ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
🫧تفاوت معانی جهل و نادانی🌟💫
معلمی از شاگردان کلاس پرسید " چه کسی از شما میتواند نقش یک جاهل را بصورت نمایشِ گفت و شنود بازی کند؟
یکی از بچه ها بنام عارف بلند شد و دستش را بالا گرفت
معلم پرسید فرق میان جاهل و نادان چیست؟
عارف گفت:آقا فرقی نداره جاهل همان نادان است
معلم گفت:دلیلی برای گفته خودت داری؟
عارف گفت: چه حسن _کچل " چه کچل _حسن _ یعنی فرقی نداره
معلم گفت: یعنی هر حسن نامی کچل است و هر کچلی حسن است
عارف گفت:شباهت موجب تجسم واقعیت میشه
معلم گفت : میتونی مثالی در این زمینه بیان کنی
عارف گفت :مثلاً زیبائی را به ماه تشبیه میکنیم تا واقعیت زیبائی معلوم بشه
معلم گفت: آیا واقعاً ماه زیباست
عارف گفت: چون گفته اند زیباست " حتماً واقعیت دارد
معلم گفت: آیا هر گفتاری اگر چه غلط باشد واقعیت دارد
عارف گفت:برای کسی که " نداند" واقعیت دارد
معلم گفت:آفرین این گفت و شنود تفاوت جاهل و نادان را معلوم کرد
یعنی جاهل نمیداند ولی سعی میکند با دلایل بی ربط حرف خود را به کرسی بنشاند ولی نادان نمیداند که هر ادعائی را قبول میکند
پس نادان را می توان آگاه کرد ولی جاهل مانند بیماری سرطان ریشه می دواند برای تخریب و نابودی...
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
دقت کردیدانسانهای صادق به
صداقت حرف هیچکس شک نمیکنند
و حرفِ همه را باور دارند ؟!
انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس
را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ
میگویند !
انسانهای امیدوار همواره در حال
امیدوار کردن دیگرانند.
انسانهای نا امید همیشه آیه یاس میخوانند !
انسانهای حیله گر معتقدند که
همه مشغول توطئه هستند
انسانهای شریف همه را شرافتمند میدانند !
انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان،
تشکر از دیگران است.
انسانهای نظر بلند هرکاری برای
هرکسی میکنند بازهم با شرمندگی
میگویند:
ببخشید که بیشتر از این از دستم
بر نیامد.
انسانهای تنگ نظر هرکاری برای
هرکس انجام دهند چندین برابر
می بینندش.
انسانهای بامحبت در نهایت مهربانی
همه را با جانم، عمرم، عزیزم خطاب میکنند.
انسانهای متواضع تقریبا در مقابل
خواسته همه دوستان میگویند:
چشم سعی میکنم
انسانهای پرتوقع انتظار دارند همه
در مقابل حرف هایشان بگویند چشم.
انسانهای حسود همیشه فکر میکنند
که همه به آنها حسادت میکنند.
انسانهای دانا در جواب بیشتر
سوالات میگویند: نمیدانم.
انسانهای نادان تقریبا در مورد
هر چیزی میگویند: من بهترمیدانم ..!
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
زیارتنامه حضرت زینب کبری(س)
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❖
🦋هميشه خودت را "نقد" بدان
تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند...
سعی كن استاد "تغيير" باشی
نه قربانی "تقدير"...
در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس"...
هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن
اين جماعت هر روز تو را "جور دیگری" می خواهند...
شهری كه همه در آن "می لنگند"
به كسي كه "راست" راه می رود می خندند...
ياد بگير تنها کسی كه لبخند تو را می خواهد "عكاس" است
كه او هم "پولش" را می گيرد...
به چیزی كه دل ندارد "دل نبند"...
هرگز تمامت را برای کسی "رو نكن"…
بگذار کمی "دست نيافتنی" باشی...
آدم ها "تمامت" كه كنند، "رهايت" می كنند...
و در آخر ""خودت باش "" 🦋
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
✨ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﺗﻨﺪﯾﺲ ﺁﺩﻡ ﺩﻝ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻏﻢ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺒﻮﺩ
✨ﮐﺎﺵ ﺟﺎﯼ ﻫﺮ ﻏﻤﯽ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﻮﺩ
ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﻣﻨﻮﺵ ﺑﻮﺩ
✨ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﺍ ﺣﺒﺲ ﮐﺮﺩ
✨ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ
✨ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺖ ﮐﺮﺩ
ﯾﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ
✨ﮐﺎﺷﮑﯽ ﻟﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ
ﺻﺒﺢ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺩﻣﯿﺪ
✨ﮐﺎﺵ ﺟﻨﺲ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩ
ﺟﺎﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻫﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﻮﺩ
✨ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﮔﻔﺖ ﺩﻝ ﺍﺯ ﺳﻨﮓﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻝ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﻧﯿﺴﺖ
✨ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻋﮑﺲ ﺩﻝ ﺭﺍ ﻗﺎﺏ ﮐﺮﺩ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﺮﺩ
✨ﮐﺎﺵ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺮﻭﺩ
💎سنش را نپرسید،
او خودش را در اوج جوانے اش جا گذاشته،
جایے ڪه دخترانگے هایش هنوز نفس مے ڪشید...
جایے ڪه هنوز به رسم ایثار و نجابت، "مادر" نشده بود...
آنجا ڪه هنوز هم خودش را به خاطر داشت...
شما را جانِ تمامِ پاڪے ها
از یک مادر، سنش را نپرسید...
او فداڪارترین موجود این جهان خاڪیست...
باورڪنید.... از روزے ڪه مادر شد
دیگر خودش را زندگے نڪرد...
او نمے داند چند بهار از دخترانگے اش گذشته...
او را همان دخترڪے بدانید
ڪه دارد.. براے عروسڪش؛
مادرے مے ڪند!
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁✨راننده ترمز گرفت
دست انداز را که رد کرد ، رو به مسافر
بغلدستش گفت:
این دست اندازها اگر نبود
سَرِ تقاطع ها خیلی خطرناک میشد
خدا خیرشان دهد
🍁✨گاهی هم زندگی میافتد توی دست انداز
لابد خدا میخواهد ازخطرِ روزگارِ پُرتقاطع، کم کند سختیها را دستانداز میکند تا زندگیمان کم خطرتر شود
🕊✨إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ✨🕊
بدرستیکه بعد از هر سختی آسانی است
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
عارفی را گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند ،
گفت :اینکه مهم نیست ،
مگس هم میپرد
گفتند :فلانی را چه میگویی ؟
روی آب راه میرود !
گفت :اهمیتی ندارد ،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند .
گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟
گفت :اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی ،دروغ نگویی ،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی
این شاهکار است ...👌🏻
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
ده پند لقمان
نان خود را بر سفره ی دیگران مخور!
در هیچ کاری شتاب مکن.
برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!
به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!
از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!
در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!
سخن و کلام دیگران را قطع مکن!
به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!
در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!
مهمان را به هیچ کاری دستور مده
👌جملات ماندگار؛
در مورد هر چه ميگى فکر کن؛
ولى هر چه فکر مى کنى نگو!
احترام مثل لباس میماند …
به بعضى ها مياد….
به بعضى ها نمياد!
زياده از حد, خود راتحت فشار قرار ندهید ؛
بهترين چيزها زمانى اتفاق مى افتد
که انتظارش راندارى.
هميشه با کسى درد و دل کنید که
دو چيز داشته باشد يکى ”درد” ديگرى”دل”
تنها چيزى که خرجى ندارد, جارى شدن
در ذهنديگران است
پس آنگونه جارى شويد كه خنده
برلبانشان نقش ببندد…نه نفرت در دلشان.
هميشه ميگن سر بى گناه تا پاى دار ميره
اما بالاى دار نميره….
ولى تاحالا كسى به اين فكر
نكرده كه رفتن تا پاى دار براى
بى گناه از صد بار مرگ بدتره.
ما آدم های هستيم كه به راحتى به هم
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
براى دوستى "صداقته"!
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپِ پُرحرف رو از دست ندید!
اسبی که در باتلاقی سرد و عمیق گیر کرده، با پذیرشِ شکست، داره نااُمیدانه به استقبال مرگ میره. ساکنان محلی، اسبِ گرفتار رو میبینن و با دیدن چسبناکی و عمق باتلاق، به این نتیجه میرسن که چیزی که میتونه ناجیِ این اسب نااُمید و تسلیمشده باشه، یک انگیزه و انرژی درونیه که اون رو به حرکت و تلاش برای نجاتِ خودش وادار کنه.
برای ایجاد این انگیزه، گلهی اسبشون رو دور باتلاق میارن و اونا رو به حرکت درمیارن. اسبِ گرفتار با دیدن آزادی و جنبوجوش اسبهای دیگه، امید و انگیزهاش شعلهور میشه و جنگیدن برای رها شدن رو آغاز میکنه. سرانجام، کششِ اشتیاقِ اسب، به کششِ باتلاقِ سرد میچربه و اسبِ خسته، خودش رو نجات میده!
این قضیه تو زندگی ما هم صادقه! با چه افرادی در ارتباطیم؟! این افراد به ما اُمید و انگیزه میدن یا حرفها و رفتارشون سرشار از انرژی منفیه و اشتیاق زندگی رو از ما میگیره؟ خیلی باید مراقب روابطمون باشیم، بهخصوص در کشور ما که انگیزه داشتن و متفاوت بودن، روزبهروز داره عجیبتر و کمیابتر میشه!
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌿🌾🌿
🔴 حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!
✍از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد. شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند. امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم . امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود. حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد. بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk