eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.7هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
کسیکه دغدغه ی فاطمیه را دارد همیشه از گنه و معصیت ابا دارد کسی که وقت عزا گریه می کند چشمش دگر ز دیدن نامحرمان حیا دارد کسی که می شنود روضه های غربت را برای آمدن منتقم دعا دارد دوباره مرغ دلم روی بام تنهایی به لب نغمه ی یابن الحسن بیا دارد نگاه ملتمس و اَبریم خدا را شکر به راه مانده و دلشوره ی تو را دارد برای آن که تو امشب به ما سری بزنی دلم توسل بر مادر شما دارد شبیه قلب تو این قلب های خسته ی ما ز داغ فاطمیه تا ابد عزا دارد بیا و روضه بخوان و به ما بگو آقا چه شد که در دل آتش فرشته جا دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای فاطمه است تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست امید دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین ، هنوز منتظر است که انتقام تو تنها دوای مادر توست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت با این غم پُر حاشیه خو می گیرم مجبورم اگر که از تو رو می گیرم یک گوشه حسن(ع) به حال من می گرید تا با کمک فضه وضو می گیرم! #مرضیه_عاطفی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها دستم شکسته در حمایت از امیرم من حیدری هستم همینم که همینم حتی بسوزم هم شعارم غیر ازین نیست من شیعه ی عشق امیرالمومنینم... #محمد_حبیب_زاده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد در لحظه های روشن دیدار لبخندت لبریز بود از مادری لبریز چشمانت سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت با گردش دستاس خیر و نور می پاشید بر هرچه صحرا هرچه گندمزار لبخندت از روزه ی بی نان و بی خرما چه شیرین تر وقتی که باشد لحظه ی افطار لبخندت اما چرا این روزها دیگر نمی خندی اما چرا این روزهای تار لبخندت.‌.. مثل گلی توفان زده پژمرد، پرپر شد بعد از پدر بعد از در و دیوار لبخندت این روز های آخری یک بار خندیدی اما چه تلخ است آه تلخ این بار لبخندت با چشم های خسته تا تابوت را دیدی بر چشمهای فضه شد آوار لبخندت مادر جهان ما یتیم عشق و احساس است قدری بخند ای مهربان بگذار لبخندت… چادر نماز دخترم از یاس لبریز است تابیده بر این چادر گلدار لبخندت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گر پهلویم شکست فدای سرت علی محسن به خون نشست فدای سرت علی یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم هستی هر آنچه هست فدای سرت علی ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید حالا که نیلی است فدای سرت علی غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو... ... راهم به کوچه بست فدای سرت علی از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین" این جای ضرب شصت فدای سرت علی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همدم کسی به مثل تو پیدا نمی شود جز با تو درد عشق مداوا نمی شود از لحظه ای که در پس در خوانده ای مرا نبود دمی که دیده چو دریا نمی شود گفتم مگر که دیده ی خود واکنی ولی چشمی که کوچه دیده دگر وا نمی شود از بس نظر به قد تو کردم کمان شدم حتی هلال چون قد تو تا نمی شود دیدی تو را به بستر و شرمنده تر شدم جز استخوان و پوست تماشا نمی شود زینب ز دیده اشک فشاند به بازویت شاید که مرهمی شود اما نمی شود دشمن پس از عیادت تو با اشاره گفت زهرا دگر برای تو زهرا نمی شود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این که دارد میرود از خانه، سامان من است بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است نیست دیگر هیچ امیدی بر مداوای دلم اینکه افتاده به جانش درد، درمان من است گریه هایش گریه درد است، درد بی کسی فاطمه گریان پهلو نیست، گریان من است باز هم از حق کعبه بر نخواهد داشت دست فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است میهمان سر زده خوب است، لیک اینگونه نه چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟ چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه گیسوان سوخته، حالا پریشان من است آی مردم در جوانی آخر کارم شده اول این زندگی گرم، پایان من است بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن خانه ی آباد را با رفتنت ویران نکن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارم از دلواپـَسی دِق می کنم مادر بخند دلخوشیِ دختری یک لحظه دربستر بخند پیش ما هر قدر می خواهی بگو آه و ببار چون که می بینی به خانه آمده حیدر بخند گاه من حس می کنم وقتی که می آید پدر می گـوید دیوار با طعـنه به میخِ در بخند بغض سنگین حسن جانم به لب آورده است ای فدای خنده اَت پیش من خواهر بخند بُقـچه ای آوردی و حرف کفن شد پایِ سر ساربان می گفت با خود این هم انگـشتر بخند این یکی می گفت حمله خیمه ها غارت شدند آن یکی می گفت سهم من شده یک سر بخند بی خیالِ گـوشواره بی خیالِ زخمِ گوش آمده بر روی نـِیْ بابای تو دختر بخند آه از حال و هوای قـتلگاه و خـیمه گاه می رسد روزِ تقـاص دلـبر و کـوثر بخند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای تاج سرعالم وآدم زهرا ازکودکیم دل به تودادم زهرا آنروزکه من هستم وتاریکی قبر جان حسنت برس به دادم زهرا 🔷اشعارناب آئینی🔷 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرار شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7