eitaa logo
شیخ رضا عرب | نهج البلاغه
515 دنبال‌کننده
561 عکس
300 ویدیو
5 فایل
بیا اینجا با هم نهج البلاغه رو دور کنیم👏👏 متن های زیبا بخونیم😂 یه خورده دل نوشته🙂 مقداری تحلیل🧐 و کلی چیزای خوب💪🤲❤️ https://eitaa.com/joinchat/767754512C17e634e77e @sheikhRezaarab
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم غزالی، دانشمند شهیر اسلامی، اهل طوس بود. در آن وقت؛ (قرن 5)، نیشابور مرکز و سواد اعظم آن ناحیه بود و دارالعلم محسوب می‌شد. طلّاب علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می‌آمدند. 🍂🍂 غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سال‌ها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد کسب فضل نمود و برای آنکه معلوماتش فراموش نشود و خوشه‌هایی که چیده از دستش نرود، آ‌نها را مرتّب مینوشت و جزوه میکرد. 📗📕📚📚 آن جزوهها را که محصول سال‌ها زحمتش بود، مثل جان شیرین دوست می‌داشت. پس از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوهها را مرتّب کرده در توبرهای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. از قضا قافله با یک عده دزد و راهزن برخورد کرد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آن‌چه مال و خواسته یافت می‌شد یکی یکی جمع کردند. نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. همین که دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالی شروع به التماس و زاری کرد و گفت: «غیر از این، هرچه دارم ببرید و این یکی را به من واگذارید.» دزدها خیال کردند که حتماً در داخل این بسته متاع گران قیمتی است. بسته را باز کردند، ولی جز مشتی کاغذ سیاه شده چیزی ندیدند. گفتند: «این‌ها چیست و به چه درد می‌خورد؟» غزالی گفت: «هر چه هست به درد شما نمی‌خورد، ولی به درد من می‌خورد.» – به چه درد تو می‌خورد؟ – این‌ها ثمره‌ی چند سال تحصیل من است. اگر این‌ها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می‌شود و سال‌ها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می‌رود. – راستی معلومات تو همین است که در این‌جاست؟ – بلی. – علمی که جایش توی بقچه و قابل دزدیدن باشد، آن علم نیست، برو فکری به حال خود بکن. – این گفته‌ی ساده و عامیانه، تکانی به روحیه‌ی مستعد و هوشیار غزالی داد. او که تا آن روز فقط فکر می کرد که طوطی‌وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، پس از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دِماغ خود را با تفکّر پرورش دهد و بیش‌تر فکر کند و تحقیق نماید و مطالب مفید را در دفتر ذهن خود بسپارد. غزالی میگوید: «من بهترین پندها را، که راهنمای زندگی فکری من شد، از زبان یک دزد راهزن شنیدم.» 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔸شیخ رضا عرب🔸
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 یک هدیه اخلاقی از امام حسین علیه السلام اونم از داستان راستان شهید مطهری شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد كیست؟ گفته شد: «حسین بن علی بن ابی طالب است. » 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سوابق تبلیغاتی عجیبی كه در روحش رسوخ كرده بود موجب شد كه دیگ خشمش به جوش آید و قربة الی اللّه آنچه می تواند سبّ و دشنام نثار حسین بن علی بنماید. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 همین كه هرچه خواست گفت و عقده ی دل خود را گشود، امام حسین بدون آنكه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی كند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد و پس از آنكه چند آیه از قرآن- مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و كمک به تو آماده ایم. » آنگاه از او پرسید: «آیا از اهل شامی؟ » جواب داد: آری. فرمود: «من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه ی آن را می دانم. » . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری حاضریم به تو كمک دهیم، حاضریم در خانه ی خود از تو پذیرایی كنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم.» 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شدیدی برخورد كند و هرگز گمان نمی كرد با یک همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمین شكافته می شد و من به زمین فرو می رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی كردم. تا آن ساعت برای من در همه ی روی زمین كسی از حسین و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت برعكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست. » - اخلاقی کانال شیخ رضا عرب 👈 عضو شوید
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ................... عده ای در حال عبادت بودند و عده ای در حال مباحثه علمی از دیدن هر دو لبخندی به روی لبش آمد و خوشحال شد فرمود: «هر دو دسته کار خیر می کنند و بر راه سعادتند اما من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام» قدم های با خیر و برکت پیامبر به سمت عده ای رفت که مباحثه علمی داشتند شیخ رضا عرب
خواهش دعا شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت: «درباره من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، که خیلی فقیر و تنگدستم» امام فرمودند: «هرگز دعا نمی کنم» - چرا دعا نمی کنید؟! حضرت فرمودند: چون که ..... _____________________________________ ادامه داستان رو در کتاب داستان راستان بخونید در مورد این کتاب چنتا نکته خدمت شما عرض می کنم..... کانال شیخ رضا عرب👈عضو شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نکته اخلاقی مهم بنده رعایت این نکته رو در بزرگان دیدم کانال شیخ رضا عرب👈برا رفقاتون ارسال کنید👈عضو شوید