#امام_عسکری_علیه_السلام
باز دل شکستهام نوای دیگر آورد
پرده ی بهتری زند، نغمه ی خوشتر آورد
لئالی کلام را ز طبع من بر آورد
مگر ثنای عسکری، حجّت داور آورد
که آگه از مقام او، کسی به جز اله نیست
نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست
عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش
بسته شده به طوق جان سلسله ی ارادتش
رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش
حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش
ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده
جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده
به سامرا نظر کن و جلوه ی ذوالکرام بین
قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین
بابِ امام عصر را فراز دست مام بین
دهم اما را به بر، یازدهم امام بین
چشم علی منوّر از جمال ماه پارهاش
فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوبارهاش
نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر
لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر
بر همه هستیاش نظر در همه عالمش گذر
اما هادیاش پدر حضرت مهدی اش پسر
خلایقند چاکرش، ملائکند عسکرش
هیچ کسی نمیرود به نا امیدی از درش
رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او
درس هدایت بشر زمزمه ی سروش او
وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او
حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او
به دورهای که معتمد کرد فزون نفاق را
به هم درید سعی او پرده ی اختناق را
بهشتِ علم پرورد آب و هوای گلشنش
اهل کمال، خوشه چین، ز گوشههای خرمنش
حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش
امام عصر تربیت، یافته روی دامنش
نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر
درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر
سلاله ی پیمبر و مبشّر پیام حق
که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق
مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق
داده به دست مهدیاش رسالت قیام حق
که بعد من امام بر جوامع بشر تویی
مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی
رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش
برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش
امام را ببین که چون داشت خبر ز نیتش
نخوانده گفت پاسخش، نگفته داد حاجتش
ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد
به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد
ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو
کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو
من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو
امید رحمتم بود، ز لطف بیزوال تو
"مویّدم" گدای تو بر آستان مهدیات
امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدیات
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ربیع ِربیع الثانی
السلام علیک یا ابالمهدی علیهماالسلام
باز هم دل وا شد از فصل بهار سامرا
آمده نوراله والاتبار سامرا
دومین ماه دل آرای دیار سامرا
در حقیقت بر دل عالم قرار سامرا
آمده دوم حسن در خانه ی چارم علی
از جبین انورش کلّ جهان شد منجلی
بر روی دست حُدَیثه ،دُرنشان حیدر است
هم جواد وهادی و ابن الرضای دیگر است
او صدف بر گوهر والامقام آخر است
کوری عباسیان بر اهل عالم سرور است
او دهم نائب برای منبر حیدر شده
هر که باشدمنکر این امر حق کافر شده
او بهار ِ در زمستان ِ ربیع الثانی است
از طلوعش بر غروب غم دم پایانی است
بر روی عرش معلا بزم نغمه خوانی است
گوئیا شخص خدا در این مجالس بانی است
آمده دوم حسن زان رو ربیع دوم است
درحقیقت مطلع این ماه روز هشتم است
من شدم نوکر شده آقا امام عسکری
تا ابد آن نور پابرجا امام عسکری
شد نجات محشر فردا امام عسکری
دین من گردیده کامل با امام عسکری
بر روی قلبم خدا نام حسن جان را نوشت
خاک من را از ازل با بغض اعدایش سرشت
خوانده او راه تقرب را تولای بتول
دشمنی با دشمنان آل او اصل اصول
طبق قرآن،طبق هر وحی خدا،گفته رسول
هر عبادت با تبری می شود تنها قبول
او تمام هست را پابست حیدر خوانده است
هر که دارد بغض اعدا را برادر خوانده است
ای پدر بر آخرین گلدسته ی آل عبا
بر ظهور مهدی ات آقا دگر بنما دعا
کی شود شیعه ز درد دوری اش دیگر رها
بر رخ زیبای او این دیده گردد آشنا
می شود روزی تماماً شیعه شهر سامرا
می رودبا مهدی ات شیعه پیاده کربلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_حسن_عسکری_روحی_فداک
السلام علیک یا اباالحجّه
یا حسن عسکری علیه السلام
دسته گل باغ رسالت حسن
سیزدهم لاله ی عصمت حسن
هم پسر ده گهر سرمدی
هم پدر منجی امّت حسن
چون پدرت حضرت هادی شدی
مطلع خورشید هدایت حسن
برده ای از جدّ رئوفت جواد
ارثیه ی بخشش و رأفت حسن
مِهر تو و بغض عدویت شده
شرط قبولی عبادت حسن
شکر خدا که شده از کودکی
ذکر تو روی لبم عادت حسن
فخر من این است که شد منصبم
نوکر تو تا به قیامت حسن
کرده دلم را غم عشق تو پاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای که برای دو جهان زیوری
مخزن نور قمر آخری
در تو خداوند عیان شد به حق
جلوه گر هر صفت داوری
گر که بگیری به کفت ذوالفقار
در وسط رزم یل حیدری
جار زنم کوری عباسیان
بر همه ی اهل جهان سروری
ترس ندارم ز قیامت دگر
در صف محشر تو مرا می خری
کاش شود با نظرت قسمتم
در حرمت تا به ابد نوکری
کی تو مرا زائر خود میکنی
سیّدنا یا حسن عسکری
در حرمت شد دم هر سینه چاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای حسن دوّم آل عبا
شاه دو عالم تویی و من گدا
لایق مدح تو نباشد کسی
ذاکر تو نیست کسی جز خدا
عرش بُود قسمتی از صحن تو
شد حرمت جنّت اهل ولا
قبله ی قلب همه ی شیعه هاست
چار مزار حرم سامرا
ای پدر حضرت صاحب زمان
بهر ظهور پسرت کن دعا
ما که نداریم به جز او کسی
اوست فقط بر همگان مقتدا
روی لب ما شده این زمزمه
ای پسر عسکری ،مهدی بیا
کاش شوم گوشه ی صحن تو خاک
یا حسن عسکری روحی فداک
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کریم آل الله
نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا
چقدر محترم است این گدای با آقا
نشسته ام بنویسم حسن ، کریم ، کرم ،
مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا
نشسته ام بنویسم به جای العفوم
الهی یا حسن یا کریم یا آقا
تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست
بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا
دخیل های نبسته شده زیاد شدند
چرا ضریح نداری ؟ چرا چرا آقا
تویی کریم کرم زاده من گدا زاده
مرا خدا به تو داده تو را به من داده
همه فقیر تو هستند ما گدا ها هم
گدای لطف تو هستند خضر و موسی هم
سه بار زندگی ات را به این و آن دادی
هر آنچه داشته بودی و گیوه ات را هم
قسم به ایل و تبارت - قسم به طایفه ات
غلام قاسم عبدالله توآم با هم
عجیب نیست بگردد فرشته دور سرت
عجیب نیست بگردد علی و زهرا هم
من از بهشت به سمت شما سفر کردم
که من بهشت بدون تو را نمی خواهم
بدون عشق مسلمان شدن نمی ارزد
بدون مهر تو انسان شدن نمی ارزد
ندیده اند افاضات آفتابت را
نخوانده است کسی سطری از کتابت را
به دستهای گدایان فقط دعا دادند
به چشم های تو دادند استجابت را
چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم
نشسته ایم ببینیم انتخابت را
تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین
عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را
نه که نظر نخوری- نه - مدینه میمیرد
اگر که دست علی وا کند نقابت را
نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی
نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی
نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست
نگات مثل علی و صدات مثل خداست
نشسته ام بنویسم علی است بابایت
نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست
نشسته ام بنویسم هزار ای والله
هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست
سکوت کردی اما حسین شهر شدی
سکوت کردن تو کربلاست - عاشوراست
اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند
نبود دست تو آری خدا چنین میخواست
قرار بود که در صلح - کربلا بشوی
سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی
نشسته ام بنویسم که سفره داری تو
همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
به دست با کرمت می دهی کریمانه
به سائلان حسینت هر آنچه داری تو
تو نیمه ی رمضانی ولی شب قدری
مرا به دست خداوند می سپاری تو
اگر بناست بسوزم به هیزم فردا
قسم به چادر زهرا نمی گذاری تو
نخواستم بنویسم ولی نفهمیدم
چطور شد که نوشتم حرم نداری ت
نوشتم از سر این کوچه رد مشو اما
نگاه کردم و دیدم چگونه داری تو ...
... تلاش میکنی از مادرت جدا نشوی
تلاش میکنی او را حرم بیاری تو
میان کوچه به دنبال توست مادر تو
میان کوچه به دنبال گوشواری تو
مگر چه دیده ای از زندگیت سیر شدی
چقدر زود شکسته شدی و پیر شدی
علی اکبر لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غروب #جمعه #امام_زمان
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد
باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد
آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد
آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد
خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد
از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد
روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷صلیالله علیک یا امام حسنعسکری🌷
#امام_حسن_عسکری_ع
میجویم از دل بهترین وجه سخن را
گویم مگر یک جلوه از حُسن حَسَن را
میگویم از خورشیـــد عالم تاب، آنکه
یک جلوهاش روشن کند هر انجمن را
او که ظهور سبز فرزندش به زودی
از باغ عالــم میبَرَد رنج و مِحَن را
آخر تحقق بخشد این فرزند، یک روز
ایــن آرزوی روزگــــــــــــاران کُهن را
آن گـل که میآید بهــار از مقـــدم او
عطرش صفایی ناب بخشد این چَمن را
آن گل که از جور ستمگــر میرهاند
غزه، عراق و شام و بحرین و یمن را
در انتظـــــار مقدمش داریم بر لب
هر لحظه فریادِ بیا یابن الحسن را
مــا خادمــانِ آستـــان اهــل بیتیـــــم
با عشقشان آموختیم عاشق شدن را
دلدادگان حیدر(ع) و زهرای اطهر(س)
در این حرم دیدیم عمری، مرد و زن را
هر کودکی وقتی زبان واکرده گفته ست
نـــام علـــیِ عالــــیِ خیبــــرْ شکن را
چون آستان عشق ناب اهل بیت(س) است
با هستی خود دوســت دارم این وطن را
ما پای این عشقیم و این پرچم همیشه
دشمن اگر در خون کشاند تن به تن را
نفرین به آن دستی که بینام خداوند
در دست گیرد پرچـــم ایـــران من را
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن
چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَرکَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کآن را نیست پایان، غم مخور
حال ما در فُرقت جانان و اِبرامِ رقیب
جمله میداند خدایِ حالْگردان غم مخور
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
یادت برایم ارمغانی دیگر آورده
مضمون تو از لای شعرم سربرآورده
تنهاترین آقای دنیا، ماه پشت ابر
تنهاییات صبر جهانی را سرآورده
تا کی گل حسرت بروید از دیار دل
دوری دمار از سینهٔ دنیا درآورده
رزق کدامین جمعهای یا ایها الباران؟!
بوی تو را این خاک مجنونپرور آورده
یک روز میآیی و احیا میکنی ما را
نام تو را حتی خودِ پیغمبر آورده
این دودمان درد آخر میرود بر باد
حافظ گشودم شعر امیّدآور آورده
#ناهید_خلفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
ما از کنارِ یار دَمی پا نمیکشیم
از این کرانه دستِ تمنّا نمیکشیم
ما سرسپردههایِ حریمِ ولایتیم
دلدادهیِ همیشگیِ این عمارتیم
« در بارگاهِ قدس که جایِ ملال نیست »
حتی نفس بدونِ تولّا حلال نیست
امشب نفس نفس زدنِ ما ولایی است
هر ضربِ قلبِ عاشقِ ما سامرایی است
خورشیدِ سامراییِ روشنگری رسید
فرزندِ فاطمه حسنِ عسکری رسید
وَجهِ خدایِ عَزَّوَجل پورِ مصطفاست
وَاللّه وارثِ عَلم وُ علمِ مرتضاست
نام و مرام وُ صبرِ حسن منجلی در اوست
در عرش نوکرِ حرمش صاحب آبروست
او وارثِ شجاعتِ سردارِ نینواست
آئینهیِ عبادتِ سجّاد وُ عشقِ ماست
شرحِ علومِ باقری وُ صدقِ صادقی
اسرارِ کاظمینی و سرمشقِ عاشقی
اِبنُالرّضایِ سوّم وُ اِبنُالجوادِ دو
چشم وُ چراغِ هادی وُ اُمّیدِ من وَ تو
آقایِ آسمانیِ خاک است و آسمان
بابایِ دلبرِ دو جهان صاحبالزّمان
اصلِ تو حیدری و اصولت پیمبریست
فرزندِ تو ترنّمِ رویایِ کوثریست
باران پس از نگاهِ تو باریده رویِ خاک
خصمت به خشم وُ قهرِ خدا میشود هلاک
دستِ خداست پشتِ سرِ وارثت ولی
تنها وُ یکّه شد پسرِ تو چنان علی
مثلِ علی غریبی و غم درک میکند
حقَّش برایِ ماندنِ حق ترک میکند
بازویِ خیبرافکنِ او رویِ سینهاش
وای از طواف و گشت وُ گذارِ مدینهاش
او در طوافِ کعبه ولی ماهِ کعبه اوست
موعودِ بانویِ بقیع وُ آهِ ندبه اوست
آقا به حقِّ مادر مظلومهات بیا
وای از بقیعِ بیکسی و بغضِ سامرا
بغضِ گلویِ سامره را وا نمیکنند
با عاشقِ تو خوب چرا تا نمیکنند
تا پایِ جان به پایِ تو هستم شتاب کن
برگرد وُ کاخِ توطئهها را خراب کن
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
144.7K
سروده میلادامام عسکری(ع)
🌸🌹🌸🌹🌸
عید میلادت مبارک یا امام عسکری
جان فدای مَقدمت، که بر دو عالم سَروری
در حریم با صفای تو ملائک کارشان
شد برای نوکرانِ آستانت نوکری
🌷یاحسن خوشامدی مولاحسن خوشامدی۲
نام نیکویت حَسَن، خَلقت حَسَن ، خُلقت حسن
هر چه در وصف تو گویم ، باز از آن برتری
نیست بودم سایه ی مِهر تو هستم کرده است
کرده ای در حق من اَلحق تو ذره پروری
🌷یاحسن خوشامدی مولاحسن خوشامدی۲
تو کریم بن کریم، اِبن الرضای سومی
زاده ی زهرا و حیدر، وارث پیغمبری
این من و این دست خالی، این تو و دست کَرَم
من گدای سامره هستم نه جای دیگری
🌷یاحسن خوشامدی مولاحسن خوشامدی۲
عرض حاجت محضرت آورده ام اُمیدوار
با عطایت می کنی بر این گدایت یاوری؟
بارگاهت میدهد بویِ مدینه یاحسن
چون امام مجتبی هستی تو آقا مادری
🌷یاحسن خوشامدی مولاحسن خوشامدی۲
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
163.6K
🌸سروده🌸
دارد امشب شهر پیغمبرهـوای دیگـری
آسمانش میدرخشد با صفای دیگری
فاطمه آورده گـویـا مجتـبای دیگـری
جلوهگر شد بر زمین ابن الرضـای دیگری
میدرخشد چون نگینی بر رُخ ِانگشتری
میشـود شهر مدینـه در رکاب عسکری
🌷یاحسن خوشامدی۴
از دلم تا صحنِ شاهِ سامرا پُـل میزنم
تا حریـم پاک او دست توسـل میزنم
خانهٔ دل را به یُمنِ مقدمش گل میزنم
با قلــم بر دفتـر شعــرم تفــأُل میزنم
شاه بیت امشبم از چـارده نور جلی
دومین نام حسـن در دفتـرم شد منجـلی
🌷یاحسن خوشامدی۴
حُسـنِ خُلقش، یادگار جدّ پاکش مصطفا
رادمردی و عدالـت بـرگـرفت از مرتضا
شیـوهٔ بخشندگی را برده ارث از مجتبا
بر سرِ خوانش نشسته خیلی از شاه وگدا
سامرا برخود ببالد بـا چنین شاه کَـرَم
شکر حق،دومْ حسن در سامرا دارد حرم
🌷یاحسن خوشامدی۴
دم به دم از عرش آید نغمهٔ حور و مَلَک
برقدمهای حَسن ، سر خم نموده نُه فلک
وا شده خوان کَرَم بین حسن ها مشترک
قسمت هرکس شدازاین سفره ها نان ونمک
میشود عمری گدایِ کویِ احسان حَسن
تاج خوشبختی بدست آورده مهمان حسن
🌷یاحسن خوشامدی۴
یا اباصـالح دلت روشن از این میلاد نور
درحریم سـامرا گردیده برپا جشن وشور
عالَمی ازاشتیاقش گشتـــه لبــریزِ سرور
چشمِ بد از حُسنِ زیبای پدر بادا به دور
جشن زیبای ولایت باحضورت خوشتر است
چون جمال عالم آرای تو چیزی دیگراست
🌷یاحسن خوشامدی۴
سیـزده نور آمده تا ماه کامل تر شود
قبلهٔ دلهایمان سمت تو مایل تر شود
در دعاها دست ما بایدکه سائل ترشود
تا جهانی بر قدوم پاک،قابل تر شـود
در شب بدری نقاب از رُخ کشد ماهِ تمام
عالَمی روشن شـود از نورِ رُخسار امـام
🌷یاحسن خوشامدی۴
(رقیه سعیدی(ڪیمیا)