🔴 سخن گفتن صخره و شهادت علیه کافران در عصر ظهور...
او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همهی آيينها پيروز گرداند، هرچند مشركان ناخشنود باشند. (توبه/ ۳۳)
🌕 آقا امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریف فرمودند: «به خدا قسم! هنوز تأویل این آیه بروز پیدا نکرده و تا خروج قائم عجل الله فرجه، تأویلش آشکار نمیشود. وقتی قائم خروج کند، کافری نسبت به خدای بزرگ باقی نمیماند و مشرکی نسبت به مقام امام نمیماند، مگر اینکه از قیام او کراهت دارد، تا جایی که اگر کافر یا مشرکی در دل صخرهای باشد، صخره میگوید: «ای مؤمن! در دل من کافری است، پس مرا بِشکن و او را بُکش!».
این است قدرت سپاه مهدی صاحب الزمان! در حکومتی که بر سراسر جهان سیطره دارد، صخره هم به او یاری او میشتابد...!
📗تفسير نور الثقلين، ج ۲، ص ۲۱۱
📗تفسير البرهان، ج ۲، ص ۷۷۰
📗کمال الدين، ج ۲، ص ۶۷۰
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شیعیان بیپناه سوریه سرگردان هستند و به هر نوع کمکی برای اسکان، تغذیه و ضروریات نیاز فوری دارند؛به حق حضرت زینب تنهاشون نذاریم و کمک کنیم
🔸 کمکهای خود به مردم لبنان و سوریه و امور اجتماعی مربوطه را به شماره کارت زیر واریز کنید👇👇
🔻
6037997750004344بنام: «جبهه جهانی شباب المقاومة» کانال رسمی شباب المقاومة👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
❤️ صحبت حضرات آقا امام صادق و حضرت رضا علیهماالسلام با منتظران خسته و ناامید:
🌕امام صادق علیه السلام فرمودند: «محقّقا پیش از شماها مردمی بودند که کشته میشدند و سوخته میشدند و با ارّه، ارّه میشدند و زمین پهناور برای زندگی آنها تنگ میشد و هیچ چیز آنها را از عقیدهای که داشتند بر نمیگردانید، دشمنان از آنها خونی طلب نمیکردند و آزاری ندیده بودند که در برابر آن چنین کارهایی با آنها بکنند بلکه تنها از آنها انتقام میکشیدند، که به خداوند عزیز حمید ایمان آورند، شما از پروردگارتان درجات آنها را طلب کنید و بخواهید که با آنها همپایه گردید و بر ناگواریهای روزگار خود شکیبایی کنید تا به کوشش آنها برسید»
«الصّادق (علیه السلام)- وَ قَدْ کَانَ قَبْلَکُمْ قَوْمٌ یُقْتَلُونَ وَ یُحْرَقُونَ وَ یُنْشَرُونَ بِالْمَنَاشِیرِ وَ تَضِیقُ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا فَمَا یَرُدُّهُمْ عَمَّا هُمْ عَلَیْهِ شَیْءٌ مِمَّا هُمْ فِیهِ مِنْ غَیْرِ تِرَهًٍْ وَتَرُوا مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ بِهِمْ وَ لَا أَذًی بَلْ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ دَرَجَاتِهِمْ وَ اصْبِرُوا عَلَی نَوَائِبِ دَهْرِکُمْ تُدْرِکُوا سَعْیَهُمْ.»
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۲۲
📗الکافی، ج۸، ص۲۴۸
🌕🌘از محمّدبنفضل نقل است: از امام رضا علیه السلام دربارهی موضوع فَرَج پرسیدم. فرمودند: مردمان پیشین شکیباتر و صبورتر از شما بودند».
«الرّضا (علیه السلام)- عن مُحَمَّدِبنالفَضل سَأَلْتُهُ عَنْ شَیْءٍ مِنَ الْفَرَجِ فَقَدْ کَانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُم.»
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۴۴۰
📗العیاشی، ج۲، ص۱۳۸
------------------------------------------------
«طبق کلام ائمه «ع» انتظار ظهور امام زمان «عج» به قدری طولانی خواهد شد که بسیاری از مردم دست از انتظار بر میدارند و سرد می شوند»؛ لذا منتظران باید از حرکت در مسیر انتظار و چشم به راهی امام عصر «عج» خسته و مایوس نشوند.
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تعجب مرتاض هندی از سوالی درباره امام زمان (عج)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شرط وصال
یكى از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانى پدر آیة الله سید على سیستانى ومرحوم سید محمود مجتهد سیستانى ) در مشهد مقدس براى آنكه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می كند ایشان فرمودند:
در یكى از جمعه هاى آخرین ، ناگهان شعاع نورى را مشاهده كردم كه از خانه ى نزدیك آن مسجدى كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم مى تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه كوچك و فقیرانه اى بود، از درون خانه نور عجیبى مى تابید.
در زدم وقتى در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولى عصر امام زمان عجل اللّه فرجه در یكى از اتاق هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اى را مشاهده كردم كه پارچه اى سفید بروى آن كشیده بودند، وقتى من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من مى گردى و رنج ها را متحمّل مى شوى؟
مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم!
بعد فرمودند: این بانوئى است كه در دوره بى حجابى (رضا خان پهلوى ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند!
📚شيفتگان حضرت مهدى(عج)، ج 3، ص ۱۵۸،
گوهر صدف، ص 48
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
20.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ داستان صالح پیغمبر
با صدای شیخ احمد کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انسان باید رشد کند
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✨خدایا...
🌸دستانمان خالیست
💫اما دلمان قرصه!
🌸چون تو هستی!
💫به تو توکل میکنیم و
🌸اطمینان داریم به قدرتت
💫دلخوشیم به بودنت
🌸که تنهایمان نمیگذاری..
💫بیشتر از همیشه مراقبمان باش!
🌸شبتون زیبا فرداتون زیباتر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ســــــلام
صبح زیباتون بخیر💖
روزتون ختم به زیباترین خیرها
امیدوارم
امروز حاجت دل پاک و مهربانتون
با زیباترین حکمتهای خدا یکی گردد
روزتون امام زمانی💖💖
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آی خوب ها! به خوبی ها یتان ننازید
گفت: جمعی برای باریدن باران به بیابان رفتند تا دعا کنند و از خدا بخواهند باران رحمتش را نازل کند. پیشانی ها پینه بسته بود. به دیگران هم می بالیدند و می گفتند: اگر کاری دارید بیایید ما برایتان دعا کنیم.
آی خوب ها! به خوبی ها یتان ننازید. به جان شما به همان جوان فکلی ریش تراشیده به چشم حقارت نگاه نکن! یک وقت می بینی همین آدم گوشه ای نشسته،وقتی همه می گویند: خدا. این آدم خجالت می کشد بگوید خدا.
این همه مردم می گویند: العفو. ولی این جوان رویش نمی شود بگوید: العفو. یک دفعه دیدید خطاب می رسد آی ملائک! زیر بال همین گناهکار را بگیرید. او را بیاورید! به جان شما این خدا خیلی رئوف است. جوانها! نا امید نباشید. آی بد کرده ها! ناراحت نباشید سر و کارمان با آقاست.
رفتند برای دعای باران، هر چه ناله کردند خبری نشد. زهری می گوید: یک وقت دیدم یک غلام سیاه چهره ای امد صورتش را روی خاک گذاشت و گفت : خدا! سفید صورتها، صورتهایشان را برداشتند اما به عزت و جلالت قسم این سیاه چهره صورتش را از روی زمین بر نمی دارد تا باران رحمتت را بفرستی.
می گوید: طولی نکشید یک وقت دیدم قطعات ابر در آن هوای داغ آمدند و آسمان را پوشاندند.
آنقدر باران بارید،آمدم بالای سر غلام سیاه گفتم: کافی است دیگر بلند شو! الان سیلاب راه می افتد، مردم را آب می برد.
غلام صورتش را برداشت و رفت طرف خانه، من هم دنبال سرش رفتم تا ببینم این غلام کدام آقاست؟ این شاگرد کدام مکتب است؟
❌ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 آی خوب ها! به خوبی ها یتان ننازید گفت: جمعی برای باریدن باران به بیابان رفتند تا دعا کنند و از خ
تربیت شده روی کدام دامن است؟ یک وقت دیدم این غلام آمد و آمد تا به خانه زین العابدین (ع) رسید. شاگرد کلاس اهل بیت (ع) همین است. چند دقیقه ای گذشت در این خانه را زدم. یکی از غلام ها آمد. گفت : کیست؟ گفتم: به آقا بگویید: زهری است می خواهد محضرتان شرفیاب شود غلام رفت و برگشت . گفت: آقای زهری ! آقا می گویند: بفرمایید. رفتم، سلام کردم آقا جواب داد گفتم: آقا جان! می خواهم یکی از غلامهایتان را بخرم. فرمود: بخری؟ من پسر فاطمه ام. بگو به تو ببخشم. مگر من غلام فروشم ؟ فرمود: غلامها بیایند بایستند. همه ایستادند. فرمود: کدام یکی را می خواهی ؟ گفتم: آقا آن که من می خواهم میان این غلام ها نیست. فرمود: کسی هست که نیامده باشد؟ گفتند: فلان غلام است که مریض است. فرمود: به او هم بگویید بیاید. آمد تا نگاهش کردم دیدم محبوب من است. گفتم: آقا جان من همین را می خواهم. یک وقت دیدم این غلام یک نگاه به من کرد و گفت: زهری! چرا تو می خواهی مرا از آقایم جدا کنی؟ گفتم: بخاطر همان عمل که بالای تلّ از تو مشاهده کردم. تا به او این را گفتم یک وقت حالش منقلب شد. گفت: خدا! کسی تا الان نمی دانست من در خانه ات آبرو دارم. حالا که فهمیدند دیگر زندگی دنیا را نمی خواهم. زهری می گوید: آمدم طرف خانه ام. یک چند قدمی بیشتر نمانده بود تا به خانه برسم که دیدم یکی از غلامان آقا آمد و گفت: زهری! اگر می خواهی در تشییع جنازه غلام شرکت کنی بیا. خدایا! وقتی پیشرفت این غلام را می بینم، احساس می کنم که خیلی عقب مانده ام.
❌ پایان متن سخنرانی سخنرانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 عطای بدون درخواست
محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم.
تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم.
همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد.
📚داستان های شنيدنی از چهارده
معصوم(ع)/ محمد محمدی اشتهاردی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی