🔴 جدایی جانها در آخــــــــــــــرالزّمان...
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
وَ تَكْثُرُ اَلصُّفُوفُ بِقُلُوبٍ مُتَبَاغِضَةٍ...
در آخرالزمان صفوف (مردم) بسیار است؛ ولی قلوب از هم جداست...!
جسمها به ظاهر در کنار یکدیگر و در اتّحادند؛ ولی جانها به دلیل تفاوت در اهداف و آرمانها و اعتقادات، در تفرقـــــه است.
📗وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۳۴۸
📗تفسير القمی، ج ۲، ص ۳۰۳
📗تفسير البرهان، ج ۵، ص ۶۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مناجات دلنشین و شیرین امام سجاد ع با خدا
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
در این شب دل انگیز از خدای مهربان
براتون یک حس قشنگ
یک شادی بی دلیل
یک نفس عطر خدا
یک بغل یاد دوست
یک دنیا ارزوهای خوب
و ارامش خواستارم
شبتون بخیر و سرشار از آرامش❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌸صبح را با نامِ زیبای
✨خـدا شروﻉ ڪڹ
🌸تا روزت پُراز برکت
✨پراز نور الهی
🌸پراز سلامتی ، پراز موفقیت
✨و پراز آرزوهای دست یافتنی بشه
🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
🌸 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚غش در معامله
در تاريخ نوشته اند: در كربلاى معلى عطارى بود شديدا مريض می شود، جميع اجناس دكان و اثاث البيت منزل خود را به جهت معالجه فروخت، خرج كرد، اثر نكرد، روز به روز بدتر شد و اثر خوبى مشاهده نمیكرد، جميع اطباء اظهار يأس نمودند،
راوى گفت: يك روز من رفتم به عيادتش ديدم بسيار بد حال است و به پسرش میگويد: فلان ظرف را بردار، ببر بازار بفروش و پولش را بياور كه به مصرف خود صرف نمايم، شايد راحت بشوم به مردن يا خوب شدن، گفتم: معنى اين حرف را نفهميدم و ندانستم چه چيز است، ديدم آهى كشيد، گفت: فلانى من سرمايه زيادى داشتم و جهت ترقى من اين بود كه در فلان سال مرضى در كربلا شايع شد كه اطبا علاج آن را منحصر كردند به آبليموى شيرازى از اين جهت آب ليمو خيلى گران شد و كمياب هم شد من قدرى آب ليمو داشتم، دوغ زيادى مخلوط كردم به او بوى آب ليمو از آن فهميده میشد و آن را به قيمت آب ليمو خالص میفروختم تا آن كه منحصر شد وجود آب ليمو به دكان من، من هم غش زيادى میزدم و میفروختم و سرمايه من زياد شد.
و در ميان صنف خودم مشهور شدم به ابوالالوف، پدر ميليونها، تا اينكه مبتلا شدم به اين مرض و هر چه داشتم فروختم و از براى من چيزى باقى نماند بغير همين متاع، گفتم اين را هم بفروشند شايد خلاص شوم يا بميرم و يا خوب بشوم.
اين هم اثر و نتيجه غش و خيانت به مردم كه عاقبت چنين است كه ملاحظه فرموديد، هيچ چيزى براى خودش نماند الا بدبختى و عذاب اخروى.
📚جامع الدرر ج ۲ ص۶۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 اندر احوالات و اوصافِ مردم آخرالزمان...
⭕️ از بین رفتن عقل و فراگیر شدن نادانی
🌕 پیامبر صلیالله علیه و آله فرمودند:
از نشانهها و شرطهای قیامت این است که علم از میان میرود و نادانی آشکار میشود.
زمانی بر مردم میآید که عقلهای مردم به گونهای از بین میرود که هیچ عاقلی دیده نخواهد شد.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال شد آیا مردم در آن زمان(آخرالزمان) عاقلاند؟ ایشان فرمودند: عقل بیشتر آنها گرفته میشود و به جای آنها افراد ناباب و بیارزشی جایگزین میشوند و هریک از آنها گمان میکند که برای خودش ارزش و شخصیتی دارد؛ در حالی که هیچ چیز نیست!
فتنهای برخواهد شد که اندیشهٔ اندیشمندان بهگونهای متوقف میشود که بعید به نظر میرسد عاقلی دیده شود.
🌕 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
در فتنههای آخرالزمانی مردم مانند چهارپایان مطیع و بیعقل میشوند.
📗تفسير نور الثقلين، ج ۵، ص ۳۷
📗تفسير کنز الدقائق، ج ۱۲، ص ۲۳۴
📗روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۸۵
📗التشريف بالمنن، ج ۱، ص ۲۱۹
📗التشريف بالمنن، ج ۱، صص۷۰- ۷۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️دمی با کافی
شیخ احمد کافی فرزند دوم خانواده بود و در شش سالگی به دبستان ایمانی مشهد رفت و همزمان با تحصیل دروس جدید نزد پدربزرگش به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و بعد از فراگیری مقدمات در سال ۱۳۲۷ وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد.
وی در خاطرات خود به نحوه ورودش به حوزه علمیه اشاره کرده و تشویق و ترغیب برخی از روحانیون متنفذ حوزه را در ثبات قدم و خدمتگزاریاش به دین مؤثر دانسته است.
شیخ احمد از دوران کودکی در جمع خانواده به منبر میرفت، اما در نوجوانی مجالس هفتگی پدربزرگش که محفلی برای دیدار و مؤانست علمای مشهد بود فرصتی برای وی فراهم کرد که به منبر برود و استعدادش در این زمینه شکوفا شود.
تشویق دیگران نیز علاقه او را به خطابه و وعظ بیشتر کرد به طوری که از ۱۵ سالگی با حضور در حرم امام رضا (ع) برای زائران حضرت، دعای کمیل میخواند و مرثیهسرایی میکرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ای انسان به چه چیز خود تکبر می کنی؟
نخست «نطفه» بىارزشى بودید، چیزى نگذشت که شما را به صورت «علقه» و از آن پس به صورت «مضغه» در آورد، سپس شکل و اندام انسانى به شما داد، بعد لباس حیات در اندام شما پوشانید، و به شما روح و حس و حرکت داد، همین گونه مراحل مختلف جنینى را یکى پس از دیگرى پشت سر نهادید، تا به صورت انسانى کامل از مادر متولد شدید، باز اطوار حیات و اشکال مختلف زندگى ادامه یافت، شما همیشه تحت ربوبیت او قرار دارید، و دائماً نو مى شوید، و آفرینش جدیدى مى یابید، چگونه در برابر آستان با عظمت خالق خود سر تعظیم فرود نمىآورید؟
قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام:
«عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَيْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ يَتَكَبَّر»
از فرزند آدم در شگفتم، ابتدايش نطفه و پايانش مردارى بدبو، و بين ابتدا و پايانش ظرف نجاست است، آنگاه تكبر مى ورزد!
📚 وسائل الشيعة/ج1/ص 334
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعمال متقین پذیرفته می شود
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ اﻋﺘﺮﺍﺽ ﺷﺪﻳﺪ ﺯﻳﻨﺐ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﻳﺰﻳﺪ
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
ﺩﺭ ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ، ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻣﺸﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺭﻭﭘﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﻳﺰﻳﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺷﺪﻳﺪﻯ ﺑﺮ ﺿﺪّ ﺭﻭﺷﻬﺎﻯ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﻳﺰﻳﺪ ﻭ ﻳﺰﻳﺪﻳﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﺰﻳﺪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﻨﺸﺎﻧﻰ، ﻭﻟﻰ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻰ، ﺣﺮﻳﻢ ﭘﻮﺷﺶ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻧﻘﺎﺏ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻯ.
ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻜﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻯ، ﺣﺘﻤﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺭ (ﻗﻴﺎﻣﺖ) ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻭ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ (ﺣﺠﺎﺏ) ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺰّﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺫﻟّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺩﻳﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ، ﻗﺪﺍﺳﺖ ﺣﺮﻳﻢ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺴﺎّﺱ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﻫﺘﻚ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ، ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻰﺷﻤﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻭﻗﺖ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻰﻧﻤﻮﺩﻧﺪ. (۱)
۱ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺯﻥ ﺻﻔﺤﻪ 118.
-داستان هایی از پوشش و حجاب
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع عذاب (قسمت اول)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دمی با کافی
شهید نسبت به مفاسد اجتماعی نیز موضع انتقادی داشت و در خلال سخنرانیهایش بدان اشاره میکرد. در واقع اعتراض به شیوع و گسترش فساد و فحشا در جامعه اهم سخنرانیهای او را تشکیل میداد.
وی رادیو تلویزیون را هم از عوامل اشاعه فحشا میدانست و با گردانندگان مطبوعات عصر پهلوی که با انتشار مطالب انحرافی درصدد دامن زدن به این جریان بودند، مخالفت میکرد.
حجتالاسلام کافی همواره مردم را از رفتن به سینما به خاطر نمایش فیلمهای مفسده انگیز منع میکرد، اما زمانی که به ساخت سینما در قم معترض شد، ساواک وی را بازداشت کرد.
او همچنین زمامداران فاسد پهلوی را به معاویه و هارونالرشید تشبیه میکرد و اقدامات نادرست آنان را محکوم مینمود و در این راستا گاهی انتقادات خود را متوجه مراکز دولتی نیز میکرد.
وی پیرامون وجود فضای خفقان و اختناقی که توسط رژیم پهلوی در کشور ایجاد شده بود نیز روشنگری میکرد. این مورد در گزارشهای ساواک بدین شرح آمده است:
«... نامبرده در باره سرگذشت امام صادق و ظلم و ستمی که منصور دوانقی نسبت به آن حضرت نموده است، صحبت کرد و گفت: حکومتها همیشه این طور بودهاند. در عصر کنونی بیشتر از آن موقع به وسیله استعمار به مردم ظلم و ستم میشود.
اگر الان به زندانها تشریف ببرید میبینید که چقدر افراد بیگناه در آن جا به سر میبرند و همچنین عده زیادی کشته شدهاند...»
مبارزه با فرقه ضاله بهائیت نیز از دیگر محورهای سخنرانی ایشان بود. در واقع در این دوران، مراجع، علما و دیگر وعاظ نیز به صورت پیوسته مردم را نسبت به تفکر و اهداف این فرقه آگاه می کردند.
➥ @sheikh_kafi