eitaa logo
شیعه ی حیدر🌹🍃🌾
241 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
795 ویدیو
31 فایل
حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمود :  پس به خدا قسم من بر حقّم و دوستدار شهادت هستم. شرح نهج البلاغه، ج6، ص99 و 100 ✨🌟✨ ✌ارتباط با ادمین @shia_heydari ادمین تبادلات👈 @Sead_gomnam_313 ✨🌟✨ شرایط کپی👇 کپی باذکر صلواتــ اللهم عجل لولیک الفرج 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
شیعه ی حیدر🌹🍃🌾
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #پسـرڪ_فـلافـل_فـروش #پـارت_چـهـاردهـم بازار
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ماشین اززبان یکی ازدوستان مسجد 💎شخصیت هادی برای من بسیار جذاب بود.رفاقت بااوکسی راخسته نمی کرد. درایامی که باهم درمسجدموسی ابن جعفرفعالیت داشتیم،بهترین روزهای زندگی مارقم خورد. یادم هست یک شب جمعه وقتی کار بسیج تمام شدهادی گفت:بچه هاحالش روداریدبریم زیارت؟ گفتیم:کجا؟!وسیله نداریم. هادی گفت:من میرم ماشین بابام رومیارم.بعدباهم بریم زیارت شاه عبدالعظيم. گفتیم:باشه،ماهستیم. هادی رفت ومامنتظرشدیم تاباماشین پدرش برگردد.بعضی ازبچه هاکه هادی را نمیشناختند،فکرمیکردندیک ماشین مدل بالاو... 💎چنددقیقه بعدیک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجدایستاد.فکرکنم تنها جای سالم این ماشین موتورش بودکه کار میکردوماشین راه می رفت. نه بدنه داشت،نه صندلی درست و حسابی و...ازهمه بدتراینکه برق نداشت.یعنی لامپ های ماشین کارنمی کرد!رفقابادیدن ماشین خیلی خندیدند.هر کسی ماشین رامی دیدمیگفت:اینکه تا سرچهارراه هم نمیتونه بره،چه برسه به شهرری. 💎اماباآن شرایط حرکت کردیم.بچه ها چندچراغ قوه آورده بودند.مادرطی مسیراز نورچراغ قوه استفاده میکردیم. وقتی هم میخواستیم راهنما بزنیم،چراغ قوه رابیرون میگرفتیم وبه سمت عقب راهنمامیزدیم. خلاصه اینکه آن شب خیلی خندیدیم. زیارت عجیبی شدواین خاطره برای مدت هانقل محافل شده بود. بعضی بچه ها شوخی میکردندومی گفتند:میخواهیم برای شب عروسی ماشین هادی رابگیریم و... چندروزبعدهم پدرهادی آن پیکان استیشن راکه برای کاراستفاده میکردفروخت ویک وانت خرید.