🌼
جان عاشق در تن خاکی چنان گیرد قرار؟
موج دریا دیده را بستن به ساحل مشکل است...
#صائب_تبریزی
@shearvdastan
🍃
دلبرا قیمت وصل تو کنون دانستم
که فراوان طلبت کردم و نتوانستم...
#اوحدی_مراغه_ای
🌱🌱🍃🍃🌸🌸
@shearvdadtan
اگر چه شرم من از شاعرانگی باشد
مخواه روزی من بی ترانگی باشد
نظر بلند عقابی که آسمان با اوست
چگونه در قفس مرغ خانگی باشد
عجیب نیست اگر سر به صخره میکوبد
که موج را عطش بی کرانگی باشد!
مرا که طاقت این چند روز دنیا نیست
چگونه حوصله جاودانگی باشد ؟!
به اصل خویش به صد شوق باز میگردم
اگر قرار تو بامن یگانگی باشد
#فاضل_نظری
🌱🌱🍃🍃🌸🌸
@shearvdastan
مرا به بوی خوشت❣
جان ببخش و زنده بدار!❣
که از #تُ چیزی❣
از این بیشتر نمیخواهم ...😘💕❣💕
#پروفایل
@shearvdastan
ابرهای بغض در رؤیای بارانی شدن
سینهها؛ دریاچهای در حال طوفانی شدن
پنجهی خونین بالشها پُر از پَرهای قو
خوابها دنبال هم در حال طولانی شدن
زندگی آن مردِ نابینای تنهاییست که –
چشمها را شسته در رؤیای نورانی شدن
قطرهای پلک مرا بدجور سنگین کرده است
مثل اشک برهها در شام قربانی شدن
خوب میفهمم چه حالی دارد از بیهمدمی
پابهپای گرگها سرگرم چوپانی شدن
برکههای تشنه میبینند با چشمان خیس
نیمهشبها خواب گرمِ ماهپیشانی شدن
خالیام از اشتیاق بودن و تلخ است تلخ
جای هر حسی پر از حس پشیمانی شدن
چارهی لیلای بی مجنون این افسانه چیست؟
یا به دریا دل سپردن... یا بیابانی شدن
#حسنا_محمدزاده
@shearvdastan
خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است..
#شهیدی_قمی
#مخاطب_خاص
@shearvdastan
لازمهـ که یکے منتظرت باشهـ
یکے که حتے وقتے خودتم بےخیال خودت شدے اون بیےخیالت نشهــ ...🙃
@shearvdastan
امشب
از آغوشت شعری ساختم!
پنجره اتاقت را باز کن
شاید
قدر آغوشت را دانستی.
#علی_اسفندیار
@shearvdastan
دلِ گرفتهی من کِی چو غنچه باز شود؟
مگر صبا برساند به من هوای تو را...
#هوشنگ_ابتهاج
سلام!!
صبح شنبه تون پر از انرژی
@shearvdastan
بخند جانم
از آن خنده هایی
که همیشه شهردلم را
طوفانی میکند . . .
🌱🌱🍃🍃🌸🌸
@shearvdastan