وقتی ما آدمها را همانطور که هستند ببینیم، بدون اینکه رفتار و گفتار آنها را به خود بگیریم، هرگز از آنها آزار نمیبینیم.
حتی اگر دیگران به شما دروغ بگویند ایرادی ندارد.
آنها به شما دروغ میگویند، چون میترسند. میترسند که متوجه شوید آنها کامل نیستند.
چهره برداشتن از این نقاب اجتماعی دشوار است.
شما وقتی قویاً عادت کردید که هیچ چیز را به خود نگیرید، از بسیاری از ناراحتیها در زندگی اجتناب خواهید کرد.
خشم، حسادت و حسرت شما ناپدید خواهد شد و حتی غم شما ناپدید میشود...
👤دون میگوئل روئیز
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از گسترده مارال
⭕️ خارج کردن #جنین دو قلو از شکم یک پسربچه ۶ساله 😨😱
اول فکر کردن دردهای پسر بچه به خاطر معده درد هست ولی بعد از جراحی ...😮😧😧
🚷تصاویر جنین دو قلو هفت ماهه 😰👇
https://eitaa.com/joinchat/837156993Cd6689f709e
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی در تمام پیامرسانها حرام❌
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
📛📛📛
🔴اپیلاسیون دائم با #تخم_مرغ به ساده ترین روش در منزل🥚😧
😱رفع سریع موهای زائد با روش خانگی👌
سفید کردن نواحی خاص🙊
ورود آقایان ممنوع❌
https://eitaa.com/joinchat/837156993Cd6689f709e
https://eitaa.com/joinchat/837156993Cd6689f709e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷به سه شنبه 29 تیر خوش آمدید🌷
🌸 الهي سه شنبه تون پر از
🍀 برکت
🌸 خوشحالی
🍀 آرامش
🌸 سعادت
🍀 و موفقیت
🌸 اوقات خوشی داشته باشید🙏
#
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سلامی به قشنگی بهشت
🌸به بیانتهایی هستی
🍃به زیبایی بـهار
🌸به گرمی تابستان
🍃بهجلوه برگهای پاییزی
🌸وسفیدی وپاکی برفها
🍃سلامی به محکمی پیوندقلبها
🌸که یادآورخوبیهاست
#روزتون_زيبـا🌸
هدایت شده از گسترده مارال
از وقتی وارد این کانال شدم شوهر مو با یه انگشت دور خودم میچرخونم😍😃
قربونش برم هرچی بگم هر چی بخوام واسم میاره حتی یه سوزن توو یه انبار کاه😉🤪
دلبری میکنم با ناز وادا اونم هی میگه عشقم جونم عسلم🤗
مادر شوهرم اومد خونم گفت چکار کردی پسرم از این رو به اون رو شده🤨
جاریم از حسودی🥺 دیگه نمیاد خونمون توی هر مجلسی باشم اونجا نیست😂
هیس🤫🤭 همه ی این دلبری هارو اینجا یاد گرفتم پیش کسی نگید دا بگید سیاست خودمه🙃👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1566638087C9a5f6209ce
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔴فقط #متاهلین روی ♥️ بزنید🚷
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
🔘🔘❤❤🔘🔘
🔘🔘❤❤🔘🔘
🔘🔘❤❤🔘🔘
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بزن بچه مچه نیاد خوبیت نداره⛔️🙊
📚 داستان کوتاه
مردی گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم.
برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است.
تعدادی اندکی برای نجات دادن آن ها آمدند، وقتی به خانه رسیدند با کباب گوسفند و نوشیدنیهای رنگارنگ پذیرایی شدند.
برادرش آمد و دید که کسانی دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خوردهاند.
از برادرش پرسید: چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ برادرش گفت: اینها دوستان ما و شما هستند.
کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند
میپنداشتید، حتی حاضر نشدند تایک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیاندازند.
خیلیها هنگام کباب و گوسفند دوستان آدم هستند، وقتی خانه آتش گرفت، یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت.
قدر دوستان واقعی مان را بدانیم...
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از گسترده "شما'
🔴🔴 خبر خیلی فوری هنرمندان 🔴🔴
بالاخره #نوید_محمدزاده ازدواج کرد
قرار ازدواج با .... 🤭🤭
شرح کامل خبر ازدواج جنجالی 💯♨️ #نوید_محمدزاده و عکسهای دونفرهشون تو پیج زیر 👇👇
لطفا ساده عبور نکنید⛔️⛔️🚫🚫 تا پشت پردهی زندگی هنرمندانو بدونید 😱😱
🎭 https://eitaa.com/joinchat/1213726825C2c52fb3d7f 🎭
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#فاطمه_عسگری دختری که مدتها درگیر
پرونده شکایت از آقای بازیگر معروف بود از
دنیا رفت!😔🖤
آخرین جزییات از پرونده ی #حسام_نواب_صفوی ♨️♨️
https://eitaa.com/joinchat/1213726825C2c52fb3d7f
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
✦✦🔹✦✦🔹✦✦🔹✦✦
🍒آموزنده
👈در سر انسان چهار نوع مایع،تولید مے شود: 👇👇
🍒آب دهان👈که شیرین است و به خاطر وجود آن،آب و غذا براے انسان گوارا مے باشد
🍒آب بینی👈که چسبنده است تا از فرو رفتن گرد و غبار در بینی جلوگیرے کند
🍒آب چشم👈که شور است و از خشک شدن چشم جلوگیرے میکند
🍒و آب گوشها👈که تلخ است و گوش ها را از حشرات حفاظت می نماید.
