هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴خبرخوب برای بدون سانسوریهای عزیز و قدیمی😍
امکان #خرید_قسطی از پوشاک آنینو فعال شده
جهت ثبت سفارش نقدی یا قسطی و کسب اطلاعات بیشتر عضو کانال پوشاک آنینو بشید👇
https://eitaa.com/joinchat/2771058713Cb0a3333165
حالا که شرایط اقتصادی فشار میاره به مردم، کمی تغییر خوبه!
۱۷ اسفند
حسین شیبه🔊
🔴خبرخوب برای بدون سانسوریهای عزیز و قدیمی😍 امکان #خرید_قسطی از پوشاک آنینو فعال شده جهت ثبت سفار
من که لباسبخر نیستم به این راحتی، ولی خب، اونقدر میدونم از کسی که خوب کار میکنه باید حمایت کرد.
از بین همه کانال های ایتا، من به این یه دونه (بدون سانسور) ارادت قدیمی دارم.
برای همین این دفعه استثنائا به تبلیغ کوچولو ازشون میزنیم.
برید ببینید، یه وقت دیدی لباساشون خوب بود، مشتری شدید😊
@shei_bah
۱۷ اسفند
حسین شیبه🔊
من که لباسبخر نیستم به این راحتی، ولی خب، اونقدر میدونم از کسی که خوب کار میکنه باید حمایت کرد.
حالا شاکی نشید بذارید برید!
همین یه بار بود. 😅
۱۷ اسفند
این شبها، دختر کوچولوم خیلی اصرار داره قبل خواب براش #قصه بگم!
منم مدل خودم براش قصه میگم.
مدلم اینجوریه که با یکی دو کلمه #داستان رو شروع می کنم و بقیه رو همینجوری بالبداهه در لحظه از خودم می سازم!
چون این دخترم بخصوص خیلی حس و حالش رمانتیکه، منم همون سبک و براش استفاده می کنم.
خلاصه، امشب داستانش اینجوری از آب دراومد:
بسم الله الرحمن الرحیم
یه روز دختر بچه ناز و خوشگل، داشت با مدادرنگیاش توی دفترش نقاشی می کشید.
یه گل و یه پروانه کشید.
یهو دید، پروانه توی نقاشی شروع به پرواز کرد.
سریع برای گل یه دهن و دوتا چشم هم گذاشت.
گل با چشماش به پروانه نگاه کرد، و با دهنش از پروانه پرسید:
پروانه کوچولو،
تو توی این دنیا کیو از همه بیشتر دوست داری؟
پروانه کوچولو گفت:
نمیدونم... تو کیو از همه بیشتر دوست داری؟
گل گفت:
من اونی رو از همممه بیشتر دوست دارم که منو به وجود آورد!
آخه من تا چند دقیقه قبل، اصلا نبودم! الان توی این صفحه قشنگ هستم!
ولی من نمیدونم کی منو به وجود آورده.
تو می دونی؟
پروانه گفت:
منم نمیدونم.
بذار پرواز کنم برم ببینم کسی میدونه کی ما رو به وجود آورده؟
پروانه پرکشید. رفت صفحه بغلی.
اونجا یه توپ قلقلی دید.
بهش گفت:
توپ قلقلی، توپ فسقلی!
تو میدونی کی ما رو به وجود آورده؟
توپ قلقلی گفت:
چطور مگه؟ میخوای چکار؟
پروانه گفت:
میخوام بدونم کیه، چون میخوام دوستش داشته باشم!
اگه اون نبود، منم الان نبودم!
توپ قلقلی، یه بالا و پایین پرید،
بعد گفت:
راست میگیا!
بیا با هم بریم ببینیم کسی میدونه؟
توپ قل خورد، پروانه هم پر زد، رفتن صفحه بغلی.
اونجا یه دختر کوچولو با لباس صورتیش، با عروسک نمکیش نشسته بود.
بهش گفتن:
دختر کوچولو، تو می دونی ما رو کی کشیده؟ کی به وجود آورده؟
دختر کوچولو گفت:
میخواید دوستش داشته باشید؟
گفتن:
آره، تو از کجا میدونی؟
گفت:
من سرم رو بالا می کنم،
دور و برم رو نگاه می کنم،
برای همین چیزای زیادی رو می فهمم!
گفتن:
حالا تو بگو، کی ما رو کشیده؟ کی ما رو آفریده؟
گفت:
باید بالا رو نگاه کنید، بیرون دفتر رو نگاه کنید!
اون دختر کوچولوی با نمک همه ی ما رو کشیده.
توپ و پروانه، بالا رو دیدن.
دختر بچه رو با مداد رنگیاش اونجا دیدن!
خندیدن.
خوشحال شدن.
پروانه گفت:
من میرم به گل بگم که باید بیرون دفتر رو نگاه کنه!
پروانه رفت.
وقتی به گل رسید و همه چیزو بهش گفت،
گل بالا رو نگاه کرد،
بیرون دفتر رو دید،
خندید،
به پروانه گفت:
وای چه دختر خوب و مهربونی!
ممنون که اونو به من نشون دادی!
بعد به دختر بچه گفت:
ممنون دختر کوچولو!
ممنون که منو اینجا کشیدی!
خیلی دوستت دارم!
دختر کوچولو هم گفت:
منم خیلی دوستت دارم!
من هممممه تونو خیلی دوست دارم، نقاشی های عزیزم!
قصه ی ما به سر رسید، کلاغه به خونه ش نرسید.
خب دیگه، تموم شد.
دیگه براتون از دلالت های الهیاتی قصه نگم که واضحه.
البته هنوز میشه یه ذره قصه رو پخته تر کرد. ولی خب اصل ایده معلومه.
اگه خواستید، برای بچه هاتون بگید.
اگه به نظرتون میشه بهتر بشه، به من بگید.
اگرم طولانی بود و نخوندید، که هیچی نگید! والا!😁
#ایده
@shei_bah
۱۸ اسفند
هدایت شده از مؤسّسهٔ پرتو ثقلین
Khadijeh-Modaresi-Bayanat-ML.pdf
817.9K
🔰 بخوانیم | بیانات آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی (دام ظلّه)
✅ شخصیّت استثنایی حضرت خدیجهٔ کبری (سلام الله علیها)
📱 نسخۀ موبایل
💥 مؤسّسهٔ #پرتو_ثقلین
🆔 @qommpth
🌐 http://qommpth.ir
۲۱ اسفند
حسین شیبه🔊
🔰 بخوانیم | بیانات آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی (دام ظلّه) ✅ شخصیّت استثنایی حضرت خدیجه
در این روزی که منسوب به حضرت خدیجه سلام الله علیهاست، این فایل رو به عنوان یک کتابچه جمع و جور مفید و قابل استفاده بخونید.
با قطع موبایلی و کلی پاورقی 19 صفحه است.
خوندنش نیم ساعت شاید وقت بگیره، اما شناخت خوبی از این شخصیت بزرگوار به شما میده.
التماس دعا
@shei_bah
۲۱ اسفند
۲۸ اسفند
#قدم_نورسیده
این شبها صاحب عزا زینب است.
زینب،
زینت اب!
أب یعنی امیرالمؤمنین، زینب زینت علی بود. خوشی دل علی بود.
حالا که علی رفتنی است، عزادارش زینب است.
زینب جان، خانم، خدا صبرتان دهد،
هنوز بعد از داغ پیامبر و داغ مادر،
داغ پدر آخر مسیر شما نیست!
هنوز دو پارۀ جگر، دو عزیز دل، دو نور چشم،
دو برادر مانده!
هنوز امتحان صبرتان به اوج نرسیده!
خدا صبرتان دهد بانو!
خدا صبرتان داده بانو...
یا نه،
خدا شما را به صبر داده!
شما آبروی صبر بوده اید و هستید و خواهید بود...
خوشبهحال صبر...
پ.ن. #زینب_ما هم امشب به دنیا اومده. براش دعا کنید تا رهرو راه زینب امیرالمؤمنین باشه.
@shei_bah
۲ فروردین
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- اون میگه:
«آقا،
من با مدل انقلاب اسلامی فهمیدم:
پر کردن خودش معنویته!»
#شهید_آوینی
@shei_bah
۲ فروردین
#موقت
تنها منابع انگلیسی زبانی که خبر «تایید دستیابی ایران به سلاح پلاسمایی توسط سخنگوی پنتاگون» رو کار کردن تا الان،
همین دوتا اکانت توییتری هستن!
اونها هم چند ساعت بعد از منابع فارسی زبان مطلب رو گذاشتن🤦
پ.ن. من نمیدونم چی میخواید از جون ما، ولی... جمع کنید این بازی مسخره رو!
پ.ن.۲ لطفا اینو به همه برسونید بلکه ... جمع کنن این بازی مسخره رو!
@shei_bah
۲ فروردین
پرسید: با سرمایهگذاری تو #دلار مخالفی؟
گفتم: آره.
گفت: حتی الان که دلار اینقدر ارزون شده، و در آینده نزدیک هم گرون میشه؟
گفتم: حتی همین الان!
گفت: چرا؟
گفتم: بشین تا بهت بگم...
.. الان فرض کن رفتی با پولت دلار خریدی،
حالا ناخودآگاه ته دلت دوست داری «دولت آمریکا» یا حداقل «سلطه دلار» تا اون روزی که میخوای دلارات رو بفروشی، نابود نشه.
درسته؟
سرش رو با حالت موجداری به چپ و راست تکون داد. لباش به سمت بالا جمع شده بود، نگاهش به جلو خیره مونده بود.
در حالیکه داشت سعی میکرد با انبر وجدانش، حقیقت رو از ته آلودگی های دلش بیرون بکشه، بدون پلک زدن و بدون چرخوندن چشماش گفت:
آره، به نظرم همینه.
گفتم: این یه دلیل.
گفت: بازم هست؟
گفتم: آره. الان تو اگر دلار رو خریدی، امیدواری که گرونتر بشه که با یه سودی بفروشیش، مگه نه؟
گفت: آره خب.
گفتم: گرونتر شدن دلار از دو حالت خارج نیست... یا باید دلار آمریکا قویتر شه که قیمتش بره بالا، یا باید ریال ایران بی ارزش تر شه.
حالا اینکه تو دلار خریدی برای سود کردن، ناخواسته و ناخودآگاه، خوشحالی و سود خودتو گره زدی به قوی شدن دشمن، یا ضعیف شدن خودمون!
بعدم بهش گفتم: هر وقت خواستی از این خریدها و سرمایه گذاری ها کنی، این روایت داستان امام کاظم و صفوان رو بخون و توی ذهنت بهش فکر کن.
یا علی
@shei_bah
۲۵ فروردین