122:
هی نگاه میکنم
هی اشک میریزم...
تا هفته پیش
اصلا نفهمیده بودم چی شده!
چه بلایی سرم اومده...
نمیدونم
شاید پارسال وضعیت خیلی بهتر بود
شاید نه،حتمن...
چقدر پارسال تو قنوتای نماز کربلا خواستم...
چقدر شبها یواشکی اشک ریختم...
چقدر دنبال مداحیایی گشتم که موضوعشون #جاموندن بود...
اما حالا،امسال...
انقدر درگیر دنیا و دنیاییا شدم که یادم رفته بود چخبر شده...
یهو به خودم اومدم دیدم عه
پارسال همین موقع توراه بودم...
پارسال همین موقع گوشه موکب کنار سطل آشغال از خستگی غش کردم..
پارسال همین موقع دم مرز قلبم گرومپ گرومپ میزد که نکنه ویزا و گذر مشکلی داشته باشه رد نشم...
پارسال همین موقع...
قدر ندونستیم نه؟
خودم به کنار!!
شما امسال دلتنگ شدین؟
آقاجان!!!
میبینی؟
سالی به سالی شدم...
دلت برام تنگنشده آقا؟!
برای من...:)))
#سادات