eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
23.1هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
18.9هزار ویدیو
38 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 انسانهای بدکاری که راحت جان میدهند 💠 ✅ باوری بین مردم رواج داره که وقتی میبینن شخصی با آرامش جان داد، این مطلب رو بر این حمل میکنن که آن شخص فرد خوبی بوده که اهل بهشت شده، اگرچه گنهکار باشد! در حالیکه اینطور نیست، گاهی ممكن است كه انسان معصیتکاری به راحتی جان بدهد، چون درکنار گناهان فراوانش، كارهای خوبی هم كرده که اين راحتی جان دادن پاداش آن كارهای خوب است، تا حسابش همين جا تصفيه شود و در آخرت طلبی نداشته باشد و در نهايت به عذاب گرفتار شود. 🌷 امام کاظم (ع) میفرماید: 🔹وَ تُصَفِّي الْكَافِرِينَ مِنْ حَسَنَاتِهِمْ فَيَكُونُ آخِرُ لَذَّةٍ أَوْ رَاحَةٍ تَلْحَقُهُمْ هُوَ آخِرَ ثَوَابِ حَسَنَةٍ تَكُونُ لَهُم... 🔸راحت مردن کفار به خاطر تصفیه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام میدهد. مرگ برای برخی کافران آخرین لذت است و آخرین پاداش است که خدا به آنها عطا می‌کند. 📕بحارالانوار، ج6، ص155 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💠 داستان إرمیای نبی و زنده شدنش بعد از صد سال 💠 این جریان ارمیای نبی هست که مُرد و بعد از صدسال زنده شد و خداوند در آیات 259 تا 260 به آن اشاره کرده است: 🔳 بختُ نَصَّر بيت‌ المقدس‌ را خراب‌ كرد و هفتاد هزار نفر را در آنجا كشت‌ و روستاها را با خاك‌ يكسان‌ نمود و ارمیای نبی از کنار یکی از همین روستاها عبور میکرد... 🔹أوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَی' قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَی' عُرُوشِهَا 🔸إرميا عبورش‌‌ به‌ روستایی‌ افتاد كه‌ سقف‌های خانه هایش خراب‌ شده‌ و اهل‌ آن همه‌ مرده‌اند، و بدنها متلاشی و استخوانهايشان‌ از هم‌ جداجدا شده بود‌ 🔹قالَ أَنَّی' يُحِی هَذِهِ اللَهُ بَعْدَ مَوْتِهَا؟ 🔸از روی تعجّب‌ گفت‌: چگونه‌ خداوند اين‌ بدنهای متلاشی را زنده‌ ميكند؟ 🔹فأَمَاتَهُ اللَهُ مِائَةَ عَامٍ. 🔸خداوند هم به‌ او گفت‌: بمير! و او به مدت صد سال‌ مُرد. الاغش‌ هم‌ كه‌ با او بود مُرد. مقداری انجير یا انگور و آب‌ انگور هم همراهش بود 🔹ثمَّ بَعَثَهُ و قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل‌ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ. 🔸خداوند پس‌ از صد سال‌ او را زنده‌ كرد و به‌ او‌ فرمود: چقدر در اينجا توقف كردی؟ إرميا گفت‌: يك‌ روز يا مقداری از يك‌ روز! زیرا وقتی خداوند او را میراند، صبح‌ بود و حالا كه‌ پس‌ از صد سال‌ زنده‌اش‌ نمود بعد از ظهر شده بود‌؛ خداوند فرمود: توقف تو در اينجا صد سال‌ است‌، 🔹فانظُرْ إِلَی' طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ. 🔸نگاهی به‌ خوراكی و آشاميدنی همراهت بينداز و ببين‌ ابداً تغيير نكرده‌ است‌! با آنكه‌ زودترين‌ چيزی كه‌ خراب‌ ميشود غذاست 🔹و انظُرْ إِلَی' حِمَارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِلنَّاسِ. 🔸حالا نگاهی به‌ الاغت‌ بكن‌ که چگونه متلاشی شده، و بدانكه‌ ما تو را يك‌ آيت‌ الهی برای مردم‌ قرار داده‌ايم‌؛ 🔹و انظُرْ إِلَی الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا. 🔸و نگاهی به‌ استخوانها بنما و ببين‌ چگونه‌ ما آنها را به‌ هم‌ متّصل‌ کرده‌ و سپس‌ گوشت‌ به‌ روی آنها میرویانيم‌. نگاه‌ كرد و ديد تمام‌ ذرات بدن الاغ از اطراف جمع‌ شدند، و روی آن‌ گوشت‌ و پوست‌ آمد و بعداز آن الاغ‌ برخاست‌ و ايستاد. ✅ این جریان معمولا به عزیر نبی نسبت داده میشود که علامه طهرانی معتقد است این جریان متعلق به إرمیای نبی هست. 📕 معادشناسی ج 4 ص 250 - 253 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💠امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدامست؟💠 🔳 بِشْر بن‌ شریح‌ بَصری‌ گوید: به‌ حضرت‌ امام‌ محمّد باقر علیه‌السّلام‌ گفتم‌: کدامیک‌ از آیات‌ در کتاب‌ خدا نزد شما امید بخش‌تر است‌؟! ◀️ حضرت‌ گفتند: قوم‌ شما در این‌ مسأله‌ چه‌ میگویند؟! من‌ گفتم‌: میگویند این‌ آیه‌ که‌: یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی‌ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن‌ رَحْمَةِ اللَهِ 💐 ای‌ بندگان‌ من‌ که‌ بر جانهای‌ خود اسراف‌ ورزیده‌اید، از رحمت‌ خدا ناامید نباشید که‌ خداوند جمیع‌ گناهان‌ را می‌آمرزد. ◀️ حضرت‌ گفتند: امّا ما اهل‌ بیت‌ این‌ را نمی‌گوئیم‌. من‌ گفتم‌: پس‌ شما در این‌ امر چه‌ میگوئید؟! حضرت‌ گفتند: این‌ آیه‌ که‌: وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَی‌ 💢 و هر آینه‌ بزودی‌ خداوند به‌ تو ای ‌پیامبر آنقدر می‌بخشد که تو راضی‌ خواهی‌ شد. ✅ شفاعت‌ است‌، والله‌ شفاعت‌ است‌. والله‌ شفاعت‌ است‌. 📕 تفسیر فرات الکوفی، ص: 571 / بحار الأنوار، ج‏8، ص57   📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎می گویند آدم ها در کودکی نیاز دارند کسی از آنها مراقبت کند، اما من می گویم آدمها هر چه بزرگتر می‌شوند بیشتر نیاز دارند کسی را داشته باشند که هر وقت روزگار روی سرشان آوار شد بتوانند سرشان را روی زانوان کسی بگذارند و چه چیز بهتر از زانوهای مادربزرگ و چه آغوشی امن تر از آغوش مادر، در بزرگسالی است که آدم نیاز دارد کسی را مثل پدر یا پدربزرگ مثل کوه، پشتش داشته باشد که همیشه دلش قرص بماند. ایکاش مادربزرگم بود و الان برایش چای دبش می‌ریختم و با هم میخوردیم و با اون لهجه شیرینش میگفت ننه عاقبت بخیر بشی! چای را همیشه داغ داغ دوست میداشت و همیشه با نعلبکی مخصوص خودش چای میخورد چقدر امروز دلتنگت شدم مادربزرگ ... l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎جوانی قطعه زمینی را که از پدرش به ارث برده بود به هوس داشتن اسبی زیبا فروخت و با پول آن یک راس اسب خرید. دوست عاقل او چون شنید گفت: زمینی که هر ساله به تو جو می داد فروخته ای و به جای آن اسب خریده ای که هر روزه از تو جو میخواهد... « برگرفته از داستانهای امثال امینی » l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎ستارخان سردار غیور ایرانی در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ... l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 💎پدر آبراهام می دانست که نزدیک صومعه سرا، راهبی زندگی میکند که به خردمندی اشتهار دارد. به دنبال مرد رفت و از او پرسید : اگر امروز زن زیبایی در بسترت ببيني، آیا قادری خود را متقاعد کنی که او زن نیست؟ مرد خردمند پاسخ داد: نه، اما می‌توانم خودم را مهار کنم. پدر ادامه داد: اگر در صحرا تعدادی سکه طلا پیدا کنی، میتوانی فرض کنی که آنها سنگ هستند؟خردمند گفت: نه، اما می‌توانم خودم را مهار کنم و آنها را همان‌جا رها کنم. پدر اصرار کرد: اگر دو برادر که یکی دوستت دارد و دیگری از تو متنفر است، دعوایشان را به نزد تو آورند، آیا میتوانی فرض کنی که آن دو با هم برابرند؟ راهب جواب داد :با وجود اینکه در درونم رنج خواهم کشید، با آنی که مرا دوست داشته است مانند آنی که از من متنفر بوده است رفتار خواهم کرد. پدر بعدها به شاگردان خود گفت بگذارید به شما بگویم که خردمند کیست. خردمند آنی است که به جای کشتن امیالش، قادر به مهار آن است. 📗 مکتوب ✍🏻 پائولو کویلیو l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎ستارخان سردار غیور ایرانی در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ... l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
✅مرحوم حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی حدیثی را از حضرت علی بدینگونه نقل می فرمودند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اوصاف ” حیوان سگ” می فرمایند: خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزآوار است. 💠 آنکه سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است. 💠آنکه مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است – مجردین یعنی کسانی که به مقام تجرد نائل شده اند و از همه چیز و همه کس حتی خودفارغ شده اند. 💠 آنکه او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین بساط اوست واین علامت متوکلان است. 💠 چهارم آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است. 💠 آنکه اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند واین صفت مریدان است. 💠 آنکه شب هنگام بجز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است. 💠 آنکه رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می گردد و این از علامات خاشعین است. 💠 آنکه به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است. 💠آنکه بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است. 💠آنکه چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدان است. 📚نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص 310کتاب 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk اینستاگرام ما👇 Instagram.com/_u/raz_quran
💠 تمثیلی نسبتا زیبا از کمک نماز در قیامت 💠 ✅ صرفنظر از اینکه این تمثیل در قیامت اتفاق می‌افتد یا خیر، تمثیل بسیار زیباییست و میتوان از آن بهره برد: ◾️آنها شروع به خواندن اسامی کسانی که بايد وارد جهنم میشدند، کردند نوبت به او رسيد و نامش خوانده شد بی اختیار بر روی زانوان خود افتاد و فریاد زد که این نمیتواند درست باشد "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟" چشمانش تار شده بود، بدنش خیس عرق شد، پاهایش به لرزش افتاد در این هنگام دو فرشته بازوانش را گرفتند همانطور که پایش روی زمین کشیده میشد وی را به سوی شعله های جهنم بردند فریاد میزد و در این فکر بود، آیا کسی وجود دارد، که به او کمک کند؟ تمام اعمال خوبی که انجام داده بود، را فریاد زد، روزه اش، انفاقش، قرآنش و... التماس میکرد، ولی هیچ کس از آنها به وی کمک نکردند فرشتگان جهنم او را با زور روی زمین می کشیدند و نزدیک آتش دوزخ رسیدند به عقب نگاه کرد و این آخرین درخواست او بود ❇️ ای رسول خدا(ص) نگفته بودی: کسی که نمازهای پنجگانه را بجای می‌آورد، دیگر هیچ پلیدی برایش باقی نمیماند او شروع کرد به فریاد زدن: 💢 نماز من، نماز من، نماز من اما دو فرشته متوقف نشدند و او را به لبه پرتگاه جهنم آوردند شعله های آتش صورتش را سوزاندند چشمانش دیگر امیدی نداشت و هیچ چیزی نبود یاریش کند یکی از فرشتگان او را به صورت به میان دره‌ای از آتش انداخت هنوز به میان آتش‌ها نیافتاده بود که ناگهان، دستی بازویش را گرفت و او را به عقب کشید سر خود را بلند کرد و پیر مردی نورانی دید از او پرسید: تو کی هستی؟ پیر مرد جواب داد: من نمازهای توام. چرا اینقدر دیرکردی؟! من تقریبا در آتش بودم تو من را در آخرین لحظه نجات دادی قبل از اینکه بیفتم پیر مرد لبخند زد و سرش را تکان داد: چون تو همیشه من را در آخرین لحظه انجام میدادی! آیا فراموش کرده‌‌ای؟ در آن لحظه، چشم را باز و بسته کرد عرق کرده بود. صدایی از بیرون شنید صدای اذان نماز بود به سرعت بلند شد و وضو گرفت 🌷 امام صادق (ع) میفرمایند: وقتی نماز واجب را می خوانی آنرا در وقت خودش بخوان و چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی ونگرانی که دیگر هرگز به نماز موفق نمیشوی ❇️ رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بزرگ و متعال میفرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و بی حساب او را به بهشت ببرم. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👨‍⚕️توصيه پزشكان برتر ایران 🇮🇷براي درمان ریشه ای سفیدی مو 😁 نكته جالبشم اينه که ما براي اثبات حرفامون اول خودمون رو مورد آزمايش 🧪قرار دادیم و بعد نتيجه رو داخل صدا و سيما عنوان كردیم 📰 🍃 🍀 🌿 🍃 🍀 🌿 🍃 🍀 🌿 👨‍⚕️ميتونيد مشاوره رايگان تلفني 🤳 هم ازمون بگيريد با ارسال عدد 4 به سامانه 10006189 ضمنا برای کسایی که تا پنجشنبه نوزدهم فروردین پیامک ارسال کنند یک سورپرایز خیلیییی ویژه داریم 🙈
عنایت امام حسین (علیه السلام) به زوّار) 🦋روزی مردِ زائر وارد یکی از قصابی های کربلا می شود و مقداری گوشت می خرد و به حرم امام حسین (علیه السلام) می رود، بعد از زیارت به خانه برگشته و گوشت را به همسرش می دهد و می گوید آبگوشتی درست کن ظهر که می شود همسرش به مرد می گوید گوشت نپخته است و مرد می گوید اشکالی ندارد صبر کن تا شب بپزد. شب که می روند سراغ گوشت می بینند گوشت اصلا نپخته است و مرد قصاب را سرزنش می کنند که گوشت بی کیفیت به آنها داده است و می گذارند تا صبح بپزد. صبح بیدار شدند دیدند گوشت هنوز نپخته است مرد با عصبانیت ظرف غذا را می برد قصابی و می گذارد روی میز و می گوید مرد حسابی ما زائر امام حسین (علیه السلام) هستیم بی انصافی است به ما گوشت بی کیفیت بدهی، از دیروز صبح که گوشت را خریدم تا امروز صبح گوشت اصلا نپخته است. قصاب لبخندی زد و به او گفت وقتی گوشت را خریدی مستقیم رفتی داخل حرم امام حسین (علیه السلام) ؟.. ادامه داستان👇👇 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk