هدایت شده از تبلیغات گسترده شهید پلارک
❌#سرنوشت_جوانی که زنده زنده توسط دوستانش #دفن شد😨
🔞جوانی عراقی ماجراجویی که #زنده توسط دوستانش به #خاک سپرده شد . . . 😱😳
🎥جهت #دیدن_کلیپ کلیک کن 😰👇
https://eitaa.com/joinchat/1811611703Ce9cea547cc
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
⛔️ازدواج مرگبار با دخترپادشاه!
پادشاه پیری بود که تنها فرزند او دختری بود بسیار زیبا ! هرکس با آن دختر ازدواج میکرد صاحب مال و منال و از همه مهمتر تاج و تخت کشور میشد!
دختر با پسری زیبا و قوی ازدواج کرد ولی فردای پس از ازدواج نعش آن پسر را از اتاق بیرون آوردند! چند ماه بعد دختر با فرمانده لشکر ازدواج کرد ولی آن پسر نیز نعشش از اتاق خارج شد
ازدواج سوم نیز با پسر وزیر به همین شکل بود
یکی از صوفیان شهر به دیدار پادشاه رفت و گفت درخواست ازدواج با دختر او را دارد حتی اگر به قیمت تمام شدن جانش باشد ،
.ادامه ماجرا👇👇❤️
http://eitaa.com/joinchat/4018274322C110439200b
🔴دخترزیبایچوپان
چوپانى دختر زيبائى داشت. پسر پادشاه خواستگار دختر بود. اما هر چه به خواستگارى مىرفت دختر مىگفت که بايد صنعت و حرفهاى ياد بگيرد. پسر پادشاه رفت و حرفهٔ فرشبافى ياد گرفت. بعد دختر زن او شد. بعد از چند روز دختر و پسر رفتند گردش کنند. سر راهشان به قهوهخانهاى رسيدند، رفتند آنجا غذا بخورند. جلوى در قهوهخانه يک فرش انداخته بودند، پسر و دختر تا پايشان را روى فرش گذاشتند افتادند توى يک زيرزمين. نگاه کردند ديدند گوش تا گوش پر از جوانهائى است که گرفتار شدهاند.هر روز چند نفر مىآمدند و سه چهار نفر از جوانها را انتخاب مىکردند، مىکشتند، گوشتهايشان را کباب مىکردند و مىدادند به کسانى که برايشان کار مىکردند تا زور و قوتشان زياد شود و بيشتر کار کنند.پسر پادشاه فکرى به نظرش رسيد به افراد قهوهچى گفت: مرا نکشيد، در عوض من برايتان فرشهائى مىبافم که با فروش هر کدام پنجهزار تومان گيرتان مىآيد. قهوهچى ابزار و لوازم کار را آماده کرد. پسر يک فرش بافت و روى آن نشانى محى که در آن گرفتار بودند نوشت.بعد فرش را به قهوهچى داد و گفت: اين فرش خيلى خوب يافته شده آنرا براى پادشاه ببريد. انعام خوبى به شما مىدهد. آنها فرش را براى پادشاه بردند. پادشاه انعام خوبى به قهوهچى داد. بعد فرش را باز کردند ديدند پسر پادشاه پيغام فرستاده. از روى نشانى قهوهخانه را پيدا کردند. پسر و دختر و ديگران را آزاد کردند و قهوهچى را کشتند.
دختر چوپان- گنجينههاى ادب آذربايجان
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
عکس هوایی از کله یه دهه شصتی در روز اول مدرسه😂😂😂
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
1. تا حدی کوتاه بیا که تبدیل به کوتاهترین دیوار نشوی!
2. تا حدی مهربان باش که تبدیل به انجام وظیفه نشوی!
3. تا حدی گرم و صمیمی باش که انتظار بی جا به وجود نیاری!
4. هز معاشرت با افرادی که در ظاهر مهربانند و پشت سر اهل بد گویی هستند بپرهیز!
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
نمک را نمک فروش میفروشد
نان را نانوا
اما شخصیت انسان را
کسی نمیفروشد
شخصیت را هرکس برای خودش میسازد و درست ساختنش با ارزشتر از هر چیزیست
ارزش دادن به شخصیت یعنی ارزش دادن به انسانیت
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💎حکایت نموده اند که در روزگاران قدیم، الاغهای دِه، از پالان دوزشان بسیار ناراضی بودند.
زیرا پالانی که برایشان میدوخت پشت شان را زخمی میکرد. در نهایت تصمیم گرفتند که جایی جمع شوند و دعایی بکنند تا شاید پالان دوز دیگری به ده شان بیاید.
از آنجا که دل صاف و ساده ای داشتند، دعاهایشان قبول درگاه آمد و پالان دوزی جدید وارد دهشان گشت... اما چه فایده که این پالان دوز هم لنگه همان پالان دوز سابق... نه تنها پالان راحتی بر تن خر ها نمیدوخت، بلکه از مواد اولیه پالانها نیز کم میگذا...شت و اینبار نه تنها پشتشان زخمی میشد، بلکه به جای دیگرشان نیز فشار می آمد. بازهم تصمیم گرفتند که جمع شوند و برای آمدن پالان دوز جدید دعایی بکنند.
این دفعه نیز به لطف دل پاک و بی غل و غششان، دعایشان مقبول گردید و پالان دوز جدید هم آمد، اما صد افسوس، و چه فایده.... این یکی به غیر از دوخت بد و دزدی از مواد اولیه ی پالانها، از صاحبان خرها خواسته بود که خرها را در گرسنگی نگهدارد تا شاید پالانها به تنشان اندازه شود... و اینبار نه تنها پالان شان راحت نبود و پشتشان همچنان زخمی، بلکه دلسوخته و از کرده پشیمان، که چرا قدر همان پالان دوز اولی را ندانسته و ناشکری کرده بودند... خلاصه .... هی جمع شدند و هی دعا کردند و این پالاندوز آمد و آن پالاندوز رفت
اما زخم پشتشان خوب نشد که هیچ بدتر هم شد.
تا اینکه تصمیم گرفتند جمع شوند و این بار نه برای رهایی از پالان دوز بلکه برای رهایی از خریت خود دعایی بکنند!!
l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💎مردم هیچ وقت از چیزی راضی نمیشوند.
اگر کم داشته باشند زیاد میخواهند.
اگر زیاد داشته باشند، بیشتر میخواهند.
اگر بیشتر داشته باشند، میخواهند به کم راضی باشند.
اما دیگر کاری از دستشان برنمی آید.
یعنی نمیفهمند که رسیدن به خوشبختی
خیلی آسان است؟
📗 برنده تنهاست
✍🏻 #پائولو_کوئلیو
l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽کلیپ ترسناک و عبرت آموز مراحل تجزیه بدن انسان در روزهای اول در قبر ⛔️🔞
ای انسان به چه چیز خود می نازی!!!!
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
خوشبختى سراغ کسانى میرود که بلدند بخندند.
این زندگى نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگر آن ها را کنار هم بگذارید، مى توانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید.
📗 کمی قبل از خوشبختی
✍🏻 #انیس_لودینگ
l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💎در این دنیا، همه چیز دست خود آدم است، حتی عشق، حتی جنون، حتی ترس ... آدمیزاد میتواند اگر بخواهد کوه ها را جا به جا کند ... میتواند آبها را بخشکاند ... میتواند چرخ و فلک را به هم بریزد ...
آدمیزاد حکایتی است.
میتواند همه جور حکایتی باشد: حکایت شیرین، حکایت تلخ، حکایت زشت ... و حکایت پهلوانی!
بدن آدمیزاد شکننده است، اما هیچ نیرویی در این دنیا، به قدرت نیروی روحی او نمیرسد، به شرطی که اراده و وقوف داشته باشد!
📚سو وشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هیچ کلمهای وحشتناکتر از خیانت نیست.
این کلمه یک کشور را همان گونه خوار میکند که مردی را که معشوقهاش یا دوستش به او خیانت کرده باشد.
📗مرگ وزیرمختار
✍🏻 #یوری_نیکلایویچ
l👇 عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید 👇l
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk