eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.7هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
19.6هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️📘✏️ 📘"داستانی کوتاه و پندی بزرگ" ✍گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و.. گفت: اینجا را ترک نمی کنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم. به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد، بدان سو رفت و میخ را تکان داد. با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد. سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!! فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ❓ای وای، این چه کاری بود که کردی؟! ابلیس گفت: کاری نکردم 《فقط میخ》 را تکان دادم. بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند《چند کلمه‌ای که میگویند و مردم می شنوند》، سخن چینی است؛ و گاهی: حالتی را دگرگون می کند. مشکلات زیادی را ایجاد می کند. آتش اختلاف را بر می افروزد. خویشاوندی را برهم میزند. دوستی و صفا صمیمیت را از بین می برد. کینه و دشمنی می آورد. طراوت و شادابی را تیره و تار می کند. دل ها را می شکند. 🚫 بعد از این همه کسی که این کار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!! ❗️قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش! مواظب باش میخی را تکان ندهی!! 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
مـردی نـزد عالمی از پــدرش شڪایت ڪرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد. پیــر شده است و از من میخواهد یڪ روز در مزرعه گندم بڪارم روز دیگر میگوید پنبه بڪار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته ڪرده است... بگو چه ڪنم؟ عالم گفت: با او بساز. گفت: نمی‌توانم.! عالم پـرسید: آیا فرزنـد ڪوچڪی در خانه داری؟ گفت: بلی. گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب ڪند آیا او را می‌زنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. آیا او را نصیحت میڪنی؟ گفت: نه چون مغزش نمی‌رود و ... گفت؛ میدانـــی چرا با فــرزندت چنین برخورد میڪنی؟! گفت: نه. گفت: چون تو دوران ڪودکی را طی ڪرده‌ای و میدانی ڪودڪی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نڪرده‌ای، هرگز نمیتوانی اقتضای یڪ پیر را بفهمی!! "در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشه‌گیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میڪند و ... "پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا ڪن اقتضای سن پیری جز این نیست." 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
➖ چادر مشکی با کیفیت را از ما بخواهید. 🌷🌷 انواع چادر مشکی 🌷🌷 ‼️فروش ویژه چادر مشکی های باکیفیت با تخفیفات وقیمت های باورنکردنی ‼️ 🌷🌷تنوع رنگ و طرح و جنس🌷🌷 در فروشگاه🔹حجاب بنی فاطمی🔹 شروع قیمت از 0⃣7⃣1⃣ هزار تومان😱 همین الان به بزرگترین فروشگاه ایتا بپیوندید🔥👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
✳ داستان واقعی و زیبایی شب عروسی و مادر داماد 💫 داماد به شکل نگهانی مهمانان را غافلگیر کرد در حالیکه میکروفن رو بدست گرفته بود و میگفت : چه کسی حاضره مادرم رو بخره و 3بار این جمله رو تکرار کرد جزئیات این داستان بر میگرده به شب عروسی زمانیکه عروس و داماد در کنار هم نشسته بودند ، عروس در گوش داماد گفت : مادرت رو از روی سکو بفرست پایین ؛ خوشم نمیاد .... و داماد میکروفن رو برداشت و گفت " چه کسی مادرم رو میخره ؟ حاضرین از این رفتارش بشدت تعجب کردند ، و 3 بار این جمله رو تکرار کرد ،حاضرین جشن عروسی همگی سکوت اختیار کردند در این هنگام داماد انگشتر رو پرت کرد و گفت : " من مادرم را خواهم خرید " و رو به عروس کرد و طلاقش رو اعلام کرد ، مادرش رو برداشت و از سالن خارج شد و بعد از پخش شدن داستان ماجرا در منطقه مردی آمد و به پسر جوان گفت " شوهری بهتر از تو برای دخترم نخواهم یافت " و دخترش را به همسری او در آورد .... ‘امـــــــك ثم امـــــك ثم امـــــــــك‘ بیاد آور که پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد کسی که بیشترین حق را بر گردن دارد گفت : اول حق مادرت را ادا کن سپس حق مادرت و باز هم حق مادرت و سپس پدرت بترسید ای کسانی که مادران خویش را بخاطر همسر ، دوست و یا هر چیز دیگر آزرده خاطر میکنید .... 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🌸🍃🌸🍃🌸
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
هییجاااااانی ترین رماااااااان سال🙈 _استاد خطبه عقد رو چجوری می خونن؟!🧐 با تعجب نگاهم کرد که گفت: حالت خوبه؟ چند ثانیه سکوت کرد و گفت: _به چه اسمی بخونم؟! چشمکی زدم: _خودم و خودت!😉🤪 چشماش گرد شد ولی چیزی نگفت! _سرکار خانوم نرگس موسوی به بنده میدهید شما را به عقد دائم آقای رضا مهدوی در بیاورم؟! با عشوه گفتم:بله😌 بچه ها زدن زیر خنده و...😂😜 https://eitaa.com/joinchat/926351461C7d8247130f انصافا حیفه از دستش بدی... 🤨👆🏻
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
تو کافه منتظر بودم ساعت 4 شه قرار بود خواهرم😞💔 بیاد اونجا اما خبر نداشت من اونجام منتظر همون عوضی بودم همون که خواهرمو عذاب میداد 🔥 ساعت 4شد دیدم یه آقا با پیرهن مشکی رفت رو یکی از میز ها نشست گارسون با اشاره بهم گفت این همونه... رفتم جلوش وایسادم اخم کردمو به چشم نگاهش کردم نفس نفس زد و گفت... https://eitaa.com/joinchat/926351461C7d8247130f 💜👆🏻عضو شید تا پاک نشده👆🏻💜
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
📚 حکایتی‌بسیارزیباوخواندنی چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان... عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته! پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد. بز به محض آنکه آب جوی را دید از سر آن پرید و در پی او تمام گله پرید...! چوپان مات و مبهوت ماند. این چه کاری بود و چه تأثیری داشت ؟ پیرمرد که آثار بهت و حیرت را در چهره چوپان جوان می‌دید گفت: تعجبی ندارد تا خودش را در جوی آب می‌دید حاضر نبود پا روی خویش بگذارد. آب را که گل کردم دیگر خودش را ندید و از جوی پرید و من فهمیدم این که حیوانی بیش نیست پا بر سر خویش نمیگذارد و خود را نمی‌شکند چه رسد به انسان که بتی ساخته است از خویش و گاهی آن را می‌پرستد... 🌸🌿🌸 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
داستانی فوق العاده زیبـا🌸 زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد پیش پیامبر میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند ، وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود. سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش می بیند. با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود. ! وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر می کند... از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود... ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد. پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن. هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست ! زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد. اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا... رحمت خدا ممکن است کمی تأخیر داشته باشد امّا حتمی است •☔️💗• 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
فرصتی عالی برای همہ‌ی مردم ایران😍 خانومایی ڪہ چادر جدید میخوان بگیرن آقایونی ڪہ قصد خرید هدیہ روز زن رو دارن فرزندانی ڪہ دنبال خرید هدیہ برای روز مادر هستند😁👇 💖 فروشگاه چادر مشڪی💖 😱 فقط ۱۶۰ هـــزار تومان 😱 💖 فروشگاه چادر مشڪی💖 عجلہ کنید خریدی بہ صرفہ، و شگفت انگیز🤩قیمت چادر تو بازار حداقل دو برابره ها، بشتابید😁👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
خانومای عضو در کانال، یه خرید بصرفه رو از دست ندید😍👇 روی چادر بزنید هم عیدی بگیرید، هم سوغاتی😁❤️ ـ 🌑 عیــــــــــد ـ 🌑 نـــــــوروز ـ 🌑🌑 🌑 🌑 ـ🌑 🌑 🌑 🌑 ـ🌑🌑🌑🌑 🌑🌑 🌑 ـ 🌑 ـ 🌕🌕🌕 🌑 فروشگاه بزرگ و معتبر چادر مشکی بهترین جا برای خرید شماست👏👏
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
🔶انرژی مثبت🔶 در قانون انیشتن داریم : E=mc2 یعنی انرژی از بین نمیرود، تبدیل میشود. راستی انرژی ما به چی تبدیل میشود!؟ به اخم کردن به تحقیر دیگری به عصبانیت به حسادت به افکار منفی ؟ ... یا انرژی‌مون تبدیل میشه به لبخند به تشویق به خندیدن به افکار مثبت به همکاری به هم نوع دوستی به امید به اعتماد به نفس ؟؟؟ کدام یک ؟؟؟ این ما هستیم که تصمیم میگیریم انرژی‌مان را به منفی یا به مثبت تبدیل كنيم ...🍃♥️ •☔️💗• 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
۱۴ اسفند ۱۳۹۹