eitaa logo
شناخت رهبری
17هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.1هزار ویدیو
1هزار فایل
﷽ ✍️ علی خاک‌رنگین ✔️آشنایی با #منظومه فکری ، متن و فرامتن رهبری ✔️برگزاری دوره‌ آموزشی و پژوهشی ✔️ #سیر_مطالعاتی ✔️ترویج گفتمان امامین ✔️مشاوره ادمین تبادل : @Javane_enghelabi1 🎋تبلیغ 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/549126293Cd4848571df
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حب به مال و مقام تمام دین انسان را نابود می‌کند 🔻 در روایات داریم و اگر در کسی نفوذ کنند، همه‌ی او را هلاک خواهند کرد؛ زودتر از این‌که دو گرگ، یک گله‌ی بی‌صاحب را بدرند! 🔸 تعبیر روایت خیلی زیباست؛ چون گرگ این‌گونه است که وقتی وارد گله‌ای می‌شود، این‌طور نیست که یکی را بخورد و وقتی سیر شد، به‌دنبال کار خود برود؛ بلکه اول همه‌ی گوسفندان را زخمی می‌کند و روی زمین می‌اندازد، بعد که سبُعیّتش آرام گرفت، شروع به خوردن یکی از آن‌ها می‌کند تا سیر شود. حب به جاه و مال هم این‌طور نیست که فقط اعتقاد به یا را سست کند و بعد از بین برود؛ بلکه وقتی این بیایند، ریشه‌ی همه‌ی را می‌زنند و تمام دین انسان را نابود می‌کنند. هم اعتقادات، از تا را خراب می‌کنند و هم التزامات انسان به فروع را سست کرده و و را از بین می‌برند. 👤 📚 (رساله‌ی دوم: حب به دنیا) 📖 ص ۲۴۲ #️⃣ 🇮🇷 @shenakhte_rahbari
✳ بیست سال هوای چشم‌هایش را داشت! 🔻 حدود بیست سال می‌شد که هوای چشم‌هایش را داشت؛ مبادا به بیفتد. چشم‌ها دیگر عادت کرده بودند. هر وقت نامحرمی می‌خواست وارد شود، چشم‌ها بسته می‌شدند... 📚 برگرفته از کتاب | صد روایت از زندگی 📖 ص ۱۱ #⃣ ⭕️ @shenakhte_rahbari
🔻 هروقت آبدارچی دانشکده وارد اتاق دکتر می‌شد، حتی اگر دکتر مشغول کاری علمی بود و حسابی متمرکز و عمیق مشغول انجام کاری بود، جلوی پایش می‌ایستاد. 📚 برگرفته از کتاب | خرده‌روایت‌های زندگی استاد شهید دکتر ❤️ #⃣ 🔴به شناخت رهبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/70057984Cca1b147a1d
✳️ بیست سال هوای چشم‌هایش را داشت! 🔻 حدود بیست سال می‌شد که هوای چشم‌هایش را داشت؛ مبادا به بیفتد. چشم‌ها دیگر عادت کرده بودند. هر وقت نامحرمی می‌خواست وارد شود، چشم‌ها بسته می‌شدند... 📚 برگرفته از کتاب | صد روایت از زندگی 📖 ص ۱۱ #⃣ ⭕️ @shenakhte_rahbari
✳ بیست سال هوای چشم‌هایش را داشت! 🔻 حدود بیست سال می‌شد که هوای چشم‌هایش را داشت؛ مبادا به بیفتد. چشم‌ها دیگر عادت کرده بودند. هر وقت نامحرمی می‌خواست وارد شود، چشم‌ها بسته می‌شدند... 📚 برگرفته از کتاب | صد روایت از زندگی 📖 ص ۱۱ #⃣ ⭕️ @shenakhte_rahbari
✳️ من چهل سال پشت در ماندم! 🔻 هر وقت یکی از شاگردان می‌خواست «ناامید» یا «خسته» شود، استاد با این جملات جان تازه‌ای به او می‌بخشید: «من چهل سال پشت در ماندم و «صبر» کردم تا نهایتاً در به روی من باز شد! اگر واقعاً طالب حق بودی، به جست‌وجو ادامه بده. اگر الان نرسی، بالاخره زمانی خواهی رسید. تردید به دلت راه نده! تازه وقتی هم در برایت باز شد، به همان کم بسنده نکن؛ بیشتر جست‌وجو کن و بیشتر بخواه. ممکن است کسی با ناخن زمین را بخراشد و ناگهان چشمه‌ای سرشار از آب زلال از زمین بجوشد.،» 📚 برگرفته از کتاب | صد روایت از زندگی 📖 ص ۸۵ #⃣ 🔴به شناخت رهبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/70057984Cca1b147a1d