🔴 جایگا هزن در قرآن
در بسیاری از آیات قرآن کریم بر برخورداری زن از جایگاه انسانی شایسته در عرصه خانواده و جامعه انسانی تأکید شده است.
برخلاف آنچه که در برخی کتابهای مذهبی آمده است ، زن عنصر گناه نیست وخروج آدم از بهشت به وسوسه همسرش حوا نبوده است.
قرآن به صراحت آدم را وسوسه شده شیطان میداند : «فَوَسْوَسَ إِلَّیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَاآدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لاَّیَبْلَی»«پس شیطان او را وسوسه کرد ، گفت : ای آدم ، آیا تو را به درخت جاودانگی ومُلکی که زایل نمیشود راه نمایم ؟«(طه ، 120)
قرآن سرشت و نفس انسانی را واحد و زن و مرد را دارای سرشت و نفسی یگانهمیداند :
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَارِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً» «ای مردم از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتشرا [نیز] از او آفرید ، و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد ، پروا دارید .» (نساء ، 1)
قرآن ایمان و عمل صالح زن و مرد را یکسان ، سزاوار پاداش میداند : «وَمَن یَعْمَلْمِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یُظْلَمُونَ نَقِیراً» «و کسانیکه کارهای شایسته کنند - چه مرد باشند چه زن - در حالی که مؤمن باشند ، آنان داخلبهشت میشوند و به قدر گودی پشت هسته خرمایی مورد ستم قرار نمیگیرند .» (نساء ،124)
زن در پذیرش ارزشهای معنوی و پاداش الهی با مرد برابر است : «إِنَّ الْمُسْلِمِینَوَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَوَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَفُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً»«مردانو زنان مسلمان ، و مردان و زنان با ایمان ، و مردان و زنان عبادتپیشه ، و مردان و زنان راستگو ، و مردان و زنان شکیبا ، و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خدا رافراوان یاد میکنند ، خدا برای [همه] آنان آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است .»(احزاب ، 35)
در برخی آیات قرآن ، زن - در نقش مادر - مورد احترام و تکریم ویژه قرار گرفتهاست : «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَوَضَعَتْهُ کُرْهاً . . .» «انسان را نسبتبه پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم . مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و باتحمل رنج او را به دنیا آورد . . . .» (احقاف ، 15)
قرآن رابطه زن و مرد را براساس حق و تکلیف متقابل میداند : «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِیعَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ»«و مانند همان [وظایفی] که برعهده زنان است ، به طور شایسته ، بهنفع آنان [برعهده مردان] است . (بقره ، 228)
آیات فوق تصویری کلی از سیمای زن در جهانبینی اسلام ارائه میدهد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گناه غیبت و دروغ
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
در میدان فردوسی که آن زمان تقریبا آخر مشهد بود. صبح روزی که میخواستند جنازه را به حرم بیاورند و طوا
در این مراسم عدهای از مأمورین اطراف خواجهربیع را محاصره کرده بودند. به جز مأموران نظامی، خانواده کافی و یکی از علما هم حضور داشتند.
یک درگیری لفظی بین برادر کافی و ولیان انجام شد. تصمیم گرفته شد برای دفن مکانی بکر اختصاص داده شود. پس از غسل و دفن در محل مراسم خاکسپاری انجام شد. دستور دادند نگذاریم مردم از محل دفن آگاه شوند.»
🔴 نوارهای ممنوعه
صدای سخنرانی مرحوم کافی از بلندگوها برای یک لحظه هم قطع نمیشود. همه آنهایی که مشتری ثابت خواجهربیع هستند میگویند از موقعی که یادمان میآید، اینجا نوارهای آقای کافی را پخش میکردند و میفروختند.
چه زمانی که این غرفه قدیمیتر بود و درودیوارش پر از عکسهای مختلف آقای کافی. چه حالا که دستی به سرورویش کشیدهاند و نونوار شده است.
اینکه چه کسی برای اولینبار به ذهنش رسیده که صوت سخنرانیها را در باغ پخش کند، معلوم نیست. پرسوجوهای ماهم خیلی نتیجهای ندارد و به نقطه روشنی ختم نمیشود.
فقط کسی که در غرفه نشسته به ما میگوید: مرحوم کافی برند خواجهربیع است. این صوت را پخش میکنیم تا هم آنهایی که نمیدانند ایشان اینجا دفن است، شاخکهایشان تیز شود و هم اینکه اگر دوست داشتند سیدی سخنرانیها را از ما بخرند.
روی باغچه کنار غرفه محصولات فرهنگی مینشینم. مرحوم کافی دارد داستان تشرف علیبنمهزیار را تعریف میکند.
پیرمردی که همان نزدیکیها کنار سنگ قبری نشسته، میآید و کنارمان مینشیند. بعد از چند ثانیهای سکوت میگوید: شما سنت قد نمیدهد که آقای کافی را یادت باشد.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
در این مراسم عدهای از مأمورین اطراف خواجهربیع را محاصره کرده بودند. به جز مأموران نظامی، خانواده ک
شما سنت قد نمیدهد که آقای کافی را یادت باشد. خدابیامرز نفسگرمی داشت. همین ساواکیهای از خدا به خبر سربهنیستش کردند. بعد هم به مردم گفتند که در تصادف کشته شده است. روز تشییع جنازهاش مشهد شلوغ شد.
هم صحبت ما حسابی غرق صحبتهای شیخ احمدکافی که هنوز دارد، پخش میشود شده است. میپرسم زمانی که کافی معروف شده بود، شما هم نوارهایش را گوش میکردید یا نه؟ تأیید نصفهونیمهای میکند.
میگویم: مگر نوارهایش ممنوع نبود؟ که جواب میدهد: درست نمیدانم. من هم خیلی او را نمیشناختم. پسر بزرگم کلهاش بوی قورمهسبزی میداد. مدام دنبال همین چیزها بود.
یک بار دیدم در حیاط باز شد و ضبط صوت بهدست وارد خانه شد. ما، چون مذهبی بودیم نه تلویزیون داشتیم نه ضبط.
تا آمدم پرخاش کنم و بگویم که این چیست و چرا خریدی؟ گفت بابا یک آقایی پیدا شده است درباره امام زمان (عج) حرف میزند و حدیث و داستانهایی میگوید که با اوضاع امروز جامعه خیلی ربط دارد. از آن روز من شدم عاشق آقای کافی. حالا نمیدانم ممنوع بود یا نه.
🔴 به خاطر دو نوار
پیگیری و اصرار من را که میبیند، تلفن پسرش را میگیرد و جریان را برایش تعریف میکند، او هم از خداخواسته و با اشتیاق تمام از ۲ هزار واندی کیلومتر آنطرفتر داستان نوارهای آقای کافی را که به خانه میآورده است برایمان تعریف میکند و میگوید: «همین اول کار روشنتان کنم که اصلا نوارهای آقای کافی ممنوع بود.
❌ ادامه در پست های بعد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘#داستانهایبحارالانوار
💠شرایط قبولی دعا و انفاق
🔹شخصی از امام صادق پرسید:
دو آیهی قرآن را هر چه دقت میکنم محتوایشان را نمی فهمم.
امام پرسید: کدام آیه؟
مرد گفت:
آیه اول این است که خداوند میفرماید:
(ادعونی استجب لکم؛ مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.)
من خدا را میخوانم، اما دعایم مستجاب نمی شود!
حضرت فرمود:
آیا گمان میکنی خداوند خلاف وعده کرده؟
گفت: نه.
فرمود: پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
فرمود:
من آگاهت میکنم؛ هر کس خدا را بندگی کند، به دستورات او عمل نماید، آنگاه دعا کند و شرایط دعا را رعایت کند، خداوند دعای او را اجابت خواهد کرد.
پرسید: شرایط دعا چیست؟
امام فرمود:
نخست حمد خدا را به جای میآوری و نعمتهای او را یادآور میشوی و بعد شکر میکنی، سپس درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله میفرستی، آنگاه گناهانت را به خاطر میآوری و اقرار میکنی، از آنها به خدا پناه میبری و توبه مینمایی، این است شرایط قبولی دعا.
🔹پس از آن فرمود:
آیه دیگر کدام است؟
عرض کرد:
این آیه:
(ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین؛ هر چه را انفاق کنید خداوند عوضش را میدهد او بهترین روزی رسان است.)
من در راه خدا انفاق میکنم ولی چیزی جای آن را پر نمی کند!
🔹حضرت پرسید:
آیا فکر میکنی خدا از وعده خود تخلف کرده؟
در جواب گفت: نه.
امام فرمود:
پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
امام فرمود:
اگر کسی از شما مال حلالی به دست آورد و در راه حلال انفاق کند هیچ درهمی را انفاق نمی کند مگر این که خداوند عوضش را به او میدهد.
📚بحار: ج ۹۶، ص ۱۴۷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان چنگیزخان مغول
سخنران شیخ احمد کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
شما سنت قد نمیدهد که آقای کافی را یادت باشد. خدابیامرز نفسگرمی داشت. همین ساواکیهای از خدا به خبر
ساواکیها اگر میفهمیدند که کسی در مغازهاش چنین چیزی میفروشد، پدرش را درمیآوردند. نمیدانم پدرم گفتند یا نه که آن زمان خانه ما در کوچه نو بود. الآن اگر اشتباه نکنم پایانه هاشمینژاد را آنجا ساختهاند.
اولینبار در خانه وحید اسلامی، که از دوستانم بود، صدای آقای کافی را شنیدم و به دلم نشست. بعد همان نوار را آوردم خانه خودمان و برای پدرم گذاشتم. موضوع صحبتهایی که میکرد خیلی یادم نیست و فقط میدانم که داشت حدیثی از امام صادق (ع) میخواند که در مورد ویژگیهای مومنان بود.
یکبار هم داشتیم با وحید نوار ردوبدل میکردیم که یک ساواکی ما را دید و فهمید کاسهای زیر نیمکاسهمان است. خلاصه نفری دو تا چک محکم خوردیم و نوارها را تحویل مأمور دادیم. اگر نوارهای امام خمینی (ره)، آقای کافی یا هرکس دیگری که به گمان آنها مخالف رژیم بود را در مغازه یا خانه کسی پیدا میکردند، دمار از روزگارش در میآوردند. ما شانس آوردیم که نوجوان بودیم و ساواکی از آن مخبرهای دست چندم بود.»
🔴 دل کافی
خیلیها فکر میکنند که شیخ احمدکافی، فقط واعظی بود که از امام زمان (عج) حرف میزد و مهدیه تهران را ساخت و نهایت اینکه مخالف شاه بود درحالیکه در طول این سالها کسی فعالیتهای اجتماعی و خیرخواهانه مرحوم کافی را خیلی بازگو نکرده است.
از پناهدادن به ایرانیهای اخراج شده از عراق گرفته تا تهیه کفش و لباس برای خانواده زندانیهای سیاسی و از همه مهمتر تأسیس درمانگاه.
❌ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت اول)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#داستان_زیبا
رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربدهکشهای تهران بود،اما عاشق امام حسین علیهالسلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرقخوری و آبروی ما را میبری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترکها جوابم کرد، شما چه میگویی، شما هم میگویی نیا؟!
اول صبح در خانهاش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترکهاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمیآیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمهها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیهالسلام بروم، دیدم یک سگ از خیمهها پاسداری میکند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم میشود امام حسین علیهالسلام تو را به قبول کرده است.
ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمیکنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عدهای از اهل دل جلسهای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در میزنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بیبی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونهای!گفت: عزرائیل آمده، او را میبینم، ولی منتظرم اربابم بیاید.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت اول) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت دوم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
ساواکیها اگر میفهمیدند که کسی در مغازهاش چنین چیزی میفروشد، پدرش را درمیآوردند. نمیدانم پدرم گ
همانطور که حاجی عابدزاده تصمیم گرفته بود به نام چهارده معصوم، چهارده بنا و مدرسه بسازد، شیخ احمدکافی هم میخواست چهارده درمانگاه بسازد که در آن قوانین اسلامی کاملا رعایت شود.
اولین ساختمان هم در خیابان تعبدی مشهد ساخته و افتتاح میشود. حاج رضا ابوالقاسمنژاد از شهروندان محله هاشمینژاد که آن زمان ساکن خیابان تعبدی بوده است و شاهد ماجرای افتتاح درمانگاه خاتم الانبیا (ص) برایمان تعریف میکند: «سهراه کاشانی و همین نزدیکیهای خیابان تعبدی به گود زابلیها معروف بود.
خانوادههایی بیشتر در این گود زندگی میکردند که به زور میتوانستند شکم خودشان را سیر کنند.
اگر مریض میشدند که دیگر واویلا بود. اصلا نمیتوانستند دکتر بروند. بیشتر مشتریهای درمانگاه خاتم الانبیای آقای کافی یا از این قشر بودند یا خانوادههای خیلی مذهبی شهر.
بقیه هم کموبیش میآمدند. اگر درست یادم مانده باشد سال ۴۳-۴۲ بود که درمانگاه را افتتاحش کردند و خود آقای کافی چند شبی آنجا منبر رفت.
جالب بود که کسی هم مزاحمش نشد و بگیروببندی راه نیفتاد. خدایی درمانگاه خوبی بود و پزشکان حاذقی داشت. یعنی همهجوره سنگ تمام گذاشته بودند.
آن زمان میگفتند که مردم و چند نفر از بازاریان و خیران پولدار مشهدی و تهرانی کمک حال آقای کافی برای اداره درمانگاه بودند.»
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت دوم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت سوم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
خـدایـا امـشب
آرامشی از جنس
❄️فرشته هایت نصیب
هـمه دلها
و شبی بی دغدغه
آرام و بـی نظیر
❄️قسمت عزیزانم بگردان
بـه امـید فردایی عـالـی
☃️شبتون آرام و خـوش
در پنـاه خالق بزرگ و مهربان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام روزتون بخیر 🌸
دیگری را آغاز میکنیم
و براتون از خدا💓
روزی سرشار از نعمت
و فراوانی خواستارم
و امیـدوارم هرکجا مینگریـد
خیـر باشد و نیکی و مهـر💓🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘داستانهایبحارالانوار
خطر وسواسی
🔹زراره و ابوبصیر میگویند:
به امام صادق علیه السلام عرض کردیم:
مردی در نماز شک میکند که چند رکعت خوانده و چند رکعت مانده، و هرچه نمازش را تکرار میکند باز همین شک و وسواس را دارد. چه کند؟
حضرت فرمودند:« به شک خود اعتنا نکند و نمازش را با همان وضع به آخر برساند.»
🔹سپس فرمودند:
وسواس کار شیطان است، شیطان خبیث را با شکستن نماز و تکرار آن به طمع نیندازید و به او اجازه نفوذ ندهید، زیرا که او دست بردار نیست، بار دیگر شما را به وسوسه و شک میاندازد، بنابراین به شک خود اعتنا نکنید. وقتی شما اعتنا نکردید او مأیوس شده و به سراغ شما نخواهد آمد.
إنما یرید الخبیث أن یطاع فإذا عصی لم یعد إلی أحدکم: به راستی شیطان ناپاک میخواهد از او پیروی شود. پس هرگاه از او پیروی نشد دیگر به سوی شما باز نمی گردد.
📌آری! وسواسی بودن نه تنها در نماز، کار شیطان است بلکه درکارهای دیگر نیز کار اوست و یک نوع مرض روحی و روانی است که باید جدأ از آن پرهیز نمود.
📚بحار ج ۲۷، ص ۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 زندگی دیگران را نابود نکنیم
جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار میکنی ؟پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ 5000. همهش همین؟ 5000 ؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید : پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند
این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه می دهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !
شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت سوم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت چهارم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
همانطور که حاجی عابدزاده تصمیم گرفته بود به نام چهارده معصوم، چهارده بنا و مدرسه بسازد، شیخ احمدکا
🔴 به روایت اولشخص
اما مشهدیهایی که درمانگاه آقای کافی را یادشان باشد یا اصلا در قید حیات نیستند یا اینکه حافظهشان خیلی یاری نمیکند تا اطلاعاتی از این درمانگاه که گویا خیلی خاص بوده است به ما بدهند.
برای همین مجبوریم دست به دامن اسناد به جامانده و سخنرانیهای خود شیخ احمدکافی بشویم.
تنها سند روشن باقیمانده مربوط به سخنرانی ایشان در سال ۱۳۴۷ است که در بخشی از آن میگویند: «من در ششسال قبل که از نجف به ایران آمدم تصمیم گرفتم به همت مردم یک درمانگاه در مشهد بسازم و بحمدا... در این خیر موفق شدم و توانستیم در روز بعثت پیغمبر (ص) این درمانگاه را به نام حضرت رسولاکرم (ص) افتتاح کنیم.
من دستور دادم تزریق و پانسمان دختران از شش سال به بالا به وسیله پزشکان زن انجام و معالجه پسر بچههای بالاتر از ششسال نیز تحت نظر پزشکان مرد و بدون دخالت زن صورت گیرد و برای قسمت امراض زنان هم یک نفر خانم دکتر را با ماهی ۶۰۰ تومان استخدام کردم و به او گفتم چنانچه با چادر به این درمانگاه تردد بکنید ماهی ۱۵۰ تومان به تو اضافهتر خواهم پرداخت.»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مستمند و ثروتمند
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود، ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يكي از مسلمانان كه مرد فقير ژنده پوشي بود از در رسيد. و طبق سنت اسلامي كه هركس در هر مقامي هست ، همين كه وارد مجلسي مي شود بايد ببيند هر كجا جاي خالي هست همانجا بنشيند و يك نقطه مخصوص را به عنوان اينكه شاءن من چنين اقتضا مي كند در نظر نگيرد آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اي جايي خالي يافت ، رفت و آنجا نشست . از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت . مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع كرد و خودش را به كناري كشيد، رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت :ترسيدي كه چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!. نه يا رسول اللّه !
ترسيدي كه چيزي از ثروت تو به او سرايت كند؟. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه جامه هايت كثيف و آلوده شود؟. نه يا رسول اللّه ! پس چرا پهلو تهي كردي و خودت را به كناري كشيدي ؟. اعتراف مي كنم كه اشتباهي مرتكب شدم و خطا كردم . اكنون به جبران اين خطا و به كفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود كه در باره اش مرتكب اشتباهي شدم ببخشم ؟ مرد ژنده پوش : ولي من حاضر نيستم بپذيرم . جمعيت : چرا؟!
چون مي ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بكنم كه امروز اين شخص با من كرد.
نویسنده : داستان راستان / استاد مطهري
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت چهارم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت پنجم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 دمی با کافی
حجتالاسلام کافی که خود روزی از تبعیدشدگان بود به دیدار روحانیون تبعیدی می رفت.
آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله سیدعلی غیوری که به ترتیب در چابهار و سیرجان روزهای تبعید را سپری میکردند، از جمله این روحانیون بودند.
دیدار با زندانیان سیاسی نیز از دیگر برنامههای او محسوب میشد. ساواک در گزارشهای خود به این مسأله اشاره کرده است:
«... ضمناً نامبردگان فوق، روزهای جمعه به وسیله آقای کافی به ملاقات آقایان مهندس بازرگان، شیخ انواری و طالقانی میروند.»
برگزاری مجلس ترحیم برای فرزند امام خمینی پس از انتشار خبر شهادت ایشان در 11 آبان 1356 در مهدیه تهران از دیگر اقدامات او در عرصه سیاست بود.
اقدام دیگر او در عرصه سیاسی در آستانه انقلاب اسلامی صورت گرفت. در 17 دی 1356 مقاله توهینآمیزی به نام «استعمار سرخ و سیاه در ایران» به قلم احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد که شهر قم را ملتهب کرد.
#شهید_کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نصایح مرحوم شیخ احمد کافی به مردم آخرالزمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دمی با کافی
«همیشه به اهالی منطقه حلبیآباد در حاشیه تهران سر میزد و به اهالی فقیر آنجا کمک میکرد. خانهاش همیشه پر از آذوقه بود.
با چند نفر از دوستانش، ارزاق را بستهبندی میکردند و میبردند در مناطق فقیرنشین مثل حلبیآباد پخش میکردند.
حاج احمد با توجه به اینکه مجالس متعددی برای سخنرانی میرفت، با خیرین زیادی ارتباط داشت و مورد اعتماد آنها بود، به لحاظ مالی دستش باز بود اما هیچوقت از آن موقعیت برای خود و خانوادهاش سوءاستفاده نکرد.
تا آخر عمرش، یک زندگی ساده و معمولی داشت و ترجیح میداد از ارتباطاتی که دارد، برای کمک به مردم استفاده کند.»
🔴 چه اشکالی دارد شیخ در خانه آشپزی کند؟
«تمام ایران را برای سخنرانی زیر پا گذاشتهبود. مدام از این شهر به آن شهر میرفت؛ کاشان، شیراز، کرمان، اصفهان و... اما با تمام مشغلهای که داشت، از خانواده و همسر و فرزندانش غافل نمیشد.
۷ فرزند داشت و ارتباطش با همه آنها خوب بود. برخلاف بعضی مردها که کار در خانه را برای خودشان عیب میدانند، شیخ احمد با آن شأن و مقامی که بیرون از خانه داشت، تا از راه میرسید با وجود خستگی، عبا و عمامهاش را کنار میگذاشت و میرفت کمک همسرش. در کارهای خانه، مشارکت میکرد و حتی سابقه آشپزی هم داشت.
با این کار، یکجور فرهنگسازی هم در خانوادهمان انجام داد و کار کردن مردان در خانه، رسم مردان خانواده ما شد.»
❌ نقل از خواهر شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت پنجم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت ششم و آخر)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴آیا ناظر بودن امام زمان بر اعمال ما، منافاتی با ستار بودن خداوند ندارد؟
پاسخ: بر اساس روایات مختلف، امام زمان، چشم خدا در میان انسانهاست و هر سال اعمال و تقدیرات انسان ها، در شب قدر بر ایشان عرضه میشود. اما این روایات منافی با ستّاریت خدا نیست؛ زیرا امام زمان واسطه فیض الهی و رابط خلق و خالق است و لازمه ی اینکه به بهترین وجه، این وساطت تحقق پذیرد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد.
ثانیا، میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هر کس، به تناسب لیاقت، شایستگی و درجات نزدیکی او در پیشگاه خداست. از این رو خداوند برای کافران پرده پوشی ندارد و ستاریت او نسبت به مومنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است.
بنابراین چه بسا بعضی اعمال مومنان مُقرّب را از نظر امام زمان نیز مخفی بدارد. امامان معصوم از همه ی صفات الهی از جمله صفت ستار بودن، برخوردارند. و همانند خدا، بندگان مومن را رسوا نمیکنند و رازدار اسرار و اعمال مردم هستند.
📚پرسش و پاسخ دانشجویی، ج٢٧
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️امام زمان(عجل الله) وقضای حوائج مومنین
❌ سید محمد تقی موسوی اصفهانی مولف کتاب مکیالالمکارم میگوید:
سه سال پیش از تألیف کتاب ،قرضهای زیادی بر عهدهام جمع شد.
پس در یکی از شبهای ماه رمضان به آن حضرت و پدرانش علیهم السلام متوسل شدم و حاجتم را ذکر کردم و بعد از طلوع آفتاب که از مسجد مراجعت نمودم و خوابیدم،
آن حضرت در خواب به من فرمود:
قدری باید صبر کنی تا از مال دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم.
خوشحال و مسرور از خواب بیدار شدم
و شکر خدای را به جای آوردم
و چون مدّت کوتاهی گذشت یکی از برادران که او را به صلاح و خوبی میشناختم و از وی نسیم دل انگیز میشنیدم به نزد من آمد و مبلغی داد و گفت: این از سهم امام علیه السلام است.
پس خیلی مسرور گشتم و با خود گفتم: « هذا تَأْویلُ رُؤْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبّی حَقّاً »این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را به حقیقت رسانید.
ای برادران دینی شما را سفارش میکنم که حوائج خودتان را بر آن حضرت عرضه کنید، هر چند که هیچ امری بر وی پوشیده نیست...
📚 مکیالالمکارم جلد ۱ صفحه ۱۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ایمان به اعضا و جوارح
سخنران شهید کافی(ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 یاران امام زمان چگونه به ایشان ملحق میشوند؟
یاران امام مهدی علیهالسلام سه دستهاند:
دسته اول: یاران خاص و فرماندهان اصلی میباشند که تعدادشان 313 نفر است؛ اینان همان هایی هستند که قرآن -در آیه 8 سوره هود- از آنان به عنوان «امت معدوده» یاد مىکند؛
از طریق طی الارض و مسیرهای هوایی(سوار شدن بر ابرها) همگی در یک ساعت در مکه حاضر میشوند.
دسته دوم: 10 تا 12 هزار نفر از مومنین هستند؛ که بعد از اجتماع 313 نفر در مکه، اینان به خدمت امام میرسند؛ و تا وقتی این حلقه کامل نشود حرکت و قیام حضرت آغاز نخواهد شد.
اینها افرادی کاردان و از زبده ترین و ورزیده ترین نیروهای سپاه امام هستند و قدرت اجرایی بالایی دارند.
اینکه چطور و چگونه به مکه میروند در منابع هیچ اشارهای نشده؛ روایات به ما گفتهاند که بعد از خروج سفیانی، با پای پیاده و حتی سینه خیز بر روی برف خود را به مکه برسانید
دسته سوم: انبوه مردم دنیا هستند؛ مردم محروم و مستضعف، ناامید از حکومت ها، خسته از وضع موجود و تشنه عدالت؛ که در جریان فتوحات امام و سیر حرکت ایشان به سرزمین های مختلف، دسته دسته به سپاه مهدوی میپیوندند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی جذاب و شنیدنی
از زبان شهید کافی(ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️دمی با کافی
شیخ احمد کافی فرزند دوم خانواده بود و در شش سالگی به دبستان ایمانی مشهد رفت و همزمان با تحصیل دروس جدید نزد پدربزرگش به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و بعد از فراگیری مقدمات در سال ۱۳۲۷ وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد.
وی در خاطرات خود به نحوه ورودش به حوزه علمیه اشاره کرده و تشویق و ترغیب برخی از روحانیون متنفذ حوزه را در ثبات قدم و خدمتگزاریاش به دین مؤثر دانسته است.
شیخ احمد از دوران کودکی در جمع خانواده به منبر میرفت، اما در نوجوانی مجالس هفتگی پدربزرگش که محفلی برای دیدار و مؤانست علمای مشهد بود فرصتی برای وی فراهم کرد که به منبر برود و استعدادش در این زمینه شکوفا شود.
تشویق دیگران نیز علاقه او را به خطابه و وعظ بیشتر کرد به طوری که از ۱۵ سالگی با حضور در حرم امام رضا (ع) برای زائران حضرت، دعای کمیل میخواند و مرثیهسرایی میکرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی