در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
یکی از روز های سرد پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید خم شدو روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب درحال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تورا دارم
بینوا راسپس تکانی داد یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط دید آن روز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
#محمدجواد_محبت
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
💠 نسخه جدید شعر دو کاج:
در كنار خطوط سیم پیام
خارج از ده دو كاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران
آن دو را چون دو دوست میدیدند
روزی از روزهای پائیزی
زیر رگبار و تازیانه باد
یكی از كاجها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تأمل كن
ریشههایم ز خاك بیرون است
چند روزی مرا تحمل كن
كاج همسایه گفت با نرمی
دوستی را نمی برم از یاد
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد
مهربانی بگوش باد رسید
باد آرام شد ملایم شد
کاج آسیب دیدهی ما هم
کَم کَمَک پا گرفت و سالم شد
میوهی کاج ها فرو میریخت
دانهها ریشه می زدند آسان
ابر باران رساند وچندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان
#محمدجواد_محبت
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تازه شد در نگاه مبهم تو
شور و حالی که شد مجسم تو
با تو گفتم بجز دل من نیست
هیچکس در زمانه محرم تو
سرفرازست شام روشن تو
دلپذیرست صبح خرم تو
این سخنها حقیقت است ای کاش
این حقیقت شود مسلم تو
حاصل لحظههای عمر من است
برگ و باری که شد فراهم تو
ای خیالی که باز میبارد
روی گلبرگ باد، شبنم تو
با همین شاخه امشب آمده است
باغ در باغ، عطر مریم تو
ای دل خوب، ای رفیق قدیم
جز غم من نبود همدم تو
مثل آب از نسیم میرنجی
آخر این است عهد محکم تو؟!
#محمدجواد_محبت
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یار مظلومان
کسی که جان عزیزش، عزیز، پیشِ خداست
به جان هرچه عزیز است، سیدالشهداست
برای مردِ خدا نیست، بیم جان هرگز
که در مصاف، خطرآشنا و بیپرواست
حسین یاور دین بود و یار مظلومان
حسین خاطرهای تا همیشه پا برجاست
تو را که مانده به دل حسرتی ز عاشورا
بیا ببین که جهان صحنهای ز عاشوراست
به خونِ خلق خدا دست ظلم رنگین است
غریو خلقِ ستمدیده روز و شب برپاست
کجاست دست رهانندهٔ خداجویان؟
که فتنههای زمان در کمین آدمهاست
اگر تو یاور دینی، حسین را دریاب
که وقت یاری خورشید نینوا حالاست
ز خدمتی که برآید ز دست، دست مدار
که در حمایت خلق خدا، خدا با ماست
برای رونق این دین، قیام کرد حسین
قیام او به حقیقت قوام دین خداست
قیام کرد که برپا بماند اصل نماز
که این چراغ به ما روشنیرسان، فرداست
حسین دین خدا را، ز خون بهاری کرد
بهار دین خدا در گل نماز شماست
#محمدجواد_محبت
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از محمدمهدی سیار
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[آخرین چارشنبهی سال]
بغض دارد، لبالب سخن است
آسمان در بهار مثل من است
یک بغل داغ، یک بغل آتش
پشت این دکمههای پیرهن است
سینه ام مثل آسمان خدا
کشور ابرهای بی وطن است
آخرین چهارشنبهی سالَم
در دلم سوز آتشی کهن است
با جهان در ستیزهام، چه کسی
فاتح این نبرد تن به تن است؟
...
با جهان در ستیزهای شاعر!
و جهان گرم زیر و رو شدن است
#محمّدمهدی_سیّار
#ویژه_استوری
🔗کانال محمدمهدی سیار
📍@mmsayyar
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محمدجواد_محبت
رحمه الله علیه🖤
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سلام علیکم
اگر برایتان مقدور بود نماز شب اول قبر برای مادربزرگم بخوانید
بدیع السادات فرزند سیدعبدالله
(دو رکعت، رکعت اول حمد و یک مرتبه آیت الکرسی، رکعت دوم حمد و ده مرتبه سوره قدر، بعد از نماز: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ بدیعالسادات بنت سیدعبدالله»
به قول عزیزی:" بخوانیم تا برایمان بخوانند"