eitaa logo
کافه شعروسمـــــــــــاع
118 دنبال‌کننده
675 عکس
293 ویدیو
5 فایل
شعر پرنده‌ای معصوم است که در قلبِ شاعران متولد میشود🕊️ ارتباط بامدیر کانال @elahehfarahi لینک ناشناس https://daigo.ir/secret/11479932209
مشاهده در ایتا
دانلود
و او به شیوهٔ باران پر از طراوت تکرار بود! و او به سبک درخت میان عافیت نور منتشر میشد! همیشه کودکی باد را صدا می کرد. همیشه رشته‌ی صحبت را به چفت آب گره می‌زد... @shearosama 🌱
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی غصه هم خواهد رفت آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... @shearosama
رخنه‌ای نیست در این تاریکی، در و دیوار به هم پیوسته! سایه‌ای لغزد اگر روی زمین نقش وهمی است ز بندی رسته... @shearosama
عشق صدای فاصله‌ هاست صدای فاصله‌ هایی که غرق ابهامند... @shearosama
همیشه عاشق تنهاست. و دست عاشق در دست ترد ثانیه‌هاست! و او و ثانیه ها می‌روند آن طرف روز. و او و ثانیه ها روی نور می‌خوابند. و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را به آب می‌بخشند. @shearosama
زندگی خالی نیست مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست آری تا شقایق هست زندگی باید کرد در دل من چیزی است، مثل یک بیشه‌ی نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه دورها آوایی است که مرا می‌خواند @shearosama
غمی افزود بر غم‌ها فکر تاریکی و این ویرانی بی‌خبر آمد تا با دل من قصه‌ها ساز کند پنهانی نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر، سحر نزدیک است هر دم این بانگ برآرم از دل: وای این شب چقدر تاریک است @shearosama
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ‌کسی نیست که در بیشه‌ی عشق قهرمانان را بیدار کند ... پشت دریاها شهری است که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است بام‌ها جای کبوترهایی است که به فواره‌ی هوش بشری می‌نگرند دست هر کودک ده ساله‌ی شهر، خانه‌ی معرفتی ست مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف خاک، موسیقی احساس تو را می‌شنود و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد @shearosama
آب را گِل نکنیم در فرودست انگار ، کفتری می‌خورد آب یا که در بیشه‌ی دور، سیره‌ای پر می‌شوید یا در آبادی، کوزه‌ای پر می‌گردد آب را گِل نکنیم شاید این آب روان، می‌رود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه دلی دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب زن زیبایی آمد لب رود آب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر شده است چه گوارا این آب چه زلال این رود @shearosama
من نمی‌دانم که چرا می‌گویند: اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ‌کس کرکس نیست گل شبدر چه کم از لاله‌ی قرمز دارد چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید واژه ها را باید شست واژه‌ها باید خود، واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست زیر باران باید رفت @sherosama
پشت هیچستان، چتر خواهش باز است تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می‌آید آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی، سایه‌‌ی نارونی تا ابدیت جاریست به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من @shearosama
من از خیلی چیزها میترسیدم از مادیان سپید پدربزرگ از مدیر مدرسه از قیافه ی عبوس شنبه چقدر از شنبه ها بیزار بودم خوشبختی من از صبح پنجشنبه آغاز میشد عصر پنجشنبه تکه ای از بهشت بود شب که می شد در دورترین خوابهایم طعم صبح جمعه را می چشیدم ... @shearosama