eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.7هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
19.5هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 💥💥 💠 عنوان داستان: چگونه مي شود مورد لطف و رحمت خدا قرار گرفت؟ در روزگاري نه چندان دور شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و گریه و زاری بود. مدتي در اين حال بود كه استاد خود را، بالای سرش دید، استاد با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کرد! بعد از اندكي مكث استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟ شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند! استاد گفت: سوالی می پرسم ، پاسخ ده. شاگرد گفت: با کمال میل؛ استاد. استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟ شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم . استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟ شاگردگفت: خوب راستش نه...! نمیتوانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم! استاد گفت: حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا كند چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟! شاگرد كمي فكر كرد و گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر، خواهند بود! استاد گفت: پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش! همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت؛ گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتت توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آورد. خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!!
میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد. چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان میکند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد. چون زرگر این را می بیند میگوید: ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند... و شعری از استاد سخن سعدی: شنیدم زاهدی در کوهساری قناعت کرده از مردم به غاری بدو گفتم چرا در شهر نائی که از آزار غربت وا رهائی بگفت آنجا پریرویان نغزند چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📌گفت:از مادر بخوان گفتم:که مادر مهربان گفت:یک چیز دگر گو گفتمش:آرام جان گفت:دانی مهربان تر از همه عالم خداست گفتم:آری در وجود مادرم دیدم عیان گفت:مادر سیب را ناخورده بودی چون شدی؟ گفتم:آن سیب مادرم را کرد مادر در جهان گفت:بیرون راند آن سیب مادرت را از بهشت گفتمش:بنگر بهشت را زیر پای مادران گفت:شیطان از طریقش پادشاهی می کند گفتم:از خیر دعایش میروم اندر جنان گفت:اگر خواهی فروشی مادرت قیمت به چند گفتم:آن یک قطره اشکش نی فروشم با جهان... ❤️تقدیم به تمام مادران❤️ ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
گذري بر سخنان پر معنا و زیبا ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ اگر کشتی را در آب ببینی طبيعي است، اما اگر آب را در کشتی ببینی خطرناک است. تو در قلب دنیا باش ولی دنیا در قلب تو نباشد ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ اگر چیزی از دست دادی که انتظارش را نداشتی، خداوند چیزی به تو خواهد داد که توقع به دست آوردنش را نداشتی. ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ خوشبین و امیدوار باش وقتی کارهایت گره می خورد، زیرا خداوند دو بار قسم یاد کرده که به دنبال هر سختی آسانی است به دنبال هر سختی آسانی است ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ زندگی از مرگ پرسید : چرا من نزد انسان ها محبوب هستم ولی از تو نفرت دارند؟ مرگ جواب داد : برای اینکه تو دروغی زیبا و من حقیقتی دردناک هستم ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ نمی دانیم بعد از رحمت خداوند چه چیزی ما را به بهشت می رساند؟ رکعتی نماز، دادن صدقه، دادن آب، برآورده کردن نیاز مؤمنان، دعوت به سوی خدا یا ذکر و یاد او ؟ عمل کن و کوچک نشمار ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ کمی از عاطفه را چاشنی عقلت کن تا آرام گیرد و کمی از عقل را چاشنی قلبت کن تا مستقیم گردد و هدایت یابد. ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ قلب هایی را دوست دارم که از دردها با سکوت و آرامش استقبال می کنند و خطاهای دیگران را با حسن نیت توجیه می کنند. ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ اگر معتقد بودی که بعد از هر شقاوتی سعادت و بعد از هر اشکی لبخند خواهد بود عبادت بزرگی را ادا کرده ای که همان، گمان نیکو به خداوند است. ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ اگر از دردها و آلام دنیا خسته شدی اندوهگین نشو... ممکن است خداوند مشتاق شنیدن صدایت در وقت دعا و تضرعت شده... برای لبخند زدن منتظر خوشبختی نباش بلکه لبخند بزن تا خوشبخت شوی.... وقتی تدبیر کارها با خداست این همه فکر کردن برای چه؟... وقتی همه چیز نزد خداوند معلوم است این همه نگرانی برای چه؟ .... پس آرام باش که تو تحت نظر خداوند نگهبان و مراقب هستی .... قبل از زبان با قلبت بگو « فوضت أمري إلى الله » (امورم را به خدا واگذار می کنم) خداوند در مقابل یاد و ذکرش، روزگار خوشی برای شما فراهم خواهد کرد. ▁▂▃▄🦋🦋🦋 ▅▄▃▂▁ اگر آدرس رزق و روزیت را نمی دانی .... نترس... چون او آدرس تو را می داند... اگر تو به او نرسیدی ... حتما او به تو خواهد رسید. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 اگر بدی را با بدی پاسخ دهیم ... کی بدی پایان خواهد یافت؟ خداوند می فرماید : "فمن عفا وأصلح فأجره على الله" (پس هر کس که درگذرد و آشتی کند، پاداشش بر خداوند است) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 وقتی دیرمان شده، در برابر مدیرمان شرمنده و سرافکنده می ایستیم... آیا وقتی از نماز و ایستادن در پیشگاه خداوند عقب افتاده ایم همین احساس را داریم؟ 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 به خاطر نعمت و دارایی به هیچ کس حسادت نکن زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را از او ستانده است .... اندوهگین نباش اگر مصیبتی به تو رسید زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را به تو خواهد داد"إنما يوفى الصابرون أجرهم بغير حساب" (صابران، پاداش خود را بی شمار و تمام دریافت می دارند) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 دو سخن حکیمانه از زیباترین حکمت هایی که امروز دریافت کرده ام : سخن حکیمانه ژاپنی ها : هر سقوطی پایان نیست ... سقوط و نزول باران، زیباترین آغاز است. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 حکیمی یونانی می گوید : من از اینکه بدون کفش راه می رفتم می گریستم ... اما وقتی مردی بدون پا دیدم، از گریستن دست کشیدم .... در هر وضعیتی، شاکر خداوند باش 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 روزی پی خواهی برد که: حزن و اندوهت تو را از آتش حفظ خواهد کرد و صبرت، تو را به بهشت خواهد رساند. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 اگر با پولت صدقه نمی دهی با لب و دندانت صدقه بده "لبخند بزن" 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 از کارهای عجیب و غریب انسان است که از شنیدن نصیحت متنفر است ولی به رسوایی و بدیها گوش می دهد... 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 اگر منتظر رسیدن به رضایت در پایان روز باشی؛ حتما به رضایت خواهی رسید از خداوند کریم کمک بخواه از خداوند رحیم یاری بخواه از خداوند عظیم کمک بگیر 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 سعی کن مردم در تو فقط سعادت و خوشبختی سراغ داشته باشند و از تو فقط لبخند ببینند 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 اگر کارهایت بر تو سخت آمد بهشت تو در قرآن باشد اگر از تنهایی رنج کشیدی دعایت به سوی آسمان باشد اگر از حال و احوالت پرسیدند شکر خدا بگوی و لبخند بزن 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 گاهي يك جمله و اندكي تفكر تو را هدايت و زندگي ات را متحول ميسازد. ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
👀بیایید با هم دو قشر از جامعه جوانان را مقایسه کنیم✨ 🌟جوانی همراه پیامبر(ص) برای دفاع از دین از خانه بیرون میرفت 🌟جوانی همراه دوستش برای رفتن سر قرار دختری بیرون میرود 💧جوانی سر نماز برای گناهش در حضور خدا گریه می کند 💧جوانی بخاطر اینکه دوست نامحرمش جوابش کرده گریه می کند 🌷جوانی تا صبح قران میخواند و به تفکر میپردازد 🌷جوانی نامه نامحرمی را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند 🌻دختری چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند 🌻دختری جلوی باد میرود تا زیباتر جلوه کند 🌺جوانی کسی بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید من روزه ام 🌺جوانی مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد 🌸جوانی خونش در دفاع از دین بر زمین میریزد 🌸جوانی سر قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد 🌕جوانی ریش میگزارد تا سنتی را زنده کند 🌕جوانی ابرو میگیرد تا دختری را شاد کند 🌞جوانی دست مادرش را میبوسد 🌞جوانی دست روی مادرش بلند میکند 🌳جوانی پدر پیرش را کول میکند و به حج میبرد 🌳جوانی پدرش را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد ⭐️دختری از پدرش اجازه میگیرد به نماز جمعه برود ⭐دختری از پدرش پول میگیرد به تالار عروسی برود ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸می‌نویسم واژه‌هایی 🌾از عطر دوست داشتنِ 🌸یــک گـــل صورتی 🌾از نــفــس سـبـزِ 🌸یـک نسیـم آگـاه 🌾از اوج سـپـیـد 🌸شوقِ یک کبوتر 🌾بـاز کن پنجره را 🌸بـا سپــیــده دم 🌾بـه تــو خواهد رسید... 🌸 سه شنبه‌تون گـلـبـارون دوستان 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از #سه‌شنبه‌هاے_امام‌زمانی💚🌷
15.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚🌷 💚حضور اقا امام زمان عج در کنار یک خربزه فروش در بازار اصفهان 🎧سخنران استاد دانشمند امام حسن عسکری (ع)میفرمایند: 🌿شرک ورزی و ریا در مردم پنهان تر از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک. ‌ ‌‌ 🌷 💚 💚💚💚🌷🌷🌷
قصه توبه یک دختر جوان ( عاقبت به خیر شدن ) یکی از مشایخ میگوید : پیامی از یک دختری بدستم رسید بدین مضمون ... - ای شیخ به دادم برس ... من دختری هستم بی حجاب بی بندوبار ، لباسهایم نیمه لخت ، ... هر گناهی که به ذهن شما میرسد من انجام داده ام ... دیگه تاب وتحمل گناهان بیشتر ندارم... دارم خفه میشوم ... مرا از این دربه دری نجات بده ... چکار کنم؟ شیخ میگوید: من شماره یکی از خواهران دعوتگر را براش فرستادم ... فردای آن روز اون خواهر داعیه بهم پیام داد: ای شیخ مژده که اون خواهر توبه کرده ودیشب تا صبح نماز و قیام و گریه میکرده ومیگفت به اللّه من در لذت و خوشی و سعادتی هستم که تو عمرم احساس نکرده ام ... لباسش و حجابش کامل شده بود. میگفت آاااااه چه عزتی و چه راحتی و سعادتی دارم ... الان ارزش واقعی خودم را احساس میکنم ... وااای خالق من! من کجا بودم تا الان؟ میگفت: من حتی نماز خواندن هم نمیدونم ، خانواده ام فقط به فکر تامین مادیات من بودند ، کشوری نیست که نرفته باشم ... از دین و ایمان و نماز چیزی به من یاد نداده بودند ... حتی قرآن هم نمیدانم که تو نماز بخوانم ... و اون خواهر داعیه یک لینک کامل قرآن از طریق موبایل برایش میفرستد ... شیخ میگوید : امروز که من داشتم میومدم پیامی از اون خواهر داعیه برام رسید که همان دختری که دیشب پشیمان شده و توبه کرده بود بعد از نماز مغرب فوت کرده و به رحمت اللّه رفته است !! انالله واناالیه راجعون میگفت : شب قبلش اصلا نمیخوابیده همه اش نماز ، دعا و گریه میکرده ، تا اینکه بزور از او خواهش کردم تا بخوابد. میگوید : تو خواب دیدم که من در یک باغ بزرگ و زیبا و سر سبزی هستم که در حسن و جمال فقط اللّه خودش میداند ... خیلی زیبا ... بقیه قصه را از عمه آن دختر که با من تماس گرفت شنیدم : فردای بعد از غروب حالش بد شد که او را به بیمارستان بردیم درآنجا یک کیف باهاش بود که عباهای قبلیش را با قیچی تکه تکه کرده بود وخودش کاملا عبای اسلامی با روبند و پوشش کامل بود و در گوشی اش فقط سه شماره ذخیره کرده بود. شماره شیخ و اون خواهر داعیه وعمه اش بس ... میگفت: اینها فقط اهل وخویش من هستند ... میگفت: بعد از مرگش چهره اش مثل ماه شب چهارده بود ... سبحان الله ... آیا این زن میدانست که فردا میمیرد؟ چه لطف واحسانی از جانب اللّه در حقش شده بود که یک روز مانده به رفتنش از این دنیا توفیق توبه نصیبش شده بود... ای کسیکه در حق اللّه و دینش و فرامین شرع کوتاهی میکند و در گناه و معصیت غرق شده.. برگرد بسوی اللّه ... ای کسیکه درحق اللّه و دینش و فرامین شرع کوتاهی میکند و در گناه و معصیت غرق شده ... برگرد بسوی اللّه که او از توبه بندگانش خیلی خوشحال میشود. زمر 53 🌹 قُلْ يٰا عِبٰادِيَ اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ ﴿53﴾🌹 بگو: « اى بندگان من - که بر خویشتن زیاده روى روا داشته اید - از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت ، خدا همهء گناهان را مى آمرزد ، که او خود آمرزندهء مهربان است. ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
*حکایتی زیبا درباره حق الناس حتما بخونید* ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺣﮑﻤﺮﺍنی ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ درمان ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ ازﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳتﺷﺎﻥ کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ . ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ . ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ ، که ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کرده اند ﺑﺨﻮﺍبد ! ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺑﺨﻮﺍﺑﺪ . ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭاﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد فقط ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ،ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ شود. ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنه ای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدنﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑه ﺨﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ . ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪنکیر و منکر ﺑﺎﻻﯼ قبرش ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﮕوید ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪند: ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟ ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ ‏(ﺧﺮ ‏) ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩیگر ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ فقیر ﺑﺎ ﺧﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ بر ﺧﺮﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ گذاشتی ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺭاندﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭفلان ﺭﻭز به خرت ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ و.... ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ بخاطر ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻫﺎ که به ﺧﺮﺵ کرده بود ﭼﻨﺪ ﺷﻼﻕ ﺁﺗﺸﯿﻦ خورد که برق از سرش پرید . ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ می شود ﺩﺭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ می آیند ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﯿﺮﻭﻧﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ . ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎ به ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ ! ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ جیغ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕوید: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ ... ای بشر از چه گمان کردی که دنیا مال توست ورنه پنداری که هر لحظه اجل دنبال توست هر چه خوردی، مال مور و هر چه هستی مال گور هر چه داری مال وارث، هر چه کردی مال توست... *ای کاش این حکایت به گوش همگان برسد* ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
📖 » [ وقاحت هم حدی دارد...] پسر نوجوانی تو یکی از بیمارستان‌ها، کلاه گیسش از سرش می‌افتد، همه بهش می‌خندند و به او طعنه می‌زنند. وقتی جوانی به کمکش می‌شتابد، پسر نوجوان درحالیکه می‌لرزید و گریه می‌کرد، گفت: گناه من چیه اگر بیماری سرطان موهای مرا از من گرفته؟؟؟ [ از وقاحت خودتان بترسيد...] کودکی که در مدرسه از نظر درسی کمی ضعیف بوده، میره سرقبر مادرش و با گریه خطاب به مادرش میگه: بیا با من به مدرسه، که معلم مون جلو همه دانش آموزان منو کتک زده و بهم گفته؛ مادرت بی‌خیال هست و به درس‌هایت توجّهی ندارد، بهت رسیدگی نمی‌کند... [ مواظب حرف زدنت باش...] بعضی از حرف‌ها مانند خنجر هست، می‌کشد. بیماری فقط بیماری جسمی نیست، بیماری اخلاقی هم هست... بیایید خواهش میکنم مواظب حرف زدنهامون باشیم😔😔 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💠 ...‼️ •┈❀•🍃🌸🌿❀• 📌(آیا زن دارد؟؟؟) بله قرآن کریم ثابت کرده که، برای زن وجود دارد...!!! در کنفرانسی که، تعدادی از بزرگان دینی و بسیاری از دانشجویان حضور داشتند... دکتر از و فصاحت و بلاغت و دقت و ریزه کاری پروردگار صحبت به میان آورد... به طوری که اگر کلمه ای به جای کلمه دیگری قرار گیرد، معنا و مفهوم آن تغییر می کند، و برای حاضران در کنفرانس نمونه هایی ذکر کرد... یکی از دانشجویان ملحد بلند شد و گفت: حرف شما را قبول ندارم!! کلماتی در قرآن وجود دارند که، دلیل بر رکاکت قرآن کریم است!!! دلیل این آیه قرآن (ما جعل الله لرجل من قلبین في جوفه): ما برای مرد دو تا قلب قرار ندادیم. [سوره الأحزاب آیه 4] چرا خداوند متعال گفته "مرد" و نگفته "انسان"...!!! همه انسانها دارای یک قلب هستند، حالا چه زنان باشند یا مردان ... بعد از این سوال سکوت عجیبی سالن را فرا گرفت... و تمام نگاهها بسوی دکتر خیره شدند و منتظر جواب قانع کننده از طرف دکتر شدند...؟؟ ظاهراً کلام دانشجو درست بود، در درون ما تنها یک قلب و جود دارد... حالا چه مرد یا زن... پس چرا خداوند متعال فرموده برای مرد...؟!!! جواب رابخوانید: جوابی که در نهایت دقت و شگفت انگیزی است .. محال است که، به این جواب برسی مگر با تفکر عمیق در آیات الهی... بله مرد محال است که، دارای باشد در درونش...اما زن هرگاه که شد با خود حمل می کند. پس در این صورت در درونش دارای است، یکی مال خودش و دیگری مال بچه ای که به آن حامله است...نگاه کنید به معجزه پروردگار بروی کره خاکی!!! کتاب پروردگار باتمام کلماتش معجزه است. همه آیاتش، خداوند متعال هیچ کلمه ای را در آیه ای قرار نداده مگر اینکه، دارای حکمتی استوار است، که اگر کلمه ای در جای کلمه دیگری قرار گیرد، معنی آن بهم می خورد. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