eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.8هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
19.3هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 یک مداد اگر مغز نداشته باشه، هیچ ارزشی نداره، ارزش ما آدم‌ها هم به مغز و عقل است. اگر عقل رو کنار بذاریم و اهل حساب و کتاب نباشیم، کار ما هیچ ارزشی نداره به همین خاطر یکی از ناله های اهل جهنم اینه: و قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِير(ملک/10) اگر ما (حق را) مى‌شنيديم يا تعقل مى‌كرديم، در زمره اهل آتش نبوديم. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 اصطلاح بالا در امثله سائره کنایه از پکری و نکبت و ادبار است که در مورد افراد سر خورده و وارفته و ورشکسته به کار می رود. سبیل درباریان و ملازمان دستگاه سلاطین و حکام صفوی برای ایرانیان هوشمند - بخصوص اصفهانی های زیرک و. باریک بین -فی الواقع در حکم میزان سنج بود که از شکل و هیئت آن به میزان لطف و مرحمت سلطان و مافوق نسبت به صاحب سبیل پی می بردند . فی المثل سبیل پر پشت و شفاف که تا بنا گوش می رفت و در پایان چند پیچ می خورد و به سوی بالا دایره وار حلقه می زد دلیل بر شدت علاقه و مرحمت سلطان بود که هر روز صاحب سبیل را به حضور می پذیرفت و با او به مکالمه و مشاوره می پرداخت. هر قدر که تعداد حلقه ها و شفافیت سبیل کمتر جلوه می کرد به همان نسبت معلوم می شد که میزان لطف و عنایت سلطان یا حاکم وقت نقصان پذیرفته است . چنانچه سبیلها به کلی از رونق و جلا می افتاد و به علت نداشتن چربی و چسبندگی به سمت پایین متمایل و یا به اصطلاح سبیل آویزان می شد این آویزان شدن سبیلها را بر بی مهری مافوق و کم پولی و احیانا مقروض و بدهکار بودن صاحب سبیل تلقی می کردند تا آنجا که بر اثر کثرت استعمال و اصطلاح به صورت ضرب المثل در آمد از آن در موارد مشابه که حاکی از نکبت و ادبار و افلاس باشد استشهاد و تمثیل می کنند. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 حضرت علي علیه السلام نوجوانی را از سه جهت حساس معرفی کرده اند: اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالي و مساعد است كه هرچه در آن بكاري همان را درو ميكني: «انّما قلب الحدث كالأرض الخالية مهما اُلقي فيها من كلّ شيء قبلته» دوم اينكه دوران نوجواني را زودگذر ميدانند و گوشزد ميفرمايند سريعاً آن را دريابيد: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك» سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روي مياورد و لازم است براي آن پناهگاه خوبي در نظر گرفت كه بهترين پناهگاه، قرآن كريم، ائمه عليهم السلام و ادعيه ميباشد. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: برای اعمالِ بندگان، نزد خدا سه دفتر است: 1) دفتر نخست که خدا چیزی از آن را نمی‌آمرزد و آن گناه، شرک است. 2) دفتر دوم را زیاد اهمیت نمی‌دهد و آن ستم بین خالق و مخلوق است، مانند کسی که سهواً نمازی از او ترک شده باشد. 3) دفتر سوم، دفتری است که خدا از آن نمی‌گذرد مگر کیفرش را دهد و آن گناهی است که بندگان، در حق هم ستم می‌کنند. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 از ابن عباس نقل شده است که روزی زلیخا به یوسف(ع) گفت: چشم بردار و مرا بنگر. یوسف(ع) گفت: «أَخْشَی الْعَمَی فِی بَصَرِی؛ از نابینا شدن چشمانم می ترسم.» زلیخا گفت: «چقدر چشمهایت زیباست!» یوسف(ع) گفت: «دو چشم، نخستین عضوهایی هستند که در قبر بر گونه هایم می افتند.» زلیخا گفت: «چه بوی خوشی داری؟» یوسف(ع) گفت: «اگر [بدی] بوی مرا سه روز پس از مرگم استشمام می کردی، از من فرار می کردی.» زلیخا گفت: «چرا به من نزدیک نمی شوی؟» حضرت یوسف(ع) گفت: «با این دوری، به قرب پروردگارم امیددارم.» زلیخا گفت: «بستر من از حریر است، برخیز و خواسته ام را برآور.» یوسف(ع) گفت: «می ترسم بهره ام در بهشت از کف برَوَد.» زلیخا گفت: «تو را به شکنجه گرها می سپارم» یوسف(ع) گفت: «پروردگارم در آن هنگام مرا بس است.»[2] : عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ج2، ص45، ح162. بحارالانوار، علامه مجلسی،ج 12، ص 270، ج 45 .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 چکار کنيم که در روز قيامت برهنه محشور نشويم؟ مساله ي عريان بودن در قيامت و نه در برزخ در روايات بسيار زيادي مطرح شده است. در روايتي داريم که يکي از همسران پيامبر همين سوال را از پيامبر اکرم (ص) پرسيد، پيغمبر (ص) فرمود: آنجا هر کسي به فکر خود است و وحشت بسياري وجود دارد. اين مسئله آنقدر افراد را از يکديگر باز مي دارد که مانند نظام دنيا چشم چراني و نگاه وجود ندارد. اما نکته ي مهمتر اين است که در روايات داريم که شيعيان و مومنين خالص که ولايت اهل بيت (ع) را دارند مستور هستند. در روايتي از پيامبر اکرم (ص) است که فرمود: شيعيان علي (ع) کساني هستند که با لباس هاي سفيد در قيامت از قبر ها برانگيخته مي شوند. اين لباس هاي سفيد يا همان کفن ها است ويا اينکه به قدري نور آنها را فرا گرفته که بدن آنها قابل ديدن نيست. درروايت ديگري از امام صادق (ع) داريم که شيعيان ما از قبور برانگيخته مي شوند در حالي که بدن آنها مستور و پوشيده هستند. بنابراين بايد ولايت خود نسبت به اهل بيت (ع) را تقويت کنيم و جزو همين شيعياني باشيم که مستور هستند.. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 زنی شبانه در بیابان گم شد. از دور چراغی دید سوسو می زند، نزدیک رفت. خانه عابدی بنی اسراییلی بود. در زد و گفت: مرا در خانه خود شبی امان ده می ترسم درندگان مرا تا صبح غذای خود کنند. عابد او را به خانه راه داد و چراغ خاموش کرد تا او را نبیند. زن گفت: چراغ روشن کن که من از تاریکی می ترسم. عابد گفت: اگر چشمم در تو افتد میدانم گناه می کنم. زن گفت: وای بر تو که با 70 سال عبادت، هنوز اختیار پلک های چشم ات دست تو نیست تا ببندی و نیازی به خاموش کردن چراغ نداشته باشی!!! عابد را این سخن بسیار سنگین آمد و شبانه خانه را به او سپرد و پوستین خود برداشت و برای همیشه راهی کوه گشت. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 جا نخواهم زد! دردهایم را در آغوش خواهم کشید و مصمم‌تر از همیشه، ادامه خواهم داد... این خاصیتِ من است؛ که مشکلاتم را شبیه به انگیزه می‌بینم، شبیه به داغِ سوزانی، که وادارم می‌کند سریع‌تر از همیشه گام بردارم. من به لطفِ دردهایم، هر روز قوی‌تر می‌شوم، نه جا می‌زنم، نه کم می‌آورم، می‌ایستم و ادامه می‌دهم... دوام می‌آورم و موفق می‌شوم... .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا شما هم جزو اون دسته آدمهایی هستین که تا مشکلی براش پیش میاد رو میکنه به خدا میگه خدایا چرا من!!!؟ این فیلم آموزنده رو حتما ببینید .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
❖ اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای، او را خوار مساز؛ بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی. گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له میشود.... نیت تو کجا و سرنوشت کجا هنگامی که افسرده ای ،بدان جایی در اعماق وجودت ،حضور " خدا " را فراموش کرده ای... لحظه ها ، تنها مهاجرانی هستند که هر گز بر نمی گردند هرگز ! ﮔﻼﯾـﻪ ﻫﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧـﺪﺍﺭد ... اما ﮐﻨــــﺎﯾﻪ ﻫــﺎ ﻭﯾـــ ــﺮﺍﻥ ﻣﯿـکند سه چیز را نگه دار: گرسنگیت را سر سفره دیگران زبانت را در جمع و چشمت را در خانه دوست . . عاشــق طرز فکر آدمهـــا نشویــد آدمهـــا زیــبا فکـــر میکنند زیـــبا حرف میزنند امـــا زیــبا زندگـــی نمیکنند. مراقب باش بعضی حرف ها فقط قابل بخشش هستند نه فراموش شدن ! آرزوهایت را کنار نگذار دنیا بالاخره مجبور می شود با دلت کنار بیاید ! .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📌 💦دو قطره آب كه به هم نزديك شوند، تشكيل یک قطره بزرگتر ميدهند. اما دو تكه سنگ هيچگاه با هم يكی نمی شوند! ⚠️هر چه سخت تر و قالبی تر باشيم، فهم ديگران برايمان مشكل تر و در نتيجه امکان بزرگتر شدنمان نيز كاهش می یابد. آب در عين لطافت در مقايسه با سنگ، به مراتب سرسخت تر و در رسيدن به هدف خود لجوجتر و مصمم تر است. 🔸سنگ، پشت اولين مانع جدی می ايستد. اما آب راه خود را به سمت دريا می يابد. 🔹در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت بايد جستجو كرد. 🔸گاهی نمیتوان بخشید و گذشت اما می توان چشمان را بست وعبور کرد 🔹گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری. و کم کم بخشیدن را خواهی آموخت... داستان و مط🗯الب زیبا .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را جدا کرد، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن. اما وقتی به تهش رسید و برگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها مجموعه ای از این برگهاست. داستان زندگی هم مثل همین کلم است. ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، در حالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم و چقدر دیر می فهمیم که بیشتر غصه هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود. زندگی، همین روزهایست که منتظر گذشتنش هستیم. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk