eitaa logo
علی مقدم
2.2هزار دنبال‌کننده
892 عکس
381 ویدیو
26 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت ابراهیم علیه السلام : انّ الجَنّه غرسها "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر" کاشت درخت بهشت به وسیله اذکار "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر" است که در دنیا میگویید. بحارالانوار ج۱۸ ص ۳۳۵ چنان ربط است بین عالَم دنیا و عُقبا که بگیری تا قنوت اینجا ، بجوشد صد قنات آنجا @ASI_khorasani
صلّی الله علیک یا اباعبدالله ظاهر شده از تو نور حتی طاهر ز تو شد طهور حتی نوری به تنور داده ای که حیران شده کوه طور حتی از آنچه گذشت بر سرِ تو وا مانده لب تنور حتی از شوق وصال جان سپارم گر بوسه دهی ز دور حتی از برکت لطفت ای سلیمان بی بهره نبوده مور حتی یک لحظه جدایی از غم تو در دل نکند خطور حتی
از شوق وصال جان سپارم گر بوسه دهی ز دور حتی از برکت لطفت ای سلیمان بی بهره نبوده مور حتی یک لحظه جدایی از غم تو در دل نکند خطور حتی
شُستیم دهان ز باده امّا او دید دو چشم مست ما را با خاک مگر که پاک سازی این جان هوا پرست ما را جز آه که قامتش بلند است یاری نگرفت دست ما را
گناهانت بُوَد آیینه دارِ رحمتش عاصی که در تاریکیِ شب ، جلوه ی مَه میشود پیدا @ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگاه شعر ویژه طلاب □ این کارگاه اواخر هر هفته در خانه شعر مطلع، برای طلاب و روحانیون مشهدی به صورت رایگان برگزار میشود و مدرس آن حجه الاسلام مقدم [ عاصی خراسانی] می‌باشد. ◇ فرصتی برای عزیزان علاقمند به حوزه شعر و ادبیات @anjoman_matla •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe ╔═📚📒════╗ @howzehamozesh ╚════📖🔖═╝┛
چشمت اگر پُر آب نباشد چه فایده؟! در خُم اگر شراب نباشد چه فایده؟! آتش گرفته ام که به بزمت رَهَم دهی در بزم مِی کباب نباشد چه فایده؟! . . . به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک را بردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را
22.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرد و غبار پای سگانِ تو بود و باز کردند جاهلان طبابت دوا درست؟!
السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه چنان شمعم که امشب کُنج این ویرانه می گریم هنوز از غُصه ی بزمِ مِی و پیمانه می گریم دل اهل حرم می سوزد از اشک شرر بارم پدر جان، در فراقت آنقدر طفلانه می گریم عجب آرامشی در خانه ی ما بود، یادت هست؟ چنان طفلی که گُم کرده است راهِ خانه، می گریم به روی شانه ات سر می نهادم وقت خوابیدن ولی امشب ببین از دردهای شانه می گریم دلم تنگ تبسّم های شیرینت شده بابا تبسّم کن برایم، دیگر ای بابا نمی گریم ۳ صفر ۱۴۴۳ ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
یا رقیه به روی شانه ات سر می نهادم وقت خوابیدن ولی امشب ببین از درد های شانه می گریم
در پِی ات چهل منزل، سخت جستجو کردم از قفایِ هر نیزه با تو گفتگو کردم سایه ات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم بعد عصر عاشورا غصه آنقدر خوردم خنده در دهانم مُرد، گریه در گلو کردم کُهنه معجرِ خود را، ای پدر به سر دارم زیر ضربِ سیلی هم، حفظِ آبرو کردم پهلوی پر از درد و صورت ورم کرده آیه آیه کوثر را شرحِ مو به مو کردم از جفای این دنیا آنقدر کشیدم‌ که مثل مادرت زهرا، مرگ آرزو کردم ۴ صفر ۱۴۴۳ ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها @sheikh_ali_moghaddam
میخواستم بگویمش امّا گریستم
یا امام حسن بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم
از آن جبینِ عرق کرده ، شد گلاب خجل دمی که ساقی ما شد ز قحط آب خجل که دیده بود علمدار بر زمین افتد؟! که دیده بود شود ابنِ بوتراب خجل؟! نخواست تا بدنش سوی خیمه برگردد که آب گشت ز شرم و شد از رباب خجل سکینه گفت : پدر "اَینَ عمّی العباس؟" حسین گریه نمود و شد از جواب خجل عرق چکیده ز شرم از جَبینِ ابیاتم ردیف شعرم اگر گشت انتخاب ، خجل ۱۲ صفر ۱۴۳۳ ۲۸ شهریور ۱۴۰۰
صلّی الله علیک یا اباعبدالله در کنارت اگر نمی گیری لااقل لطف کن ، کناره مگیر
صلی الله علیک یا اباعبدالله یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم با التماس هم نشد آخر حرم روم دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین حتی اگر میان عبادت گریستم گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود" عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله از داغِ تشنگیِ تو، دریا گریستم در روضه ات به وسعت صحرا گریستم میخواستم به چشم تو آیم به گریه ام آری نگاه کن که چه زیبا گریستم دیدی که خواب را ز دو چشمانم آب برد از بس که در فراقِ تو شبها گریستم کربُبلا نشد بروم، هیئتش که هست آنجا که قسمتم نشد، اینجا گریستم میخواستم به فاطمه او را قسم دهم "میخواستم بگویمش امّا گریستم" شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله چون موج ، غرقِ شور و تلاطُم گریستم بی اعتناء به خنده ی مَردم ، گریستم از فرط گریه ، قامتِ من نم کشید و رفت از بسکه روز و شب به تداوم گریستم گفتم مگر به گریه به آغوش او رسم مانند بچّه ای که شده گُم گریستم اظهار عشق را به تکلّم چه حاجت است؟!* من همچو لال جای تکلّم ، گریستم دیشب به پایِ عکس حرم گریه کردم و مثلِ خمار دور از آن خُم گریستم ۱۴ صفر ۱۴۴۳ * اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
وَلَا تُحَمِّلنَا مَا لَا طَاقَتَه لَنَا بِهِ! ما پُشتِمان ضعيف تر از آن بُوَد که تو بار فراق و دوريِ خود را برآن نَهی
قَدْ کَلَّتْ لِسَانِی کَثْرَةُ ذُنُوبِی‏  وَ أَذْهَبَتْ عَنِّی مَاءَ وَجْهِی  فَبِأَیِّ وَجْهٍ أَلْقَاکَ؟! همانا کثرت گناهان، زبانم را به لکنت انداخته و آبروی من را بُرد  پس با چه رویی با تو روبرو شوم؟! آری گناه ، مانعِ قرب و وصال بود بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همه آنهایی که در مرز مهران گریه کردند آری ضرر نمودم و ارزان گریستم گاهی اگر برای غمِ نان گریستم هر لذّتی به غیر تو خسران محض بود در ابتداش خنده و پایان گریستم جز گریه چیست ، لشکر افتادگانِ عجز بنگر مرا که تا بُنِ دندان گریستم گریه اگر نوشته شود ، شعر میشود من با قلم برای تو دیوان گریستم آتش کجا به هیزم تَر میکند اثر؟! آری برای توبه ز عصیان ، گریستم کارم ز دوری ات به تحیّر کشیده است دیشب به یاد روی تو ، خندان گریستم تا سر به دامن تو گذارم به وقت مرگ دیدی چگونه سر به گریبان گریستم هرچند کربلای تو روزیِ من نشد در پُشتِ مرزِ بسته ی مهران گریستم ۱۵ صفر ۱۴۳۳
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ سوره انفطار آیه ۶ از فرط خوبیِ تو، ما بد شدیم یارب حلم و کرامتِ تو، مغرور کرد ما را
انا لله و انا الیه راجعون جهانی از گوشه ی این جهان رخت بر بست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه : "الهی ؛ جان به لب رسید تا جام به لب رسید" . بعد از هزار دور به‌ من‌ هم عجب رسید جانم به لب رسید که جامم به لب رسید* . بر رویِ آفتابِ تو موی سیاه ریخت یاللعجب چگونه در این‌صبح ، شب رسید؟ . روز نخست ، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید . وصل تو‌ واجب است و ‌خیالِ تو ‌مستحب صد شُکر دست من به همین مستحب رسید . بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه این هم شباهتی که به من از رطب رسید . . کلیپ : قسمتی از بیانات آیت الله جوادی حفظه الله در مورد علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه
کربُبلا نشد بروم، هیئتش که هست آنجا که قسمتم نشد، اینجا گریستم