی خالقِ رحمان داریم مضطرِ قصّه‌یِ انگشتر و انگشتِ توایم بر سرِ سفره ولی نانِ کریمان داریم شبِ جمعه به هوایِ حرمت بی‌تابیم جمعه‌ها حسرتِ وصلِ روی جانان داریم حسین ایمانی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قل هو الله احد همچون خدا یکتا علی‌ست فوق ‌ایدیهم کلام حق هی العلیا علی‌ست   لکنت جبریل درمانش فقط در پیش اوست حضرت استاد بین عالم بالا علی‌ست   حجت‌الله دل صدّیق اکبر فاطمه است حجت‌الله دل صدیقه کبری علی‌ست   برکت خرمای میثم روزی اشک کمیل شاه قنبر نور فضه عزت اسما علی‌ست   هر چه گفت احمد ز پشت پرده حیدر حرف زد بر پیمبر فاش شد آن سوی او ادنا علی‌ست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یادتان هست آتش فتنه شعله ورگشت پنجم مرداد حمله های منافقین پست شیرمردان تنگه مرصاد ذکر یا صاحب الزمان آنروز رمز فتح الفتوح ما گردید سیلی محکمی بصیرت ما بردهان منافقین کوبید خبری بین بچه ها پیچید ای رفیقان غلامعلی هم رفت چون شفا در ته پیاله بود هرکه نوشید از دلش غم رفت حرف غربت میانمان آمد یاد گردان مسلم افتادیم صحبت از شیرمردمرصاد است یاد سردار عشق صیادیم بعداز آنکه امام روح الله جام آن زهرنامه را نوشید باشکوهی که شد به پا مرصاد مرهمی بر دل امام ،رسید حضرت عشق این چنین فرمود نرود زیر بار ننگ ایران پس گرفتیم خاکمان باخون کشور سرفراز جنگ ایران هرکجا مردم غیور ما شهره هستند در وفاداری علم عشق را خمینی داد وه بنازم به چه علمداری "گریز روضه به نیت شهدای مرصاد" ماه مرداد بود و گرما بود چقدر تشنگی اذیت کرد خوش بحال کسی که خون آلود شاه لب تشنه را زیارت کرد کربلا شاه بالبی تشنه مادر خویش را صدا میزد ته گودال باتنی مجروح زیر هرضربه دست و پا میزد خواهرآمد ولی چه دیر رسید قاتل از قتلگاه بر میگشت بین شمشیر و نیزه دور بدن داشت زینب،دنبال سر میگشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسیری ام رسالتم یا حسین یا حسین بیا ببین صلابتم یا حسین یا حسین نور الهی، باشد حجابم هنگام خطبه ، ابوترابم همینکه گفتم اسکتوا یا حسین یا حسین ز کوفه بردم آبرو یا حسین یا حسین گفتم به گریه ، این سِرِّ خود را ما رأیت و ، الّا جمیلا هلال تابان منی یاحسین یاحسین قاری قرآن منی یاحسین یاحسین بالای نیزه ،زیباترینی حیدر ترینم، زهرا ترینی جانم حسین جان کشیده کارم به کجا یاحسین یاحسین آواره ام در کوچه ها یاحسین یاحسین با محلی که ، پرده ندارد زینب قدم در، کوفه گذارد جانم حسین جان کوفه شکسته حرمتت یاحسین یاحسین سنگ زده به صورتت یاحسین یاحسین در خون نشستی، ای ماه زهرا بر چوب ِ محمل ، کوبم سرم را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن لب لعل که بوسه ز نبی، خوب گرفت حال در طشت طلا بوسه از او، چوب گرفت سرِ بُبریده و آل علی و بزم شراب صحنه ای بود که صبر از دلِ ایوب گرفت هر که فریاد کشید، از دو طرف سیلی خورد هر که افتاد زمین، هدیۀ سرکوب گرفت خارجی خواندنشان تهمتِ عادی شده بود رفعِ تهمت ز لبِ قاریِ محبوب گرفت با تمسخر،وسط آیۀ قرآنِ لبش ضربه ها بردهنش،دشمنِ مغضوب گرفت «لَعُبَت هاشمُ وَالمُلک فَلا »را میخواند مستِ مِی، دورِ سرش جُرعۀ مشروب گرفت اهلبیتِ پسرِ فاطمه را داد خطاب دیدی آخر که خدا حق مرا خوب گرفت دور تا دورِ لبش را پُرِ خون دید رباب بوسه ای گریه کنان از لبِ مرطوب گرفت سرخ مویی، به یتیمی، به کنیزی نگریست شعله بر جان و دلِ دختر محجوب گرفت جشنشان را به عزا ساخت بدَل دخت حسین ناله ای کرد که مجلس، همه آشوب گرفت خطبۀ نایبة الفاطمه غوغا میکرد کار، در دست، به این شیوۀ مطلوب گرفت ز سخنرانی سجاد گِره ها وا شد بزم، شد بزمِ عزا، نالۀ یعقوب گرفت به اَنابنُ الحَسنِینَش همه را رسوا کرد آنچه را خصمِ لعین معرکه با چوب گرفت این رقیه است که حالا سرِ پنجه، به قیام ابتکار عمل از دشمن مغلوب گرفت محمود ژولیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شمر می ترسید و لرزان خارج از گودال شد مادری نالید و یک عالم دگرگون حال شد زینت دوش نبی در زیر سم اسبها بی کفن افتاده بود و پیکرش پامال شد دختری خوابش گرفت و خیمه اش اتش گرفت دخترک در خیمه جا ماند و زبانش لال شد کربلا تا شام ما با کرب نی همراه بود شهر شام اما زما زیبنده استقبال شد سنگ بود و فحش بود و ناسزا و ناروا شهرشان با هلهله مملو ز قیل و قال شد ابراهیم میرزایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من دختر یک امیر هستم در کوفه چرا اسیر هستم نفرین به جفای اهل کوفه لعنت به وفای اهل کوفه گفتند اگر عشیره داری برخیز بایست در کناری هرکس که به کوفه آشنا داشت تا شام مرا غریب بگذاشت تنهایم و یاوری ندارم حالا که برادری ندارم افسوس کسی دور و برم نیست عباس علمدار حرم نیست بر خاک فتاده نور عینم بر نیزه شده سر حسینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنقدر با تیغهاشان سر زمین انداختند پای سرها چندتا پیکر زمین انداختند این جماعت رحم در دلهایشان انگارنیست در بر دلدارها دلبر زمین انداختند بعد ذبح کودک تشنه به دست حرمله صید را کشتند و بال و پر زمین انداختند خنجر کند و دل سنگ و هجوم ضربه ها رگ رگ خشکیده ی حنجر زمین انداختند با دم شمشیرها اجر رسالت شد ادا هر کجا بوسید پیغمبر زمین انداختند‌ تا سر خورشید بر نی رفت اهل آسمان سیل اشک از چشمهای تر زمین انداختند هر کسی اندازه وسعش از این پیکر ربود غارتش کردند و یک پیکر زمین انداختند خیمه ها نا امن شد از بعد آنکه لشکری دسته جمعی ساقی لشگر زمین انداختند آستین پاره شد جای حجاب و پوشیه وقت غارت چادر و معجر زمین انداختند کوفه و شام و خرابه مجلس شوم یزید یک پدر را پیش یک دختر زمین انداختند خیزران میخورد بر لبها و با هر ضربه ای چند دندان پای تشت زر زمین انداختند عبدالحسین میرزایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمی دانم چرا از روشنی از نور می ترسم به من نزدیکی و من از تو دورا دور می ترسم چنان با تیرگی خو کرده ام یک عمر که حتی ببینم خانه ام را می کنی پر نور می ترسم بمیرانم ولی اول بخوان این اعترافم را خدایا هرچه باشم باز هم از گور می ترسم الهی وحشتی مِن ضیقِ لحدی ، رحم کن بر من من از تاریکی این قبر سرد و کور می ترسم الهی لا تؤدبنی ، عقوبت کار رحمان نیست من از اخم‌‌ و سوال آن دوتا مأمور می ترسم اگر نیش زبانم خانه و همسایه را آزرد به فریادم برس ، از نیش مار و مور می ترسم خدایا هرچه کردم ، بر حسینت گریه هم کردم من از بی آبرویی پیش او ، بدجور می ترسم به اشکی بر حسبنت می کنی خاموش آتش را مرا بر آتش خشمت نکن مجبور ، می ترسم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«نگویی هر ستمگر یاعلی گفت!!» چوشیرم داد مادر یا علی گفت زبان و دل مکرر ياعلي گفت سفر با نام او پرواز عشق است به معراجش پیمبر یا علی گفت به ایران انقلابی رخ نمی داد اگر رخ داد رهبر یا علی گفت بسیجی دردفاع هشت ساله گذشت از جان به سنگر یا علی گفت شب حمله به قلب جبهه دیدم برادر با برادر یا علی گفت نوشتند ابن ملجم نیز چون زد علی را ضربه بر سر ياعلي گفت! غلّو است این عبارت،  کی توان گفت علی را کشت وکافر یا علی گفت؟ اگر او ياعلي گفت ای مسلمان برای نفیِ حیدر ياعلي گفت شعار قهرمانان است این ذکر به میدان مالک اشتر ياعلي گفت علم چون زد کنار نهر علقم ابوالفضل دلاور ياعلي گفت ملاحت دارد اشعار (کلامی) چو در آغاز دفتر یا علی گفت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حل شود صد مشکلم با گفتن یک یاعلی قلب من خورده گره از روز اول با علی سگ چو بی‌صاحب شود با سنگ او را می‌زنند من سگی هستم که باشد صاحبم مولا علی محرم میقات را گفتم چه خوانی زیر لب عاشقانه یک تبسم کرد و گفتا یاعلی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با مهر حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی‌بهاست بیعت نکرد بیت علی با خلیفه‌ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه‌بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغ‌دار غم ختم‌الانبیاست یا صاحب‌الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله‌هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟ قلب امام عصر بر این غصّه مبتلاست ای وای از غلاف مرا می‌کشد همین ردی که روی بازوی ریحانه خداست کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه زیرا مدینه نقطه آغاز کربلاست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7