💟داستان کوتاه
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📚عشق و مهربانی
« باب» مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس، زنش « سارا» بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. سارا با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت. یک سال قحطی شد و بسیاری از روستاییان از سارا و باب کمک خواستند. سارا با محبت فراوان به همه ی آن ها کمک کرد، ولی باب چیزی نگفت و پیش خود فکر کرد:« تا وقتی از پول های من کم نشود برایم مهم نیست که دارایی چه کسی به باد می رود.» مردم از سارا تشکر کردند و گفتند که پول ها را بعد از مدتی به او پس خواهند داد. سارا نپذیرفت، اما مردم اصرار می کردند که پول او را باز گردانند.سارا گفت:« اگر می خواهید پول را پس بدهید، در روز مرگ شوهرم این کار را بکنید.» این حرف سارا به گوش یکی از دخترهایش رسید و او بسیار ناراحت شد. بی درنگ پیش پدر رفت و گفت:« می دانی مادر چی گفته؟ او از مردم خواسته تا پول هایشان را روز مرگ تو پس بدهند!» باب، به فکر فرو رفت. سپس از سارا پرسید:« چرا از مردم خواستی پولت را بعد از مرگ من به تو بازگردانند؟» سارا جواب داد:« مردم تو را دوست ندارند و همه آرزو می کنند که زودتر بمیری اما حالا به جای آن که مرگ تو را آرزو کنند، از خداوند می خواهند که تو را زنده نگه دارد تا پول را دیرتر برگردانند. من هم از خداوند می خواهم که سال های زیادی زنده بمانی. کسی چه می داند؟ شاید تو هم روزی مهربان شوی!» باب از تیزهوشی و محبت همسرش در شگفت ماند و به او قول داد که در آینده با مردم مهربان باشد.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
═ೋ❅🖋❅ೋ═
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایتی زیبا از سلطان و وزیر 👌
بسیار جالب و عبرتآموز👍
دیدن این ویدئو را از دست ندید .......
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📔#داستان_کوتاه_آموزنده
مرد ثروتمندی در دهکدهای دور زمینهای زیادی داشت و تعداد زیادی کارگر را همراه با خانوادهشان روی این زمینها به کار گرفته بود. و برای اینکه بتواند این کارگران را وادار به کار کند یک سرکارگر خشن و بیرحم را به عنوان نماینده خود انتخاب کرده بود و سرکارگر با خشونت و بیرحمی کارگران و خانوادههای آنها را وادار میکرد روی زمینهای مرد ثروتمند به سختی و تمام وقت کار کنند تا محصول بیشتری حاصل شود.
روزی شیوانا از کنار این دهکده عبور میکرد. کارگران وقتی او را دیدند شکایت سرکارگر را نزد شیوانا بردند و گفتند: صاحب مزرعه، این فرد بیرحم را بالای سر ما گذاشته و ما به خاطر نان و غذای خود مجبوریم حرف او را گوش کنیم. چیزی به او بگویید تا با ما ملایمتر رفتار کند.
شیوانا به سراغ سرکارگر رفت. او را دید که افسار اسب پیری را در دست گرفته و به سمتی میرود. شیوانا کنار سرکارگر شروع به راه رفتن کرد و از او پرسید: این اسب پیر را کجا میبری؟
سرکارگر با بدخلقی جواب داد: این اسب همیشه پیر نبوده است. مرد ثروتمندی که مالک همه این زمینهاست سالها از این اسب سواری کشیده و استفادههای زیادی از او برده است. اکنون چون پیر و از کار افتاده شده دیگر به دردش نمیخورد. چون صاحب زمینها به هر چیزی از دید سوددهی و منفعت نگاه میکند بنابراین از این پس اسب پیر چیزی جز ضرر نخواهد داشت. به همین خاطر او از من خواسته تا اسب را به سلاخی ببرم و گوشت او را بین سگهای مزرعه تقسیم کنم تا لااقل به دردی بخورد.
شیوانا لبخندی زد و گفت: اگر صاحب این مزرعه آدمهای اطراف خود را فقط از پنجره سوددهی و منفعت نگاه میکند، پس حتما روزی فرامیرسد که به شخصی چون تو دیگر نیازی نخواهد داشت. آن روز شاید کارگران مزرعه بیشتر از اربابت به داد تو برسند. اگر کمی با آنها نرمی و ملاطفت به خرج دهی وقتی به روزگار این اسب بیفتی میتوانی به لطف و کمک آنها امیدوار باشی.
همیشه از خود بپرس که از کجا معلوم اسب بعدی من نباشم! در این صورت حتماً اخلاقت لطیفتر و جوانمردانهتر خواهد شد.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌙❥᭄ٖٜ◍⃟ᏞᎥᏦᎬ━━┅❥🌙❥᭄ٖٜ◍⃟ᏞᎥᏦᎬ━━┅❥
#عادات_بدی_که_به_رابطه_صدمه_میزنند
معنی عشق و رابطه، خریدن یک جعبه شکلات نیست. یک رابطه راضیکننده میتواند منجر به خوشحالی و سلامت طرفین شود. برای اینکه بتوانید رابطه بهتری داشته باشید، بهتر است از انجام این موارد پرهیز کنید⇩⇩⇩
1. سعی در تغییر عادات ذاتی طرف مقابل. چیزی تحت عنوان ‘انسان کامل’ وجود ندارد؛ پس سعی نکنید فرد مقابل را به صورت غیرواقعی تغییر دهید.
2. جستجوی مشکلات خانوادگی. در صورتی که رابطه شما شکر آب شده، با جستجوی مشکلات خانوادگی به دنبال بدتر کردن اوضاع نباشید.
3. استفاده دائم از تلفن همراه(چند دقیقه اگر اون لعنتی رو بذارید کنار آسمون که به زمین نمیاد)
4.هیچوقت دعوا نکردن. عشق و رابطه دوطرفه همیشه نمیتواند خوب پیش رود و گاهی اوقات، دعوا و بحث بین طرفین به وجود میآید.
5.صحبت نکردن. مراقب باشید. اگر مشکلی هست، فرد مقابل نمیتواند ذهن شما را بخواند. بهتر است راجع به آن صحبت کنید.
6.فراموش کردن بخشش. انسانها اشتباه میکنند و کینه توزی نه تنها به رابطه شما ضربه میزند، بلکه شما را دچار استرس میکند. در اولین فرصت، اشتباه همسرتان را ببخشید و به او بفهمانید که چقدر دوستش دارید.
7.مقایسه کردن. فرد قبلی که در او با رابطه بودهاید را فراموش کنید و از مقایسه کردن شریک جدید زندگیتان با افراد دیگر خودداری نمایید. این کار ممکن است منجر به خواستههای نابجا شود.دروغ گفتن. یک دروغ کوچک میتواند کل رابطه شما را خراب کند. رابطه باید بر اساس صداقت پایهگذاری شود.
8.همیشه با هم بودن. همه افراد، حتی آنها که مجرد هستند، زمانی را برای تنهایی خود نیاز دارند. تنها بودن حتی میتواند رابطه را بهبود بخشد.
9.چوب خط کشیدن. درست است که رابطه باید راجع به دادن و گرفتن باشد، اما نیازی نیست تا برای چیزهای کوچک چوب خط بکشید.
10حسادت. شک داشتن به شریک زندگیتان میتواند مشکل بزرگتری را به وجود بیاورد.
🌸 اسرار روانشناسی و زندگی آرام 🌸
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💕سرخ پوست ها داستان عقابی را میگویند که وقتی عمرش به آخر نزدیک شد، چنگالهایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد... نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبالهای کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یا دوباره متولد شود ولی چگونه؟! عقاب به قلهای بلند میرود، نوک خود را آنقدر بر صخرهها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگالهایش را از جای میکَند تا چنگال نو درآید و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند. این روند دردناک ۱۵۰ روز طول میکشد ولی پس از ۵ ماه عقاب تازهای متولد میشود که میتواند ۳۰ سال دیگر زندگی کند.
برای زیستن باید تغییر کرد، درد کشید... از آنچه دوست داشت گذشت، عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد. یا بايد مُرد...
انتخاب با خودِ توست...
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❣داستان کوتاه
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو ، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ ...
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان ، برگ تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩن تا هزینه ی جراحی را بپردازد .
❣پیرﻣﺮﺩ همینکه برگه را گرفت ؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔتن ﻣﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ .
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔتن ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم
ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ
❣ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪنﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ
نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ
❣ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ
ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ .
❣ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم ...
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺎ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به جا
نمی آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم ...
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💟 داستان
💎آهو خیلی خوشگل بود, یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون! دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟
آهو گفت: من عاشق شدم, عاشق یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش, اسمش جناب الاغه...
پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند,
حاکم پرسید: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
- دیگه چی؟
+ آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله.
- دیگه چی؟
+ مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است.
- خب دیگه؟
+ اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه!!
- دیگه چی؟
+ تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
- دیگه چی؟؟؟
+ از من خوشش نمیاد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره!!
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم!
حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چیکارش میشه کرد!
وقتی عاشق موجودی می شوید, مراقب باشید عشق چشم هایتان را کور نکند
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
19.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهر عظیم و خارق العاده ی مورچه ها در زیر زمین که توسط انسان کشف شده است.
سبحان الله
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌸🍃🌸🍃
بازرگانی که ورشکست شده بود، نزد امام صادق (ع) رفت و گفت: « ور شکست شدم دیگر هیچ سرمایه ای ندارم .
حضرت فرمود: «مغازه که داری» گفت: «بله!» امام صادق فرمود :« برو مغازه را جارو کن، تمیزش کن و دم مغازه بنشین و دعایی هم حضرت فرمودند که برای برکت کسب و کارش خوانده شود.
چند روز گذشت و تاجری به مغازه این شخص مراجعه کرد و گفت: « من جنس دارم جا ندارم، اجازه می دهی جنس ها را بریزم در مغازه تو بفروشم و در ازای آن هم به تو پولی پرداخت کنم؟»
تاجر اجناسش را در مغازه این شخص ریخت و همانطور که می فروخت این شخص ورشکسته خطاب به تاجر گفت: « چند تا ازاین اجناست را به من می دهی، من هم بفروشم و در ازای آن پولش را به تو بدهم» گفت: این چند جنس هم برای فروش نزد تو باشد. این موضوع باعث شد که کار هر دو هم تاجر و هم شخص ورشکسته رونق پیدا کند.
حالا فرض کنید این تاجر ورشکسته در خانه می نشست و دائم می گفت که خدایا روزی من را بده، دائم می گفت :« یا رزاق روزی من را بده» تنها با دعا کردن و از خدا خواستن رزق و روزی نمی آید، از قدیم گفته اند: از تو حرکت ، از خدا برکت
مردم قدیم در کسب و کارشان به مواردی اعتقاد داشتند که درحال حاضر کمتر مشاهده می شود، صبح زود که کرکره مغازه رو می دادند بالا، می گفتند: « خدایا به امید تو، نه به امید خلق روزگار »
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌸🍃🌸🍃
بنان طفیلی، از مشاهير ظرفا است كه به شكم پروری و پرخوری معروف بود.
از او سؤال كردند از آيات قرآن كريم، كدام را بيشتر دوست داری؟
جواب داد آيه «ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا» يعنی «شما را چه می شود كه نمی خوريد».
گفتند كدام دستور قرآن را بيشتر عمل می كنی؟
جواب داد آيه «كُلُوا وَ اشْرَبُوا» يعنی «بخوريد و بياشاميد».
گفتند كدام دعای قرآن را همواره می خوانی؟
جواب داد آيه «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ» يعنی «ای پروردگار ما، سفره طعامی از آسمان بر ما فرو فرست».
گفتند از احاديث پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم)، كدام حديث را اختيار كرده ای؟
جواب داد حديث «لو دعيت إلى ذراع أو كراع لأجبت» يعنی «اگر مرا به پاچه گوسفندی دعوت كنند، هر آينه اجابت می كنم».
#لطايف_الطوايف_فخرالدين_علي_صفي
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹پنج شنبه ۱۹اسفندماه تون
🌹سرشار از بهترین ها
🌹تنها 10قدم تا بهار
🌺دوست خوبم
🌺زندگی یعنی دیدن
🌺لبخندعزیزانی
🌳که دوستشان داریم
🍃خوشبختی یعنی
🌸شادی های بی دلیل
🌸خنده های ازته دل.
🌸خوشبختی هیچ ربطی
🌳به ثروت نداره
🍃آدماى مثبت،
🌼هرجا باشن و با هر شرایط
🌼حالِ لحظه هاشون خوبه