﴿ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴾
🍃🌹الذاريات (21) 🌹🍃
⭐️و در وجودتان نشانه هاے خداست،آیا نمے بینید؟⭐️
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📚داستان کوتاه
داستان سه همسر
🌴در زمان های گذشته، در بنی اسرائیل مرد عاقل و ثروتمندی زندگی می کرد.
او سه تا پسر داشت یکی از آنها از زن پاکدامن و پرهیزگاری به دنیا آمده بود و به خود مرد خیلی شباهت داشت و دوتای دگیر از زن ناصالحه.!
🌴هنگامی که مرد خود را در آستانه مرگ دید به فرزندانش گفت: این همه سرمایه و ثروت که من دارم فقط برای یکی از شماست.
پس از مرگ پدر، پسر بزرگتر ادعا کرد منظور پدر من بودم.
پسر دومی گفت: نه! منظور پدر من بودم.
پسر کوچک تر نیز همین ادعا را کرد.
برای حل اختلاف پیش قاضی رفتند و ماجرا را برای قاضی توضیح دادند.
قاضی گفت: در مورد قضیه شما من مطلبی ندارم تا بتوانم از عهده قضاوت برآیم و اختلافتان را حل کنم، شما پیش سه برادر که در قبیله بنی غنام هستند بروید، آنان درباره شما قضاوت کنند.
سه برادر با هم نزد یکی از برادران بنی غنام رفتند، او را پیرمرد ناتوان و سالخورده دیدند و ماجرای خودشان را به او گفتند.
وی در پاسخ گفت: نزد برادرم که سن و سالش از من بیشتر است بروید و از او بپرسید.
آنها پیش برادر دومی آمدند، مشاهده کردند او مرد میان سالی است و از لحاظ چهره جوانتر از اولی است، او هم آن ها را به برادر سومی که بزرگتر از آنان بود راهنمایی کرد.
هنگامی که پیش ایشان آمدند، دیدند که وی در سیما و صورت از آن دو برادر کوچکتر است، نخست از وضع حال آنان پرسیدند (که چگونه برادر کوچکتر، پیرتر و برادر بزرگتر جوانتر است؟) سپس داستان خودشان را مطرح کردند.
او در پاسخ گفت: این که برادر کوچکم را اول دیدید او زنی تند خو و بداخلاق دارد که پیوسته او را ناراحت می کند و شکنجه می دهد، ولی وی در برابر اذیت و آزارش شکیبایی می کند، از ترس این که مبادا گرفتار بلایی دیگری گردد که نتواند در برابر آن صبر داشته باشد از این رو او در سیما شکسته و پیرتر به نظر می رسد.
اما برادر دومی ام همسری دارد که گاهی او را ناراحت و گاهی خوشحال می کند، بدین جهت نسبت به اولی جوانتر مانده است.
اما من همسری دارم که همیشه در اطاعت و فرمانم می باشد، همیشه مرا شاد و خوشحال نگاه می دارد، از آن وقتی که با ایشان ازدواج کرده ام تاکنون ناراحتی از جانب او ندیده ام، جوانی من به خاطر او است.
اما داستان پدرتان! شما هم اکنون بروید و قبر او را بشکافید و استخوانهایش را خارج کنید و بسوزانید، سپس بیایید درباره شما قضاوت کنم و حق را از باطل جدا سازم.!!
فرزندان مرد ثروتمند برگشتند تاگفته های ایشان را انجام دهند.
هر سه برادر با بیل و کلنگ وارد قبرستان شدند، وقتی که دو برادر تصمیم گرفتند که قبر پدرشان را بشکافند، پسر کوچکتر گفت: قبر پدر را نشکافید من حاضرم سهم خود را به شما واگذار نمایم، پس از آن برادران نزد قاضی برگشتند و قضیه را به او گفتند.
وی پاسخ داد: این کار شما در اثبات مطلب کافی است، بروید مال را نزد من بیاورید.
هنگامی که مال را آوردند قاضی به پسر کوچک گفت: این ثروت مال تو است، زیرا اگر آنان نیز پسران او بودند، مانند تو از شکافتن قبر پدر شرم و حیا می کردند.
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk