eitaa logo
علی مقدم
2.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
556 ویدیو
33 فایل
کانال شیخ علی مقدم (عاصی خراسانی) ادمین: @Admin_moghaddam13 کانال بایگانی صوت و پادکست ها @ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
یا علی مددی قصیده واره اخلاقی_علوی هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند از سایه انتظار حقیقت چه میکشی؟! در پیش کبریا نشوی از ریا بلند گیرم عصا به دست گرفتی ولی چه سود از دست موسوی ست مقام عصا بلند گنج خدا همیشه به کنجی عیان شود "اقرا" ببین که گشت ز غار حرا بلند دریای علم خواهی اگر ، پس خموش باش ماهی نمیشود ز دهانش صدا بلند امروز زیر خاک نهان میشوی ولی از خاک ، کِشته ی تو شود در جزا بلند در موقفی که قیمت هر کس به قلب اوست دیگر چه فرق قامت کوتاه یا بلند جانت که بود ، جسم تو هم قیمتی شود الفاظِ مُرده میشود از محتوا بلند دوزخ تجلّی عمل دنیوی ماست بنگر که گشته آتش ما تا کجا بلند شد از گناهکاری ما دوزخ آتشین گردید قدّ شعله ز خاشاکِ ما بلند افسردگیست حاصل چشمان خشک ما از آبیاری است درخت و گیا بلند دائم مقیم باش و مکش پای خویش را از درگهی که شد به دعا دستها بلند رحمت نزول میکند از آسمانِ حق هر جا که میشود ز دهان ربنا بلند غفران بدون معصیت ما چه رنگ داشت؟ قدر ثواب گشت ز ننگ خطا بلند باز است راه دوست ، "تعالوا" به سوی او از عرش گشته است خطابِ  "بیا" بلند بنگر به دقّت قلم صنع کردگار از علم بانی است یقینا بنا بلند با نفیِ غیر ، صحبت از دوست روشن است الّا شود به یُمن تجلّی لا بلند ممکن کجا و وهم وجود دو روزه ای بر غیر قدّ اوست قبای بقا بلند تدبیر میشود غل و زنجیر با قدر هر جا که میشود به حکومت قضا بلند بی دست و پا اگر نشوی ، پا نمیشوی اینجا نمیشوی ز درازی پا بلند کوتاهِ قصه اینکه بلند است زلف یار ورنه نبود اینقدر این ماجرا بلند گاهی قلم مرا به مسیر تو می برد اصلا چرا ردیف شد این شعر با بلند وقتی غرض ز شعر ، سرودن ز حیدر است گردد ردیف شعر به مدحش ز جا بلند گر قدر دیگران به ثنا میشود بلند گردد ولی ز مدح علی هر ثنا بلند جز او کسی مقام "سلونی" نداشته ست بر دوش غیر اوست یقین این قبا بلند در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند گفتند "یا علی" همه ی انبیا بلند تا هیچ شک و شبهه نماند برای کس یا ایهاالرسول بخوان  "هل اتی" بلند یاسین اگر نکرد اثر در دل دل حسود گاهی بخوان به گوش کرش "انّما" بلند لا میشوند آن دو و از بین میروند گردد اگر که نون ز میان لنا بلند وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند افتاد لرزه بر بدن دشمنان او تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند جبریل گفت دستمریزاد یاعلی گردید از زبان نبی حبذا بلند آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق او مینمود جای دری ، قلعه را بلند در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند بال و پر اجابت ما حُبّ حیدر است شد از عنایت علوی هر دعا بلند "ارواح ماسواه فداه" که سوی اوست دستانِ خالیِ همه ماسوا بلند وقتِ کرم ز فرط حیا از گدای خود سر را نکرده است به پیش گدا بلند از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم آری گدا ز لطف تو سازد صدا بلند ما از عنایت تو رسیدیم تا خدا کَه میشود ز جاذبه ی کهربا بلند حتی اگر عتاب نمایی مرا علی از من شود فقط "لک روحی فدا" بلند از دست رفته ایم به فریادمان برس تنها مگر که لطف تو سازد مرا بلند @anjoman_matla
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را به شادی دو عالم‌ هم نباید داد این غم را تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را به زیر سایه نام تو روشن شد مسیر ما خدا هرگز‌ نگیرد از سر ما، لطف پرچم را بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را "حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" آری برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟! به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را تداعی شد تمام روضه ها در پیش چشمانش به دست ساربان تا دختر تو دید خاتم را ۲۸ محرم ۱۴۴۶ ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از  علی مقدم
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را به شادی دو عالم‌ هم نباید داد این غم را تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را به زیر سایه نام تو روشن شد مسیر ما خدا هرگز‌ نگیرد از سر ما، لطف پرچم را بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را "حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" آری برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟! به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را تداعی شد تمام روضه ها در پیش چشمانش به دست ساربان تا دختر تو دید خاتم را ۲۸ محرم ۱۴۴۶ ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam