آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
غربت بقیع را شنیده بودم
خوانده بودم
تصور کرده بودم
اما ندیده بودم!
نمی دانم دعا کنم الهی ببینید یا نبینید!
دیدنش آتش به جان میزند
بدتر اینکه حتی نگذارند ببینی!!
حتی اجازه ندادند پشت آن پنجرهها و نردههای معروف برویم،
سربازانی در کنار دیوارهای مشرف به بقیع ایستاده بودند مبادا قدمت را کُند کنی و سلامی بدهی!
آقایان را هم که فقط صبح بعد از نماز راه میدادند از مسیری میبردند که چشمشان به قبور مطهر نیفتد!
یعنی بروی و نبینی! این را چگونه میتوانم برای شما توصیف کنم که بدانید آن روزها چه بر دل ما میگذشت؟
طبقهی هفتم هتل ما اتاقی داشت که پنجرهاش به بقیع مشرف بود آنجا شده بود پنجره فولاد ما! لحظه شماری میکردیم به شیشههایش بچسبیم و زار بزنیم! مداح کاروان بیاید حدیث کسایی بخواند و روضهای(آنهم بعد از چند روز مدیر هتل آمد و بساطش را جمع کرد!) ولی به خدا که من چیزی نمیشنیدم! فقط میدیدم! زمینی خاکی، برهوتوار با چهار برجستگی و نیم دیواری دورچین، که از سابقهی ذهنی و عکسهایی که دیده بودم میدانستم خودش است!
و شیشهی خاک گرفتهای که حالا با بخار نفسها مات و شفاف میشد و چشمی که اشک مزاحمش بود... امان از آن لحظات...
اما بدترینش آن شبی بود که اجازه گرفتیم آخر شب روضهای خصوصی برپا کنیم!
شب پشت آن پنجره رفتیم. قبرستان تاریک، سوت و کور ...آن ندیدن صد برابر جگرسوزتر از دیدن بود....
آنجا روضه نمیخواست،
مثل کربلا،
اگر کربلا شکوه و جلال و چراغ و ضریح و ... حواس عدهای را پرت میکند آنجا هیچ چیز حواست را پرت نمیکرد...
فقط کافی بود از ذهنت بگذرد:
این همان امام حسن جان است
آن یکی صاحب صحیفه است
دیگری امام کربلا دیدهی ماست
و آن شیخ الائمه ...
و چشم بگردانی به دنبال ام البنین....
همین مختصر، آنقدر اشک از چشمت میگرفت که احساس میکردی آب بدنت خشک شده...
بقیع تالی تلو گودال کربلاست در آتش زدن... نه میتوانی ببینی نه میتوانی نبینی!
الهی ببینید
الهی نبینید
نوشته بود؛
غزه جایی است که
مدرسهها بیمارستان میشوند
بیمارستانها، قبرستان
پرندهها بر خاک میافتند
انسانها پرواز میکنند
و دیگران تماشا...
#محمد_رسولی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
نوشته بود؛ غزه جایی است که مدرسهها بیمارستان میشوند بیمارستانها، قبرستان پرندهها بر خاک میافتن
آی مردم که در کار تماشایید ...
اهالی #غزه در صفحات مجازی
مینویسند
ساعتی نمانده تا ما همگی بمیریم
ما را نخواهید دید مگر در بهشت ....
آنها با مردم دنیا خداحافظی میکنند.....
تاریخ بنویسد
مردمانی بودند،
اندک،
بی سلاح،
بی آب و غذا،
همراه کودکانشان
یک تنه مقابل شیطان مجسم
ایستادند؛
اما فرصت جهانخواری به دشمن ندادند
#تاریخ!!! بنویس، بنویس غزه دیگر کودک ندارد........
پروردگارا این مردم تمام توانشان را خرج کردند
محکم و استوار بودند
چنین قومی را هیچ پیغمبری نداشته
پس به پیامبرشان، پیامبرمان
صلی الله علیه و آله
تو را سوگند میدهیم
که بر ایمان استوارشان
بر مظلومیتشان
و بر کودکانِ هراسانِ ایشان رحم کنی
و دشمن ما و ایشان را نابود کنی
امروز دفاع از این مردمِ #مظلوم مصداق
إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ
است
برای حمایت معنوی از مردم بی پناه غزه امروز همه باهم سوره فتح بخوانیم
#غزه_تحت_القصف
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
. #در_مسیر_نوشتن #سبکهای_نویسندگی بیشتر آثار نوشتاری در قالب یکی از این چهار سبک اصلی نگارش قرا
.
#در_مسیر_نوشتن
#سبکهای_نویسندگی
سبک ۲: نگارش توصیفی
نگارش توصیفی به شما آزادی عمل و خلاقیت بسیار بیشتری نسبت به سبک توضیحی میدهد، زیرا نویسندگان در استفاده از زبان تخیل برای توصیف موضوع آزاد هستند.
هدف اصلی از نگارش توصیفی ترسیم تصویر از یک شخص، مکان یا شیء در ذهن خواننده است. این امر به بهترین وجه از طریق استفاده از فنون و صنایع ادبی مثل تشبیه، استعاره و شخصیتپردازی حاصل میشود.
گرچه نویسندگان در مورد صفتهایی که انتخاب میکنند آزادی عمل زیادی دارند، اما بعضی از کلمات مانند «زیبا» توصیفی واضح و شفاف از یک شخص یا شیء نیست. در عوض، سعی کنید جزئیات حسی بیشتری را به متنتان وارد کنید تا تصویری واقعی برای خوانندگان خود ترسیم کنید.
به عنوان مثال، از خودتان بپرسید چه عاملی وجود دارد که دختری را که قصد توصیفش را دارید «زیبا» میکند؟ آیا این موهای ضخیم و زاغ او است؟ خنده زیبای او؟ شیوه راه رفتن اوست؟ این جزئیات به خلق تصویری واضحتر در ذهن خواننده کمک میکند، برخلاف صفتهای سادهای که قابل هر نوع تفسیری هستند.
نگارش توصیفی به همراه جزئیات هرچه بیشتر، میتواند خوانندگان را به تجربه واقعی نزدیکتر کند. این امر نگارش توصیفی را به سبکی ایده آل برای بسیاری از انواع ادبی، از جمله شعر و ترانه تبدیل میکند.
سایر نمونههای نوشتاری توصیفی عبارتاند از:
دفتر خاطرات شخصی
سفرنامهها
توضیحات محصول در کاتالوگها
نویسندگان باید توجه داشته باشند که خوانندگان خود را در دریایی از صفتها غرق نکنند. ارائه جزئیات پشت سر جزئیات میتواند احساس مسخره برای خواننده ایجاد کند. به جای آن سعی کنید با استفاده از یک زبان قدرتمند صرفاً جزئیاتی را توصیف کنید که واقعاً به ساخت تصویر در ذهن خواننده کمک میکنند. فنون و صنایع ادبی مانند تشبیه یا استعاره نیز میتوانند گزینههای مناسبی برای جایگزینی با حجم زیاد صفتها باشند.
ادامه دارد....
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
.
چشمی به تأمل نگشودهست نگاهت
بر وضع جهان گر عجبت نیست، عجب نیست
#بیدل_دهلوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
.
آخ، من صدبار دست به خنجر بردهام و خواستهام قلبم را از فشار این رنج خلاص کنم. میگویند نژادی از اسب نجیب هست که اگر وحشتناک تازاندی و به ستوهش آوردی، از سر غریزه یک رگ خود را به دندان پاره میکند، که تنفس را بر خود آسانتر کرده باشد. من هم اغلب چنین حالی دارم.
📚 از #کتاب رنجهای ورتر جوان | نوشتهی
#یوهان_ولفگانگ_فون_گوته
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از کانال حسین دارابی
17.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکی پرسید ولی فقیه چه فایدهای داشته برامون
اینو بفرستید براش
خودتون هم ببینید حتما
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0