eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
یادت برایم ارمغانی دیگر آورده مضمون تو از لای شعرم سربرآورده تنهاترین آقای دنیا، ماه پشت ابر تنهایی‌ات صبر جهانی را سرآورده تا کی گل حسرت بروید از دیار دل دوری دمار از سینهٔ دنیا درآورده رزق کدامین جمعه‌ای یا ایها الباران؟! بوی تو را این خاک مجنون‌پرور آورده یک روز می‌آیی و احیا می‌کنی ما را نام تو را حتی خودِ پیغمبر آورده این دودمان درد آخر می‌رود بر باد حافظ گشودم شعر امیّدآور آورده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گدای فاطمه تمام عالم امکان گدای فاطمه است تمام ارض و سما خاک پای فاطمه است صدای حنجر "لولاک..." می‌زند فریاد که چارگوشهٔ هستی برای فاطمه است دوباره بوی غم فاطمیه می‌آید عزا عزاست در عالم، عزای فاطمه است علی شکسته و با دست بسته می‌گوید خدای یوسف و یونس، خدای فاطمه است ولی بنا شده زهرا خلیل‌ راه شود زمان زمان خروش وفای فاطمه است به گرد شمع علی در طواف می‌سوزد ببین که شعلهٔ آتش منای فاطمه است کجا نوشته به یاس رسول حمله کنند؟ میانهٔ در و دیوار جای فاطمه است دوباره گریه سرودم در آسمان غزل که ذره ذره دلم مبتلای فاطمه است برای چشم غزل توتیا مقدر شد که رزق مرثیه خاک عبای فاطمه است آهای منتظران، سبزه‌زار پشت در است بهار گم‌شده در دست‌های فاطمه است در انتظار ندای بقیة اللهیم حکومت علوی خون‌بهای فاطمه است به یمن بردن نامش ادامه‌ دارد شور که انتهای غزل ابتدای فاطمه است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چشمانم از دریای یادت گوهر آورده مضمون دلتنگی سر از شعرم درآورده ای کاش از راز ظهورت پرده بردارند این داستان صبر جهانی را سرآورده در خاک دل غیر از گل حسرت نمی‌روید دوری دمار از روزگار ما برآورده رزق کدامین جمعه‌ای؟ کی می‌رسی باران؟ غیبت، سپاه بغض را تا حنجر آورده در بوستان فاطمیه در پی نرگس دل رو به سوی خیمه‌گاه مادر آورده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دهه‌ی کرامته ماه قم از اول ذی‌القعده کامل می‌شود اعتبار آسمان این‌گونه حاصل می‌شود کل دنیا را گرفته نور او، آنقدر که آفتاب از کار خود هر صبح غافل می‌شود بوی این خاک مقدس بوی ایوان رضاست شاعر بانوی قم هم‌سنگ دعبل می‌شود شاعر مهرِ رضا و خواهرش معصومه‌ام از سحاب عشقشان اشعار نازل می‌شود هر کسی که از کراماتش سر سوزن نوشت صاحب صد نسخه توضیح الفضائل می‌شود مانده‌ام بین دوتا پرسش، کنار صحن او عقل عاشق می‌شود یا عشق عاقل می‌شود؟ قسمت دل دوری است و دوستی،این جاده‌ها کی میان عاشق و معشوق حائل می‌شود نیست جز دلدادگی دار و ندار سینه‌ام قلب ناقابل به این احساس قابل می‌شود هر زمان دلتنگ عطر حضرت زهرا شوم دل به سمت مرقد معصومه مایل می‌شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عطری رسیده از سلیمان نجف تا مور عرض ارادت یا علی یا مرتضی یا نور از کی تو را من دوست می‌دارم؟ نمی‌دانم! از لازمان و لامکان، از دورهای دور بی‌ لطف تو مدحت نمی‌گفتم زبانم لال هرگز نمی‌دیدم نجف را چشم‌هایم کور یک تکه کاشی کاش بودم کنج ایوانت یا گوشهٔ تاک ضریحت خوشه‌ای انگور حق داشت کعبه روز میلادت ترک‌برداشت مظروف حیدر باشد و ظرفش نگیرد شور؟ نام تو را برده است ابراهیم در آتش یوسف درون چاه، موسی در میان طور یارب به‌حق دوستدارانت بگردانم با دوستداران امیرالمؤمنین محشور نام غدیر آب حیات است و جهان تشنه باید بگویم از شکوهش هرچه شد مقدور در هجده ذی الحجه در سال ده هجرت فرمان رسید از حق که ای پیغمبر رحمت تعجیل کن حج وداعت را به‌جا آور می‌خواهد اینک کشتی پیغمبری لنگر با مرتضی تکمیل کن امر رسالت را تنها به او بسپار سکان ولایت را دستور از حق آمده امرِ مطاع است این وقت سفر نزدیک شد، حج وداع است این بار شترها منبری شد طبق فرمانش دست قسیم النار والجنة به دستانش فرمود ای‌مردم! چه‌ شخصی برشما اولیٰ است؟ گفتند: الله و رسولش سرپرست ماست فرمود هر شخصی که من مولای او هستم مولای او شد اینکه دستش هست در دستم یعسوب دین،حبل متین، شیر خدا، صفدر شاه نجف، مولا، امیر‌المؤمنین، حیدر پیراهن دریا فقط اندازهٔ دریاست تاج ولایت بر سر مولاعلی زیباست مولا چه مولایی! عدالت بر مدار اوست راه نجات شیعیان در اختیار اوست چشم زمین حیران و باتشویش می‌چرخد یک‌بار حیدر دیده دور خویش می‌چرخد افلاک تا افلاک تاجش، مه نگینش شد خورشید تابان دکمهٔ سرآستینش شد الله اکبر، مظهر اعجاب حق است او تام و تمام آیینهٔ القاب حق است او باید که مثل نام اجدادم خلف باشم باید غلام کوی سلطان نجف باشم پر می‌کند دست دلم را از زر باور حیدر نمی‌ماند بدهکار کسی آخر روز جزا هر سنجه‌ای از کار می‌افتد میزان به دست حیدر کرار می‌افتد آقای من، سرمایهٔ تاریکی قبرم لبریز شد از شوق چشمم، کاسهٔ صبرم غرق غرورم، مست مستم، شاد از اینم آخر تو را آن سوی راه مرگ می‌بینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🚩به خاک پای آقای جهان قسم به سرخ‌ترین واژهٔ مسلمانی "حسین" این جریان عروج انسانی به رستخیز عظیم عراق آن سوی مرز به مهربانی آن مرزبان مهرانی به صاحبان گذرنامه‌های جامانده ستاره‌های اسیر شب پریشانی به وزن آه محبی که شاعر تو شده است به بغض واشده در لحظهٔ غزل‌خوانی به انقلاب درونم، مقابل حرمت به رازهای مگویم همان که می‌دانی هوای کوی تو را کرده‌ام، عزیز دلم! هوای هروله در آن طریق حیرانی منی که باز شکستم، منی که جاماندم که مستحق فراقم به کنج ویرانی خدا نکرده نمی‌خواهی‌ام؟ نمی‌دانم! چه شد دوباره که جامانده‌ام؟نمی‌دانی؟ کجا دخیل ببندم؟ کجا گلایه کنم؟ کجا مهار شود این درونِ طوفانی؟ جوان نوکر تو از فراق پیر شده است ببین چقدر شبیهم به پیر کنعانی برای سینهٔ تفتیده از تب دوری دلم خوش است به این بیت‌های بارانی به چشم رو زده‌ قلبم، مگر افاقه کند مگر دوا شود این غم به اشک‌درمانی لباس مشکی داغت لباس احرام است مشرفیم چهل شب به حج روحانی خدا کند که ببینی مرا به چشم کرم خدا کند که قبولم کنی به آسانی خوشا رهایی و رفتن به راه مشایه چه سخت می‌گذرد لحظه‌های زندانی آهای قاصدکان شناسنامه به دست مسافرانِ عزیزِ بلندپیشانی دل شکستهٔ ما را به کربلا ببرید به ماندگارترین خاک عالم فانی فراق قسمت ما شد، عراق قسمتتان و می‌روید ستون تا ستون به مهمانی سلام اولتان را به یاد ما باشید دم وصال، کنار عمود پایانی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7