هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
متولدین #بهمن🍁🌱
برید تو لینک پایین یه سوپرایز خوب دارم براتون👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3439394901Ca28c758371
امکان نداره دست خالی برگردی😍☝️
🌸🍃🌸🍃
#وظيفه_بندگي
عابدی در بنی اسرائیل از مردم کناره گیری کرد و مدت هفتاد سال مشغول عبادت شد.
خداوند علیم، ملکی را نزد او فرستاد و فرمود عبادات تو قبول نمی شوند و خودت را دچار مشقت منمای و جِد و جَهد مکن.
عابد در جواب گفت چون آنچه به من واجب است عبودیت و بندگی می باشد، لذا باید وظیفه خود را همیشه انجام دهم ولی قبول شدن و قبول نشدن موکول به معبود من است.
وقتی آن ملک مراجعت نمود، خداوند متعال فرمود عابد چه گفت؟
ملک گفت پروردگارا، تو عالم تری که او چنان و چنین گفت.
خدای سبحان فرمود نزد آن عابد برو و بگو ما طاعات تو را به خاطر این نیت ثابتی که داری قبول کردیم.
#تفسير_آسان_ج١ص٢١
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🌿کسب درآمد با آقا سید💸
ببین پسر ۲۱ساله چیکار کرده🤩💁♂
🌿با گوشی دستش ماهانه
+۱۰میلیون تومن درآمد داره😎👇
https://eitaa.com/joinchat/115278127Ca17bc493ab
قول داده وارد کانالش بشی بهت یاد بده 🔴
🌸🍃🌸🍃
#داستان
روزی واعظی به مردمش می گفت:
ای مردم!
هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید،
می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
جوان ساده و پاکدل،
که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود.
چون این سخن از واعظ شنید،
بسیار خوشحال شد.
هنگام بازگشت به خانه،
دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت...
روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد.
آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.
روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت،
اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت...
جوان گفت: "ای بزرگوار!
تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!"
واعظ، آهی کشید و گفت: حق،
همان است که تو می گویی،
اما دلی که تو داری، من ندارم!
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
♦️#مژده ♦️#مژده
🔰شرایط دریافت وام ۲۰۰ میلیونی بصورت آنلاین و بدون ضامن 😱🤩👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3329032255Cc95d61d57c
تا دیر نشده رو لینک بالا کلیک کن و از این فرصت ویژه استفاده کن👆👆
🌸🍃🌸🍃
#صد_رحمت_به_كفن_دزداولي
آورده اند که کفندزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند
. پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟»
پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»
پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.»
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
وااایی #کیک_پختن بلد نبودم 😢
چون #فر نداشتم علاقه ای نداشتم یاد بگیرم 😞
ولی دوستم منو عضو این کانال کرد 😍 از موقعی که عضوش شدم #سه_کیلو چاق شدم 😳اونقد #کیک_باقابلمه درست میکنم #رنگی_رنگی 😋و #تزیینات_عالی 🤩
که کلی هم #سفارش_کیک_دورهمی و #تولدم بهم میدن😅
https://eitaa.com/joinchat/1721303211C75802e24e3
تازشم اونقد #ژله_دسر درست کردم که #حسودام خونمون کم پیدا میشن 🤣
🌸🍃🌸🍃
در زمان حکومت فرعون هر کس به حضرت موسی (ع) ایمان می آورد، حکم اعدامش صادر می شد، آن هم با سخت ترین شکنجه ها و زجرها.
یکی از زنان مستضعف که همسر خزبیل بود در پنهانی به حضرت موسی (ع) ایمان آورد و از ترس جانش ایمان خود را مخفی می کرد.
از قضای روزگار او در حرمسرا فرعون به عنوان مشاطگی (آرایشگی) دختر فرعون رفت و آمد می کرد، روزی به هنگام آرایش کردن موی دختر فرعون، شانه از دستش افتاد، از آنجا که زبانش به ذکر خدای بزرگ عادت کرده بود، ناگهان گفت:« به نام خدا» بلافاصله دختر فرعون از او پرسید: آیا منظورت از خدا پدرم فرعون است؟ گفت:نه، بلکه من کسی را می پرستم که پدر تو را آفریده و او را از بین خواهد برد! دختر فرعون همان لحظه نزد پدرش رفت و جریان را خبر داد، فرعون ناراحت شد و او را احضار کرد، و با خشونت به او گفت: تو مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ زن در جواب گفت: هرگز من خدای حقیقی را رها نمی کنم تا تو را بپرستم.
فرعون از این سخن قاطع به قدری عصبانی شد و بی درنگ دستور داد تنوری را که از مس ساخته بود، بیفروزند و او و بچه هایش را در آتش بیندازند.
همسر خزبیل همچنان «احد، احد» می گفت و تسلیم زور و ستمگری فرعون نمی شد، جلادان فرزندانش را یکی یکی در آتش افکندند تا نوبت به طفل شیر خوارش رسید. طبیعی است که مادر به بچه شیر خوارش علاقه خاصی دارد، در اینجا صبر و قرار زن تمام شد، با عاطفه سوزناک شروع به اعتراض و گریه کرد، به مادر کودک گفتند اگر از آیین موسی بیزاری بجویی، بچه ات را به آتش نمی افکنیم، ناگهان فرزندش به قدرت خدا، فریاد زد:« مادر جان! شکیبا باش، تو بر حق هستی.» مادر صبر کرد، آن بچه را نیز در آتش انداختند و سوزاندند، سپس خودش را نیز در آتش افکندند و این زن صابر همچنان فریاد می کرد:«احد، احد»
در دم آخر، همسر خزبیل وصیتی کرد و گفت: « خاکستر من و فرزاندنم را در یک مکان دفن کنید!»
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: در شب معراج در فضا در محلی بوی بسیار خوشی به مشامم رسید، از جبرئیل (ع) پرسیدم:« این بوی خوش بی نظیر چیست؟»
جبرئیل گفت:« یا رسول الله، بوی عطر همسر خزبیل و فرزندان اوست که همه جا را در برگرفته است. »
زنان مرد آفرین تاریخ، ص53.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
اگه میخوای در مسیر هیجان ها 😍 و شگفتی ها 😳 قرار بگیری و هرروز در مسیر معجزه باشید زود وارد شو ✌️🤩
https://eitaa.com/joinchat/969146553C4014759b0e
🌸🍃🌸🍃
#پير_شوخ_طبع
اشعب بن جابر، بسیار شوخ بود.
وقتی پیر شد، او را گفتند وقت شوخی کردن تو گذشته، مدتی هم مشغول شنیدن وعظ و حدیث باش.
گفت من حدیث هم می دانم.
گفتند اگر راست می گویی نقل کن.
گفت نافع بن بُدَیل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برایم نقل کرد دو خصلت پسندیده در هر کس باشد، سعادت دنیا و آخرت نصیب او می شود.
اهل مجلس به او احسنت گفتند و از او خواستند که ادامه حدیث را نقل کند.
اشعب گفت یکی از خصلت ها را نافع فراموش کرده بود و دیگری را من از یاد برده ام.
#رياض_الحكايات_ملا_حبيب_الله_كاشاني
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥مفتکده لوازم خانگی ک میگن اینجاس🔥👇👇👇
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/joinchat/4111859773C45e30a12b2
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🤯تمامی اجناس فقط به قیمت تولیدی🤯🤯
🌸🍃🌸🍃
#انصاف_درگرفتن_اجرت
شیخ در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار
با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به
اندازه کاري که می کرد مزد می گرفت.به هیچ
وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري
چیزي دریافت کند.
یکی از روحانیون نقل می کند که : عبا و قبا
و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد،
گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار
میبرد ،چهل تومان.
روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت: اجرتش
بیست تومان می شود. گفتم: فرموده بودید چهل
تومان؟ گفت فکر کردم دو روز کار می برد ولی
یک روز کار برد
روایت است که امام علی (ع) فرمود :
الانصاف افضل الفضائل
انصاف برترین فضیلتها است
#كيمياي_سعادت
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk