ماجرای کافی و آقا جلال (صاحب کاباره بزرگ در عظیمیه کرج)
«پارسال خدا یک توفیق به من داد. من خیلی شرمنده خدا هستم، خیلی زیاد. من یک وقتی فکرش را کردم، دیدم خدا بیش از سهم من چیزی به من داده. اینقدر سهم ما نمیشد. به جهتی که من پارسال ۱۰ روز در کرج منبر میرفتم. یک روز در کرج میرفتیم جلوی یک جایی، دیدیم خیلی مردم میروند آنجا. گفتیم اینجا کجاست؟ گفتند حاج آقا اینجا کاباره است. من هم یک جوری هستم در برنامه تبلیغیام که اینقدر یاس و ناامیدی در قاموس لغتم نیست. من گفتم صاحب اینجا کیست؟ گفتند یک جوانی است، سی چهل سالش هم بیشتر نیست. ۷۰۰۰ متر زمین بود، یک استخر بزرگ داشت، قایق توی آن میگذاشتند و زنها، پسرها، دخترها، مردها همه مختلط بودند. غوغایی و یک رسوایی عجیبی بود. عرق، شراب، ویسکی، کنیاک و اینها میخوردند.
گفتم: میشود ما این صاحبش را ببینیم؟ گفتند: نه حاج آقا، یک طوری هست.
من هم دلم درد میکند برای این کارها. هر چه فکر کردم که چطور با این صاحب کاباره تماس بگیریم، دیدم یک بچه هیئتی را سراغش بفرستیم با این رفیق نیست. یکی از این داشهای کرج را من دیدم. گفت: حاج آقا سلام علیکم، امری داشتید؟ گفتم: سلام علیکم، آره بیا اینجا ببینم. گفتم: شما با این صاحب کاباره رفیق هستی؟ گفت: آره. گفتم: آنجا هم رفتی؟ گفت: خیلی. گفتم: ما یک کار داشتیم. گفت: چیست؟ گفتم: فقط میخواهم این (صاحب کاباره) را دو ساعت به من برسانی. گفت: کجا بیاد؟ گفتم: من فردا یک خرده زودتر، از تهران میآیم کرج. یک ساعت میآیم خانه تو.
آمدیم و نشستیم. یک خرده انداختم در وادی شوخی و تفریح و دو تا قصه و یک خرده حالش آوردم تا یک انسی با من پیدا بکند. راه دارد این کارها. بعد گفتم فلانی روزی چقدر اینجا (کاباره) درآمد داری؟ گفت: خدا میرساند. گفتم: کاباره و عرق و شراب، خدا میرساند؟! گفت: روزی هفت هشت (هزار) تومان در میآید. گفتم: هفت هشت هزار تومان فروشه؟ گفت: نه؛ روزی هفت هشت هزار تومان درآمد هست. گفتم: هفت هشت هزار تومان چیزی نیست، هفتاد هشتاد هزار تومان چیزی نیست، هفتصد هشتصد هزار تومان چیزی نیست، هفت هشت میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفتاد هشتاد میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفتصد هشتصد میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفت هشت میلیارد تومان در روز برای تو چیزی نیست. گفت: چطور؟ گفتم: با این چوبی که خدا بناست در قیامت به تو بزند این پولها چیزی نیست. گفت: چه چوبی؟ گفتم: آقای عزیز، قرآن میگوید حرامه، امام میگوید حرامه، دین میگوید حرامه، اطباء دنیا دارند داد میزنند میگویند استعمال مشروبات الکلی، خونریزی مغز میآورد، دیوانگی درست میکند، زخم معده درست میکند. تو چرا همچین کردی؟
به جان شما مردم، هر چه از قرآن و روایات و نصایح بلد بودم گفتم، دو سه ساعت راجع به شراب و عرق به این (صاحب کاباره) گفتیم، دیدیم نه آقا، این گوشت ناپزه. به این زودیها پخته نمیشود. حوصله میخواهد. این را برایتان میگویم گوش کنید حرفم را بگیرید. به صاحب این مجلس امام صادق علیه السلام قسم، از این توسلات، من چیزها گرفتهام. یکی این است. تا خسته شدم، دیدم هر کاری کردم در این صاحب کاباره اثری نکرد. یک دفعه همینطور که با این حرف میزدم، زبانم با او (صاحب کاباره) حرف میزد این دلم را فرستادم درب خانه خدا. گفتم خدایا! میدانم میخواهی به من بفهمانی، بگویی حاج کافی حرفهایت را بزن، ببین اگر من اثر در آن نگذارم هیچ عرضهای نداری...
گفتم خدایا! اثری بگذار این صاحب کاباره منقلب بشود. به حقّ حق قسم، تا این توجه قلبی را به ذات مقدس حق پیدا کردم التماسش (التماس خدا) کردم کمکم کن، دو کلمه به صاحب کاباره گفتم، یک دفعه دیدم مثل بمب منفجر شد، این سرش را دارد به دیوار میزند، داد میزند. گفتم: چی شده؟ گفت: حاج آقا چکار بکنم؟ گفتم داداش، درب کاباره را ببند. گفت: یک گرفتاری دارم، هفتاد هزار تومان قرض (بدهی) دارم، دست یکی از رباخورهای کرج هست. گفتم: تو که گفتی روزی هفت هشت هزار تومان درآمد داریم. گفت: تا یک چیزی جمع میشود سر میز قمار مینشینم و میبازم. همیشه بدهکارم. گفتم: حالا میگویی چکار کنیم؟ گفت: اگر شما میتوانی هفتاد هزار تومان یک جایی برای من قرض بکن، مجانی نمیخواهم، خانه هم دارم رهن میدهم. گفتم: دو ساله من هفتاد هزار تومان پول قرض میکنم به تو میدهم. گفت چهار ساله. گفتم چهار ساله. گفتیم بسمالله. به امام حسین علیه السلام قسم، یک ریالش را جایی سراغ نداشتم اما با خودم گفتم خدایا ما روی میخ تو میپریم تا روی عرش. یقین دارم اگر برای تو (خدا) هست درست میکنی. اگر هم که توی بازی هستم بگذار در تهیه پول بمانم. این دیگر مربوط به نیت است ...
برای اینکه این (صاحب کاباره) سرد نشود شب در شهر کرج یک منبری داشتم این را با خودم برداشتم بردم آنجا.
ادامه دارد
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که به همراه داشتن این آیات بر روی کاغذ در ابطال سحر و جادو و دفع شیاطین و اجنه موثر است. ان شالله...
سوره مبارکه یونس آیه ۸۱ و ۸۲
سوره مبارکه نازعات، آیات ۲۷ تا ۳۲
سوره مبارکه اعراف، آیات ۱۱۸ تا ۱۲۲
🎙#حاجاقاحسینیقمی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣قابل توجه همه ی صاحب منصبان و...
جعفر برمكي (پسر يحيي برمكي) از وزراي محبوب و صاحب قدرت هارون الرشيد خلیفه ي عباسي بود كه بسيار مورد توجه و لطف و عنايت خليفه بود. بعد از مدتي ميانه ی خليفه و وزير به هم خورد و خليفه دستور قتل او و خاندانش را داد.تسلط پر دامنه ی برمكيان بر دستگاه خلافت عباسي و زوال قدرت و سقوط ناگهانی وغمانگيز آنها حکایتیست خواندنی و عبرت آموز برای همه ی کسانی که مسند نشینی خود را جاودانه می دانند و از حوادث روزگار عبرت نمی گیرند ....
مدّت زمانی قبل از سقوط برمکیان ،روزی هارون خلیفه، هوس کرد بدون محافظ و تشریفات خلافت ،با جعفر برمکی (وزیر خود ) روزی را به تفریح بگذرانند . به باغ یکی از دوستان یحیی که پیر مردی بود رفتند و به گشت و گذار ومیوه چیدن پرداختند. هارون ضمن اینکه میوه هارا انتخاب میکردچشمش به گلابی درشتی افتاد که بر شاخه ای بلند قرارداشت . به دلیل نامعلوم شاید به این سبب که جثّه ی خلیفه بزرگتر بود دستانش را قفل کرد و به جعفر گفت بالا رو و میوه را بچین .جعفر برمکی یک پای در دستان قفل شده ی هارون و پای دیگر بر روی شانه اش گذاشت ، بالا رفته گلابی را چید و پایین آمد. درحالیکه باغبان پیر آنهارا تماشا میکرد. هنگام عصر و خداحافظی با باغبان، ضمن اینکه انعامی به وی پرداخت شد هارون به او گفت سادگی و مهمان نوازی تو با عث خوشنودی ما شد اگر ازمن و جعفر در خواستی داشته باشی خواسته ات برآورده خواهد شد . پیر مرد به داخل اطاق رفته وسائل نوشتن آن زمان را با خود آورده به جعفر گفت می خواهم بنویسی تو و مهمانت امروز اتّفاقی اینجا آمدید و هیچ دوستی ونسبتی با من نداری و خلیفه هم آن را مهر کند. خلیفه و جعفر هردو شگفت زده شدند . هارون گفت :همه سعی میکنند خود را منسوب و آشنای جعفر وزیر من معرّفی کنند و تو ازما چنین سندی میخواهی ؟ باغبان گفت شما خواستید من از شما چیزی بخواهم و خواستم حالا به قول خود عمل کنید . جعفر برمکی نا چار چنین نوشته ای را امضاء کرده بدست پیرمردداد و او ازخلیفه خواست بامهر خودکه روی نگین انگشترش بود آنرا ممهور وتأییدکندوسپس آنها از پیر مرد باغبان خداحافظی کرده رفتند .مدتی گذشت. واژگون شدن بخت جعفر برمکی آغاز شد وآنگونه که در تاریخ آمده ، خلیفه حتّی به دوستان دور ونزدیک ،منسوبان و معاشرانش هم رحم نکرد . پیر مردباغبان نیز به جرم دوستی و معاشرت با جعفر دستگیر شد .اما نامه ممهور شده به مهر خلیفه را نشان داد و گفت من با جعفر برمکی هیچ نسبتی ندارم . و خلیفه دستور آزادی او را صادر کرد . خلیفه از پیرمرد پرسید من پیوسته به این اندیشیده ام ؛آن روز که به باغت آمدیم چرا چنین نوشته ای را از ما می خواستی؟ آیا حمکتش این بود؟ باغبان پیر گفت آری خلیفه. آنگاه که جعفر برای چیدن گلابی بر شانه های توایستاد من دانستم که اورا بالاتر ازاین مقام ومرتبه ای نیست و زوال برمکیان نزدیک است .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدکافی در صحبت هایشان گفتند و وصیت کردند و آرزویشان این بود که در روز جمعه با گفتن یا صاحب الزمان (عج) دنیاراترڪ ڪنند.
{ هدیه ای را که تا به حال امام زمان (عج) به کمتر عاشقی از عاشق هایش داده بود به مرحوم کافی داد.یعنی همانطور که مکرر آرزو کرده بودند در روز و صبح جمعه به شهادت رسیدند و هدیه ای مهمتر اینکه در جمعه ای که متقارن با نیمه شعبان روز تولد حضرت مهدی (عج) بود به مقام رفیع شهادت نائل
آمدند .}
🥀🥀
آن ڪ یڪ عمر گفت مهدی (عج) جان
داد در روز عید مهدی (عج) ، جان
#روحاینشهیدگرانقدرشاد
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظهراسلام چیست؟
سخنران استاددانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه❤️
خدایا🤲
✨امشب به همه دوستان و عزیزانم
قلبی نورانی✨
ضمیری آروم
جسم و روح سلامت
خوابی آرام و
رستگاری عنایت بفرما🌹🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
در این شب بهاری🌸
براتون آرزو می کنم
آسایش روح
آرامش دل
تقدیر بلند
و هرآنچه لطف خداست❤️
شب بخیر همراهان همیشگی ✨🌹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل گل باش:🌸🍃
💐ﮔﻠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺰﻭﺍﯼ ﺟﻨﮕﻞ
🌸ﻣﯿﺮﻭﯾﻨﺪ ﻋﻄﺮ ﺧﻮﺩﺭﺍ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
💐ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ آنجا ﺑﺎﺷﺪ
🌸ﮐﻪ ﺍﺯ آنها ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪﭼﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
💐ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﭼﻪ ﻧﮕﺬﺭﺩ
💐ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻮﺩﻥ
🌸ﻃﺒﯿﻌﺖ ﮔﻞ ﺍﺳﺖ.
💐ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ
🌸ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ
💐 و بی هیچ توقعی لبخند میزنند ومهربانند
صبح بخیر...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
حداقل نشانههای خوشبختی که باور کنین که تنها اقلیتی از مردم دنیا، هر ده تاش رو دارن!
ده نشانه عملکرد خوب یا خوشبختی شما:
۱- سقفی بالای سرتونه.
۲- امروز چیزی خوردین!
۳- خوش قلبین.
۴- برای دیگران هم آرزوی کامیابی میکنین.
۵- دسترسی به آب پاک دارین
۶- کسی دوستتون داره و دغدغه مراقبت ومهربانی کردن بهتون رو داره.
۷- میکوشین که مرتب بهتر بشین و خودتون رو ارتقا بدین.
۸- لباس تمیز به تن دارین
۹- رؤیایی در سر دارین
۱۰- نفس میکشین!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسی از زنبور عسل
#استاد_دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
اندوهگین شدن امام زمان(عج) بخاطر شیعیان
🌹امام مهدی علیه السلام فرمود:
✨از تردید گروهی از شما (شیعیان) در دین،و شک و سرگردانی در مساله والیان امرشان آگاه شدم،پس این غم ما به خاطر شما است نه به خاطر خود ما،و برای شما متاثر شدیم نه برای خودمان.»
در این روایت و امثال آن ها حضرت مهدی علیه السلام نسبت به شیعیان ابراز محبت و علاقه نموده و اعلام کرده است که از گمراه شدن آن ها شدیدا ناراحت و متاثر می شود.
📚بحار الانوار، ج 53، ص 178
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹 #آدمها_متفاوتند...
🚫 فاصله نگیرید؛ اِنزوا،عمر را کوتاه می کند...!
قضاوت نکنید؛مردم از شما متنفر می شوند...!
🌹دیگران را درک کنید و کاری کنید کنارِ شما حالشان خوب باشد،به همه #لبخند تعارف کنید،این همان هوش و نبوغِ اجتماعی است،چیزی که لازمه ی روابطی سالم و پایدار و رمزِ محبوبیتِ شماست
✅قبول دارم،تحملِ تفاوت ها گاهی واقعا سخت می شود،من خودم هرازگاهی کم می آورم از این پیچیدگیِ عجیب،اما باید این را پذیرفت و هضم کرد که هم انسان ها و هم شرایط و مشکلاتشان با هم فرق دارد نمی شود از همه توقعِ سازگاری و همراهی داشت.
☝اما می توان این تفاوت ها را درک کرد و روابطِ بهتری داشت،باید با ناملایمتی ها مدارا کرد،باید کمی همدل بود،
🌹این مردم...حتی شادترینشان هم مشکلاتِ خودش را دارد،اینقدر انگشتِ تقصیر به سمتِ هم نگیریم،باور کنید که آدم ها نمی خواهند بد باشند آدم ها متفاوتند،همین...!
✅می توان با وجودِ تمامِ تفاوت ها کنارِ هم شاد بود،می توان جامعه ی بهتری داشت
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴سه دعای مستجاب
🌹امام صادق عليه السلام:
سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمى شود: دعاى پدر براى فرزندش، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آن گاه كه از او نافرمانى نمايد؛ نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است؛ و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى ]كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند
📚 بحارالأنوار، ج۷۴، ص۳۶۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#تاخير_اجابت_دعا
چرا خداوند اجابت دعای مومن را به تاخیر میاندازد
🌹امام رضا علیهالسلام فرمودند:
خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مىاندازد و مىگويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مىكند و مىگويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مىآيد.
📚 فقهالرضا عليهالسلام، ص ۳۴۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
تو از بس ازحسین وکربلارفتن به ما گفتی
به پا کردی درون سینه ها شورقیامت را
گرسنه،تشنه،خاک آلود،غمگین زائرش گشتی
چه خوب آموختی برشیعیان رسم زیارت را
⚫️شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴همدردی امام علیعلیهالسلام
رمیله یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام، بیمار شده بود. تب سختی داشت. می گوید: روز جمعه شد. حس کردم کمی سبک شده ام. با خود گفتم : به نماز جمعه بروم و از خطبه های حضرت استفاده کنم. در بین خطبه ها تب عود می کند به سختی تا پایان نماز خود را نگه می دارد. پس از نماز پشت سر حضرت از مسجد کوفه خارج می شود.
حضرت می پرسند: رمیله چه شد که آن طور ناراحت بودی؟ عرض می کند : در بین خطبه تبم عود کرد.
حضرت می فرمایند: ای رمیله، هر مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر بیماری اش بیمار میشویم. اگر محزون شود ، ما به خاطر اندوهش اندوهگین می شویم و دعا نمی کند، مگر این که ما آمین می گوییم، و ساکت نمی شود، جز این که برایش دعا می کنیم.
📚 مجموعه شهر حکایات
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ذکر با فضیلت و کارگشا
شیخ احمد بن فهد و دیگران روایت کرده اند: مردى به موسى بن جعفر علیه السّلام شکایت کرد که کار من بسته شده، و به هر کارى رو مى کنم سودى نمى یابم، و به هر حاجت که توجّه مى نمایم، برآورده نمى گردد، حضرت فرمود: پس از نماز صبح ده مرتبه بگو:
سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَسْئَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ
راوى گفت: اندک زمانى که بر این دعا مداومت کردم، جمعى از بادیه آمدند، و مرا خبر دادند که مردى از اقوام تو از دنیا رفته، و جز تو وارثى ندارد، پس مال بسیار، به دست من آمد و تا حال بى نیازم.
در کتاب «کافى» و «مکارم» روایت کرده اند: مردى هلقام نام به آن حضرت عرضه داشت: به من دعایى تعلیم کن که براى نیک بختى دنیا و آخرت جامع بوده و آسان باشد، حضرت این دعا را تعلیم او کرد که پس از نماز صبح تا زمانى که آفتاب برآید بخواند، او بر این دعا مداومت کرد، و حالش نیکو شد.
📚مفاتیح الجنان
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
خودش گفته:
[یَدُاللَّهِفَوْقَأَیْدِیهِمْ]
یعنی بندۂمن،نگراننباش
از کارهای آدمهای اطرافت
دلگیرنباش کاری ازآنها برنمیآید
تامن نخواهمبرگی از درخت
نمیافتد.
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حوادث قبل از وقوع صیحه آسمانی:
⭕️ علامتی در ماه...
🌕 داود بن سرحانمی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «آن سالی که در آن صیحه آسمانی شنیده میشود، در ماه رجب پیش از آن، علامتی خواهد بود.» عرض کردم که آن علامت چیست؟ فرمود: «صورتی است که در ماه میتابد و دستی که آشکار است.»
مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْفَزَارِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْعَامُ الَّذِی فِیهِ الصَّیْحَةُ قَبْلَهُ الْآیَةُ فِی رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِیَ قَالَ وَجْهٌ یَطْلُعُ فِی الْقَمَرِ وَ یَدٌ بَارِزَةٌ
📗بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳
📗الغیبة(للنعمانی)، ج ۱، ص ۲۵۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دو شرط اساسی در رسیدن به کمال دین...
⭕️ حبّ و بغض از نشانههای ایمان:
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام:
«هَلِ الإیمَانُ إلَّا الحُبّ وَ البُغض»
آیا ایمان چیزی جز دوستی و دشمنی است؟
🌕 ابن ادریس حلی رضوان الله علیه از علمای بزرگ شیعه روایت کرده است که امام علی بن موسی الرضا عليهالسلام فرمودند:
«كَمالُ الدّينِ وِلايَتُنا وَالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا»
کمال دین ولایت ما و برائت و بیزاری از دشمنان ماست!!!
📗مستطرفات السرائر، ص ۲۶۶
📗بحارالانوار ، ج ۲۷، ص ۵۸
📗الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️برای امشب تون
💛زيباترين حسها رو خواهانم
💚حس قشنگ آرامش
💙حس خوشبختی
💜حس وجودخدا در قلبتون
❤️وحس داشتن دوستانِ خوبی مثل شما
✨شبتون خوش✨
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
مهدی (عج) جان💚
مےشـود عالـم پُـر از آوازهے آقـایـےاٺ
یوسفان را محو خواهے ڪرد با زیبایےات
مےشود تسلیم محضِ ذوالفقارٺ شرق و غرب
سجده خواهد ڪرد پاے هیبت زهرایی ات
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘#داستانهایبحارالانوار
💠چرا امام زمان سهم امام را قبول نکرد؟!
🔹عثمان بن سعید میگوید:
مردی از اهالی عراق نزد من آمد، و سهم امام خود را آورد خدمت #امام_زمان فرستاده شود.
من آن را به امام عصر(علیه السلام) رساندم. حضرت آن را قبول نکرد و رد نمود، و فرمود که به آن مرد بگویید:
«حق پسر عمویت که چهار صد درهم است از میان آن بیرون کن!»
🔹آن مرد از این پیشامد مبهوت شد و سخت تعجب کرد (چون نمی دانست بدهکار است) به خانه که برگشت، به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد، زمین زراعتی پسر عمویش در اختیار او بوده، که قسمتی از حق او را رد کرده، و قسمتی را تا آن وقت نپرداخته است.
به دقت حساب کرد معلوم شد، باقی مانده سهم پسر عمویش از همان زمین، چهار صد درهم است، همان طور که امام فرموده بود.
مرد عراقی آن مبلغ را به عمو زاده اش رد کرد، و بقیه را فرستاد، آنگاه مورد قبول واقع گردید.
📚بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۳۲۶.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
عمر میگذرد
و من بیش تر میفهمم
که هیچ چیز در دنیا
ارزش گریه کردن را ندارد
ما آدم ها مدام چیزهایی را که
اسمشان را مصیبت و بدبختی میگذاریم
در سرزمین افکارمان میچرخانیم
و دورِه میکنیم و همین باعث میشود
در صدسالگی حسرتِ لذت نبردن از
زندگی را بخوریم
شاید کلمهٔ رها کردن و فرار کردن
برای چنین لحظاتی به وجود آمده اند...
از غصه هایت فرار کن....
در ناکجا آبادِ درونت رهایش کن
و به دنبال هر چیز که شادت میکند
روانه شو...
زندگی اگر چیزهای زیادی برای
گریه کردن دارد
چیزهایی هم برای لبخند زدن دارد
فقط کافیست از ته دلت بخواهی
که به معنای واقعی زندگی را زندگی کنی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 چهل روز باران در آستانهٔ ظهور
🌕 از اولین علامات مشهور در آستانه ظهور اتفاق عجیبی است که بین جمادی و رجب واقع میشود؛ باران های عجیب چهل روزه! در تمام ماه جمادی الاخر یعنی ۳۰ روز و ۱۰ روز از رجب که جمعا میشود ۴۰ روز؛ چنان بارانی میبارد که به فرموده روایات خلائق مانند آنرا ندیده باشند با این باران خاک زمین پاک میگردد و از این خاک مطهر گوشت تن مردگان مومنی که شایستگی یاری امام مهدی عج را دارند رویانده میشود و عجیب تر اینکه سلاح هایشان نیز بر دوششان است؛ وقتی این اتفاق از نظر ولی معصوم تعجب برانگیز است شگفتی آنرا برای ما صدچندان میکند؛ در کنار این رویداد شگفت باید علائم دیگری چون رؤیت علامتی در ماه و آشکار شدن دستی در آسمان در نیمه رجب باشیم تا حاکی از سال ظهور باشد؛ هرچند علائم خصوصا سماوی قابل جعل نیستند اما اگر دشمن بخواهد این نشانه (نمایان شدن دستی در آسمان) را با تکنولوژی هایی چون بلوبیم شبیه سازی کند و سبب ایجاد شبهه و تشکیک مردم نسبت به علائم ظهور شود، باران های ۴۰ روزه جمادی و رجب بزرگترین نشانه برای رد هرگونه فریب است ضمنا چون معصوم به منطقه خاصی اشاره نفرموده پس این بارانها جهانی است
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢 ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!
نفاق یعنی باطن بد و نیت بد را به قصد خدعه و فریب مردم مخفی کردن، جو فروختن و گندمنمایی کردن. عکس قضیه چگونه است؟
عکس قضیه این گونه است که انسانی به کمالاتی از معنویت رسیده باشد که اگر مردم از آن اطلاع پیدا کنند دست و پایش را میبوسند، خاک پایش را بر میدارند. ولی او این کمالات را مخفی میکند و میخواهد این راز بین خودش و خدای خودش باشد. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟!
📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷/ص۱۳۴
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی