eitaa logo
شعر و داستان
2.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
92 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://harfeto.timefriend.net/17368038386764
مشاهده در ایتا
دانلود
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس @shearvdastan
دید استکبار حالا قدرت سِجّیل را سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را خواب و رویای سپاه کفر را بر هم زدیم بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم گوشه‌ای از قدرت بی حّد ما شد جلوه گر یادِ تهرانی‌ مقدم زنده شد بارِ دگر “ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ” این همان خشم خداست ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد رهبرم لب تر کند راهی میدان می شوم در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می شوم لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده آه…دوران “بزن در رو” دگر سر آمده دید استکبار حالا قدرت سجیل را موشک ما زیر و رو کرده ست اسراییل را احسان نرگسی @shearvdastan
من دایره در دایره، گردابم و تکرار هِی در تو شدم غرق و تو انگار نه انگار من اهلِ همین کوچه ی بن بستِ کناری تو پنجره‌ای رو به افق های غزلوار من وحشیِ چشمانِ غزالین تو گشتم با آن همه اهلیّت و رسمیّت بسیار دیگر چه بگویم که در این همهمه بازار بیرون نزند دایره از نقطه ی پرگار ای تلخ ترینْ ماهِ شبِ بلخ و سمرقند! ای قهوه ی چشمانِ تو آوازه ی قاجار! بعد از تو بگو با چه زبانی بنویسم؟ شعری که به اثبات تو کوشد نه به انکار باید بروم تا نگرفته‌است گناهت_ دامانِ مرا در عطشِ این همه تکرار @shearvdastan
میخواهم از خیال تو خالی شوم، ولی بـایـد کـه بیخیـال تمـام خـودم شـوم... @shearvdastan
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم یک جرعه ی دیگر بچشان، مست‌ترم کن @shearvdastan
تنهایی انسان ندارد گرچه پایانی ای عشق! پنهان می‌شود تنهایی‌ام با تو دلتنگم و دلواپسم؛ یعنی چه خواهد کرد بی‌تابی‌ام با خویش و بی‌پروایی‌ام با تو @shearvdastan
با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم... @shearvdastan
گفتند که او عاشق گیسوی کمند است موهای من از عصر همان روز بلند است @shearvdastan
دلم به مهر تو‌ صد پاره باد و هر پاره هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد....!! @shearvdastan
معشوقِ از ازل به قیامت قرینِ من! بنیان‌گذارِ عاطفه‌ی راستینِ من! من عاشقِ تمامِ جهانم به یُمنِ تو؛ در خانه‌ی دل ـ آیه‌ی بالانشینِ من! فرزندِ وقت! لحظه‌ی باری به هر جهت! خیّامِ من! معاصر و هم‌سرزمینِ من! در این کویر خیمه بزن! مثلِ قرن پنج عشقِ قدیم و تازه! چنان و چنینِ من! این شعر، شعر نیست؛ تماماً حقیقت است؛ برداشت‌های ذائقه‌ی نکته‌بینِ من مضمونِ بی‌شمارِ تو اصلِ تغزّل است ای راویِ مغازله‌ی چندمینِ من! وصفِ تو را چطور بریزم در این قلم؟ زیباییِ تو بیشتر است از یقینِ من @shearvdastan
دلم در دام گیسویش همان ستارخانی شد که جان می داد بلکه انقلابش را نگه دارد... @shearvdastan
اگر زیبارُخی چون تو؛ کنارِ چون منی باشد خدا هم مَنطقاً غیر از گناه از من نمی‌خواهد... @shearvdastan