23.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤نواهایی که برایمان خاطره شد
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📚 داستان کوتاه
«دست نوازش»
روزى در يك دهكده كوچك، معلم مدرسه از دانشآموزان سال اوّل خود خواست تا تصوير چيزى را كه نسبت به آن قدردان هستند، نقاشى كنند. او با خود فكر كرد كه اين بچههاى فقير حتماً تصاوير بوقلمون و يا ميز پُر از غذا را نقاشى خواهند كرد؛ ولى وقتى «داگلاس» نقاشى ساده كودكانه خود را تحويل داد، معلم شوكه شد!
او تصوير يك «دست» را كشيده بود، ولى اين دست چه كسى بود؟
بچههاى كلاس هم مانند معلم از اين نقاشى مبهم، تعجب كردند! يكى از بچهها گفت: من فكر مىكنم اين دست خداست كه به ما غذا مىرساند و يكى ديگر گفت: شايد اين دست كشاورزى است كه گندم مىكارد و بوقلمونها را پرورش مىدهد. هركس نظرى مىداد تا اينكه معلم، بالاى سر داگلاس رفت و از او پرسيد: اين دست چه كسى است، داگلاس؟
داگلاس در حالى كه خجالت مىكشيد، آهسته جواب داد: «خانم معلم، اين دست شماست.»
معلم به ياد آورد از وقتى كه داگلاس پدر و مادرش را از دست داده بود، به بهانههاى مختلف نزد او مىآمد تا خانم معلم دست نوازشى بر سر او بكشد...
نکته: شما چطور؟! آيا تا به حال بر سر كودكى يتيم، دست نوازش كشيدهايد؟ بر سر فرزندان خود چطور؟
" اى پروردگارى كه حيات بخشيدهاى مرا، قلبى به من ببخش مالامال از قدرشناسى و عشق."
/ ويليام شكسپير
📚 برگرفته از كتاب «تو، تویی؟!»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از 👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوم فر نداری؟
هم زن نداری؟
قالب کیک هم نداری؟
این کیک نه همزن میخواد نه فر لازم داره نه قالب میخواد
با قابلمه و لیوان یکبار مصرف کیک بپز بانو😍
http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
بیش از ۶۰ نوع کیک بدون فر دارم تو کانال👆
اینجا هم گروه رفع اشگال👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
#سوتی_دختربچه_به_بارداری_مامانش🤦♀
**یکی از همکاران ما تو مدرسه دختر بچه ی پنج شش ساله ای داشت که گاهی با خودش می آورد مدرسه . ایشون می گفتن وقتی دخترم کوچکتر بود یکروز عکسهای دوران بارداری من رو دید پرسید مامان چی تو شکمت بوده گفتم دخترم تو توی شکمم بودی میگفت دخترم ی نگاهی کرد و زد زیر گریه 😳 گفتم چرا گریه می کنی گفت** ...🤦♀🤦♀😑😁😆
https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a
همه سوتی های عجیب و آبرو بر بچه ها👆🤦♀
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیر مرد تهی دست، زندگی را
در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند
و به سختی برای زن و فرزندانش
قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود،
دهقان مقداری گندم در دامن پیراهنش
ریخت و پیر مرد گوشه های آن را
به هم گره زد و در همان حالی که
به خانه بر می گشت با پروردگار از
مشکلات خود سخن می گفت و
برای گشایش آنها فرج می طلبید و
تکرار می کرد :
«ای گشاینده گره های ناگشوده
عنایتی فرما و گره ای از گره های
زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را
با خود زمزمه می کردو می رفت،
یکباره یک گره از گره های دامنش
گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت.
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین
ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری
دید دانه های گندم روی همیانی از زر
ریخته است!
پس متوجه فضل و رحمت خداوندی
شد و متواضعانه به سجده افتاد و
از خدا طلب بخشش نمود.
🎙#دڪترانوشه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمند ایرانی توانست راه حل #رشد_مجدد_مو را پيدا كند👨🏻⚕️
تقدير از دكتر سعيد دلير باقر نيا داخل صداسيما و اخبار رسمی 🇮🇷
تنها محصول داري گواهي GMP آلمان در ايران📄
داري مجوز وزارت بهداشت و سيب سبز سلامت🍏
مشاوره رایگان ارسال عدد 6 به 50009020
30 درصد تخفیف برای 100 نفر اول ویژه
تا دوشنبه 26 مهر ماه ماه 🎁🛍
❤️تا پایان مهر یک محلول تقویت مژه و ابرو از ما هدیه بگیرید
🌻زنی شوهرش مُرد براي اينكه
خدمتی به شوهر كرده باشد
شبهای جمعه غذایی تدارک می كرد
و به وسيله فرزند يتيم خود به
خانه فقرا می فرستاد
🌻 طفل بيچاره با اينكه گرسنه بود ، غذا را از
مادر می گرفت و به فقرا مي رساند و خود
با شكم گرسنه به خانه بر می گشت و
می خوابيد تا اينكه شبی كاسه صبرش
لبريز شد و در راه غذا را خودش خورد
و با شكم سير به خانه برگشت و آسوده خوابيد
🌻آن شب زن شوهر خود را در خواب
ديد كه به او می گفت :
تنها غذای امشب به من رسيد .
زن از خواب بيدار شد و با كمال شگفتی
از فرزندش پرسيد شبهای جمعه گذشته
و ديشب غذا را كجا می بردی و
به كی می دادی ؟
🌻من ديشب پدرت را خواب ديدم كه می گفت
تنها غذای ديشب به او رسيده است .
🌻طفل راستش را گفت كه شبهای جمعه ی
قبل غذا را به خانه فقرا می بردم ، ولي
ديشب چون زياد گرسنه بودم ، خودم
خوردم و آسوده خوابيدم .
🌻زن دانست بهترين خدمت به شوهر
اين است كه يتيم او را سير نگهدارد...
✨و از اينجاست كه در حديث است
كه صدقه صحيح نيست در حالی كه
خويشاوندان خودت محتاج و نيازمند باشند....!
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔶🔸🔸🔸
اثر كبری يا تصميم كبری؟!
در قرن ١٨ زمانی که انگلیس ، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند
و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُردهای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند.
این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر میرسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود
اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مردهای که مردم تحویل میدادند هر روز بیشتر میشد .
دولت از پیامد این کار غافل شده بود زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند.
البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمیدهد فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند در هر طرف شهر رها کردند .
بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانیتر شد، از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد میشود .
اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیمگیری مناسب درحل مسائل که میتواند عواقب پیشبینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد .
ما تاکنون نمونههای بسیار زیادی از این گونه تصمیمات را در طول قرن های اخیر در عرصههای سیاسی و اقتصادی از دولتمردان کشور شاهد بودهایم!
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔶🔸🔸🔸🔸
#تفکر🍒
سفیر انگلیس در دهلی از مسیری در حال گذر بود
که یک جوان هندی،لگدی به گاوی میزند
"گاوی که در هندوستان مقدس است"!
فرماندار انگلیسی پیاده شده و به سوی گاو میدود و گاو را میبوسد و تعظیم می کند!
بقیه مردم حاضر که می بینند یک غریبه اینقدر گاو را محترم می شمارد در جلوی گاو سجده میکنند
و آن جوان را به شدت مجازات می کنند.
همراه فرماندار با تعجب می پرسد؛
چرا این کار را کردید؟!
فرماندار می گوید؛
لگد این جوان آگاه
می رفت که فرهنگ هندوستان
را هزار سال جلو بیندازد،
ولی من نگذاشتم!
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
⭐روزی مردی خواب عجیبی دید .دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید:....
شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند:
✨❤️خدایا شکرت..
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️ سلام امام زمانم❤️
ای راحت دل ، قرار جانها برگرد
درمان دل شکسته ما، برگرد
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الفرَج🤲🏻
⚠️ما نسبت به امام زمان ارواحنافداه اینگونه هستیم:
👈صبح که از خواب برمیخیزیم مثل بچّهها مشغول بازی و سرگرم کسب و کار زندگی دنیایی خودمان میشویم. «أِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» (حدید/٢٠)
💍❣💍❣💍❣💍❣