eitaa logo
شیعه ی حیدر🌹🍃🌾
250 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
746 ویدیو
31 فایل
حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمود :  پس به خدا قسم من بر حقّم و دوستدار شهادت هستم. شرح نهج البلاغه، ج6، ص99 و 100 ✨🌟✨ ✌ارتباط با ادمین @shia_heydari ادمین تبادلات👈 @Sead_gomnam_313 ✨🌟✨ شرایط کپی👇 کپی باذکر صلواتــ اللهم عجل لولیک الفرج 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶ سال بیشتر نداشت که شد💞 و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود...💚 احمد قد کشید و بزرگ شد و حالا از مادر اجازه مےخواست♦️ این با جنگ بیگانه نبود ، سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید... اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد... پسر رفت و به چشم خود مےدید که پسرش دوستش هم بازی اش پاره تنش دارد مےرود💔 اما سر بلند کرد و گفت عجب دارند این ... عجب دل بزرگی دارند ... 😭😭😭😭😭😭😭 هیچ تیری،بر پیکر اصابت نمی کند مگر آنکه اول... از  قلب مادرش گذشته باشد همیشه "قلب " ، زودتر شهید می شود ! ❤️|• @sheeay_heydar
•●‌<‌🌙🌸 بقول ... بچه‌هاوقتۍمیخوان‌برن‌مھمونۍ میرن‌پیش تالباس‌ھاۍتمیز ونوبپوشہ‌واسشون،مرتبشون‌ڪنه؛ بھشون‌برسہ... ماهم‌براۍ ،مۍریم پیش‌⇦ .... درعالم‌یڪ‌نفرهست‌مۍتواندلباس‌هاۍ قشنگ‌وتمیزبه‌مابدهد،آن‌هـــم‌‌⇩ استـــ ..‌♡(: 💕🖐🏻| . . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sheeay_heydar
✍ مگه احترام به مادر از این شگفت‌انگیزتر هم هست؟ منتظر بودم مجتبی از جبهه برگرده. اما شب شد و هر چه انتظار کشیدم نیومد و خوابم برد. صبحِ زود پا شدم تا برم نون بگیرم. همه جا رو برف پوشانده بود. دربِ خونه رو که باز کردم ، دیدم پسرم توی کوچه رویِ برف نشسته و به خواب رفته. بیدارش کردم و گفتم: کی از جبهه برگشتی مادر؟!!! سلام کرد و گفت: نصف شد رسیدم. گفتم: پس چرا در نزدی تا بیام باز کنم و بیای داخل؟ گفت: مادر جان! ترسیدم نصف شب با در زدنِ من هُل کنید و از خواب بپرید، واسه همین دلم نیومد بیدارتون کنم. پشت در خوابیدم که صبح بشه... 📌خاطره‌ای از زندگی شهید مجتبی خوانساری 📚راوی: مادر شهید
هدایت شده از آرشیو بنر و لینک
🦋👇🏻🦋 تا چیزی نمونده ها خیلی وقت نداری!!! فکرکردی برای مهربونت چی بخری؟ توی انتخابش گیر کردی؟ به این کاناله سر بزن انقدر کاراش قشنگه که کار رو برات راحت کرده 👇🏻 بیا خودت ببین 👇🏻 😍کلیک کن🤩 👉🏻 POCOBAGS 👈🏻 👈🏻 روسری و کیف 👉🏻 🌸🍃قول میدم برات جذابه🍃🌸
🧡 مــنــ!🧡 💞تــلــافــی غــروبــی اســت ڪــه در آن روز بــه زور چــادر از ســر زنــان حــرم (عــ) ڪــشــیــدنــد؛💞 💚چــادر مــنــ!💚 💞بــه بــهای شــڪــســتــه شــدن پــهلــوی مــانــدگــار شــد؛💞 💛چــادر مــنــ!💛 💞بــوی حــســیــن مــی دهد؛💞 💙چــادر مــنــ!💙 💞مــیــراث خــون خــیــمــه نــشــیــنــان ظــهر 💞 ❤️چــادر مــنــ!❤️ بــه همــیــن ســادگــی انــتــقــام 💞 💞یــا مــرضــیــه ، اشــفــعــی لــی فــی الــجــنــة 🍃 ( یــڪ یــاࢪ نــداࢪد؟!)
🌸🍃 💌 به دلیل تصادفی که در اردیبهشت ماه داشتند دچار کمر درد شدید شدند و دیسک ایشان تحت فشار بود ولی هر وقت تماس میگرفتند ایشان مینشستند یا . همسرشان به ایشان میگفت استراحت کن ایشان که شما را نمیبینند ولی شهید میگفتند نمیبینه ولی که میبینه! ✨ 🌹 شادی روح شهدا فاتحه وصلوات 🌹🍃🌹🍃🌹 ❣❣❣❣❣