eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
89.5هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
7.2هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد مسموم شد ز زهر جگر سوز اُم فضل از روی شوق در ره جانانه جان سپرد شهادت حضرت جوادالائمه، امام محمد تقی (ع) تسلیت باد🖤@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌕 به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت.  با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد.  وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍⚫️ حکم سرپرستی شیعیان در عصر غیبت... 🌕 آقا امام جواد عليه‌السلام فرمودند: «بدرستى هر كه سرپرستى يتيمان آل محمّد علیهم‌السلام، همانها كه از امامشان دور افتاده و در حيرت جهل غوطه‌ور و در دستان دشمنان ناصبى ما اسيرند را بر عهده گيرد و ايشان را نجات داده و از سرگردانى برهاند، و شياطين را با دفع وسوسه‌هايشان مغلوب سازد، و بر ناصبيان (دشمنان اهل بيت عليهم‌السلام) توسّط‍‌ حجّتهاى پروردگار و دلائل امامانشان چيره شود، مقام و منزلتش نزد خداوند به بهترين وجهى بر شخص عابد برترى و فضيلت يابد، فضيلتى به مراتب بالاتر از فضل آسمان بر زمين و عرش و كرسى و پرده‌هاى آسمان، و برترى اين جماعت بر گروه عابدان همچون فضيلتى است كه ماه شب بدر بر كم‌سوترين ستارۀ آسمان دارد.» 📗الاحتجاج ج ۱، ص ۱۷ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚سؤال:چطور ممکن است که بعضی از امامان در کودکی به امامت برسند؟ پاسخ حاج آقا قرائتی:  بعضی از امامان ما در کودکی امام شدند. یکی از آن‌ها امام جواد(ع) بود، یکی هم امام زمان(ع) است و سؤال این است که آیا بچه می‌تواند امام بشود، یا نه؟ فلش کامپیوتر جواب امامت امام زمان(ع) است. یک سانت در یک سانت است. حالا بچه‌ی سه ساله وجود کاملی است. این یک سانت در یک سانت است. دوم اینکه فلز است. عقل و شعور هم که ندارد. همین فلش کامپیوتر وصل به یک کامپیوتر که شد، در فاصله‌ی چند لحظه صدهزار صفحه‌ی کاغذ از اون فلز به این فلز منتقل می‌شود. این را چه کسی ساخته است؟ انسان! یعنی بشر چیزی ساخت که در چند لحظه صدهزار صفحه از آن فلز به این فلز، از آن جماد، به این جماد منتقل می‌شود. وقتی انسان می‌تواند یک چنین کاری بکند، خدای انسان نمی‌تواند علم امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به یک بچه‌ی سه ساله منتقل کند؟ انسان علم را از فلز به فلز منتقل می‌کند. خدا نمی‌تواند علم را از انسان به انسان منتقل کند؟ این را من برای امام زمان(علیه‌السلام) گفته‌ام. برای امام جواد(علیه‌السلام) هم همینطور است. 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
قاسم بن عبد الرحمن زیدی مذهب گوید: به بغداد رفته بودم. روزی حضرت جواد (ع ) را در معبری دیدم ک بر استر نر یا ماده ای سوار است و به پیش می آید. با خود گفتم: خدا شیعه را از رحمت خود دور کند که می گویند خدا اطاعت این شخص را واجب کرده است. حضرت جواد (علیه السلام) متوجه من شد و فرمود: ای قاسم بن عبد الرحمن! نخوانده ای که خداوند متعالی می فرماید: ابشرا منا واحدا نتبعه انا اذا لفی ضلال و سعر -سوره قمر/ ایه بیست و چهار - (طایفه ثمود نیز انذارهای الهی را تکذیب کردند و گفتند) آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟ اگر چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود با خود گفتم: به خدا این ساحر است. حضرت باردیگر متوجه من شده و فرمود: آیا نخوانده ای که خداوند متعال می فرماید: ءالقی الذکر علیه من بیننا بل هو کذاب اشر -سوره قمر/ ایه بیست و پنج، که قوم ثمودگفتند آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده؟ نه، او آدم بسیار دروغگوی هوسبازی است. با دیدن این اعجاز از عقیده خود برگشته، شهادت دادم که او حجت خدا بر خلق است و به امامت وی معتقد شدم. ‌ ‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 سخن گفتن عصا به حقانیت امام جواد محمد بن ابی العلاء می‌گوید: شنیدم یحیی بن اکثم چنین می‌گفت: روزی از امام جواد علیه السلام مسائل مختلفی را سؤال کردم و همه را پاسخ داد. به حضرت گفتم: به خدا سوگند! می‌خواهم چیزی را از شما بپرسم، ولی شرم می‌کنم. امام فرمود: «أنا أخبرک قبل أن تسألنی، تسألنی عن الامام» بدون آن که تو سؤال کنی من پاسخ می‌دهم. می‌خواهی بپرسی امام کیست؟ گفتم: آری، به خدا سوگند! سؤال من همین است. حضرت فرمود: امام منم. عرض کردم: نشانه‌ای بر این ادعا دارید؟ در این هنگام عصایی که در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولای من و امام زمان و حجت خدا است. «فکان فی یده عصا، فنطقت فقالت انه مولای امام هذا الزمان و هو الحجة». منبع: کافی، ج 1، ص 353 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 روضه امام جواد(ع) سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
گله از دشمنی دشمن و بیگانه نداشت ناله از کینه و بی مهری همسر میزد طائر باغ رضا بود ولی کنج قفس همچو مرغی که پرش سوخته پر پر میزد شهادت امام جواد (ع) تسلیت باد 🖤@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴واکنش عجیب به حضور آیت الله خامنه ای در یک مجلس ازآیت‌الله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند،‌ علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ ناگهان آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند در این لحظه امام زمان(عج) ...🔰 https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed واکنش امام زمان به حضور رهبر👆
ســلام صبحتون پراز خیر و برکت در پناه پروردگار امروزتون بخیر و نیکی حال دلتون خوب وجـودتون سـلامت زندگیتون غرق در خوشبختی روزتون پراز انرژی مثبت دوشنبه تون مملو از آرامش ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍⚫️ حکم سرپرستی شیعیان در عصر غیبت... 🖤 آقا امام جواد عليه‌السلام فرمودند: «بدرستى هر كه سرپرستى يتيمان آل محمّد علیهم‌السلام، همانها كه از امامشان دور افتاده و در حيرت جهل غوطه‌ور و در دستان دشمنان ناصبى ما اسيرند را بر عهده گيرد و ايشان را نجات داده و از سرگردانى برهاند، و شياطين را با دفع وسوسه‌هايشان مغلوب سازد، و بر ناصبيان (دشمنان اهل بيت عليهم‌السلام) توسّط‍‌ حجّتهاى پروردگار و دلائل امامانشان چيره شود، مقام و منزلتش نزد خداوند به بهترين وجهى بر شخص عابد برترى و فضيلت يابد، فضيلتى به مراتب بالاتر از فضل آسمان بر زمين و عرش و كرسى و پرده‌هاى آسمان، و برترى اين جماعت بر گروه عابدان همچون فضيلتى است كه ماه شب بدر بر كم‌سوترين ستارۀ آسمان دارد.» 📗الاحتجاج ج ۱، ص ۱۷ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 احترام على بن جعفر به امام جواد عليه السّلام بسم الله الرحمن الرحیم شيخ كلينى (ره) از محمّد بن حسن بن عماد روايت مى‌كند كه گفت: من در حضور على بن جعفر (عموى امام رضا عليه السّلام) در مدينه نشسته بودم، دو سال بود كه در مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، نزد او مى‌رفتم و احاديثى را كه از برادرش امام كاظم عليه السّلام شنيده بود، مى‌فرمود و من مى‌نوشتم، (و شاگرد او بودم) در اين هنگام ناگاه ديدم ابو جعفر (حضرت جواد عليه السّلام در سنين كودكى) در مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر او وارد شد، على بن جعفر [با آن سنّ و سال]تا حضرت جواد عليه السّلام را ديد، شتابان برخاست با پاى برهنه و بدون رداء، به سوى حضرت جواد عليه السّلام رفت و دست او را بوسيد، و احترام شايان به او نمود، حضرت جواد عليه السّلام به او فرمود: «اى عمو بنشين، خدا تو را رحمت كند» . على بن جعفر گفت: «اى آقاى من، چگونه بنشينم، با اينكه تو ايستاده‌اى؟» . هنگامى كه على بن جعفر (ع) به مجلس درس خود بازگشت، اصحاب و شاگردانش، او را سرزنش كردند و به او گفتند: «تو عموى پدر او (حضرت جواد عليه السّلام) هستى، در عين حال اين گونه در برابر او كوچكى مى‌كنى (و دستش را مى‌بوسى) و. . . ؟» . على بن جعفر گفت: ساكت باشيد، آنگاه ريش خود را به دست گرفت و گفت: اذا كان اللّه عزّ و جلّ لم يؤهّل هذا الشّيبة، و اهّل هذا الفتى، و وضعه حيث وضعه، انكر فضله، نعوذ باللّٰه ممّا تقولون، بل انا له عبد : «اگر خداوند اين ريش سفيد را شايستۀ(امامت) ندانست، و اين كودك را شايسته دانست و به او چنان مقامى داد، من فضيلت او را انكار كنم، پناه به خدا از سخن شما، من بندۀ او هستم». 1) اصول كافى، ج 1، ص 322 ما باید علاوه بر محب اهل بیت بودن غرق در ولایت نیز باشیم ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤داستانهایی از زندگی امام جواد علیه السلام صحنه‌ای شگفت‌آور از امام جواد (ع) حکیمه، دختر حضرت موسى کاظم و خواهر امام رضا علیهم السلام حکایت می‌کند که وقتی زمان ولادت حضرت جواد الائمّه (ع) نزدیک شد، حضرت امام رضا علیه السلام مرا به همراه همسرش خیزران، یعنی مادر حضرت جواد (ع) با یک نفر قابله (ماما) داخل یک اتاق قرار داد و درب اتاق را بست. وقتى نیمه شب فرا رسید، ناگهان چراغ خاموش شد و اتاق تاریک گشت و ما ناراحت و متحیّر شدیم که در آن تاریکى، در چنین موقعیتى حساس چه کنیم؟ در همین تشویش و اضطراب به سر مى‌بردیم که ناگاه درد زایمان خیزران شروع شد و اندکى بعد وجود مبارک و نورانى حضرت ابوجعفر، محمّد جواد علیه السلام از مادر تولد یافت و با ظهور طلیعه نورش تمام اتاق روشن گشت. حکیمه می‌گوید: به مادرش، خیزران گفتم: خداوند کریم به واسطه وجود مبارک و نورانى این نوزاد عزیز، تو را از روشنائى و نور چراغ بى‌نیاز گردانید. پس چون نوزاد بر زمین قرار گرفت، نشست و نور تشعشع انوار الهى، تمام اطراف بدنش را فرا گرفت، تا آن که صبح شد و پدر بزرگوارش حضرت ابوالحسن، على بن موسى الرّضا علیهماالسلام تشریف آورد و با لبخندى نوزاد عزیز را در آغوش گرفت و پس از لحظه‌اى او را در گهواره نهاد و به من فرمود: اى حکیمه! سعى کن که همیشه کنارش باشى. ❌ ادامه در پست های بعدی... @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🖤داستانهایی از زندگی امام جواد علیه السلام صحنه‌ای شگفت‌آور از امام جواد (ع) حکیمه، دختر حضرت م
حکیمه در ادامه حکایت چنین می‌گوید: وقتی روز سوم مولود فرا رسید، آن نوزاد عزیز چشم‌هاى خود را به سوى آسمان بلند نمود و بعد از آن نگاهى به سمت راست و سمت چپ کرد و سپس با زبان صریح و فصیح اظهار داشت: «أشهد أن لا إله إلاّ اللّه، وحده لا شریک له، و أنّ محمّدا عبده و رسوله». و هنگامى که شهادت بر یگانگى خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد رسول اللّه صلى الله علیه و آله بر زبان جارى کرد، بسیار تعجب کردم و در حیرت قرار گرفته و با همان حالت از جاى خود برخاستم و به حضور حضرت رضا علیه السلام آمدم و گفتم: صحنه‌اى بسیار عجیب و شگفت آورى را دیدم! امام علیه السلام فرمود: چه چیزى را مشاهده کرده‌اى که باعث شگفتى تو گشته است؟ در جواب حضرت گفتم: این نوزاد کوچک چنین و چنان گفت و تمام جریان را برایش بازگو کردم. همین که امام رضا علیه السلام سخن مرا شنید، تبسمى نمود و سپس فرمود: چیزهاى معجزه آسا و حیرت انگیز بیشترى را نیز مشاهده خواهى کرد. منبع: مناقب ابن شهرآشوب: ۴/ ۳۹۴؛ الثّاقب فى المناقب:  ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 واقعه عجیب در مورد توجه به زن بدحجاب دکتر حاج حسین توکلی از شاگردان عارف بالله شیخ رجبعلی خیاط، نقل می کند: روزی من از مطب دندان سازی خود حرکت کردم که جایی بروم، سوار ماشین شدم، میدان فردوسی یا پیش تر از آن ماشین نگه داشت، جمعیتی بالا آمد، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم همه زن هستند همه یک شکل و یک لباس! دیدم بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. این اتوبوس کارمندان است. اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، آن زن که پیاده شد همه مرد شدند! با این که ابتدا بنا نداشتم پیش شیخ بروم از ماشین که پیاده شدم {جهت روشن شدن قضیه} رفتم پیش مرحوم شیخ، قبل از این که من حرفی بزنم شیخ فرمود: « دیدی همه مردها زن شده بودند! چون مردها به آن زن توجه داشتند، همه زن شدند!» بعد گفت: « وقت مردان هر کس به هر چه توجه دارد، همان جلوی چشمش مجسم می شود، ولی محبت امیر المومنین (ع) باعث نجات می شود» «چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود... تا ببیند آن چه دیگران نمی بینند و بشنود آن چرا را دیگران نمی شنوند.» امروزه روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که انسان به هر چه توجه و تمرکز نماید همان چیز در روح و ضمیر باطنش نقش می بندد و در عالم خارج به ظهور می رسد! چه خیر اخلاقی و چه شر باشد. 📙کیمیای محبت، ص176. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شباهت مهدی موعود به پیامبران الهی... ⭕️ شباهت با حضرت آدم در خلیفة اللهی: 🟢 سید اکبر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله می‌فرمایند: «يَخْرُجُ اَلْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ فِيهَا مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا اَلْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ» «مهدی عجل‌الله فرجه در حالی که قطعه ابری بر سر او سایه افکنده قیام می‌نماید؛ در آن وقت گوینده‌ای اعلام خواهد داشت این مهدی عج خلیفه خداوند است و از او پیروی کنید.» 🟢 امام سجاد علیه السلام نیز فرمودند: «فِي اَلْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنَ اَلْأَنْبِيَاءِ سُنَّةٌ مِنْ أَبِينَا آدَمَ» «در قائم ما علیه‌السلام سنّت‌هايى از انبياء وجود دارد... و سنّتى از پدرمان آدم عليه‌السّلام» 📗بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۹۵ 📗کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۰ 📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۲۴۸ 📗کفاية الأثر، عشر ج ۱، ص ۱۴۶ 📗عوالم العلوم، ج ۱۵، ص ۲۱۲ 📗کمال‌الدين و تمام‌النعمة، ج۱، ص۳۲۱ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 حجت الاسلام كافی نقل حديث از قول امام جواد عليه السلام ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم. خدایا! هر چه می خواهی به من بگویی جا دارد . اما من با کمال جرات می گویم تو نمی توانی به من بگویی : ای کافی ! تو بنده ام نیستی . ولی بنده بدت هستم . { و با لاسحار هم یستغفرون } بنده های ما آن هایی هستند که نصف شب بلند می شوند و می گویند: خدا . خودمان را قاطی خوبها کنیم . وقتی که یک عده خوبها بلند می شوند و می گویند : خدا. ما هم بلند شویم بگوییم : خدا. چند تا گناهکار آمدیم دور هم بنشینیم، زمزمه کنیم ،شاید خدا از ما بگذرد . فقط این را می گویم : خدایا! نیمه شب است، این مردم خوابشان می آید؟ مگر امشب خبری است؟ جوانها ! در این شب کجا بودید ؟ مگر زمستان است که جایی نمی توانستید بروید و این جا آمده اید؟ خدایا ! همسنها و رفیقهایمان جای دیگر رفته اند، ما هم کنار این دریا آمده ایم. پارسال در عرفات یک تکه ای گفتم ؛ یک وقت دیدم یکی از آقایان اهل علم از علمای تهران که در یکی از خیمه های روبروی ما با کاروانش نشسته بود، حالش منقلب شد و دارد داد می زند. گفتم : ای خدا ! ما در ایران که هستیم مجرمان دو جور هستند. بعضی از مجرمان یک کاربدی که می کنند فرار می کنند. می گردند آنها را پیدا می کنند و دستگیرشان می کنند.... ❌ادامه در پست های بعد.... @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🖤 ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم. خدایا! هر چه می خو
اما گاهی یک مجرم هم یک کار بدی می کند و خودش با پای خودش می آید ، می گوید : من فلان کار را کردم . گفتم : خدایا! ما از آن بدهایی هستم که با پای خودمان آمدیم. خودم آمدم می گویم : عوضی رفتم و بد کردم و نفهمیدم. با چه لحنی می گویی ؟ با همان لحنی که علی ( ع ) گفت : و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری ؛ دلم می خواهد یک شب جمعه هم برویم کنار قبر امام حسین (ع) در صحن امام حسین (ع) آن جا احیا بگیرم و بگوییم : { و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلا مستغفراً منیباً مقرّ اً مذعنا معترفاً لا اجد مفرّاً ممّا کان منیّ و لا مفزعاً أ توجّه الیه فی أمری.} همه جا رفتم همه دری را زدم. حالا فهمیدم که نفهمیدم . حالا در خانه ات آمده ام. خدایا! می دانم دیر آمدم. شما جوان ها! هم دیر آمدید. آدم باید از اول تکلیفش بیاید نه بعد از یک مدتی که گناه کرد. شما هم دیر آمدید. پیرمردها! پیرزنها! شما هم دیرتر آمدید. هر کس یک روز بیشتر عمر کرده دیرتر آمده است. خدایا! ممنونتم که مرا تا شب جمعه زنده نگهداشتی. همین قدر مهلتم دادی تا این ساعت بشود و در چنین جلسه ای با این جمعیت گرد هم بنشینیم . مگر می شود میان این همه جمعیت، یک نفر مشتری نداشته باشی؟ چرا داری. بعضی از کاسبها زرنگند. وقتی مشتری می خواهد از آنها جنس بخرد اگر بخواهد جنس را جدا کند ، می گوید: این جور نمی شود. اگر می خواهی بخری از دم بخر! جدا نکن! آی مردم شما هم بگویید: خدا! اگر بناست ما را بخری همه را بخر! آدم خوب که خوب است، بد را بخر! آدم پاک که پاک است، آلوده را کمک کن! یا الله ➥ @sheikh_kafi
🔴 بارش‌های بی موقع و غیرعادی از نشانه‌های نزدیکی قیامت(قیام)... 🌕 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بر مردم زمانی خواهد آمد که چهره‌های آنها چهره‌های آدمیان باشد و دل‌های آن دل‌های شیطان. مانند گرگان درنده شوند و خون‌های مردم را بریزند و کارهای زشتی را که مرتکب می‌شوند ترک نکنند. اگر از آنها پیروی کنی در تو شک می‌کنند و اگر با آنها سخن بگویی تو را تکذیب می‌کنند و اگر از دید آنها پنهان شوی غیبت تو را می‌کنند. سنّت در میان ایشان بدعت باشد و بدعت در میان آنها سنت. و بردبار را مکار شمارند و مکار را بردبار دانند. مؤمن در میان آنها ضعیف نگه داشته شده است و فاسق در میان آنها صاحب شرف. اطفال ایشان بدکار و زنان آنها زناکار و پیر آنها امر به معروف و نهی از منکر نکند. پناه بردن به ایشان ذلت و خواری و منسوب بودن به آنها مایه ذلّت و طلب کردن آنچه در دست ایشان است باعث فقر می‌گردد. پس در آن وقت خداوند حق تعالی آنها را از باران آسمان محروم می‌کند و در وقت خویش بر آنها نمی‌بارد و در غیر وقتش می‌بارد. خداوند اشرار را بر آنها مسلط گرداند که بدترین عذاب‌ها به ایشان وارد کنند... پس نیکان آنها دعا می‌کنند و مستجاب نمی شود.» 📗جامع الأخبار، ج ۱، ص ۱۲۹ 📗بحارالأنوار، ج ۲۲، ص ۴۵۳ 📗مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۵ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 💬 همین که می‌دونی حق چیه و انکارش نمی‌کنی خوبه... 🔸 آنونس رسمی سریال «سوران» 🔹این سریال روایتی از میهن‌دوستی و مبارزه مردم کرد به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده است 🔹سریال سوران اقتباسی است از کتاب تحسین‌شده «عصرهای کریسکان» 🔹چهارشنبه و پنجشنبه شب‌ها ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما   💠 @sazmantablighaat
🔴آیا ناظر بودن امام زمان بر اعمال ما، منافاتی با ستار بودن خداوند ندارد؟ پاسخ: بر اساس روایات مختلف، امام زمان، چشم خدا در میان انسانهاست و هر سال اعمال و تقدیرات انسان ها، در شب قدر بر ایشان عرضه میشود. اما این روایات منافی با ستّاریت خدا نیست؛ زیرا امام زمان واسطه فیض الهی و رابط خلق و خالق است و لازمه ی اینکه به بهترین وجه، این وساطت تحقق پذیرد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد. ثانیا، میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هر کس، به تناسب لیاقت، شایستگی و درجات نزدیکی او در پیشگاه خداست. از این رو خداوند برای کافران پرده پوشی ندارد و ستاریت او نسبت به مومنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است. بنابراین چه بسا بعضی اعمال مومنان مُقرّب را از نظر امام زمان نیز مخفی بدارد. امامان معصوم از همه ی صفات الهی از جمله صفت ستار بودن، برخوردارند. و همانند خدا، بندگان مومن را رسوا نمیکنند و رازدار اسرار و اعمال مردم هستند. 📚پرسش و پاسخ دانشجویی، ج٢٧ ‌‌‌‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شباهت قیام امام زمان با مبارزه حضرت داود با جالوت 🌕 در ضمن نبرد داود علیه السلام با جالوت از پیامبر صلی الله علیه وآله روایت شده: داود به سنگى گذشت و سنگ با نداى بلندى به وى گفت: اى داود! مرا برگیر و جالوت را با من بکش که من براى کشتن او آفریده شده‌‏ام. داود آن سنگ را برداشت و در خُرجین خود گذاشت؛ زمانی که صبح شد و دو لشکر در مقابل هم قرار گرفتند، داود گفت جالوت را به من نشان بدهید. زمانی که او را دید سنگ را برداشت و به طرف او پرتاب کرد. سنگ میان دو چشمش را شکافت و به مغز سرش رسید و از مرکب سرنگون شد. 🌕 روش قائم عجل الله فرجه نیز چنین است. او را پرچمی است که چون وقت خروجش نزدیک شود و آن پرچم از جانب او منتشر شود و خداى تعالى آن را گویا کرده و ندا کند: اى ولى خدا قیام کن و دشمنان خدا را بکش! و او را شمشیرى است در غلاف؛و چون وقت خروجش نزدیک شود از غلاف در آید و خداوند آن را گویا کند و آن شمشیر ندا کند: اى ولى خدا، قیام کن! دیگر روا نیست که از دشمنان خدا تقاعد کنى. او قیام مینماید و دشمنان خدا را هر کجا بیاید خواهد کشت و حدود خدا را اقامه کرده و به حکم خداوند فرمان دهد. 📗کمال الدين، ج۱، ص۱۵۳ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣امین در امانت داری شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید شیعیان بود. وی روزی که از دنیا رفت با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی، وارد نجف شد، فرقی نکرد. وقتی مردم خانه او را دیدند، متوجه شدند که او مانند فقیرترین مردم زندگی می کند. روزی شخصی به ایشان گفت: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات به دست شما می آید و از آنها هیچ گونه استفاده شخصی نمی کنید. شیخ مرتضی گفت: چه هنری کرده ام! مرد سؤال کننده گفت: چه هنری از این بالاتر! شیخ مرتضی گفت: حداکثر، کار من، مثل کار خرک چی های کاشان است که می روند اصفهان و بر می گردند. خرک چی های کاشان پول می گیرند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند. آیا شما دیده اید که اینها به مال مردم خیانت کنند! این مسئله، مسئله مهمی نیست که به نظر شما مهم آمده است ‌ ‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍ 📚برکت توسل به نام ارواحنا فداه انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، علیه السلام به فریاد او می‌رسند. یک نفر نقل می‌ کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن‌ دو نفر با همدیگر رفیق ‌می‌ شوند. شب‌ ها روی پشت بام می‌خوابیدند و گاهی برای تهیه غذای ساده‌ای بیرون می‌رفتند و بقیه‌ اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند. روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ می‌خورد و دستش به لباس احرام یکی از عرب‌ها اصابت می‌ کند. آن عرب، فریاد می‌زند: سارق سارق. شرطه‌ها آن جوان را دستگیر می ‌کنند و به حجر اسماعیل می‌ برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب ‌می ‌شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می‌ گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان». مسئول شرطه‌ها می‌ رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می ‌گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدم‌های محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطه‌ها از جمعیت بیرون برد. شرطه‌ها به مسئول خود می‌ گویند: او کیست؟ آن مسئول می‌ گوید: نمی‌دانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیه‌ای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم. 👤حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری 🌱 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ نماز دهه اول ذی الحجه@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
 ❤️ دلاك و خدمت پدر عالم ثقه (شيخ باقر كاظمي ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقي كه دلاك بود نقل كرد كه او گفت : مرا پدر پيري بود كه در خدمتگذاري او كوتاهي نمي كردم ، حتي براي او آب در مستراح حاضر مي كردم و مي ايستادم تا بيرون بيايد؛ و هميشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفتم ، تا امام زمان عليه السلام را ببينم . شب چهارشنبه آخري براي من ميسر نشد مگر نزديك مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .   ثلث راه باقي مانده بود و شب مهتابي بود ، ناگاه شخص اعرابي را ديدم كه بر اسبي سوار است و رو به من كرد .   در نفسم گفتم : زود است اين عرب مرا برهنه كند . چون به من رسيد به زبان عربي محلي را من سخن گفت و از مقصد من پرسيد !   گفتم : مسجد سهله مي روم . فرمود : با تو خوردني همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود : دست خود را داخل جيب كن ! گفتم : چيزي نيست ، باز با تندي فرمود : خوردني داخل جيب تو است ، دست در جيب كردم مقداري كشمش يافتم كه براي طفل خود خريده بودم و فراموش كردم به فرزندم بدهم .   آنگاه سه مرتبه فرمود : وصيت مي كنم پدر پير خود را خدمت كن ، آنگاه از نظرم غائب شد .   بعد فهميدم كه او امام زمان عليه السلام است و حضرت حتي راضي نيست كه شب چهارشنبه براي رفتن به مسجد سهله ، ترك خدمت پدر كنم .  📚منتهی الآمال ج 2 ص 476 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
لباس یاس بر تن کرد زهرا کنار دست او بنشست مولا محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت غلط گفتم بلی نه، یا علی گفت سال‌روز ازدواج حضرت فاطمه و امام علی مبارک باد❤️❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴رضایت خداوند ازدواج در تمام صحنه هاي زندگي فاطمه عليهاسلام، رضايت خدا بر غيرخدا ترجيح داشت. وقتي حضرت علی(ع) به خواستگاري زهراي مرضيه عليها السلام آمدند، پيغمبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) به ايشان فرمودند: 🌺 دخترم! علي، به خواستگاريت آمده، حضرت رضاي خداوند را از پدر جويا ميشود. با وجود اينكه خواستگارهاي پولداري نظير عبدالرحمن بن عوف به خانۀ پيغمبر رفت و آمد داشت.طوري كه او پيشنهاد داد كه خانۀ ده هزار درهمي را به نام فاطمه ميكنم چون رضایت خدا در آن ازدواج نبود، حضرت فاطمه قبول نمیکرد. هنگامی امام علي عليه السلام براي خواستگاري آمد، نخستين سؤالي كه فاطمه پرسيدند اين بود: ♥️أرَضِيَ اللهُ؛ آيا خدا از اين ازدواج من راضي است؟ اينكه پول و خانه و... دارد يا ندارد، از ناحيۀ فاطمه مورد پرسش قرار نميگيرد، تنها رضايت خداوند برايش مطرح است. ❤️ زندگي زهرا، ص۳۵؛ به نقل از مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۴۵ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی