هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
چند سالی بود از شوهرم جداشده بودم و خاستگار نداشتم!
وقتی منو با اون آرایش و سرو وضع گوشه ی خیابون دید زد بغل گفت بیا بالا!
به صورتش که نگاه کردم آدامسمو بادکردم ترکوندمو بلند زدم زیر خنده!!!
+قیافت که موءمن تر از این حرفا میزنه از شما بعیده دوست دختر بازی!
_ابروهاش توهم گره خورد و سرشو حتی بلند نکرد تو چشام نگاه کنه و گفت سوارمیشی یا برم...؟؟؟
+یجورایی کرمم گرفت ،،،اخم و نجابتشو انگار دوست داشتم ! سوار شدم
_اول موهاتو بده تو ، بعد بگو خونتون کجاست
+خندیدم گفتم آها میخوای ثواب کنی!؟
حرفم هنوز تموم نشده بود که سرشو گرفت بالا بگه پیاده شو... با دیدن صورتش یهو دلم ریخت..... ادامه👇
https://eitaa.com/joinchat/3847160068C1b22445f5a
#مذهبی_ها_دوست_داشتنی_ترند💐
عجیب و پر ابهام🥶
چند سالی بود از شوهرم جداشده بودم و خاستگار نداشتم! وقتی منو با اون آرایش و سرو وضع گوشه ی خیابون دی
عشق واقعی رو در عاشقانه ی مذهبی ها
دنبال کنید😍♥️
ضرب المثل( عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد)
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
#سونو_گرافی_حکما
🔵👈کانال #دکتر روازاده و #پروفسورخیراندیش راه اندازی شد😌😊
🔴 تست تیروئید با👈آبغوره
🔴 تست قند و فشار خون با👈لیموترش
🔴 تست #کبد_چرب با👈چسبندگی مدفوع
🔴 تست حاملگی با👈سیر
🔴 تست تعداد اسپرم با👈آب و لگن
🔴 درمان#کیست تخمدان/فیبروم با👈زاج
📢 وصدها تست و درمان بیماری از طریق روغن و داروهای گیاهی دم دستی در کانال زیر👇👇😍😍
http://eitaa.com/joinchat/3966566400C3bd9420715
اگر به زیبایی و سلامتی خودتون اهمیت میدید با ضربه زدن رو لینک بالا ☝️عضو بشید☺️
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🛑 فصل پاییز زمستان اوج انواع مریضی ها و آلرژی ها هستش چرا؟ چون مزاج فصل سودا و بلغم هستش اگر همین اوایل فصل تدابیرش رو رعایت نکنید مریضی ها اعم از سرماخوردگی/کرونا / آنفولانزا و... سراغ شماهم خواهد آمد.
✅ برای پیشگیری و درمان مریضی هاتون به ما ملحق بشید 😊👇
http://eitaa.com/joinchat/3966566400C3bd9420715
❌ خانم ها حتما عضو بشن براشون سوپرایز داریم😌
ملا خدا بد نده به افرادی میگویند که بیماری خود را بیش از حد بزرگ جلوه میدهند. ملا در مکتب خانه ای درس میداد و در آن شهر زندگی می.کرد وای به حال شاگردی که ملا از او درس میپرسید و شاگرد درست جواب نمیداد چوب و فلک وسط کلاس مهيا می شد و دانش آموز تنبل به شدیدترین شکل ممکن مورد تنبیه قرار میگرفت بعضی دانش آموزان از شدت ترس هر چه خوانده بودند با دیدن چنین صحنه هایی فراموش می کردند. همیشه همهی دانش آموزان سعی میکردند به نحوی به دانش آموزی که از او سوال پرسیده شده کمک کنند تا از تنبیه احتمالی جان سالم به در برد. یک روز که ملا قرار بود درس سختی از دانش آموزان بپرسد بچه ها با هم نقشه ای ریختند تا ملا را از پرسش منصرف کنند چون احتمال میدادند امروز نیمی از بچه ها با چوب و فلک تنبیه شوند.
بچه ها تصمیم گرفتند وقتی دیدند ملا به مکتب خانه نزدیک میشود یکی از دانش آموزان زرنگ کلاس به پیشواز او برود و همین کار را هم کردند آن دانش آموز نزدیک رفت سلام کرد ملا از این رفتار او خوشش آمد با لبخند جواب سلام او را داد. دانش آموز پرسید ملا خدا بد ندهد! حالتون خوب نیست؟ چرا این قدر رنگ تان پریده؟ ملا که حالش خوب بود و هیچ کسالتی نداشت گفت خدا نکنه دهنت رو ببند. ملا و دانش آموزان کمی که جلوتر آمدند یکی دیگر از دانش آموزان طبق نقشه به دیدار ملا آمد سلام کرد و
گفت ملا !جان خدا بد ندهد حالتون بد شده؟ رنگ تان امروز زرد شده !
ملا اخم کرد و گفت چه میگویی؟ خودت مریضی، من حالم خوب است. ملا به مکتب خانه که رسید قبل از این که کفشهایش را درآورد یکی از بچه ها جلو رفت و گفت سلام، ملا خدا بد ندهد امروز حالتون خوش نیست؟ ملا این بار جواب نداد و چیزی نگفت و به سمت جایگاهش در مکتب خانه رفت تا سر جایش بنشیند بچه ها همه با هم سلام کردند. بعد از این که ملا با تکان دادن سر جواب همه را داد يكي ديگر از بچه ها گفت: ملا خدا بد ندهد! ناخوش هستید همزمان یکی دو تای دیگر از بچه ها حرف او را تصدیق کردند و گفتند: راست میگوید ملا خدا بد ندهد ملا عصبانی شد و گفت: ساکت! دهنتونو ببندید کی گفته من مریض هستم؟ همه ی بچه ها سکوت کردند و فکر کردند نقشه شان ،نگرفته کمی که گذشت ملا در اثر تلقینی که بچه ها کرده بودند کم کم احساس ضعف کرد بلند شد تا حالش از این بدتر نشده از مکتب خانه خارج شود بچه ها گفتند ملا چیشده؟ ملا گفت نمیدانم چه شد احساس ضعف و سرگیجه .دارم میخواهم تا حالم بدتر از این نشده به خانه برگردم و هر چه زودتر جوشانده ای بخورم تا حالم بهتر بشه بعد رو کرد به شاگرد زرنگ کلاس که همان شاگردی بود که به پیشوازش رفته بود و گفت تو امروز به جای من مسئول درس و مشق بچه ها هستی امروز را استراحت میکنم تا زودتر حالم بهتر شود و بتوانم فردا خودم به مکتب خانه برگردم. آن وقت از مکتب خانه خارج شد و به خانه رفت بچه ها از این که نقشه شان گرفته بود در پوست خود نمی.گنجیدند آنها با این نقشه حداقل برای یک روز از تنبیه با چوب و فلک نجات
پیدا کردند.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
پول الکی برای رنگ مو نده
خودت توخونه رنگ مو بساز😳
بی ضرر گیاهی تقویت کننده مو😍
دیگه موهات خشک نمیشه موخوره نمیزنه💃
#قهوه #دارچین
http://eitaa.com/joinchat/4101111829C3c35eb5b6e
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
من ارایشگرم کانالی زدم که از صفر تا صد ارایشگری و یادتون میدم 👍
👱♀ شینیون_میکاپ_جدید_سال
فرکردن_سشوار کردن جلو مو
همه عکس های عروسم و گذاشتم اینجا👰🏻 👇
http://eitaa.com/joinchat/4101111829C3c35eb5b6e
قول میدم با این #ترفندها 👆از هزینه ارایشگاه بی نیاز بشید
گویند: درویشی در كوچه و محله راه میرفت و میخواند: هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی.
زنی مكاره درویش را دید و خوب گوش داد كه ببیند چه میگوید؛ وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در میآورم.
زن به خانه رفت و خمیر درست كرد و یك فتیر شیرین آغشته به زهر پخت و به درویش داد و رفت. به همسایهها هم گفت: من به این درویش ثابت میكنم كه هرچه كنی به خود نمیكنی.
از قضا زن، یك پسر داشت كه هفت سال پیش گم شده بود؛ یك باره پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی كرد و گفت: من از راه دور آمدهام و گرسنهام درویش هم همان فتیر را به او داد و گفت: زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور!
پسر فتیر را خورد و بدحال شد و به درویش گفت: درویش! این چه بود كه سوختم؟
درویش سریعا زن را خبر كرد. زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور كه توی سرش میزد و شیون میكرد، گفت: حقا كه تو راست گفتی؛ هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی.
فروارد کنید و نکته های پند آموز را نشر دهید
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از سابقه گسترده تاج👑
ماکارونی رو آبکش نکنید❌❌❌
که نصف عمرتون به فناست😱
منم قبلا نمیدونستم😏 تا دوست #آشپزم_بهم_گفت_چجوری_بپزم😍
انقدر خوشمزه میشه،شیش لیگ و چلوگوشت جلوش کم میاره😉
#همیشه_برا_مهمونام_میپزمم، عاشقشن کی فکر میکرد ماکارونی ازبرنج جلو بزنه😁
تا حالا هر چی ماکـــارونی خــــــوردی سوتفاهم بوده😂 از این به بعد با این روش بپز😍👇
https://eitaa.com/joinchat/1721303211C75802e24e3
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
وااایی #کیک_پختن بلد نبودم 😢
چون #فر نداشتم علاقه ای نداشتم یاد بگیرم 😞
ولی دوستم منو عضو این کانال کرد 😍 از موقعی که عضوش شدم #سه_کیلو چاق شدم 😳اونقد #کیک_باقابلمه درست میکنم #رنگی_رنگی 😋و #تزیینات_عالی 🤩
که کلی هم #سفارش_کیک_دورهمی و #تولدم بهم میدن😅
https://eitaa.com/joinchat/1721303211C75802e24e3
تازشم اونقد #ژله_دسر درست کردم که #حسودام خونمون کم پیدا میشن 🤣
حکایت:❄️
مردی حاشیه خیابون بساط پهن کرده بود،
زردآلو هر کیلو 2000 تومن،
هسته زردآلو هرکیلو 4000 تومن.
یکی پرسید چرا هسته اش از خود زردالو گرونتره؟؟؟
فروشنده گفت چون عقل آدم رو زیاد میکنه.
مرد كمي فكر كردُ گفت، یه کیلو هسته بده .
خرید و همون نزدیکی نشست و مشغول شکستن و خوردن شد با خودش گفت:
چه کاری بود، زردآلو میخریدم هم خود زردالو رو میخوردم هم هسته شو، هم ارزونتر بود
رفتُ همين حرف رو به فروشنده گفت
فروشنده گفت: بــــــله ، نگفتم عقل آدم رو زیاد میکنه !!!
چه زود هم اثر کرد
شادروان علی اکبر دهخدا
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk